پاورپوینت کامل واکاوی اربعین در کتب تاریخی ۸۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل واکاوی اربعین در کتب تاریخی ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل واکاوی اربعین در کتب تاریخی ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل واکاوی اربعین در کتب تاریخی ۸۷ اسلاید در PowerPoint :
اربعین در لسان روایات، بررسی تاریخی اربعین و بیان موافقان و مخالفان حضور اهلبیت علیهمالسلام در اربعین اول در کربلا، مباحثی است که سرویس علمی و فرهنگی خبرگزاری حوزه در گفتوگو با حجت الاسلام والمسلمین محسن رنجبر از پژوهشگران حوزوی انجام داده است. وی از همکاران حجت الاسلام والمسلمین استاد مهدی پیشوایی و عضو گروه تدوین و نگارش مقتل جامع حضرت سیدالشهدا علیهالسلام است. آنچه در ذیل میخوانید حاصل این گفتوگو است.
* مفهوم اربعین و پیشینه آن در اندیشه دینی
واژه «اربعین» که به معنای چهل است، از اصطلاحاتی است که در متون دینی، حدیثی و تاریخی کاربرد زیادی دارد و بسیاری از امور، با این عدد و واژه، تعریف و تحدید شدهاند. مثلاً کمال عقل در چهل سالگی، آثار چهل روز اخلاص، آثار حفظ چهل حدیث، دعای چهل نفر، دعای برای چهل مؤمن، قرائت دعای عهد در چهل صبح، عدم پذیرش نماز شرابخوار تا چهل روز، گریه چهل روز زمین، آسمان و فرشتگان بر امام حسین علیهالسلام، استحباب زیارت اربعین و… از جمله مواردی است که جایگاه و ارزش والای این واژه و عدد را در معارف اسلامی بیان میدارد.
با اینهمه، در احادیث، تنها استحباب زیارت اربعین درباره امام حسین علیهالسلام وارد شده است و تا آنجایی که بنده بررسی کردهام، چنین سفارشی درباره هیچیک از معصومان علیهمالسلام پیش و پساز حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، وجود ندارد. بنابراین از نظر تاریخی و حدیثی، هیچ پیشینهای را نمیتوان برای اربعین و اعمال مربوط به این روز تا پیش از حادثه عاشورا تصور کرد. از اینرو این ویژگی و امتیاز، تنها از آنِ امام حسین علیهالسلام است.
* هدف از بزرگداشت اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)
درباره جایگاه و اهمیت بزرگداشت اربعین حضرت سیدالشهداء علیهالسلام، همین بس که سفارش برخی از امامان به این امر است. چنانکه روایت مرسلهای از امام حسن عسکری علیهالسلام است که فرمودهاند: نشانههای مؤمن، پنج چیز است که یکی از آنها، زیارت اربعین است. افزون بر این، امام صادق علیهالسلام زیارت اربعین را به صفوانبن مهران جمّال تعلیم دادهاند که در آن به بزرگداشت اربعین تصریح شده است.
درباره منشأ اهمیت اربعین در منابع کهن شیعه، باید گفت که این روز به سبب زیارت قبر مطهر حضرت سیدالشهدا علیهالسلام توسط جابربن عبدالله انصاری، یکی از اصحاب برجسته رسولخدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم و امیرالمؤمنین علیهالسلام، مورد توجه قرار گرفته است. چنانکه شیخ مفید، شیخ طوسی و علامه حلّی در اینباره مینویسند که روز بیستم صفر، روزی است که… جابربن عبدالله انصاری ـ صحابی رسولخدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم ـ برای زیارت امام حسین علیهالسلام از مدینه به کربلا آمد و او اولین کسی بود که قبر امام حسین علیهالسلام را زیارت کرد.
* مقوله اربعین در ادیان و آیینهای دیگر
تا جایی که بررسی شده است چنین موضوعی در ادیان دیگر مطرح نبوده و نیست.
*مهمترین منابع تاریخی و متون مستند در حوزه روایت حادثه اربعین
آنچه بسیاری از منابع کهن از آن سخن گفتهاند، این است که در این روز، سرِ مبارک امام حسین علیهالسلام به بدن مطهرشان ملحق شده است که در ادامه سخن به آن گزارشها خواهیم پرداخت. همچنین گزارش شده است که بیستم صفر روزی است که خاندان امام حسین علیهالسلام از شام به مدینه بازگشتند. اما در اینباره، نظر دیگری است که اربعین را روز ورود اسرا از شام به کربلا دانسته است. سیدبن طاووس در اینباره مینویسد: «در غیر کتاب مصباح آمده است که اهلبیت علیهمالسلام روز بیستم صفر از شام به کربلا رسیدند.»
ابهام و پیچیدگی در این حادثه، سبب شده است که در قرون متأخر، در میان اندیشمندان شیعه دو نظر عمده در اینباره، به وجود آید:
۱ـ دیدگاه منکران ورود اهلبیت علیهمالسلام به کربلا در اربعین اول
۲ـ دیدگاه موافقان این امر.
پیش از پرداختن به معرفی طرفداران دو دیدگاه، لازم است دو موضوع روشن شود: یکی، تاریخ ورود اسرا به شام و دیگری، مدت اقامتشان در شام.
اما درباره تاریخ ورود اسرا به شام، بنده در تحقیقات و بررسیهایی که نتایج آن را در مقالهای نوشتهام، به این نتیجه رسیدهام که اهلبیت علیهمالسلام همراه سر مبارک امام علیهالسلام به دمشق برده شدهاند و تاریخ ورود سر مبارک حضرت سیدالشهدا علیهالسلام به دمشق همراه با اسرای اهلبیت علیهمالسلام، روز اول صفر بوده است. هم چنین مطابق تحقیقات یاد شده، مدت اقامت اهلبیت علیهالسلام در شام، حداکثر بیش از ده روز نبوده است.
منکران ورود اهلبیت علیهمالسلام در اربعین اول
با توجه به آنچه درباره زمان ورود اهلبیت علیهمالسلام به دمشق و مدت اقامت آنان در شام گفته شد، برخی از اندیشمندان نتوانستهاند ورود اهلبیت علیهمالسلام به کربلا را در اربعین اول بپذیرند و به دلایلی، آن را بعید و یا حتی محال دانستهاند:
۱ـ ابننمای حلی و سیدبن طاووس:
ابننمای حلی (متوفای ۵۴۶ ق) در کتاب «مثیرالاحزان» و سیدبن طاووس در کتاب «لهوف» نیز قائل به ورود اهلبیت علیهمالسلام در بیستم صفر سال ۱۶ هجری شدهاند و برخی از پژوهشگران معاصر نیز در مقام پاسخگویی به این شبهه و رد نظر مخالفان، بر این نکته تأکید کردهاند، اما چنین پنداری درست به نظر نمیرسد، چراکه هیچکدام از این دو اندیشمند، در عباراتشان، تصریح به آمدن اهلبیت به کربلا در روز بیستم صفر نکردهاند، بلکه تنها ورود اهلبیت علیهمالسلام به کربلا و ملاقات با جابر را گزارش کردهاند. حتی ابنطاووس در اثر دیگرش به نام «الاقبال بالاعمالالحسنه» (که تا نُه سال مانده به آخر عمرش یعنی تا سن هفتاد سالگی مشغول نگارش و تدوین آن بوده است) پساز نقل قول شیخ مفید و شیخ طوسی و قولی که اربعین را روز ورود اسرا از شام به کربلا میداند، ورود اهلبیت علیهمالسلام به کربلا را در روز بیستم صفر سال ۱۶ هجری به صراحت نفی میکند.
بنابراین، سیدبن طاووس و ابننما از منکران ورود اهلبیت به کربلا در روز بیستم صفر سال ۱۶ قمری هستند.
۲ـ علامه مجلسی (م۱۱۱۱ق) نیز از منکران ورود خاندان امام حسین علیهالسلام به کربلا در روز اربعین است.
۳ـ میرزا حسین نوری (م۴۵۲۱ـ۰۲۳۱ق) مؤلّف اثر «مستدرکالوسائل»، در کتاب «لؤلؤ و مرجان» بعد از نقل عبارت سیدبن طاووس در لهوف مبنی بر آمدن اسرا به کربلا، به نقد آن میپردازد.
۴ـ حاج شیخ عباس قمی (م ۹۵۳۱ق) نیز به پیروی از استادش محدث نوری، منکر حضور اهلبیت علیهمالسلام در روز اربعین در کربلا شده است.
۵ـ علامه میرزا ابوالحسن شعرانی (م ۲۵۳۱ش) نیز از دیگر منکران ورود اهلبیت علیهمالسلام به کربلا در بیستم صفر است.
۶ـ استاد شهید مرتضی مطهری خبر ملاقات جابر با اهلبیت علیهمالسلام را منکر شده است.
۷ـ دکتر محمدابراهیم آیتی از دیگر محققانی است که مسئله ورود اهلبیت علیهمالسلام به کربلا را در روز بیستم صفر سال ۱۶، یک افسانه تاریخی میداند که نمیتوان برای آن سند قابل اعتمادی بهدست داد.
۸ ـ دکتر سیدجعفر شهیدی نیز از دیگر منکران این حادثه است.
موافقان ورود اهلبیت علیهمالسلام به کربلا
در مقابل منکران، برخی از اندیشمندان قائل به حضور اهلبیت علیهمالسلام در کربلا در اربعین اول شدهاند یا دست کم از ظاهر کلامشان، چنین استفاده میشود:
۱ـ ابوریحان بیرونی (م۰۴۴ق) مینویسد:
در روز بیستم (صفر)، سرِ حسین به بدنش ملحق و در همان مکان دفن گردید و زیارت اربعین درباره این روز (بیستم صفر) است و آنان (چهل نفر) اهلبیت او بودند (که) پس از بازگشت از شام (قبر امام را زیارت کردند.)
چنانکه ملاحظه شد، که بیرونی، افزون بر وجه مشهور برای علت نامگذاری زیارت اربعین به این نام، وجه دیگری را برای تسمیه زیارت اربعین، بیان کرده است و آن این که به این سبب به این زیارت، زیارت اربعین گویند که چهل تن از اهلبیت امام حسین در روز بیستم صفر موفق به زیارت قبر مطهر حضرت سیدالشهدا علیهالسلام شدند.
۲ـ ملاحسین واعظ کاشفی (م۰۱۹ق) از قول خوارزمی نوشته است:
امام زینالعابدین علیهالسلام سر پدر بزرگوار با سرهای دیگر را فراگرفت، به کربلا رفت و در بیستم ماه صفر، سر آن سرور به بدن اطهر انضمام یافت.
۳ـ شیخ بهایی (م۰۳۰۱ق) میگوید:
روز نوزدهم صفر، زیارت اربعین اباعبداللهالحسین است… در این روز که چهلروز از شهادت امام علیهالسلام میگذشت، روز ورود جابربن عبدالله انصاری برای زیارت قبر حضرت است و آن روز با روز ورود اهلبیت امام از شام به کربلا یکی شد، در حالیکه آنان آهنگ رفتن به مدینه را داشتند.
۳ـ شهید آیت الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی
ایشان در قالب پاسخ گویی به شبهات محدث نوری که منکر وصول اهلبیت علیهمالسلام به کربلا در روز اربعین است، به اثبات امکان ورود اهلبیت علیهمالسلام در اربعین سال ۱۶ق پرداخته است.
۴ـ میرزا محمد اشراقی(معروف به ارباب) (م۱۴۳۱ق) .
* استدلال منکرین ورود اهلبیت علیهمالسلام در روز اربعین به کربلا
محدث نوری با ایراد هفت اشکال بر دیدگاه سیدبن طاووس، ورود اهلبیت علیهمالسلام به کربلا در اربعین اول را منکر شده است که چون انکار این امر بهطور مبسوط توسط ایشان صورتگرفته و دیگران در اینباره از او پیروی کردهاند، در ذیل، این اشکالات به اختصار و با اضافات و تغییراتی همراه با پاسخ آنها، بیان میشود:
عدم تناسب زمان با حوادث
از حوادثی که در مدت چهل روز اتفاق افتاده است، یکی فرستادن نامه توسط عبیدالله به یزید جهت کسب تکلیف درباره اسرا است که حدود بیست روز و یا بیشتر طول کشیده است، و دیگری مدت اقامت اهلبیت علیهمالسلام در شام که برخی منابع، یک ماه و برخی دیگر یک ماه و نیم نوشتهاند. بنابراین مدت زمانی که صرف کسب تکلیف از یزید و رفتن اهلبیت علیهمالسلام به شام و اقامت در آنجا و سپس بازگشت آنان شده است، با حضور در کربلا و ملاقات با جابر در روز بیستم صفر، از جهت زمانی ناسازگار است، از این رو نمیتوان پذیرفت که اهلبیتعلیهمالسلام روز اربعین سال ۱۶ در کربلا حضور داشتهاند.
نقد: شواهد تاریخی زیادی وجود دارد که برخی از افراد، فاصله بین کوفه تا شام را حدود ده روز و حتی کمتر از چهار روز طی کردهاند. شهید آیت الله قاضی طباطبایی، این مؤیدات و شواهد را تا هفده مورد، گردآورده و آنچه را که محدث نوری در اینباره گفته است، صرف استبعاد دانسته و مسئله را از فرض امتناع که محدث نوری در پی اثبات آن بود، خارج ساخته است. البته برخی از شواهد تاریخی که این محقق آورده، قابل خدشه و حتی غیرقابل پذیرش است، اما در مجموع، امکان این امر را اثبات میکند.
در مورد مسئله اقامت بیستروزه اهلبیت علیهمالسلام در کوفه جهت کسب تکلیف از یزید، باید توجه کنیم که منابع کهن در اینباره، سخنی از نامه ابنزیاد به یزید و کسب تکلیف او درباره اسرا و سرهای شهدا به میان نیاوردهاند، بلکه در برخی تصریح شده است که ابنزیاد، گزارش انجام مأموریتش را در نامهای نوشته و به همراه سرِ مبارک امام حسین علیهالسلام به شام فرستاد. چنانکه در برخی دیگر، تنها به اصل آمدن پیک از سوی یزید مبنی بر امر کردن عبیدالله به فرستادن اهلبیت علیهمالسلام به شام، اشاره شده است.
بنابراین آنچه درباره کسب اجازه ابنزیاد از یزید ادعا شده است، از نگاه گزارشهای تاریخی نامعلوم و نامشخص است، چرا که مورخی همانند طبری که واقعه کربلا را از امام محمدباقر علیهالسلام و افرادی همچون حصینبن عبدالرحمان و هشام کلبی (شاگرد ابومخنف) نقل کرده، در هیچ کدام، سخنی از کسب اجازه عبیدالله از یزید به میان نیاورده است. تنها در گزارش وی از عوانت بن حکم، به چنین مسئلهای اشاره شده است که این خبر به جهت اشکالات بسیاری که دارد، مخدوش و غیرقابل پذیرش است.
*عدم بیان این جریان در منابع تاریخی کهن
طبری و شیخ مفید (که هردو، گزارش عاشورا را از ابومخنف نقل میکنند)، و بعدها نیز طبرسی (م۸۴۵ق)، خوارزمی (م۸۶۵ ق)، ابناثیر (م۰۳۶ ق)، سبط ابنجوزی و عمادالدین طبری متعرض چنین حادثهای نشدهاند.
نقد: اولاً، عدم تصریح به وقوع این جریان، غیر از تصریح به عدم وقوع آن است. بنابراین نمیتوان از عدم تصریح مورخان، انکار آنان و در نتیجه، عدم وقوع آن را نتیجه گرفت، چرا که برخی از حوادث و قضایای تاریخی ـ به علل گوناگون که در اینجا جای پرداختن به آن نیست ـ در منابع تاریخی منعکس نشده است.
ثانیاً، برخی از مورخان و اندیشمندان، تصریح به حضور اهلبیت علیهمالسلام در کربلا کردهاند، از جمله بیرونی، ابننما، سیدبن طاووس و شیخ بهایی.
ثالثاً، کلام شیخ مفید به گونهای است که حاکی از حذف برخی از حوادث تاریخی است: «فسار معهم فی جملت النعمان، و لمیزل ینازلهم فیالطریق و یرفق بهم ـ کما وصّاه یزید ـ و یرعونهم حتی دخلواالمدینه»؛ آنان (اهلبیت علیهمالسلام) همراه نعمان بودند و پیوسته نعمان آنان را در راه فرود میآورد و (چنانکه یزید سفارش کرده بود) با آنان مدارا و رعایت حالشان را میکرد تا آن که وارد مدینه شدند.
تعبیر «حتی دخلواالمدینه» حاکی از آن است که در این بین حوادث دیگری بوده است که شیخ مفید، متعرض آنها نشده است. البته این امر یا به سبب شیوه اختصارنویسی ایشان در کتاب ارشاد بوده و یا به این علت است که مبنای ایشان در گزینش اخبار تاریخی، اخبار متواتر و یا دستکم، اخبار مست
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 