پاورپوینت کامل عید نوروز (آغاز بهار) ۴۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عید نوروز (آغاز بهار) ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عید نوروز (آغاز بهار) ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عید نوروز (آغاز بهار) ۴۲ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل عید نوروز (آغاز بهار) ۴۲ اسلاید در PowerPoint
دوشنبه ـ شنبه
۱ ـ ۶ فروردین
۱۳ ـ ۱۸ ذیحجّه ۱۴۲۰
۲۰۰۰ Mar. 25 – 20
۱ ـ نشانه بزرگ رستخیز
ای غزال دشت های شور و شعر!
ای عروس فصل های سال!
ای بهار!
می رسی؛ به احترام تو درخت ها قیام می کنند
بوته های منتظر به تو سلام می کنند
می نشینی و زمان، درنگ می کند
پلک می زنی و چشم خاک باز می شود
خنده می کنی؛ زمین پر از نیاز می شود
راه می روی؛ نسیم می وزد میان شاخه ها
دست می کشی به روی شاخه های سبز و با صفا
عشوه می کنی و شور و شعر زاده می شود؛
عشق در نگاه روشن حیات، ساده می شود…
آه! چیستی مگر که باد و آب و خاک را پرنده می کنی؟ ای بهار!
ای شکوه سبزه زار!
*
پیشتر نوشته بودم: «این زمین
مشق آرزوی ناتمام ماست
هر چه درد و داغ آن به نام ماست.»
آمدی و مشق ناتمام کودکانه مرا، خط زدی
گفتی: «آسمان، پرنده، سبزی حیات
این، تمام آرزوی بوته هاست
زیستن؛ پرنده وار
سهم مشق ماست.»
گفتی و تمام آرزوی باغ را رقم زدی
ساعتی میان کوچه باغ ها قدم زدی
گفتمت: «نگاه کن!
ابر، بارش شکوهمند آسمان
برگ، بوته، گل، گیاه
سبزی زمین به رغم سردی و سکوت و آه
کاش ماندگار بود!
کاشکی تمام فصل ها بهار بود!»
دیدمت شکوفه های خنده ات شکفت
پشت کردی و هنوز هم
رد پای تو میان باغ مانده است.
آمدی؛ به رغم فصل های کوچه گرد
فصل های سرد
و نسیم نام تو شکوفه کرد.
ای مسیح سبز پوش کاینات!
آمدی و پل زدی میان خاک و آب و آسمان
و زمین نشانه بزرگ رستخیز شد؛
ابر، اشک شوق خویش را نثار خاک کرد
آفتاب، سردی و سکوت را زجان خاک، پاک کرد
و زمین، به خنده خنده لب گشود؛
بید، زلف بافته به دست بادها سپرد
بر کناره ها بنفشه صف کشید
چلچله زچشم آسمان چکید
و تمام عشق، آرزو، سلام
رهگذار کوچه های «عید» شد
با تو بخت زندگی، سپید شد
ای غزال دشت های شور و شعر!
ای عروس فصل های سال!
ای بهار!
۲ ـ بهار با خبر
محمدرضا تقی دخت
بهار در خانه ما هیچ گاه بی خبر پا نمی گذارد؛ بهار که خزان نیست که بی خبر بیاید و گلی بچیند…
من همیشه آخر سال که می شود، از نگاه های پر حوصله مادر بزرگ می فهم که مسافری در راه است؛
از دستان بزرگ مادر که بر در و دیوار دست می ساید می فهم که باید به استقبال کسی آماده شوم؛
از چراغ های روشن خیابان ها و از مردمانی که در هم می تنند می فهمم که خبری هست؛
من خیلی راحت می فهم که بهار، کی می آید؟
وقتی، مادرِ بچه های روشن همسایه، که وضعشان خوب نیست، لباس های سال پیش برادران بزرگ تر را برای کوچک ترها کوک می زند؛
وقتی در خیابان، ویترین های روشن مغازه ها با هزار هزار چراغ به آدم چشمک می زند، لابد خبری است.
وقتی مادر با حوصله گندم ها را می شوید و توی بشقاب پهن می کند و رویش دستمال خیس می کشد، لابد خبری است…
من وقتی بهار می آید می دانم باید مادر بزرگ داغ پسرش را تازه کند و مادر عکس قاب گرفته بابا را تمیز کند و آرام آرام طوری که ما نفهمیم اشک هایش را پاک کند؛
من وقتی بهار می آید می دانم که دیگر بچه های فقیر همسایه با لباس های کهنه به کوچه نخواهند آمد؛
من وقتی بهار می آید می دانم که روی هر طاقچه یک ماهی قرمز می روید و یک تُنگ بلور؛
من وقتی بهار می آید می دانم که قلکم تغییر خواهد کرد؛
من وقتی بهار می آید می دانم که باید کفش های تازه ام را بپوشم و در خیابان راه بروم؛
من وقتی بهار می آید می دانم که سفره هفت سین خواهیم چید و عکس بابا را بالای آن خواهیم گذاشت؛
من وقتی بهار می آید می دانم که عیدی خواهم گرفت و اسکناس های نو را تا سال دیگر خرج نخواهم کرد؛
من وقتی بهار می آید می دانم که همسایه ها و فامیل ها به خانه ما خواهند آمد و ما هم به خانه آنها خواهیم رفت؛
من وقتی بهار می آید را همیشه می دانم و همیشه می دانم که در بهار باید توی کوچه دوید و شادی کرد؛
من وقتی بهار می آید را از مردی که درِ خانه همسایه را می زند و چیزی می گذارد و فرار می کند می فهم؛
من بهار را از همین چیزها می فهم که کی می آید؛
بهار برای من هیچ وقت بی خبر نمی آید…
۳ ـ نوروز، روز پیمان
مجتبی تونه ای
زکوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بر افروزی
سخن در پرده می گویم، ز خود چون غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست، حکم میر نوروزی۱
نوروز، «عید» است و عید در نگاه پیشوایان دین(ع) دارای ارزشی والا است. هم از این روست که شب عید، صبح عید، ظهر و روز عید اعمالی ویژه خود دارد.
رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید:
«خداوند از هر چه که آفرید، شماری چند را برای خود برگزید. از میان شب ها، شب های جمعه، شب نیمه شعبان، شب قدر و شب های عید فطر و قربان را برگزید، واز میان روزها، روز جمعه و عید را انتخاب کرد».۲
یکی از یاران امام صادق(ع) می گوید:
«روز عید نوروز به مجلس امام صادق(ع) در آمدم. حضرت فرمود: «امروز را می شناسی؟»،عرض کردم: «روزی است که فارس زبانان آن را بزرگ می شمارند و در آن روز به یکدیگر هدیه می دهند.» حضرت فرمود: «امروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت تا او را عبادت کنند و به او شرک نورزند و به پیامبران الهی و امامان معصوم(ع) ایمان آورند… نوروزی نمی رسد مگر اینکه ما، اهل بیت، ظهور اسلام و گشایش آن را توقّع داریم؛ چون نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست».۳
۱ـ بخشی از غزل حافظ.
۲ـ بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۱۲۶.
۳ـ محمود لطیفی، چهل حدیث، ص ۴۰.
۴ ـ آداب عید
مجتبی تونه ای
نوبهار است در آن کوش که خوش دل باشی
که بسی گُل بدمد خاک و تو در گِل باشی
گر چه راهی است پر از بیم زما تا بَرِ دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی۱
نوروز، رستاخیز خاک و تاریخ تولّد بهار است.
نوروز عید است و هر عید آدابی دارد. آداب عید را از زبان پیشوایان دین(ع) بشنویم:
امام صادق(ع) می فرماید: «چون نوروز فرا رسد، پاک ترین جامه خود را بپوش و با خوشبوترین عطرها خود را معطّر کن».۲
همچنین می فرماید: «چه خوب است در این روز، روزه دار بودن».۳
امام سجاد(ع) نیز فرمودند: «در روز عید زینت کنید. به قدر توان دعا بخوانید. مبادا چنان کنید که چهره ظاهری شما زیبا و عملتان ناپسند باشد».۴
در بهار طبیعت به سرزمین خرّم جان پا بگذاریم و در شکوفه زار معطّر یادهای معنوی، روح خود را شکوفا کنیم!
۱ـ بخشی از غزل حافظ.
۲ـ تفسیر جامع البیان، ج ۲، ص ۱۵۷.
۳ـ میزان الحکمه، ج ۷، ص ۱۳۳.
۴ـ وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۱۱۵.
۵ ـ نوروز انقلاب
جواد محدثی
در موسم شکفتن ایمان
بر شاخسار جان خلایق
با رویش جوانه ایثار
بار دگر بهار،
از راه م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 