پاورپوینت کامل شهادت محمد جهان آر ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شهادت محمد جهان آر ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت محمد جهان آر ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت محمد جهان آر ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۷۴

… اما تو نیستی که ببینی…

مهدی میچانی فراهانی

چه لحظه سرشاری! امّا تو نیستی که ببینی.

مژده دیر سالی را که وعده داده بودی، اینک به حقیقت رسیده است؛ آن چنان که فریادهای
پیروزمندانه همسنگرانت که آزادی و فتح و ایمان را فریاد می زنند، به گوش منتظرت فرو می ریزد.

اینک، تیتر درشت روزنامه ها، در همان نگاه آغازین، نام تو را در یاد هر خواننده ای زمزمه
می کند «خرمشهر آزاد شد.» نام خرمشهر، همیشه آغشته است به نام تو؛ همچنان که آغشته است به
خون، آغشته است به حماسه و ایمان. و تا ابد در خیلِ هم پرواز انت، آنان که با تو و چون توبال
گشودند و چه خونین، بال گشودند! نام تو چه خوش می درخشد! تو می دانستی، بی شک می دانستی
لحظه آزادی را و نیک شنیده بودی فریادهای فاتحانه «اللّه اکبر» را که از حنجره همرزمانِ بعد از تو،
به پرواز بر می خاست و فرو می نشست در ذهن لگدکوب شده این خاک و غرور جاودانه اش را ترمیم
می کرد.

تو نیک می دانستی و هیچ کس هرگز ندانست که از کجا دانسته ای.

می گفتند آن لحظه روشن، آن آخرین لحظه ای که آخرین نفس را فرو دادی، در همان آخرین
بازدم، آزادی خرمشهر را بار دیگر وعده دادی؛ قاطعانه تر از حضور بعد از شهادت خویش، و
چشمانت برقی زدوبسته شد، در حالی که نگاهت چون سبکبال ترین کبوتر سپید، به سوی افق
خرمشهر بال گشوده بود و تبسّمی روشن و امیدوار، بر لبان خشکیده و ترک خورده ات کشیده شد.
پس کلامِ رؤیاگونه ای، شهید! چه زود جامه حقیقتی بی انکار بر تن گستراند!

سخن گفتی؛ چونان قدّیسی که لحظات روشن را از پیش می داند و آزادی خرمشهر ـ شهر خیسِ
خون ـ روشن ترین لحظه ای بود که در ذهن و کلام یک قدّیس می توانست جاری باشد. سخن از پیوند
یک قطعه خاک تفتیده به مامِ این سرزمین نیست؛ سخن از قدرتِ حماسه یک ملت است که بی شک،
از عمیق ترین نقطه ایمان سرچشمه می گیرد؛ ایمان به عشق، ایمان به آزادی، ایمان به شرافت و
عزّت، ایمان به غرور.

سخن از لحظه سرشاری است که تمام وسعتِ این خاک، یک بار دیگر افتخار و عزّت شایسته
خویش را سلول به سلول به تجربه می نشیند.

سخن از پیروزی عشق است؛ پیروزیِ ماندگار عشق بر تمام پنجه های ابلیس گونه ای که گردهم
آمده بودند و هر ساعت، دلخوش به دسیسه ای تازه، در جولانگاه تاریک خویش به تاختی دوباره بر
می آمدند و پنجه از خونِ گلوی مردمان بی گناه و بی دفاع، رنگین می کردند.

آری! تمام شد؛ تصویر دیوارهای فروریخته، شکاف های گلوله در عمق خانه های بی پناه ترین
مردم، ظرف های غذایی که تا همیشه، روی اجاق های خاموش ماندند و کپک زدند، بی آن که دیگر
هیچ کس باشد که دغدغه فرزندان خسته و گرسنه ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.