پاورپوینت کامل فرزانگان;آیهالله سید محمد حسن میرجهانی ۲۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرزانگان;آیهالله سید محمد حسن میرجهانی ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرزانگان;آیهالله سید محمد حسن میرجهانی ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرزانگان;آیهالله سید محمد حسن میرجهانی ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

۴

تولد: ۱۲۸۰ شمسی

محل تولد: اصفهان

وفات: ۱۳۷۱ شمسی

مزار: اصفهان بقعه علامه مجلسی

عمر: ۹۱ سال

اساتید: حضرات آیات سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، حاج شیخ عبدالله مامقانی، ملا محمد حسین فشارکی، میرزا محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی و … .

آثار: جنهالعاصمه، مصباح البلاغه، نوائب الدهور فی علائم الظهور، رساله ای در ریاضیات، ذخیرهالمعاد و … .

ولادت:

عالم ربانی و فقیه متقی آیهالله سید محمد حسن میرجهانی، از چهره های علمی و اخلاقی معاصر، در سال ۱۲۸۰ شمسی در یکی از نواحی تابعه اصفهان به نام جرقویه متولد گردید و در فضایی مذهبی تربیت و رشد یافت.

تحصیل:

این عالم ربانی در پنج سالگی به مکتب خانه رفت و طی دو سال به آموزش قرآن و کتب فارسی پرداخت. ایشان در این مدت با مقدمات زبان عربی نیز آشنا گردید و برخی کتب ادبی را چون جامع المقدمات و بخش هایی از کتاب سیوطی را در روستای محل سکونت خود فراگرفت.

عزیمت به اصفهان:

عطش علم آموزی و کمال جویی، سید محمد حسن را واداشت تا در نوجوانی تن به غربت و ترک وطن داده و راهی اصفهان گردد. ایشان با سکونت در مدرسه صدر، در محضر اساتید معروف زانوی ادب زد و از جویبار معرفت و اندیشه های ژرف آنان خوشه ها چید، و هم چنین به محضر حکیم و فقیه فرزانه سید ابوالقاسم دهکردی راه یافت و از رایحه معنوی در قلمرو حکمت و عرفان بهره مند گردید. پس از پایان سطح عالی، با حضور در درس خارج فقه و اصول اساتید برجسته ای چون: ملامحمد حسین فشارکی استفاده فراوان برد.

مهاجرت به نجف اشرف: آیهالله میرجهانی در سال ۱۳۰۵ شمسی با کوله باری از عشق و امید عازم نجف اشرف، بزرگ ترین مرکز علمی جهان تشیع گردید، و با استفاده از محضر اعاظم آن حوزه مقدسه، به مراتب والایی از فضل و دانش و کمالات معنوی دست یافت. ایشان در مدت اقامت در نجف، ارتباط نزدیکی با بیوت مراجع وقت از جمله آیهالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی داشت، و اکثر اجازات آن مرجع بزرگ، با خط آیهالله میرجهانی صادر می شد و مسئولیت امور مالی معظم له را نیز به عهده داشت.

بازگشت به ایران: این فقیه وارسته پس از رسیدن به درجه اجتهاد و دریافت اجازات متعدد اجتهادی و روایی، به اصفهان بازگشت و با توکل بر خداوند و عنایت خاندان رسالت، به نشر معارف اسلام و فضایل و مکارم اهل بیت علیهم السلام پرداخت. ایشان با نصایح و مواعظ خود که از دل برمی خاست بذر کرامت و فضایل اخلاقی را در دل های آماده می نشاند. آن بزرگوار، سالیانی از عمر خود را در شهرهای مشهد مقدس و تهران به ترویج و نشر مکتب اهل بیت علیهم السلام و حل مشکلات مردم سپری کرد سپس در سال های واپسین عمرش به اصفهان مراجعت و به رسالت عالمانه خود صادقانه عمل کرد.

ویژگی های اخلاقی: آیهالله میرجهانی صاحب ملکات فاضله و محاسن والای اخلاقی بود، عارفی وارسته، فقیهی زاهد و بزرگوار و پیوسته مشغول تحقیق، تألیف و ارشاد و هدایت مردم بود. کارهایش خالصانه بود و رنگ و صبغه الهی داشت؛ و اندک شائبه ناخالصی را بر نمی تافت. یک بار عده ای از مردم اصفهان نزد ایشان آمدند و خواهش کردند تا امامت مسجد یک محله را که موقعیت خوب و جمعیت زیادی داشت بپذیرد. اما ایشان نپذیرفت، وقتی علتش را پرسیدند، گفت: «وقتی انسان امام جماعت می شود و صف های آماده را می بیند که برای ورود امام جماعت صلوات می فرستند، سلام می کنند و احترام می گذارند، حالت خوشی در وجودش ریشه می گیرد که هوای نفس را تحریک می کند، آن ها که امامت جماعتی را می پذیرند، نفس اماره را نابود کرده یا حداقل کنترل نموده اند، اما من می ترسم» این عالم بزرگوار از همان دوران تحصیل با مناعت طبع و صبر و پایداری همزمان در عرصه دانش و خودسازی تلاشی ستودنی و در خور تحسین انجام داد. ایشان به یک خاطره جالب دوران تحصیل خود اشاره کرده و می گوید: «چهل روزی بود که از مدرسه بیرون نرفته بودم، نان خشک و غذاهای قابل مصرفی هم از جرقویه آورده بودم سرانجام به پایان رسید، سه روز گذشت و چیزی نخوردم، پولی هم نداشتم که بیرون بروم و چیزی بخرم و بخورم، دلم رضایت نمی داد از کسی هم درخواستی کنم، روز سوم دیدم کسی از شاگردان مدرسه، کاهو خریده آن را پاک می کرد و برگ های زردش را دور می ریخت، چون خلوت شد رفتم، برگ های زرد را جمع کردم به حجره بردم و با همان ها خود را سیر کردم.» و سرانجام همین قناعت و استق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.