پاورپوینت کامل حفظ سنت ها ;نمک دارید؟ ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حفظ سنت ها ;نمک دارید؟ ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حفظ سنت ها ;نمک دارید؟ ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حفظ سنت ها ;نمک دارید؟ ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۵۶

نشسته بودم، داشتم درس فردا را پیش مطالعه می کردم. بگذریم که فقط در ظاهر کتاب دستم بود، غرق در افکار و خیالات بودم؛ یعنی می شود من هم مثل برخی از اساتید بزرگ اخلاق بشوم؟ آرزویی که اکثر طلبه های نجف در سرداشتند. ناگهان علی با خوشحالی وارد حجره شد. ضعف از بدن کم جون و لاغرش زبانه می کشید. مثل همیشه کلاه به سر داشت، یک عبای قهوه ای هم روی دوشش بود، محاسنش کامل نشده بود، سنّ کمی داشت، تازه چند ماه بود که باهم وارد حوزه نجف شده و مشغول صرف و نحو بودیم. کتابش را روی طاقچه گذاشت.

هنوز نفهمیده بودم چطور علی با آن سحری کمی که با هم خورده بودیم، دم غروب آن قدر سر حال بود. خودش که صورت بهت زده من را دید، علتش را گفت: بلند شو برویم. افطاری دعوت شده ایم. گفتم: کجا؟ گفت: چند تا کوچه بالاتر از حرم. برخی از بزرگان هم دعوت اند. محض اطلاع شما آیت الله آشیخ مرتضی طالقانی هم هستند. همان استادی که دوستشان دارید. تا اسم ایشان را شنیدم، قبل از اینکه جمله اش تمام شود، من آماده شدم.

سر راه، قبل از اینکه به مجلس برسیم، به پیشنهاد من اول سری به حرم زدیم. کنار ضریح امیرالمؤمنین۷ دعا کردم که ما را خودشان در راه اصلی قرار دهند. وقتی رسیدیم، سفره را انداخته بودند. سریع نگاه کردم یک جای خالی پیدا کردم، همان جا نشستم. تمام حواسم به استاد بود. بزرگ دیگری هم کنار ایشان نشسته بود. هر از چندی، با هم صحبت می کردند، خیلی حرف نمی زدند. بیشتر با تسبیحشان مأنوس بودند.

غذا را آوردند. همه منتظر بودند تا بزرگان اول شروع کنند؛ اما آشیخ مرتضی قبل از شروع غذا، سراغ نمک گرفت. آخه مستحب است غذا را با نمک شروع کنیم. صاحب خانه، سریع یکی از بچه ها را دنبال نمک فرستاد. غذاها را از خانه دیگری می آوردند و چند دقیقه طول می کشید، تا برگردد. ولی همه به احترام استاد منتظر ماندند. از ظاهر بعضی مهمان ها معلوم بود که اعصابشان خرد شده؛ هر چند به احترام او چیزی نمی گفتند. خود من هم از گشنگی دل ضعفه داشتم. طلبه ای بزرگ تر کنار من نشسته بود. انگار کاری به این حرف ها نداشت. فقط به دقت حرکات استاد را نگاه می کرد. علی هم با نگاه معنادارش به من می گفت: «بیا، این هم استاد اخلاقت»! کم کم بعضی از مردم داشتند در مورد اهمیت نمک خوردن صحبت می کردند و اینکه از این به بعد باید همیشه سر سفره نمک بیاورند.

همه آنچه از استاد در ذهنم ساخته بودم، در هم فروریخت. الآن مدتی است که کنار ایشان نشسته ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.