پاورپوینت کامل پرسش و پاسخ از هنر شیعه ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرسش و پاسخ از هنر شیعه ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرسش و پاسخ از هنر شیعه ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پرسش و پاسخ از هنر شیعه ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

سؤال:

آیا تجلّی شیعه بیشتر در هنر مردمی دیده می شود یا در حوزه های حکومتی و اشرافی؟ دیگر اینکه زهد معصومان(ع) چگونه بر معماری های مشروع شیعه تجلّی پیدا می کند؟

جواب:

اینها مانعهالجمع نیستند. البته برای اینکه هنر شیعی در حوزه» حکومتی هم تجلّی پیدا کند نیاز به این بوده است که حکومت هم به این هنر توجهی داشته باشد. در زمانی مثلاً در دوره» صفویه و پس از آن، بعد از اینکه تشیع اجازه» حضور رسمی در کشور پیدا کرد، تا به امروز میداندار بوده و در بسیاری از حـوزه هـا هـم تجلّـی عینی پیدا کرده است، به گونه ای که صورت هایش تک تک قابل بررسی و رسیدگی هستند. اگر دقت کنید مثلاً لطافتی که پوشش مساجد ما در دوره» صفوی پیدا کردند، که قبل از آن نداشتند، به دلیل همین تأثیر است. البته من خواهش می کنم این موارد را با تسامح نگاه کنید؛ چون اینها قابل نقد هستند و البته پاسخ هم دارند. فرض کنید ممکن است در همین موردی که صحبت می کنم، کسی بگوید قبلاً امکانات مادی برای به وجود آمدن کاشی در آن حد وسیع وجود نداشت. البته همه» وقایع دست به دست هم می دهند و یک امر اجتماعی را به وجود می آورند. وقتی می گوییم: در دوره» صفویه نحوه» تزیینات تغییر کرد و رنگ ها به این صورت پدیدار شدند؛ رنگ آبی غالب شد، منظورم این است که صورت استدلالی حاکم بر مساجد قبلی ما به صورت لطیف و عرفانی دوره صفوی بدل شد. مساجدی که می گویم، منظورم آنهایی هستند که به دستور و زیر نظر حکومت به وجود آمدند، یا حتی وقتی کاخ ها به وجود آمدند هنر عرفانی ظرایف خود را در آنها هم نشان داد، به گونه ای که جزء و کلش با هم ارتباط دارند و یک نوع وحدتی در مجموعه وجود دارد؛ یک نوع عدالتی بر آن حاکم است؛ چون اینها زاییده» ذهن هنرمندان شیعه بودند. به محض تعلق یک اثر به یـک حـاکـم، شکل آن اثر الزاماً از نظرات آن حاکم تبعیت نمی کند؛ چون آن حاکم فقط دستور می دهد کسانی برایش کاخی و یا مسجدی بسازند. بنابراین، من فکر می کنم »مسجد شاه« اصفهان متعلق به استاد علی اکبر معمار است، نه متعلق به شاه عباس. شاه عباس البته پولش را تأمین کرد و دستور ساختنش را داد، ولی استادی که آن را طراحی نمود، رنگش را درست کرد و آن را ساخت، استاد علی اکبر بود که شاه از او به عنوان معمار اول دعوت کرد و از او خواست این کار را انجام دهد.

بنابراین، پاسخ اینکه آیا در حوزه» حکومتی هم هنر تشیع تجلـی پیـدا کـرده اسـت، بلـه. نمـونه هایش حتی در دربار ناصرالدین شاه هم زیاد است؛ آثار آن را در خطاطی و نقاشی و مربوط به تعزیه و دیگر نمایش ها می بینید که مقدار زیادی تحت تأثیر تفکر شیعی هستند. اگر اینها یکی یکی احصا شوند نوع خطوط، نوع نگارش، نوع تزیینات و مانند آن موضوع معلوم می گردد.

نکته» دوم که درباره زهد ائمه» اطهار(ع) پرسیدید، من تصور می کنم زهد، منشی است منبعث از نوعی فکر؛ زهد نسبی است و شکل تجلی آن در حوزه های گوناگون متفاوت است. اگر حضرت علی(ع) سنگ به شکم مبارکشان می بستند برای این بود که دیگران غذا نداشتند. اما امام جعفر صادق(ع) نوع دیگری زندگی می کند؛ آن گونه که تاریخ می گوید، الزاماً شباهت تام به روش جدّ اطهرشان ندارد؛ برای اینکه ایشان در یک دوره و زمانی دیگر زندگی می کند که توانایی های جامعه تا حدی بالاتر آمده است. بنابراین، شکل ظهور زهد متفاوت است. زهد یعنی: پرهیز از دنیا؛ اینکه انسان گرفتار دنیا نشود، در عین آنکه دنیا را مزرعه» آخرتش قرار می دهد. ایستادن بین این دو هنر اسلام است؛ نه اینکه انسان مثل مسیحیت دنیا را رها کند، و نه مثل یهودیت کاملاً به دنیا بچسبد، بلکه امر بین الامرین. »امّت وسط« هم به این معناست که می خواهد دنیا را پایه» آخرت، و آخرت را محصول دنیا قرار دهد و هر دو را به هم وصل کند. حضرت علی(ع)، که دنیا برایش از عطسه» یک بز کمتر بود، برای خلافت می جنگید، تا جایی که به آن سرنوشت دچار شد. چرا برای این دنیایی که به اندازه» یک عطسه» بز ارزش ندارد، حسین بن علی(ع) باید خودش و خانواده اش را ببرد و در وسط صحرای سوزان کربلا آن گونه به کشتن بدهد؟ این برای آن است که این دنیا فوق العاده ارزشمند است، در عین آنکه فوق العاده بی ارزش است. این دنیای »لهو و لعب«، دنیای »تباعٌ قلیل«، دنیای »مزرعه الاخره« است. جمع بین اینها در فهم اسلامی مهم است که چطور اینها جمع می شوند. اگر زهد را این طور بفهمیم، آن وقت می بینیم در مجموعه» حوزه» معماری و سایر حوزه ها، می توانیم راجع به آن صحبت کنیم.

در حوزه» معماری، به اشاره بگویم: شاید کافی باشد فکر کنیم که معماری لباس دوم انسان است. انسان گاهی لباسی را به تن می کند تا خودش را و شخصیتش را نشان بدهد، راحت باشد، از بلیات مصون باشد. اما یک لباس دومی هم برای خودش درست می کند که بزرگ تر است و جمعی در آن زندگی می کند. این هم نماینده» شخصیت اوست و برای اینکه در آن راحت باشد و از بلیات مصون بماند، و نسبتی بین این دو لباس وجود دارد. اگـر کسانی هستند که در لباس پوشیدن خودشان نکاتی را رعایت می کنند –مثلاً، اگر پای لباسشان بلند است قدری از آن را می برند و کنار می گذارند تا اسراف نشود– در معماری همین موضوع مصداق دارد. اگر به کسانی »صوفی« گفته می شود و پشمینه پوش هستند، به دلیل آن است که یادشان نرود که در این دنیا مخلّد نیستند. اگر در مورد لباس اولشان صوف به تن می کنند که یادشان باشد در این دنیا مخلّد نیستند، در مورد لباس دوم چه وضعی پیدا می کنند تا یادشان نرود در این دنیا مخلّد نیستند؟ ممکن است بعضی از اینها در لهو و لعب معماری غـرق شـونـد. مـمـکـن است فضاهایی درست کنند که شما می بینید. بروید خانه» حضرت امام(ره) را از نزدیک ببینید! چطور خانه ای است؟ خانه ای است با همه» امکانات، ولی در آن کوچک ترین تجملی دیده نمی شود. یک لباس راحت است، ولی در آن تجمّل نیست. حسینیه ای که ایشان در آن صحبت مـی کـرد، یک خانه است، مناسب است برای اینکه همه را محفوظ نگه دارد، امنیتش هم محفوظ است، جمعیت زیادی را هم در خود جای می دهد. همه» اینها وجود دارند. اما حتی حضرت امام(ره) اجازه نداد که بر روی گچ و خاک دیوار گچ سفید بکشند، می گفت: همین کافی است. این یعنی »زهد«. ظهور زهد را در معماری حسینیه» جماران نگاه کنید. ظهور زهد در مجموعه» معماری گذشته» ما هم همین طور است.

سؤال:

بنده تصور می کنم در نهایت، می توانیم به این نتیجه برسیم که مبنا و معیار قضاوت ما راجع به یک هنر برای اینکه اسلامی یا شیعی باشد همان آموزه ها یا جهان بینی است که اسلام یا شـیـعه ایجاد کرده. اگر با این دیدگاه نگاه کنیم بسیاری از هـنـرهـایـی که به اسم »اسلامی« یا »شیعی« در دوره های گوناگون شکل گرفته اند، به دلیل اینکه از این معیارها تخطّی کرده اند، شیعی یا اسلامی شمرده نمی شوند؛ مثل مناره ها که تا قـبـل از دوره» ایلخانان در مساجد نبودند و مؤذّن بر دنیای اطرافش اشراف نداشت، ولی در این دوره، آنان مسجد جامع یزد را درست کردند با مناره ای با آن بلندی، تا به دور و برش احاطه پیدا کند. می گوییم: ایلخانان به خاطر نشان دادن اقتدار خودشان چنین چیزی را می خواستند. پس می توان گفت، در خیلی چیزها تخطّی شده است و آثار هنری دیگر به عنوان اسلامی یا شیعی شناخته نمی شوند.

جواب:

این درست است، ولی می گویند: »به خاطر یک بی نماز، در مسجد را نمی بندند.« ما در طول تاریخ تشیع، تعدادی از این موارد که البته آنچه شما می گویید مصداقش نیست — داریم، کاخ هایی داریم که ساخته اند و محل عشرت برخی سلاطین بوده است و هیچ ربطی به هنر شیعی ندارد، یا بعضی نقش ها را کشیدند یا شعرهایی سرودند، همه» اینها وجود دارند؛ اینها جزو انحرافات این مجموعه است. شما اول باید یک مسیر صحیحی در ذهن ترسیم کنید. نمی شود به خاطر یک استثنا، یک قاعده را کنار گذاشت. یک قاعده را اول باید متوجه شویم، بعد ببینیم چه چیزهایی در آن استثنا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.