پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام سجاد(ع) ۸۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام سجاد(ع) ۸۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام سجاد(ع) ۸۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت حضرت امام سجاد(ع) ۸۹ اسلاید در PowerPoint :
۱۶۱
جمعه
۲۰ دی ۱۳۸۷
۱۲ محرم ۱۴۳۰
۹. Jan. 2009
ـ یک جرعه آفتاب
ـ اشاره
ـ گفتار مجری
ـ نکته ها
ـ در محضر صحیفه
ـ زلال قلم
ـ آورده اند که …
یک جرعه آفتاب
در پرتو کلام امام سجاد(ع)
شخصی از امام سجاد(ع) پرسید: سبب قبولی نماز چیست؟ فرمودند: «ولایَتُنا
وَالْبَراءَهُ مِنْ أعْدائِنا؛ ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما».[۱]
امام سجاد(ع) به ابوحمزه ثمالی فرمود: «یا أَباحَمْزَه لا تَنامُنَّ قَبْلَ
طُلُوعِ الشَّمْسِ، فَإِنّی أکْرِهُما لَکْ، إِنَّ اللهَ یُقَسِّمُ فِی ذلِکَ
الْوَقْتِ اَرْزاقَ الْعِبادِ وَ عَلی أیْدِینا یُجرِیها؛ ای ابوحمزه! قبل از
پدیدار شدن خورشید نخواب که آن را برای تو نمی پسندم؛ همانا خداوند در آن هنگام
روزی بندگان را تقسیم و آن را به دست ما اجرا می کند».[۲]
امام سجاد(ع): «إِنّی لَأَدْعُو لِمُذْنِبی شِیَعتِنا فی الْیَوْمِ و مائَهَ
مَرَّه؛ من در هر شب و روز برای گنه کاران از شیعیانم صد مرتبه دعا می کنم».[۳]
«إِنْ کانَ الْأَبوانِ إِنَّما عَظُمَ حَقُّهُما عَلی أَوْلادِها لِإحْسانِها
إِلَیْهِمْ، فَإِحْسانَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍ(ع) إِلی هذِهِ الْأُمَّهِ أَجَلِّ
وَأَعْظَمْ، فَهُما بأّنْ یَکُونا أَبَوَیْهِمْ أَحَقُّ؛ اگر حق پدر و مادر بر
فرزند زیاد است، به سبب نیکی و احسانی است که به فرزندان خود می کنند. بنابراین
احسان و نیکی محمد و علی(ع) بر این امت بیشتر و بزرگ تر است. پس سزاوارترند که آن
دو بزرگوار دو پدر ایشان باشند».[۴]
امام سجاد(ع): «مَنْ لَمْ یَکُنْ عَقْلُهُ مِنْ أَکْمَلِ ما فِیه کان هَلاکُهُ
مِنْ أَیْسَرِ ما فِیهِ؛ هر کس عقل و خردش از همه چیز کامل تر نباشد، هلاک و نابودی
او از هر چیز آسان تر خواهد بود».[۵]
اشاره
افشاگر ستم امویان
«برای علی بن حسین(ع) فرصتی نظیر فرصت اباعبدالله(ع) پیدا نشد. چنان که نظیر فرصتی
که برای امام صادق(ع) پدید آمد، پیدا نشد، اما برای کسی که می خواهد خدمتگزار اسلام
باشد، همه مواقع فرصت است ولی شکل فرصت ها فرق می کند».[۶]
«در دوران اسارت از عصر عاشورا تا بازگشت اهل بیت به مدینه، حضرت سجاد(ع) به همراه
عمه بزرگوارش حضرت زینب(س) به ایراد خطبه های آتشین و روشنگرانه در سه مرکز مهم
جهان اسلام در آن روزگار یعنی کوفه، شام و مدینه پرداخت. هدف ایشان، افشای چهره
پلید امویان و جنایات هولناکشان در حق سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش بود».[۷]
«امام صادق(ع)، حضرت سجاد(ع) را یکی از پنج نفری شمرده است که فراوان گریه
می کرد».
حضرت می فرماید: بیست تا چهل سال، (تردید از راوی است) هرگاه نگاه حضرت سجاد(ع) به
آب و غذا می افتاد، گریه می کرد و می فرمود: به خدا قسم، پسر پیامبر ـ صلوات الله
علیه و آله ـ تشنه و گرسنه، کشته شد».[۸]
شهید مطهری می گوید: «آیا آن گریه ها، تنها حالتی بود مثل انسانی که دلش می سوزد و
بی هدف گریه می کند؟ یا می خواست این حادثه را زنده نگه دارد و مردم یادشان نرود که
چرا امام حسین(ع) قیام کرد و چه کسانی او را کشتند».[۹]
«پس از بازگشت از کربلا، بر اثر اختناق شدید و رعب و وحشتی که بر اثر فاجعه کربلا،
ایجاد شده بود، شیوه مبارزاتی امام تغییر کرد. حاکمان اموی در پی نابود کردن رکن
مهم دین یعنی عترت پیامبر(ص) بودند. بنابراین لازم بود امام برای حفظ خود ـ که
واسطه فیض و هدایت بود ـ گام بردارند. ایشان تقیه را پیش گرفتند و چند سال
ارتباطشان را با مردم محدود کردند تا زمینه برای حفظ تشیع و فعالیت های آینده فراهم
گردد».[۱۰]
«در فضای سرشار از فساد اخلاقی و سیاسی حاکم بر جامعه آن روز، امام از سِلاح «دعا»
برای بیان بخشی از عقاید و فرهنگ اسلامی بهره گرفتند تا بار دیگر تحرکی در مردم
برای عبادت و بندگی خدا ایجاد کنند. گرچه مقصود اصلی در این دعاها عبادت بود، لکن
با توجه به تعابیری که در آنها وجود دارد می توان به مفاهیم سیاسی آن نیز پی
برد».[۱۱]
سید الاهل می نویسد: «امام سجاد(ع) درحالی که نیازی به بردگان نداشت، آنها را
می خرید و این تنها برای آزاد کردن آنها بود. حضرت هیچ برده ای را بیش از یک سال
نگه نمی داشت.
در مدت یک سال آنها در خانه حضرت، با شخصیت علمی و اخلاقی و تقوای ایشان آشنا
می شدند. بردگان پس از آزادی هر کدام، یک فرد تربیت شده و الگو برای دیگران و نیز
محبّ و شیعه اهل بیت(ع) محسوب می شدند که حاضر بودند در شرایط گوناگون در کنار آنها
قرار گیرند».[۱۲]
و این گونه امام موفق شدند، به شیعه حیاتی نو ببخشند و زمینه را برای فعالیت های
امام باقر و امام صادق(ع) فراهم آورند.
گفتار مجری
امام سجاد در محراب عبادت و معنویت
امام سجاد، زین العابدین(ع)، پیشوای متقین، در عصری که دین گریزان، محراب را با خون
اولیای خدا گلگون می ساختند و حق گویان برخاسته از محراب را به جرم سر فرودنیاوردن
در برابر غیر خدا، مورد سخت ترین آزارها و نارواترین دشنام ها قرار می دادند و
مأذنه های هدایت و مناره های دین را ناجوان مردانه به خون تکبیرگویان عزت و
دین داری می آغشتند، آری در چنین عصری از محراب، مأذنه ای رفیع، رفیع تر از همه
برج ها ساخته بود تا نجواهای پنهانی اش را رساتر از هر فریاد به گوش غفلت زدگان و
راه گم کردگان زمانش و نیز فرزندان آینده تاریخ اسلام برساند.
امام سجاد(ع) در آستانه نماز
امام سجاد(ع) چون برای نماز آماده می شد و وضو می گرفت، رنگ رخسارش دگرگون می شد و
چون از علت آن می پرسیدند، پاسخ می داد: «آیا می دانی که می خواهم به آستان چه
بزرگی راه یابم و در مقابل چه مقامی قرار بگیرم.» بارها می دیدند که وقتی امام
زین العابدین(ع) وضو گرفته و به انتظار رسیدن وقت نماز به سر می برد، از شدت خضوع
در برابر حق و احساس بندگی به درگاه خدا، آثار نگرانی در اندامش ظاهر بود.
امام سجاد(ع) ابلاغگر پیام شهیدان
امام سجاد محراب را با میدان نبرد، نماز را با شهادت، مناجات نیمه شب را با مناجات
حسین(ع) بر خاک های کربلا، یاد خدا را با یاد راهیان راه حق پیوند می زد. و
این چنین به نماز و عبادتش جهت می بخشید و عبادت های طولانی اش برای مردم پیام
بیداری و راهنمایی به سوی عزت و آزادی و دین داری و ظلم ستیزی داشت.
محو جمال پروردگار
هنگامی که امام سیدالساجدین به نماز و راز و نیاز با پروردگار می ایستاد، چنان در
جمال حق محو می شد و در یاد خدا غرق می گشت که کمترین توجه به اطراف خود نداشت. گاه
در خانه حضرت مشکلی رخ می داد ولی حضرت چون به نماز ایستاده بود، فارغ از دردها و
مشکلات دنیا، توجهی بدان ها نمی یافت.
علی بن الحسین و اهتمام به حج
راویان و مورخان برای امام سجاد(ع) بیست سفر به حج، ثبت کرده اند، آن هم سفرهایی که
آن حضرت فاصله میان مکه و مدینه را پیاده طی کرده است. امام در این سفرها مرْکب
به همراه داشت ولی مصمم بود تا طریق خانه خدا را با پای خویش بپیماید و در مسیر
محبوب، از وجود خود مایه بگذارد.
رسیدگی به نیازمندان و تهی دستان
به راستی جای تأمل و پندآموزی و همچنین شگفتی دارد که زینت عبادتگران، سرور
سجده گزاران و مقتدای زاهدان و متقیان با آن همه سجده های طولانی و شب
زنده داری های مداوم، مخارج زندگی صد خانواده محروم مدینه را متکفل بوده و نیازهای
آنان را برآورده می ساخته است. محمد بن اسحاق می گوید: «بسیاری از خانواده های
محروم و نیازمند مدینه، شبانگاه از لطف و بخشش مردی ناشناس بهره مند می شدند و هرگز
او را نشناختند مگر زمانی که علی بن الحسین(ع) درگذشت و آن مرد ناشناس دیگر به سراغ
آنان نیامد. آن گاه بود که دانستند آن امدادگر ناشناس، زین العابدین بوده است.
ایشان در تاریکی شب نان و نوای مستمندان را بر دوش می کشید و به طور ناشناس آن را
انفاق می کرد و می فرمود: «صدقه پنهانی، خشم الهی را فرو می نشانَد».
عفو و گذشت و تلاش در آزادی بردگان
از جمله صفات بارز امام سجاد(ع) تحمل و شکیبایی او در برابر ناگواری ها و عفو و
گذشت از کسانی است که به وی بی حرمتی یا جفا کرده بودند. مردان الهی در طول تاریخ
دشمنانی داشته اند که گاه در نتیجه ناآگاهی و زمانی به دلیل دنیاپرستی و دنیاداری،
با اولیاء الهی به ستیز برمی خاستند و ایشان را مورد اهانت و آزار قرار می دادند.
ایشان غلامان و کنیزان بسیار می خرید، اما نه برای کار کشیدن از ایشان بلکه به
منظور تربیت اخلاقی و دینی و سپس فراهم آوردن زمینه آزادی آنان، تلاش آن حضرت در
این زمینه، هم عملی و هم از طریق تشویق و ترغیب دیگران به این کار بود.
امام سجاد(ع) سرور فقیهان
در عصر امام سجاد(ع) فقهای زیادی ـ به ویژه در شهر مدینه ـ می زیستند، شگفت این است
که وفات این فقها در فاصله ای بسیار کم نسبت به یکدیگر واقع شد.[۱۳]
عبدالله مبارک می گوید: یک سال در راه مدینه با کودکی برخورد کردم، هفت یا هشت سال
داشت بدون زاد و توشه و حتی مرکب، در گوشه ای همراه کاروان، راه می پیمود. نزدیک
رفتم. سلام کردم، پرسیدم: با چه کسی به مسافرت آمده ای؟ فرمود: «با خدای متعال».
پرسیدم: «فرزندم! توشه و مرکبت کجاست؟» فرمود: «زادی تقوای و مرکبی رجلای و مقصدی
مولای».[۱۴]
آورده اند چون می خواست وضو به جا آورد، رنگ چهره اش دگرگون می شد؛ وقتی از علت آن
جویا می شدند می فرمود: آیا می دانید می خواهم در مقابل چه کسی بایستم؟
مالک می گوید: به من خبر رسیده او شبانه روز تا وقت مرگ هزار رکعت نماز می خوانده و
به سبب عبادت زین العابدین نامیده شده است. [۱۵]
امام باقر(ع) می فرماید: پدرم علی بن الحسین(ع) هرگز نعمتی از نعمت های خدا را یاد
نکرد مگر به پاس آن نعمت به سجده رفت و آیه ای از کتاب خدا، که در آن سجده باشد،
نخواند مگر آنکه سجده کرد.
هرگاه خدا، بدی ای از او دفع می کرد، سجده می کرد. هرگاه از نماز واجب فارغ می شد،
سجده شکر می نمود. به خاطر اصلاح بین دو نفر سجده می کرد. آثار سجده در مواضع سجود
آن حضرت نمایان بود.[۱۶]
زمخشری نقل کرده: «علی بن الحسین(ع) قصد گرفتن وضو داشت. دستش را در آب برد تا وضو
بگیرد. و آن گاه درحالی که به آسمان و ماه و ستاره ها نگاه می کرد، محو تفکر در
خلقت آنها شد تا اینکه صبح شد و هنوز دست ایشان در آب بود».[۱۷]
وقتی از کنیز او خواستند توصیف کوتاهی پیرامون آن بزرگوار بگوید، گفت:
«من هیچ گاه روز برای او طعام نیاوردم و شب برای حضرت بستری نگستردم».
ابوحمزه ثمالی می گوید: «امام زین العابدین(ع) انبان نان را بر پشت مبارک در دل شب
برمی داشت و به فقرای مدینه تصدق می کرد و می فرمود: صدقه پنهانی، غضب خدا را فرو
می نشانَد».
و چون رحلت فرمود در هنگام غسل دادن، آثار کشیدن بار روی دوش مبارکش، آشکار بود. به
کنیز خود می فرمود: «مبادا سائلی به در خانه ما آمد، مأیوس باز گردانید.» عرض کردم:
«همه کسانی که می آیند، مستحق نیستند.» فرمود: «می ترسم بعضی مستحق باشند و از درِ
خانه ما محروم شوند».[۱۸]
از قبیله عبدالمطلب بود، از فرزندان بنی هاشم، علوی تبار و فاطمی نسب.
زینت عبادت کنندگان، علی بن الحسین(ع).
روایت شده است: حضرت علی بن الحسین(ع) در شب تاریک از خانه خارج می شد و بر پشت
مبارک خود انبانی که در آن کیسه هایی از دینار و درهم بود حمل می کرد و گاهی طعام و
هیزم به دوش می گرفتند و به خانه فقرا می برد. هر یک از خانه ها را در می زد و به
کسی که در را می گشود طعام را تقدیم می کرد در حالی که چهره خود را می پوشانید تا
فقیر او را نشناسد. وقتی بدن نازنین حضرت را در محل شستن نهادند، دیدند پشت مبارکش
از اثر همان انبان ها پینه بسته است.
آن حضرت صد خانواده از تهی دستان مدینه را سرپرستی می کرد و همواره دوست داشت که
یتیمان و اشخاص زمین گیر و فقیران بیچاره ای که درها به روی آنها بسته بود، بر سر
سفره شان حاضر شوند و با دست مبارک خود به آنها طعام می خورانید و برای هر کدام از
آنها که اهل و عیال داشت، غذا می فرستاد.[۱۹]
روایت شده که آن حضرت وقتی از راهی عبور می کرد، اگر پاره سنگی را در وسط راه
می دید از مرکب خود پیاده می شد و آن را با دست مبارک خود کنار می زد.[۲۰]
شیخ صدوق در کتاب امالی نقل کرده است: یکی از کنیزان امام سجاد(ع) روی دست های
مبارک آن حضرت آب می ریخت تا وضو بگیرد، ناگهان آفتابه از دست آن کنیز افتاد و صورت
امام(ع) را زخمی و مجروح کرد. حضرت سجاد(ع) سر خود را به طرف او بالا کرد کنیز گفت:
خداوند تبارک و تعالی فرموده است: «وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ» اهل تقوا کسانی هستند
که در هنگام خشم و غضب مسلط بر نفس باشند و خشم خود را فرو نشانند.
امام(ع) به او فرمود: خشم خود را فرو نشاندم. کنیز ادامه داد: «وَ الْعافینَ عَنِ
النّاسِ؛ و از بدی های مردم درگذرند.» امام فرمود: خدا از تو بگذرد. کنیز ادامه آیه
را می خواند: «وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ» امام فرمود: هر کجا می خواهی برو،
تو را در راه خدا آزاد کردم.[۲۱]
از امام باقر(ع) است که فرمود: «کانَ عَلیّ بْن الْحُسَیْنْ(ع) یُصَلّی فِی
الْیَوْمِ و اللَّیله أَلْفَ رَکْعَهٍ کَما کانَ یَفعلُ اَمِیرُالْمْؤْمِنِینِ(ع)؛
حضرت علی بن الحسین(ع) همانند جدش امیرالمؤمنین(ع) در هر شبانه روز، هزار رکعت نماز
می خواندند».
او پانصد درخت خرما داشت در کنار هر کدام دو رکعت نماز می خواند و هنگامی که به
نماز می ایستاد رنگ مبارکش تغییر می کرد. ایستادن او در نماز مانند ایستادن یک بنده
ذلیل در مقابل پادشاهی بلند مرتبه بود، همه اعضای بدنش از ترس الهی می لرزید و
مانند شخص وداع کننده نماز می خواند که گویا آخرین نماز اوست و بعد از آن برایش
نماز خواندن ممکن نیست.
روزی در حال نماز رداء از روی شانه مبارکش افتاد و تا آخر نماز درست نکرد و وقتی
یکی از اصحاب علت بی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 