پاورپوینت کامل میلاد پیامبر اعظم، حضرت محمدبن عبداللّه صلی الله علیه و آله ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل میلاد پیامبر اعظم، حضرت محمدبن عبداللّه صلی الله علیه و آله ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میلاد پیامبر اعظم، حضرت محمدبن عبداللّه صلی الله علیه و آله ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل میلاد پیامبر اعظم، حضرت محمدبن عبداللّه صلی الله علیه و آله ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

۸۵

جمعه

۱۷ فروردین ۱۳۸۶

۱۷ ربیع الاول ۱۴۲۸

۶.Apr.2007

رحمت دو جهان می آید

معصومه داوودآبادی

عود بسوزانید و کوچه های دلتان را مفروش از شکوفه کنید؛ که برترین مخلوقات خداوند، از
راه می رسد. محمد صلی الله علیه و آله می آید؛ با معجزه شق القمر. آسمان، به پیشوازش، خاک جزیره العرب را
ستاره می پاشد.

ای همسایگان روشنی و نور! دف بزنید و آستین بیفشانید که رحمت دو جهان، با قدم های
بهشتی اش، زمین را متبرک کرده است. سپیده دم، به مبارک باد دریا آمده است و کوه، سرود
میلادی بزرگ را به بازتاب برخاسته. او می آید و آیین مهربانی، روح بشریت را تسخیر خواهد
کرد.

امین حرف های مگو

در جوانه دست هایت، شور صدسپیدار، دف می زند.

دشت های جست وجو را که می دوی، رودخانه های صداقت، رد گام هایت را راه می افتند.

هوای سینه ات، نفس های کوهستان را مکرر می کند. قلبت، امین حرف های مگو است و
دهانت، آیه های مبین امانت را به تفسیر می آید.

به روشنی نگاهت، سپیده های جهان گواهند. حتی خاک، راستی قدم هایت را سوگند
می خورد.

آمدی و…

ای سپید بزرگ آیین! آمدی و دندان های سیاهی را در هم شکستی.

آمدی و آفتاب، باطن شکوهمندت را در آسمان نبوت، برای همیشه گستراند.

آمدی و طاق کسرای ظلم فرو ریخت. آمدی و رودخانه های تباهی، در بستر سیاهشان خشکیدند.

آمدی و آتشکده ها به خاموشی تن دادند.

ای پیام آور آسمان های وسیع! پرنده های دلمان را به تو سپرده ایم و آیین سپیدت را عاشقانه به
ترنم آمده ایم.

نفس های زلالت که بر پنجره های زمین پاشید، گلدان های یگانه پرستی بر تاقچه های جهان به
گل نشست.

آمدی و رشته های بت پرستی، با دست های عادلت، پنبه شد. آمدی و کوچه های مکه را باران
ستاره فراگرفت.

آنچه خوبان همه دارند…

نفس هایت، معجزه مسیح است و چشمانت، جسارت موسی.

ایوب، فصلی از صبوری تو است؛ آن هنگام که صفحات جاهلیت را ورق می زدی و
استخوان هایت را سرمای آن همه بی خبری، می سوزاند. نوح بودی؛ وقتی که آخرین کشتی نبوت
را بر اقیانوس سخن چینی ها و بغض ها می راندی؛ بی آنکه بادهای هرزه کینه و جهل، روح
استوارت را بلرزاند.

تو آن آخرین فرستاده ای که تمام رسولان خداوند، به ستایشت برخاسته اند. تو آن خاتم
عشقی که تا جهان باقی است، آزادگان زمین، به پابوسی ات می شتابند.

پیام های کوتاه:

ـ محمد صلی الله علیه و آله می آید؛ با بشارت آفتاب و سخاوت مهر می آید، تا سرشارمان کند از آیه های آبی
آسمان و ما حضور متبرکش را در کوچه های آینه بندان، مکرر می کنیم.

ـ میلاد آینه مهربانی ها، خاتم پیامبرن، رحمت زمین و آسمان، بر پیروان یکتاپرستش مبارک باد!

ـ محمد صلی الله علیه و آله می آید، تا خورشید نفس هایش، برف ظلم و جهل را به رودخانه های جاری
ایمان و راستی بدل کند.

او می آید تا آیین آفتاب، ماندگار شود.

ـ مبارک باد، میلاد روشنی و نیکی! خجسته باد، قدم های نورسیده انسانیت و یگانه پرستی!
امشب، از گوشه گوشه آسمان، سمفونی ستاره بلند است.

ـ ای آخرین فرصت روشنایی! آمدنت را دف می زنیم و مژده میلادت را شکوفه می باریم.

تو، عزت آفرینشی و زمین، بر ستون های بودن تو، این گونه استوار مانده است.

پابه پای میلاد سبز اولین فرستاده

محمدکاظم بدرالدین

صدای قدسی اشراق، با عطر صلوات درآمیخته است.

تولد گل های محمدی، رویشی از مهتاب را سر باغچه لحظه ها ریخته است.

زمین، حق دارد در خود نگنجد از این بشارت حجیم.

مژده امروز، چونان چشمه ای از امید، در همه جا جاری است.

کاخ های هراس، به خاکستر شومی خویش نشسته اند. لرزه بر طاقت طاق کسرا افتاده است.
آتشکده فارس، مرده ای بیش نیست؛ مقابل خورشید لایزال حجاز.

نسیم بهاری، لابه لای درختان اندیشه وزیدن گرفته است.

قلم، با طرز دیگری از عشق روبه رو شده است. سلام است و جلوه های سپید در زمین، ترنم، رونق
گرفته است. صدای شادی و صلوات، به موازات خرد شدن بت های جاهلی، شنیده می شود.

نیک خویی و پارسایی، به زوایای مختلف زندگی کشیده می شود.

تکرارهای هوس آلود مشرکان، درهم شکسته می شود. عمری بود که رنج های بشر از
بیهودگی زندگی، از شماره گذشته بود. سال ها زور و جهل، بندگان را در کام خویش فرو
می کشید. امروز اما، روز رهایی از یوغ تاریکی شب های یلدا است. برخیزیم؛ ما نیز با نقل و
صلوات، به استقبال امروز برویم!

سرود وحدت بخوانید

میثم امانی

بوی بهار می رسد / نسیم از درختان آویزان شده است / خورشید در شبه جزیره می رقصد /
بیابان ها، به استقبال صبح فرش شده اند / پرتوهای هدایت، درخشیدن گرفته اند / شب، مرده است
و فانوس رستگاری، بر فراز کوه ها حکم می راند.

«ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد»

زمین، به ارث صالحان رسیده است و ندای برادری، از دل میدان های جنگ قبایل برمی خیزد.

دل ها، در آستانه کلام وحی، به زانو درآمده اند و رنگ ها، از سیاه تا سفید، در یک صف
نشسته اند تا سرود وحدت بخوانند.

«اسوه حسنه» آمده است

عشق، فرمانرواست و توحید، انگشت ها را به هم گره زده است. عشق، فرمانرواست و اسوه
خداباوری آمده است تا پل های شکسته قلب ها را پیوند بزند.

امین مردم، امانت دار رسالت الهی خواهد شد، تا ندای فروخفته حقیقت را به گوش
مجازپرستان زمین برساند و بگوید که خدا یکی است، هدف یکی است و معنای زندگی، دویدن
به سمت جاذبه های نورست.

اسوه انسان باوری آمده است تا قفل های خشکیده بر افکار و اندیشه ها را بگشاید و به
روح های زندانی شده در قفس خاک، صراط رهایی بیاموزد و بگوید «یا أیُّها الانسان، انک کادحٌ الی
رَبک کدحا فملاقیه».

آمده است؛ تا…

مهر خاتمیت بر انگشترش نقش خواهد بست، تا تحریفات گذشته را بپیراید و «دین حنیف»
و «دین قیم» را مژده بدهد به ساکنان سراچه انس که در جست وجوی نشانه اند.

خاتم النبیین آمده است تا حجت الهی را بر خاک نشینان تمام کند و کتاب وحی را ببندد.

صاحب خلق عظیم آمده است تا ظرف وجود آدمیان را از مکارم اخلاق لبریز سازد،
فضیلت های فراموش شده را به کوچه ها و خیابان ها بازگرداند، اشتیاق های خاموش شده را
دوباره برافروزد، برای شب های هجران نور بیاورد، برای سفره های فقیر نان بیاورد. آمده است تا
بر لب های یتیم، لبخند بکارد و بر دل های مریض، امید.

آمده است تا شمع باشد، تا آیین دلبری کردن را به انسان ها بیاموزد. جهان، برخاسته است؛
برخیزید که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله آمده است!

مکه، امروز بر صدر خبرهاست

علی خالقی

امشب، جبرئیل امین، دستی در نور و دستی در آینه دارد. شبی است که آفتاب حجاز، سر از
مشرق روشنایی برمی آورد و این شب بی سحر را فرمان هجرت می دهد.

امشب چه شبی است، شب بی تکرار عبداللّه و اینک، از او فرزندی خواهد آمد که جهان را بر
پله اول خراجش نهادند تا او بپذیرد و آسمان را طفیلی آستانش گذاشتند تا قدرش، عالمی را
حیران نماید. مردی می آید تا بهار، بر قدم هایش بوسه زند و پرنده های یخ بسته پاییز، بار دیگر
سرود میلادش را تکثیر کنند و حجاز، از نوازش دستانش، این شهرت پنهان را از او هدیه گیرد.

او می آید تا غبار را از پیراهن انسانیت بتکاند و تبسم خود را بر آینه ها حک کند.

می آید تا پرده از راز پنهان خلقت براندازد و لبانش، کلام خدا را به پهنه گیتی آواز دهد.

می آید تا نخلستان ها، آمدنش را سرک بکشند و دختران به ناحق دفن شده، از او عزت و
شکوه گیرند.

آری! امشب محمد صلی الله علیه و آله می آید تا آوازهای شادی و شور، از حنجره خشک و ماسیده مکه
پخش شود و جهان، طلوع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.