پاورپوینت کامل برگزیده ها ۱۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل برگزیده ها ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل برگزیده ها ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل برگزیده ها ۱۷ اسلاید در PowerPoint :
۲۰
علامه طباطبائی (رحمه الله علیه)
مفسر نمونه
علامه در مراتب عرفان و سیر وسلوک معنوی مراحلی را پیموده بود. اهل ذکر و دعا و مناجات بود، در بین راه که او را میدیدم غالبا ذکر خدا را بر لب داشت و در جلساتی که در محضرشان بودیم، وقتی جلسه به سکوت می کشید، دیده می شد که لب های استاد به ذکر خدا حرکت می کرد. به نوافل مقید بود و حتی گاهی دیده می شد که در بین راه مشغول خواندن نمازهای نافله است.
شب های ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه می کرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذکار مشغول بود. در قم حداقل هفته ای یکبار به حرم حضرت معصومه «علیها السلام» مشرف می شد و در ایام تابستان به زیارت حضرت رضا (علیه السلام) می شتافت. شب ها به حرم مطهر مشرف می شد و در بالای سر می نشست و با حال خضوع به زیارت و دعا می پرداخت.
یادنامه علامه طباطبائی ، ص ۱۳۱ با تلخیص
حرف مردم
لقمان : فرزندم، هرگز به مدح و ذم مردم اعتنایی مکن. زیرا هر اندازه بکوشی نمی توانی رضایت همه مردم را تحصیل نمائی. پس چنان کن که خدایت از تو راضی باشد .(بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۴۳۴).
فرزند: پدر، دوست دارم شاهدی بر موعظه خود بیاوری.
لقمان حکیم همراه فرزندش با الاغ خود از خانه بیرون رفتند.
لقمان سوار الاغ شد و فرزندش پیاده می رفت. جمعی از مردم گفتند: این پیرمرد چقدر بی رحم است، خودش سوار شده و طفل خردسالش باید پیاده برود.
لقمان پیاده و پسر سوار شد. گروهی دیگر گفتند: چه پسر بی ادبی، او سوار بر الاغ شده، ولی پدر پیرش پیاده می آید. این بار هر دو سوار شدند. عده ای گفتند: اینها چقدر بی رحم هستند. الان پشت الاغ می شکند.
ناچار هر دو پیاده شدند و به حرکت خود ادامه دادند. بعضی گفتند: اینها چه اندازه احمق هستند، الاغ دارند، اما پیاده می روند.
لقمان : فرزندم، حالا دانستی هیچ راهی برای کسب رضایت همه مردم نیست !؟
خداوندا تو خداوندی نه بازرگان
به حقیقت برو و بگو: آمدم. اگر گفتند: اینجا چرا آمدی؟ بگو: به کجا روم و به کدام در رو کنم.
این ره است و دیگر دوم ره نیست
این در است و دیگر دوم در نیست
اگر گفتند: به اذن کی آمدی؟ بگو شنیدم
بر ضیافت خانه فیض نوالت منع نیست
در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته
اگر گفتند تا بحال کجا بودی؟ بگو راه گم کرده بودم
اگر گفتند چی آوردی؟ بگو: اولا: دل شکسته که از شما نقل است:
در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس
بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است
و ثانیاً:
جز نداری نبود مایه دارایی من
طمع بخششم از درگه سلطان من است
و ثالثاً: الهی آفریدی رایگان، روزی دادی رایگان، بیامرز رایگان، تو خدایی نه بازرگا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 