پاورپوینت کامل انباشتِ تاریخی یک مسأله ی اعتباری ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل انباشتِ تاریخی یک مسأله ی اعتباری ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انباشتِ تاریخی یک مسأله ی اعتباری ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل انباشتِ تاریخی یک مسأله ی اعتباری ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
زمان، مکان و آگاهی
«کلبه ی عموتُم»، داستانی نه چندان پیچیده و نه آن چنان خوش نوشت، اما دست کم در زمان انتشار خود فراگیر و پراقبال بوده است[۱]. اگر در قیاس با داستان های کلاسیک غرب نظیر «بینوایان» ویکتور هوگو به آن نگریسته شود، اثری ابتدایی و اگر با مکتوبات جدیدتر «سلینجر»[۲] یا «ماریو یوسا»[۳] مقایسه شود، اثری کم مایه است. «سوربُزِ» یوسا، آن چنان خواننده را مسحور خویش می کند که خواننده به رغم دشواریِ متن، کتاب از دست ا ش نمی افتد و گذرِ زمان و گاه تغییر مکان را درنمی یابد. اما کلبه ی عموتُم، چه مسأله ای را بازگو می کند که این گونه مورد توجه قرار گرفت؟ داستانی که نه قلم و نثر قوی دارد و نه طرح داستانیِ آن، چنان قوی است که خواننده را مسخ کند. بااین حال، داستانی خواندنی است و از آن مهم تر، داستانی «فراگیر» و «مسأله ساز» می شود.
راز فراگیری یا خاص بودن آثار هنری، پیوسته از نزاع های پُرپیچ وخم نظری بوده است. ارزش داستان، رمان، شعر، نقاشی، عکس و مجموعه ی آثار هنری، ذاتاً برخلاف علومی نظیر منطق و فلسفه، بسته به فرد یا به بیان فلسفی، سوژه ی انسانی است. در منطق و فلسفه، اصولی وجود دارد که خواننده و نگارنده، بایستی برای همیشه به آن اصول پای بند باشند؛ این اصول، فارغ از خوش آیند این و آن است.
در فلسفه ی اسلامی، فلسفه، علمی است که در آن از وجود بماهو موجود بحث می شود و وجود امری بدیهی است (طباطبایی ۱۳۸۰:[۴]). در نظام ارسطویی، انسان، جسم نامی متحرک بااراده است. جمع متناقضین محال است. نقیض موجبه ی کلیه، سالبه ی جزئیه است و سالبه ی جزئیه، عکس ندارد (قراملکی ۱۳۸۵). این ها و بسیاری دیگر، اصولی ثابت و فارغ از زمان و مکان و پسند این و آناند. تنها در دوره ی معاصر است که مرز فلسفه با ادبیات و هنر از میان برداشته شده و تفاوت آن ها به قواعد بازی های زبانی شان محدود شده است. مضمون شعر و هنر و داستان، برخلاف اصول ثابت فلسفه و منطق، متغیراند.
رونق بازار آثار هنری، فارغ از روابط قدرت یا حمایت های دولتی و سیاسی، بسته به «زمان» و «مکان» و «سلیقه»ی جامعه ای است که در آن تولد می یابند. شاید به همین جهت است که هنرمند و شاعر و داستان نویس و با اندکی اِغماض، عُرفا، سخنِ نقد به روزتر، دلی آزرده خاطرتر، زبانی سُرخ تر و سَری آماده ی دارتر از فیلسوفان و منطقیون داشته اند. می توان امور را یا اعتباری دانست یا حقیقی. امور حقیقی فارغ از زمان و مکان خاص اند و ثابت؛ آن ها، نفس الامری اند. اما امور اعتباری، گاه با زمان و مکان محل تولد خود پیوند می خورند (نوع اول) و گاه توانایی برقراری این پیوند را ندارند (نوع دوم)[۵].
برگردیم به اصل بحث. سخن بر سر این بود که فراگیری داستان یا اثر هنری برخاسته از چیست؟ تا از طریق این پرسش و پاسخ، راز فراگیریِ داستان کلبه ی عموتُم را دریابیم. کلبه ی عموتُم، داستان درد و رنج است؛ اما داستان های بسیاری از درد و رنج گفته اند و فراگیر نشده اند. دست بالا، این گفتن از درد و رنج، مایه ی «ماندگاری» این اثر شده است، اما راز «فراگیری» آن، به چه جهت بوده است؟ افزون بر این، بسیاری از داستان ها بوده اند که فراگیر شده اند، اما داستانی تأثیرگذار نبوده اند. به زعم نگارنده، آن چه کلبه ی عموتُم را فراگیر و مؤثر ساخته، مسأله ی خانم «هریت بیچر استو» است: برده داری در آمریکا.
زمان و مکان، در فراگیری یک اثر هنری و برجسته شدن یک هنرمند و اثرش، اصلی اساسی است. مسأله ی برده داری، نه از نوع آنومیِ اجتماعی که امری وارداتی در یک سیستم قلم داد می شود، بلکه مسأله ای درونی و گره خورده با زیست و معیشت و روح قاره ی آمریکا بود. صبح و شامی نبود که کسی در آمریکا در باب برده داری سخن نگوید و با مسایل اش مواجه نشود. این پیوسته گی در داستان کلبه ی عموتُم، روشن است. اگر این اثر را بدون مقدمه ی مترجم بخوانید، چیز زیادی جز داستانی غمگین از سرنوشت انسان هایی در تاریخ، دست گیرمان نمی شود. اما به بیان پدیدارشناختی، جهان پدیداری آمریکا و اروپا در زمان انتشار این داستان، درگیر با مسأله ی برده داری است. مقدمه ی مترجم، سعی دارد تا با بازگویی مستندی از سیر برده داری، جهان پدیداری خواننده ی فارسی زبان را نیز کامل کند و او را به زمان و مکان انتشار این داستان ببرد. بنابراین روشن است که آگاهی، فارغ از زمان و مکان شکل نمی گیرد، خواه این زمان و مکان، توسط انسان جعل و اعتبار شود، خواه، خودِ انسان، به نحوی حقیقی در آن باشد.
غرض از پرداختن به این امور، روشن ساختن این مسأله است که انسان ها با آگاهی های خویش می زیند و آگاهی وابسته به زمان و مکان است. بحث مطول در این باب، در فلسفه های پدیدارشناختی و فلسفه ی آگاهی ادامه دارد. اما مختصر آن که این آگاهی، در دوران مدرن، ساخته ی سوژه ی انسانی است. این انسان است که آگاهی را خلق می کند و ناگزیر پیش از آن، تعریفی از زمان و مکان برای مخاطب فراهم می آورد. روشن است که این آگاهی، از آن جا که امری معرفتی است، وابسته به زبان است. زبان است که مفاهیم ما در آن شکل می گیرند و معرفت ما و نحوه ی تفسیر ما از جهان را می سازند. بنابراین، انسان است که مسأله های خاصی را در زمان و مکان خاصی توسط مفاهیم زبانی برجسته می کند و جهان پدیداری ای را می سازد که از آن به عنوان «فرهنگ» یاد می شود. این فرهنگ نیز در قالب کتاب و کاغذ و نظایر آن نشر می یابد.
داستان کلبه ی عموتُم، به این جهت برجسته می شود که اصول جهان پدیداری را رعایت کرده و مسأله ای را از دل زمان و مکان خود برگزیده و به قالب زبان ریخته است که مخاطب را به سمت خود می کشاند. مسأله ی داستان کلبه ی عموتُم، مسأله ای گره خورده با زمان و مکانِ خود است؛ به بیان فلسفی، اگرچه مسأله ای حقیقی نظیر مسایل منطق و فلسفه نیست، اما اعتباری از نوع اول است.
کالبُدشکافیِ مسأله
فارغ از مقدس بودن یا غیرقُدسی بودن مسأله ای به نام «خدمت وظیفه ی عمومی» در نظام جمهوری اسلامی، و فارغ از لازم بودن یا بی هوده بودن این خدمت برای مشمولان آن و فارغ از این که ایران در لیست کدام این کشورها در وضعیت نظام وظیفه قرار دارد، «خدمت وظیفه ی عمومی» امروزه مسأله ی بخش قابل توجهی از جوانان این مرزوبوم شده است. این مسأله تنها منوط به زندگی ذکور باقی نمانده و نیمه ی دیگر جمعیت جوان نیز به جهت پیوندهایی نظیر ازدواج با آن دست به گریبان اند.
«خدمت وظیفه ی عمومی»، توجیهات زیادی دارد: اول، نیاز کشور در زمان جنگ و صلح به آن است؛ دوم، خصیصه ی تربیتی آن است؛ سوم، خصلت امنیتی و حفاظتی آن دست کم برای زمان جنگ است؛ چهارم، این ویژگی است که افراد را ملزم به رعایت قوانین، مقررات و پای بند به امور می کند؛ جوانان بسیاری اگر سربازی نباشد، تحصیلات شان را تا به حد خواست دل و هوای نفس ادامه می دهند و یا هیچ گاه به سروسامانی نمی رسند؛ سربازی برای بسیاری نوعی قید و بند ایجاد می کند؛ و الخ.
اما در مقابل، «خدمت وظیفه ی عمومی»، مسایل و دشواری های زیادی را هم فراهم آورده است: اول، خرج هزینه های بسیاربالا برای دولت و حکومت است؛ دوم، ازبین رفتن وقت و انرژی جوانی بسیاری از افرادی است که این خدمت، هیچ سنخیتی با فعالیت کاری آن ها ندارد؛ سوم، موجبات ناکارآمدی ارتش و نیروی امنیتی حرفه ای نظیر «سپاه پاس داران» را فراهم می آورد؛ چهارم، موجبات تشویش خاطر بسیاری از دانش جویان و در نتیجه اُفت فعالیت علمی و تحصیلی آنان را فراهم می کند؛ تحصیل امروزه راهی برای گریز از خدمت سربازی شده است؛ پنج ام، قوانین معافیت موجبات نابرابری فرصت های اجتماعی برای افراد را رقم زده است؛ و الخ.
بنابراین پرسش این است:
«چرا خدمت وظیفه ی عمومی، به رغم چنین توجیهات متناقضی، هم چنان برای جوان ایرانی مسأله زایی می کند؟»
پیش تر اشاره ای ضمنی داشتیم که مسایل یک جامعه بر دو نوع اند: یا صورت آنومی دارند و یا برخاسته از اقتضائات تاریخی یک جامعه اند. بنابراین پرسش این گونه کامل می گردد:
«مسأله ی خدمت وظیفه ی عمومی، از کدام این نوع مسایل اجتماعی است؟ ذاتی یا وارداتی؟»
تشخیص و تعیین نوع هر مسأله، در واکاوی تاریخی آن مسأله رخ می نماید. بنابراین خواهیم داشت:
«مسأله ی خدمت وظیفه ی عمومی، مسأله ای پیوندخورده با زمان و مکان جامعه ی ما به وجود آمد و ادامه یافت یا فارغ از اقتضائات تاریخی و اجتماعی ما، در انباشتی تاریخی، تبدیل به مسأله ی امروز جامعه ی ما گردیده است؟»
تقویمِ تاریخ
در آستانه ی آمدوشد حکومت ها، تغییرات تنها معطوف به ساحت سیاسی نمی شود. عموماً حتی آمدوشد حکومت ها هم، صرفاً برخاسته از تغییرات سیاسی نیست. نظمی اجتماعی باید بیاید و جای گزین نظم کهن گردد. تغییرات بنیادین باید در زندگی و نظام معرفتی مردم صورت گیرد و هیأت سیاسی جدید، بیش از تاج و تخت حکومت، نیازمند توجیه معرفتی و رضایت مندی مردم است. به عبارت ساده، «هر هیأت سیاسی، به موازات نیاز به نهاد و سازمان، ناگزیر از ایدئولوژی ای توجیه کننده است». این در باب بسیط ترین حکومت ها و هیآت سیاسی تاریخ، دست کم در دوره ی معاصر، صادق بوده است؛ اما اگر سخن بر سر به قدرت رسیدن یکی از پیچیده ترین هیآت سیاسی در تاریخ ایران باشد، صورت این گزاره ها، پیچیدگی بیش تری می یابد. حکومت رضاخان در ایران، چه از منظر نحوه ی به قدرت رسیدن و استقرار و چه از منظر تأثیر بر تاریخ ایران، حایز پیچیدگی های نظری بسیاری است.
رضاخان حامل اولین دولت مدرن در ایران است. اگر چه دادوستد ایران و غرب، مدت ها پیش آغاز شده بود، اما به قدرت رسیدن شاهان قاجاری، هم چنان در چهارچوب سنتی ایران و تابع نظم قبایلی است. رضاخان اولین حاکمی است که مستقیماً توسط دول غربی به قدرت می رسد. به همین جهت است که اقدامات سیاسی او، همه گی در جهت بسط تجدد و بازکردن پای دول غربی در امور ایران است. به این جهت، حکومت پهلوی، حامل نظمِ اجتماعی جدید و بیگانه ای است که اگرچه مدت ها پیش و به طور خاص، در جنگ های ایران و روس با آن آشنایی یافته بود[۶]، اما توسط سازمان سیاسی و روابط قدرت و بخش نامه و آیین نامه ی رسمی، گرایش به آن سمت نداشت.
جااُفتادن، جای گزینی و بسط نظم اجتماعی جدید، در یک نظام اجتماعی، هم نیازمند سازمان و نهاد است و هم نیازمند اندیشه و ایدئولوژی جدید. حکومت رضاخان، به این جهت تلاش داشته است هر دو وجه را تأمین کند. ریچارد کاتم، در تحلیل تاریخ معاصر ایران، معتقد است دولت رضاخانی، با تکیه بر ایدئولوژی ناسیونالیسم، هدفی جز بسط تجدد در ایران نداشته است. «ناسیونالیسم می تواند ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 