پاورپوینت کامل جایگاه عقل و وحی در منظومه فکری استاد شهید مطهری(ره) ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جایگاه عقل و وحی در منظومه فکری استاد شهید مطهری(ره) ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه عقل و وحی در منظومه فکری استاد شهید مطهری(ره) ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه عقل و وحی در منظومه فکری استاد شهید مطهری(ره) ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

بسم اللّه الرحمن الرحیم

در منظومه فکری استاد مطهری، عقل و وحی دو رکن اساسی به شمار می روند که مؤید و مکمل یکدیگرند و نظام معرفت دینی بدون هر یک از آن دو، ناتمام خواهد بود. تفکر عقلی و فلسفی، علاوه بر این که زیرساخت های وحی را تحکیم می کند، در فهم معارف وحیانی نقش تعیین کننده و ویژه ای دارد، اما در نقطه مقابل، وحی نیز ـ آن گونه که در قرآن کریم و احادیث معصومان علیهم السلام تجلی یافته است ـ معارف بلند و عمیقی را در برابر عقل می نهد و از این رهگذر تفکر عقلی و فلسفی را به اوج می رساند.

اصالت و حجیت عقل

از آن جا که روی سخن استاد در این بحث، با آن دسته از مسلمانان است که اصالت و حجیت عقل را نپذیرفته اند، بهترین منبع قرآن کریم است. ایشان برای اثبات این مطلب محورهای ذیل را مورد توجه قرار داده است:

الف)دعوت قرآن به تعقل: می توان از حدود شصت – هفتاد آیه قرآن نام برد که در آن ها به این مسئله اشاره شده که این موضوع را طرح کرده ایم تا درباره آن تعقل کنید.

ب)استفاده از نظام علّی و معلولی: اصل علیت، پایه تفکرات عقلی است و قرآن این اصل را به رسمیت شناخته و به کار برده است؛ هم در حوادث طبیعی و هم در حوادث تاریخی و اجتماعی.

ج)فلسفه احکام: قرآن کریم برای احکام الهی فلسفه و حکمت بیان می کند. بدین طریق انسان را تشویق می کند تا درباره فلسفه و حکم احکام دینی تفکر نماید.

د)مبارزه با لغزش عقل: قرآن کریم آسیب ها و آفات عقل را معرفی و با آن ها مبارزه کرده است و این خود دلیل دیگری بر اصالت عقل از منظر قرآن است (آشنایی با قرآن، ۱/۴۸-۵۴.)

ه؟)ممنوعیت تقلید در اصول دین: عقل، توانایی کشف تمام حقایق را ندارد؛ به همین دلیل بشر در زندگی خود نیازمند وحی است؛ البته چنین نیست که از تحقیق در برخی مسایل آسمانی از قبیل مبدأ و معاد به طور کلی ناتوان باشد. این که در دین مقدس اسلام تقلید در اصول دین جایز نیست و باید از راه تحقیق و استدلال تحصیل شود، دلیل بارزی است بر این که اسلام مسایل آسمانی در حدود اصول دین را برای عقل انسان قابل تحقیق می داند.

و)معارف بلند عقلی در منابع وحیانی: در وحی اسلامی، یعنی در قرآن و سنت، معارف عقلی بلند و عمیقی مطرح شده است؛ مانند: اطلاق و لاحدی و احاطه ذاتی و قیومی خداوند و این که او هستی مطلق و نامحدود است، وحدت او وحدت عددی نیست، وجودش مساوق وحدت و دلیل وجود واجب عین دلیل وحدت او است، با همه چیز است و در هیچ چیز نیست، همه چیز این از آن اوست و بازگشت همه چیز به سوی اوست، بسیط است و هیچ گونه جزئی برای او نمی شود فرض کرد، صفاتش عین ذات اوست، هم اول است و هم آخر، هم ظاهر است و هم باطن و… هدف وحی اسلامی از گزارش این همه خبرها چه بود؟ آیا هدف این بود که یک سلسله درس ها را برای تدبر، تفکر، فهم و الهام گیری القا کند، یا این که یک سلسله مطالب غیرقابل فهم برای وادار کردن اندیشه ها به تسلیم و سکوت و قبول کردن کورکورانه ارائه بدهد؟ بدون شک فرض دوم باطل است و با هدف تعلیمی و هدایت گری وحی اسلامی، سازگاری ندارد.

ز)استدلال عقلی در اصول اعتقادی: قرآن کریم خود درباره اصول اعتقادی به استدلال عقلی و برهانی پرداخته است. (اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۵/۱۱-۱۵ (مقدمه)(و (سیری در نهج البلاغه، ص۵۴-۵۶.)

وحی الهی، الهام بخش عقل در الهیات

به اعتقاد استاد مطهری قدس سره، در وحی اسلامی معارف بسیار عمیقی مطرح شده که الهام بخش عقل و عامل شکوفایی و بالندگی آن بوده است؛ مسایلی که عقل فلسفی بشر توانایی درک آن ها را نداشته است. در این جا گزیده هایی از تعابیر ایشان را بازگو می کنیم:

– «سرچشمه اصلی این نوع تعلیم که بشر را در عین اعتقاد به قضا و قدر، به تسلط او بر سرنوشت نیز معتقد می کند، قرآن کریم است».

– «چیزی که برای یک نفر محقق عارف به مسایل توحید بسیار بسیار اعجاب آور است، منطق مخصوصی است که قرآن کریم و پس از آن، روایات مأثوره از رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم و حضرت علی علیه السلام و سایر ائمه اطهار علیهم السلام در مسایل توحید پیش گرفته اند. این منطق اصلاً و ابدا با منطق آن عصر و زمان تطبیق نمی کند، بلکه با منطق قرن ها بعد که کلام رونق گرفت و منطق و فلسفه رایج شد نیز تطبیق نمی کند؛ بسی بالاتر و والاتر از آن هاست. (همان، ص ۱۰۲)».

– «نقش نصوص شرعی این است که الهام بخش عقول و افکار و محرک اندیشه هاست؛ اصول و مبادی لازم و قابل درک را در اختیار می گذارد. (سیری در نهج البلاغه، ص ۵۰)».

– «سخن در این نیست که آیا بشر قادر است پا از تعالیم اولیای وحی فراتر بگذارد یا نه؟ معاذاللّه! فراتری وجود ندارد؛ آن چه به وسیله وحی و خاندان وحی رسیده است، آخرین حد صعود و کمال معارف الهی است؛ سخن در استعداد عقل و اندیشه بشری است که می تواند با ارائه اصول و مبادی این مسائل، سیر عملی و عقلی بکند یا نه. (همان، ص ۵۱(».

– «این مسئله که وحدت حق، وحدت عددی نیست، از اندیشه های بکر و بسیار عالی اسلامی است، و در هیچ مکتب فکری دیگر سابقه ندارد؛ خود فلاسفه اسلامی تدریجاً بر اثر تدبر در متون اصیل اسلامی، به خصوص کلمات حضرت علی علیه السلام به عمق این اندیشه پی بردند و آن را رسماً در فلسفه الهی وارد کردند. در کلمات قدما از حکمای اسلامی از قبیل فارابی و بوعلی، اثری از اندیشه لطیف دیده نمی شود. حکمای متأخر که این اندیشه را وارد فلسفه خود کردند، نام نوع وحدت را «وحدت حقه حقیقیه» اصطلاح کردند. (همان، ص ۶۳)».

– «محور استدلال های فلاسفه پیش از اسلام از قبیل فارابی، بوعلی و خواجه نصیرالدین طوسی در مباحث مربوط به ذات و صفات و شئون حق از وحدت و بساطت و غنای ذاتی و علم و قدرت و مشیت و غیره «وجوب وجود» است؛ یعنی همه چیز دیگر از «وجوب وجود» استنتاج می شود و خود وجود از یک طریق غیرمستقیم اثبات می گردد؛ از این راه که بدون فرض واجب الوجود، وجود ممکنات غیرقابل توجیه است، ولی ذهن هرگز به ملاک وجوب وجود دست نمی یابد. بوعلی در اشارات بیان مخصوصی دارد و مدعی می شود که با آن بیان «لم» مطلب را کشف کرده است، ولی حکمای بعد از او، بیان او برای توجیه «لم» مطلب را کافی نشمرده اند. در نهج البلاغه هرگز بر وجوب وجود به عنوان اصل توجیه کننده ممکنات تکیه نشده است؛ آن چه در این کتاب بر آن تکیه شده است، همان چیزی است که ملاک واقعی وجوب وجود را بیان می کند؛ یعنی واقعیت محض و وجود صرف بودن ذات حق. (همان، ص ۷۳-۷۴(».

– «نهج البلاغه در تاریخ فلسفه شرق، سهم عظیمی دارد. صدرالمتألهین که اندیشه های حکمت الهی را دگرگون ساخت، تحت تأثیر عمیق کلمات حضرت علی علیه السلام بود. روش او در مسایل توحید بر اساس استدلال از ذات به ذات و از ذات بر صفات و افعال است و همه این ها مبتنی است بر صرف الوجود بودن واجب، و آن بر پایه یک سلسله اصول کلی دیگر که در فلسفه عامه او مطرح است، بنا شده است. حکمت الهی شرق از برکت معارف اسلام بارور شد و استحکام یافت و بر یک سلسله اصول و مبادی خلل ناپذیر نباشد، ولی حکمت الهی غرب از این مزایا محروم ماند. (همان، ص ۷۶-۷۷)».

– «حکمت الهی مشرق زمین، سرمایه عظیم و گران بهایی است که در پرتو اشعه تابناک اسلام به وجود آمده و به بشریت اهدا گردیده است، اما افسوس که عده قلیل و بسیار محدودی عمیقانه با این سرمایه عظیم آشنا هستند و از ناحیه بی خبران و دشمنان متعصب، بر آن، ستم ها شده است.

مردمی می پندارند حکمت الهی اسلامی همان فلسفه قدیم یونان است و به ناروا داخل اسلام شده است! اینان نفهمیده یا فهمیده، جنایت عظیمی نسبت به اسلام و معارف اسلامی مرتکب می گردند. حکمت اسلامی با فلسفه یونانی همان اندازه متفاوت است که فیزیک انیشتین با فیزیک یونان. (عدل الهی، ص ۱۰۹-۱۱۰)». – «زبده ترین فیلسوفان اسلامی، مهم ترین برهان های خویش را به اقرار و اعتراف خود، از قرآن مجید الهام گرفته اند. (وحی و نبوت؛ ص ۱۱۷)». استاد مطهری هنگامی که دیدگاه قرآن درباره مسایل عمیق اعتقادی و معرفتی را بیان می کند، از آن با اعجاب یاد کرده و این گونه مباحث قرآن را دلیل بر الهی و خارق العاده بودن آن می شمارد. درباره این که قرآن در مسئله خداشناسی راه های مختلفی را ارائه کرده است (راه ساده عمومی، راه عقلی فلسفی و راه فطرت(، گفته است: «اهمیت قرآن به این است که جامع است، یک راه بالخصوص را نرفته… اهمیت قرآن جامعیت آن است و بهترین دلیل بر این که قرآن، وحی الهی است همین است. هر دانشمند هر مقدار نبوغ داشته باشد، وقتی که در یک مسیر می افتد آن چنان غرق در آن مسیر می شود که غیر آن را نمی بیند، اما این تنها قرآن است که همان طوری که خدا در مورد افعال تکوینی اش ] فرموده [: «لایشغله شأن عن شأن»، کتابش هم ] مصداق [ «لایشغله شأن عن شأن» ] است [. آن عرفان عالی ای که قرآن ذکر می کند: «هو الاول والآخر والظاهر والباطن»، این تعبیر در هیچ جای دنیا ] پیدا نمی شود [ یا: «فأینما تولّوا فثم وجه اللّه» و «لیس کمثله شی ء». در عین این که این ها را بیان می کند، برای یک آدم عامی، خداشناسی را با یک زبان ساده بیان می کند: «افلا ینظرون الی ال…بل کیف خلقت»؛ اهمیت قرآن به این است. (توحید، ص ۵۱-۵۳(». شهید مطهری در جای دیگر از منطق مخصوص قرآن و پس از آن روایات معصومان علیهم السلام در مسایل توحید یاد کرده و گفته است: «این خود می رساند که قرآن کریم از منبع و منشأ دیگری سرچشمه گرفته و آن کس که قرآن بر زبان مقدس او جاری شده است، حقایق توحیدی را با دیده دیگری می دیده و مشاهده می کرده است، و هم می رساند که اهل بیت پیغمبر صلی اللّه علیه وآله وسلم آشنایی شان با منطق قرآن و علوم قرآن با دیگران متفاوت بوده است.

در جاهایی که دیگران به اقتضای علوّ مطلب از سطح عادی افکار بشری، دچار سرگیجه بوده اند، آن بزرگواران حقایق را با روشن بینی خاصی بیان کرده اند. (انسان و سرنوشت، ص ۱۰۲-۱۰۳)».

تعامل عقل و وحی در معارف دینی

استاد مطهری بر اساس باور راسخ خود به تعامل و تفاهم عقل و وحی در معارف دینی، در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.