پاورپوینت کامل نامه‌‌های ره‌نما؛ نامه مرحوم بیدآبادی به مرحوم میرزای قمی (بخش دوم) ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نامه‌‌های ره‌نما؛ نامه مرحوم بیدآبادی به مرحوم میرزای قمی (بخش دوم) ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نامه‌‌های ره‌نما؛ نامه مرحوم بیدآبادی به مرحوم میرزای قمی (بخش دوم) ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نامه‌‌های ره‌نما؛ نامه مرحوم بیدآبادی به مرحوم میرزای قمی (بخش دوم) ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

کسب فیض و طلب راهنمایی از محضر استادان راه‌رفته، آگاه و دلسوز، همواره روش حقیقت‌طلبان و خداجویان بوده و هست.

در این میان، بخش عظیمی از نصایح و دستورالعمل‌های بزرگان اهل معرفت، در قالب نامه‌هایی ارائه شده است که خطاب به شاگردان یا دوستان و همراهان خویش نگاشته‌اند. شمار این‌گونه نامه‌ها، بدان اندازه است که گنجینه گران‌سنگی از معارف ناب و لطایف و اشارات را در دسترس تشنگان حقایق قرار می‌دهد.

این نامه‌ها گاه دربردارنده دستورالعمل‌ها و سفارش‌های خصوصی و ویژه برای مخاطب خاص نامه است و گاه مطالب عام و نافع برای دیگران هم در خود دارد.

یکی از این نامه‌ها نامه‌ای است که عالم ربانی، آیت الله بیدآبادی خطاب به آیت‌الله میرزای قمی، پیش از تشرف به عتبات عالیات نگاشته است و از مرحوم بیدآبادی درخواست رساله در سلوک می‌نماید و مرحوم آیت الله بیدآبادی نیز در پاسخ نامه‌ای می‌نگارد. این نامه به علت طولانی بودن در دو بخش ارائه شد. بخش اول این نامه در شماره گذشته به محضر خوانندگان گرامی تقدیم شد و اینک قسمت پایانی آن:

۱. و اعلم أن أکثر أهل الدنیا أهلُ غفلهٍ، لا خیر فیهم و لا غنی عنهم… . فنزّلهم منازلهم و اعرف لذوی الفضل منهم فضلّهم و دارِهم مادمتَ فی دارهم و أرضهم ما دمتَ فی أرضهم، بلا مداهنهٍ فی الدّین و لا رکونٍ إلی الظالمین. و احتمل منهم الضررَ والأذی، فإن نعیمَ الآخره محفوفٌ بالمکارهِ الدنیویه. و اصبر نفسَک مع الذین آمنوا صبراً جمیلاً و توکّل علی الله و اتّخذه وکیلاً؛

۱. آگاه باش که بیشتر اهل دنیا در غفلت به سر می‌برند؛ نه خیر و نفعی در آن‌ها هست و نه چاره‌ای از معاشرت با آن‌ها وجود دارد… پس جایگاه و مرتبه آنان را بشناس و با سرشناسان مطابق شأنشان برخورد کن و تا زمانی که در منزل و مأوایشان هستی، با آن‌ها مدارا کن و تا هنگامی که در سرزمین ایشان هستی، آنان را از خود راضی و خشنود بدار. البته [این مدارا و رعایت حال، باید] بدون کوتاهی در دین و بدون اعتماد به ظالمان [باشد]. اذیت و آزار اهل دنیا را تحمل کن؛ زیرا آسایش و نعمت‌های سرای بازپسین به سختی‌ها و شداید این عالم مادی پیچیده شده است؛ پس همراه آنان که ایمان آورده‌اند صبر و پایداری نیکو بنما و بر خدایت اعتماد کن و او را وکیل خود قرار ده.[۱]

۲. و لا ترسلْ عنانک فی مراتع الرُخَص الشرعیه الوارده لأهل الزمان من ضُعفاء العقول و النِسوان و المستضعفین من الرجال و من الصِبیان؛

۲. هشیار باش که لجام و افسار نفست را در چراگاه رخصت‌های شرعی، آزاد نگذاری؛ زیرا آن رخصت‌ها و اذن‌ها از جانب شارع برای اهل زمانی بوده که همان صاحبان عقل‌های ضعیف و زنان و مردان ناآگاه و اطفال می‌باشند.

۳. و اذکر عیش مولی الإنس و الجان؛ فإنّه احترزَ عن دقیق شعیره [ممزوجه] ببعض الأدهان؛

۳. زندگی و گذران پیشوای جن و انس [حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] را یادآور باش که چگونه از نان جوین آغشته به روغن پرهیز نمود [و تناول نکرد].

۴. ولا تقل: مَن حَرَّم زینه الرحمن؟ فإنّ تخیّل ذلک فی هذا المقام من تسویلات الشیطان الموجبه للحرمان من درجات أهل العرفان و الإیقان. و بین التحریم و حرمان النفس فرقانٌ؛

۴. و مبادا با خود بگویی چه کسی نعمت‌های الهی را حرام کرده است؟![۲] زیرا این خیال باطل، از وساوس شیطان است که موجب محرومیت از مراتب عالی اهل عرفان و یقین است؛ چرا که میان حرام دانستن [نعمت ها که نکوهیده است] با محروم کردن نفس [از زینت‌ها و نعمت‌های دنیا] فرق آشکار و روشن وجود دارد.

۵. و لذا قال مرشد أهل الحقیقه و قائد سبیل الطریقه بلسان أهل الشریعه فی عسل أمّ أیمن الممزوج باللبن: «یمکن الاکتفاء بأحدهما. لاأشربهما و لاأحرمهما»؛

۵. از این‌رو راهنمای اهل حقیقت و راهبر شاهراه طریقت [= حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] درباره عسل مخلوط با شیری که ام ایمن آورده بود، فرمودند: «می‌توان به یکی از این‌ها کفایت کرد نه آن‌ها را می‌نوشم و نه تحریم می‌کنم».[۳]

۶. وقال عند الاجتناب من أکل خبیص أخاف أن یقال لی یوم القیمه: «أذهبتم طیّباتکم فی حیاتکم الدنیا»؛

۶. و آن حضرت هنگامی که از خوردن حلوا اجتناب کردند، فرمودند: «می‌ترسم در قیامت به من گفته شود که خوشی‌هایتان را در دنیا سپری کردید».[۴]

۷. و قال: «إیاکم و التنعُّمُ و التلهّی و الفاکهات»؛

۷. و هم آن حضرت فرمودند: «حذر کنید از غرق شدن در نعمت‌های مادی و مشغول شدن به کارهای بیهوده و خوش‌گذرانی و عادت به خوردن میوه‌های لذیذ».

۸. و قال بعض فی بعض الأدعیه: «أعوذ بک اللهمّ من رفیع المأکل و المشرب».

۸. و آن حضرت در بعضی دعاها عرضه داشته‌اند: «خدایا! به تو پناه می‌برم از [خو گرفتن به] خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های لذیذ و گوارا».

۹. فلا تذهب طیّبات فی حیاتکم الدنیا و لا تنسَ نصیبَک من الآخره؛ فإنّها خیرٌ و أبقی؛

۹. خوشی‌های خود را در دنیا سپری نکن[۵] و بهره و نیازمندی خویش را در آخرت فراموش منما؛ زیرا لذت‌های سرای بازپسین، ماندگار و نفعش بیشتر است.

۱۰. و إیّاک و تناولَ الشبهاتِ و التوغُّل فی المباهات، فإنّها تورث القسوه و تفوت لذّهَ المناجات؛

۱۰. زینهار از صرف لقمه‌های شبهه‌ناک، و فرو رفتن در مباهات که موجب قساوت قلب و مایه محرومیت از درک لذت مناجات است.

۱۱. و إیاک و الریاسهَ و التحدّث بها، لأنها ملعونٌ مَن ترأس، ملعونٌ مَن هَمّ بها. لأنّها لا تصحُ إلاّ لأهلها و هم الذین أماتوا نفوسَهم و أحْیوا قلوبَهم و اخلوا دخائلهم من غیر الله و جزوا أوقاتهم فی طلب مرضاته حتی صارتْ أنفسهم مواضع لمشیه الله؛

۱۱. زینهار از طلب ریاست و تفکر درباره آن بپرهیز؛ زیرا کسی که بدون داشتن صلاحیت، ادعای ریاست کند، از رحمت خدا به دور است و همچنین کسی که در آرزوی رسیدن به آن باشد، باز از رحمت الهی به دور است؛ چرا که ریاست جز برای کسانی که شایستگی آن را داشته باشد روا نیست و آنان، مؤمنانی هستند که خواهش‌های نفسانی را میرانده و دل‌ خود را زنده کرده‌اند و ضمیر خود را از غیر خدا پالایش کرده و لحظات زندگی خود را در جلب رضای حق صرف کرده‌اند؛ جان‌هایشان محل جلوه مشیت و خواست الهی شده است [و جز خواست خدا چیزی نمی‌خواهند].

۱۲. و إیّاک و مجالسهَ المترأسین، سیّما مدّعی العلم منهم بلا برهانٍ؛ لأنّهم قومٌ نَسوا الله فأنسیهم أنفسَهم،[۶] فیتّبعون شهوات الحیوان و یستدلّون بالمتشابهات عند مطالبه البرهان، «فسوف یلقون غیّاً»[۷] و «سیصلون سعیراً»؛[۸]

۱۲. از مجالست با ریاست‌طلبان بر حذر باش؛ به‌ویژه کسانی که علاوه بر ریاست طلبی- بدون داشتن نشانه‌ای از علم- ادعای علم نیز می‌کنند؛ زیرا آن‌ها خدای خویش را از یاد برده‌اند و در نتیجه خدا نیز چنان کرد که خود را فراموش کنند؛ پس به دنبال لذت‌های پست حیوانی هستند و در توجیه کار باطلشان، به آیات متشابه استناد می‌کنند. به زودی به عذاب الهی و آتش قهر او گرفتار خواهند شد.

۱۳. فبعد تطهیر قلبک، استفت قلبک فإن افتاک فعلیک بجمع الحقیقه و الطریقه و الشریعه فإن فاقد أحدها لیس بإنسانٍ فی الحقیقه، بل حیوان طرید أو شیطان مرید أو جبّار عنید. و بالجمله لابدّ لک من تحصیل عقائد برهانیهٍ بحقائق ربانیهٍ و اخلاقٍ فاضلهٍ نفسانیهٍ و ملکاتٍ مَلَکیه و آدابٍ شرعیهٍ و عباداتٍ بدنیهٍ، بشرائطها المقرره الدینیه حتی تعرف صدق ذلک من قلبک؛

۱۳. پس از پاکسازی قلبت [از غبار معصیت و خواهش‌های نفسانی]، به دل خود رجوع کن. اگر [به جمع میان حقیقت و طریقت و شریعت] فتوا داد، بر تو واجب است جمع میان آن‌ها. اگر در کسی یکی از آن‌ها نباشد، در حقیقت او انسان نیست؛ بلکه حیوانی طرد شده یا شیطانی سرکش یا ستمگری عنود است.

حاصل کلام، آنکه بر تو لازم است عقاید و باورهای خود از راه استدلال و حقیقت‌های الهی و عرفانی درست و استوار کنی، و درونت را به خلق و خوی شایسته و پسندیده و اوصاف فرشتگان، زیور دهی، و آداب شرعی و عبادت‌های بدنی را با شرایطی که بر آن‌ها مقرر شده به جای آوری، تا آنکه صحت و راستی و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.