پاورپوینت کامل حماسه سیاسی در گفتار و رفتار عالمان شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حماسه سیاسی در گفتار و رفتار عالمان شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حماسه سیاسی در گفتار و رفتار عالمان شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حماسه سیاسی در گفتار و رفتار عالمان شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

محقق کرکی

معرفی۱

نورالدین علی بن حسین عبدالعالی کرکی، مشهور به محقق ثانی و خاتم المجتهدین (۸۷۰-۹۴۰ق)۲ در منطقه جبل عامل به دنیا آمد.۳ وی در حوزه های شیعی جبل عامل تحصیل کرد که تحت تأثیر مکتب فکری شهید اول (م ۷۸۶ ق) مبتنی بر شیوه اصولی و اجتهادی و تأکید بر اختیارات فقیه قرار داشت. کرکی در سال ۹۰۹ق از استاد خود، علی بن هلال جزائری، اجازه اجتهاد گرفت۴ و سپس به عراق وارد شد. در این زمان، او در نجف مجتهدی بزرگ به شمار می آمد.

با روی کار آمدن شاه اسماعیل صفوی در سال ۹۰۷ق و اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی ایران، کرکی که خاطره مظلومیت ها و تلخکامی های جامعه شیعی جبل عامل را به یاد داشت، از آن استقبال کرد تا اینکه در سفر فتح عراق در سال ۹۱۴ق شاه از عالمان شیعه عراق و جبل عامل دعوت کرد برای تبلیغ تشیع به ایران سفر کنند.۵ دو سال بعد، او دعوت شاه اسماعیل را پذیرفت و به ایران سفر کرد.

البته شاهان صفوی می کوشیدند از راه دولتی کردن مقامات مذهبی، از جمله مقام صدر و شیخ الاسلامی، نهاد مذهب را کنترل کنند، ولی موفق نشدند.۶ در مقابل، عالمان شیعه از همان آغاز که برای همکاری دعوت شدند، مقام خود را بالاتر از شاهان صفوی می دیدند و این مسئله به اندازه ای شایع بود که شاه طهماسب در نوشته ای، حق حکومت را از آنِ محقق کرکی، با عنوان نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دانست و خود را نماینده او برشمرد.

کرکی از جهاتی پرنفوذترین و مشهورترین عالم دعوت شده به شمار می آمد.۷ پس از مرگ شاه اسماعیل در سال ۹۳۰ق طهماسب به قدرت رسید. طهماسب توجه ویژه ای به کرکی داشت و در فرمانی، اطاعت از وی را واجب و مخالفت با او را در حد شرک برشمرد. او در یکی از فرمان های خود نوشت:

پس هر که مخالفت حکم خاتم المجتهدین، وارث علوم سید المرسلین، نایب الائمه المعصومین، لازال کاسمه علیاً عالیاً کند و در مقام متابعت نباشد، بی شائبه، ملعون و مطرود در این آستان ملک آشیان مطرود است و به سیاسیت عظیمه تأدیبات بلیغه، مواخذه خواهد شد. کتبه طهماسب بن شاه اسماعیل الموسوی.۸

این حکم با اندیشه سیاسی کرکی، یعنی ولایت فقها مطابقت دارد. در مورد دیگری، طهماسب به کرکی گفت: شما که امروز نایب امام اید، شایسته تر به مقام سلطنت اید و من یکی از کارگزاران شمایم که اوامر و نواهی شما را به مرحله اجرا می گذارم.۹

کرکی در پی احکام و سخنان طهماسب، تلاش های وسیع تری برای اصلاح اوضاع آغاز کرد. سید نعمت الله جزایری نوشته است: من بعضی از دستورهایی را که کرکی به حاکمان و زمامداران نواحی کشور نوشته و متضمن قوانین عدل و کیفیت سلوک حاکمان با مردم و راجع به اخذ مالیات و مقدار آن است، دیده ام.۱۰

حسن بیک روملو در احسن التواریخ همراه با ستایش کرکی آورده است: وی در جلوگیری از فحشا و منکرات، ریشه کن کردن اعمال نامشروع، مانند شراب خواری و قماربازی، ترویج فرایض دینی، محافظت اوقات نماز جمعه و جماعات، بیان احکام نماز و روزه، تفقد از دانشمندان، رواج اذان در شهرهای ایران و قلع و قمع مفسدان و ستمگران، مساعی جمیله و مراقبت های سختی به عمل آورد.

همان گونه که مدرسی طباطبایی گفته، سیره سیاسی کرکی، تابع مکتب فقهی جدیدی است که او تأسیس کرد و توانست در آن چارچوب، کوشش های زیادی در جهت حل معضلات سیاسی اجتماعی انجام دهد. فقه کرکی از دو نظر با فقه دوره های پیش تر فرق دارد: یکی از آنکه با قدرت علمی خویش، مبانی فقه را استوار ساخت؛ به گونه ای که ویژگی عمده فقه او، استدلال های قوی در هر بحث است. دوم، توجه خاص کرکی به مسایلی است که تغییر نظام حکومتی و به قدرت رسیدن شیعه را در ایران به وجود آورد؛ از قبیل حدود اختیارات فقیه، نماز جمعه و خراج که پیش از این جای مهمی در فقه نداشت.

کرکی از این مسائل در آثار فقهی خود، مانند جامع المقاصد، تعلیق الارشاد و فوائد الشرائع به تفصیل بحث کرده و درباره برخی از آنها رسائل مستقلی نوشته است.۱۱ او باور قلبی داشت اگر مجتهدی به انگیزه اصلاح وارد حکومت جور شود، او در واقع به نیابت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اجرای حکم می کند و نه به دستور سلطان یا به نیابت از سلطان؛ زیرا امام معصوم علیه السلام سلطان حقیقی است و او فقیه را نایب خود قرار داده و حکم حاکم جایر، ظاهری و بی اثر است.

۱. سید محمدعلی حسینی زاده، اندیشه سیاسی محقق کرکی، ص ۶۳.

۲. محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۶۸.

۳. احسن تواریخ، ص۳۳۱.

۴. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۵، ص ۲۸.

۵. اندیشه سیاسی محقق کرکی، ص ۶۶.

۶. همان، ص ۱۴۹.

۷. سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۰۹؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۳۲.

۸. روضات الجنات، ج۴، صص ۳۶۲ و ۳۶۳.

۹. عباس قمی، فوائد الرضویه، ص ۳۰۴.

۱۰. همان، ص ۳۰۵.

۱۱. زمین در فقه اسلامی، ص ۶۷.

حماسه سیاسی محقق کرکی

حماسه نخست- تقویت تشیع

مهم ترین کار کرکی در ایران، تقویت پایه های نظری تشیع نوپای صفوی و ایجاد حوزه های علمیه، به ویژه در شهرهای اصفهان، قزوین و کاشان، و تربیت شاگردانی بود که علوم دینی را میان مردم ایران گسترش دادند.۱ درگیری او با مسایل سیاسی عصر خود، موجب شد فقه سیاسی که چندان مورد توجه عالمان پیشین نبود، حیات تازه ای بگیرد.

رویکرد کرکی به تحولات سیاسی عصر در رساله های نماز جمعه، نفحات اللاهوت و مهم تر از همه، جامع المقاصد آشکار است. وی در ابتدای رساله نفحات اللاهوت، در کنار ستایش دولت نوپای صفوی، هدف از نگارش آن رساله را خدمت به دولت صفوی می داند.۲ این کتاب در دفاع از سیاسیت مذهبی صفویان نوشته شده است. حسین بیک روملو در احسن التواریخ می نویسد: بعد از خواجه نصیر، هیچ کس به اندازه کرکی در اعتلای مذهب شیعه نکوشیده است.۳

۱. میرزا عبدالله افندی، تعلیقه امل الامل، تحقیق سیداحمد حسینی اشکوری، ص ۲۹۴.

۲. یوسف بحرانی، لؤلؤ البحرین، ص ۱۵۲.

۳. احسن التواریخ، ص ۳۴۹.

حماسه دوم- بانی طرح ولایت فقیه

محقق کرکی از بانیان طرح ولایت فقیه است. وی در رساله نمازجمعه می نویسد:

اصحاب ما اتفاق نظر دارند که فقیه عادل امامی جامع شرایط فتوا، که از او به مجتهد در احکام شریعه تعبیر می شود، در حال غیبت در همه آنچه نیابت در آن دخیل است، نایب ائمه علیهم السلام می باشد.. .. او حق دارد مال فردی را که از ادای حق امتناع کند، در مواردی که به آن نیاز است، به فروش برساند. او بر اموال غایبان، کودکان، سفیهان و ورشکسته گان ولایت دارد و می تواند در اموال ممنوعات از تصرف، تصرف کند و دارای تمام اختیارات دیگری است که برای حاکم منصوب از جانب امام اثبات می شود.۱

کرکی، الرسائل، به کوشش محمد حسون، ج ۱، ص ۱۴۲.

میرداماد

معرفی

میرمحمد باقر شمس الدین محمد حسینی استرآبادی، مشهور به میرداماد، دخترزاده محقق کرکی، ملقب به استاد البشر، برهان الدین، شمس الدین، سید الافاضل، المعلم الثالث، مؤسس الحکمه الیمانیه و متخلص به اشراق، به سال ۹۷۰ق درخانواده ای از اهل علم به دنیا آمد. پدرش شمس الدین محمد با دختر محقق کرکی ازدواج کرد و به «داماد» معروف شد و پس از آن، این لقب در خانواده او رسم گردید و پسرش هم میرداماد نامیده شد.

وی از دانشمندان بزرگ دوران صفویه است. در اصفهان می زیست و مورد احترام شاه عباس اول بود. میرداماد به دلیل صفای باطنی و قدرت شگفت انگیز علمی، در میان مردم جایگاه ویژه ای داشت و از نزدیکان شاه عباس صفوی شمرده می شد. سرانجام پس از سال ها تحقیق، تألیف، تربیت شاگردان، کوشش و حضور در صحنه های سیاسی، در سفری که همراه شاه صفوی به قصد زیارت عتبات عالیات می رفت، در میانه کربلا و نجف چشم از جهان فروبست.۱

نجف لک زایی، چالش سیاست دینی و نظم سلطانی، ص ۱۵۰.

حماسه سیاسی میرداماد

حماسه نخست- توصیه به عالمان بغداد

میرداماد در صحنه های سیاسی- اجتماعی خویش حضور جدی داشت. او حتی گاه پا را فراتر می گذاشت و درباره سرنوشت دیگر کشورهای مسلمان حساسیت نشان می داد. برای نمونه، در نامه ای، عالمان بغداد را به حضور بیشتر در اجتماع فرخواند و راه کارهای عملی بدانها توصیه کرد. بخش هایی از این نامه بدین قرار است:

باید آن حضرات عالیات نیز از راه دین داری و غم خواری مخلوقات حضرت باری، و مراتبی که باید به عالی جاه مشارالیه و باقی پاشایان با عز و شأن حالی نموده، خود را بری الذمه سازند و زیاده بر این عجزه و ملهوفین را به ورطه هلاکت نیندازید. «و لو أنهم فعلوا ما یو عظون به لکان خیرا لهم» (نساء: ۴) و بعد از آن عالی شاه مشارالیه این معنا را نپذیرند و برای کهن و ویرانه ای که نمونه «ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت» (عنکبوت:۴۱) است، خون این همه مسلمانان را به گردن گیرند، صاحب اختیارند.۱

میراث اسلامی ایران، دفترچهارم، صص ۷۱ و ۷۲؛ علی اوجبی، مقدمه تقویم الایمان میرداماد، صص ۸۸ و ۸۹.

حماسه دوم – استفتای جنگ با سپاه روم

میرداماد با کاردانی خود در دربار صفوی نفوذ کرد و در بسیاری از تصمیم گیری های مهم مملکتی نقش داشت. شاه عباس نیز به دلیل قوّت او در فقاهت و کاردانی اش در سیاست، همواره در مهم ترین مسائل از محضرش استفتا می کرد. شاه در پرسشی درباره جنگ با سپاه روم که بغداد را محاصره کرده بودند، حکم کسانی را که در این راه کشته می شدند و سربازانی را که از جنگ می گریختند، از میر استفتا کرد و وی در پاسخ، فتوا داد: مبارزه با سپاه روم، جهاد، کشته در این راه شهید فی سبیل الله، و فرار از این جهاد، به منزله گریختن از معرکه قتال اهل بغی است.۱

میراث اسلامی ایران، دفترچهارم، صص ۷۱ و ۷۲؛ علی اوجبی، مقدمه تقویم الایمان میرداماد، صص ۸۸ و ۸۹.

حماسه سوم- علت قیام نکردن پیشوایان شیعه

مسئله دیگری که میرداماد به آن پرداخته و تا حد زیادی توضیح دهنده سیره سیاسی اوست، علت قیام نکردن پیشوایان شیعه در برابر حاکمان جور است. به نظر او، پیشوایان شیعه از هیچ کس در اظهار مرتبه و اعلام درجات شان تقیه نکردند. وی در استدلال برای قیام نکردن آنان چند دلیل ذکر می کند: الف) نبود یاران؛ ب) رضایت به آنچه قلم بدان جاری شده؛ ج) تسلیم بدان چه قدر بدان منتهی شده؛ د) عمل به وصیت پیامبر.۱

نجف لک زایی، چالش سیاست دینی و نظم سلطانی، ص ۱۶۱.

سید عبدالحسین شرف الدین

معرفی

سید عبدالحسین شرف الدین در سال ق در شهر کاظمین دیده به جهان گشود.۱ وی در دامان پرمهر مادر پاک دامن و مهربانش، زهرا صدر و با نظارت پدر عالم و روحانی‎اش، سید یوسف شرف الدین پرورش یافت. یک ساله بود که پدرش تصمیم گرفت برای گذراندن مراحل عالی تحصیل به نجف اشرف مهاجرت کند.

در هشت سالگی و پس از بازگشت خانواده به جبل عام، در محضر پدر روحانی خود، به خواندن ادبیات عرب و فقه پرداخت. در سال ق رخت سفر به عراق بست و پای درس عالمان و فقیهان بزرگ حوزه علمیه نجف، از جمله: آقا رضا اصفهانی، شیخ محمد طه نجف، آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی، شیخ عبدالله مازندرانی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و میرزا حسین نوری نشست.۲

وی پس از دوازده سال تحصیل، به مرتبه بلند فقاهت و اجتهاد دست یافت و از سوی فقیهان طراز اول نجف، صاحب اجازه و تأیید اجتهاد شد و در ۳۲ سالگی، اجتهاد مطلق او مورد قبول و تأیید همه مجتهدان بزرگ حوزه علمیه نجف، کاظمین، کربلا و سامرا قرار گرفت.

شرف الدین در تاریخ نهم ربیع الاول سال ق همراه با خانواده‎اش نجف اشرف را ترک کرد و از راه دمشق رهسپار جبل عامل شد.۳ سرانجام این عالم فرزانه در صبح روز دوشنبه هشتم جمادی الثانی سال ق، پس از سال درخشش خیره کننده خاموش گردید.

۱. آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج ، ص ؛ شیخ احمد قُبیسی، حیاه الامام شرف الدین فی سطور، ص ؛ شیخ عبدالحمید الحر، الامام السید عبدالحسین شرف الدین قائد فکر و علم و نضال، ص .

۲. محمد رضا حکیمی، شرف الدین، ص .

۳. آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج ، ص ؛ شیخ احمد قُبیسی، حیاه الامام شرف الدین فی سطور، ص ؛ شیخ عبدالحمید الحر، الامام السید عبدالحسین شرف الدین قائد فکر و علم و نضال، ص ۸۰.

حماسه سیاسی شرف الدین

حماسه نخست- وحدت امت اسلامی

نخستین گام بلند سیدشرف الدین در راه وحدت امت اسلامی، نوشتن کتاب گران قدر الفصول المهمه فی تألیف الامه بود که در سال ق در شهر صور به زیور طبع در آمد. از این تاریخ تا پایان عمر، همیشه به دنبال تحقق این آرمان الهی خویش حرکت کرد و به نتایج درخشان و ثمربخشی دست یافت. سید در اواخر سال ق برای دیدار از مصر و آشنایی با عالمان دینی، دانشمندان، اندیشمندان و نویسندگان آن دیار و مساعد کردن زمینه ایجاد اتحاد ملت اسلام، راهی آنجا شد.

وی دریافته بود که بهترین نقطه حرکتش دانشگاه الازهر، بزرگ ترین مرکز علمی و دینی مسلمانان اهل سنت است. دست تقدیر شرف الدین را با مفتی بزرگ و استاد معروف دانشگاه الازهر، شیخ سلیم بِشری مالکی آشنا کرد. ثمره این آشنایی علمی و مذهبی، مباحثات و مکاتبات شورانگیز و شگفتی بود که در تاریخ اسلام می‎تواند در راه اتحاد مسلمانان و دست یافتن به حقایق و وقایع تاریخ، سرمشق عالمان و متفکران مسلمان باشد.

۲۵ سال بعد از آن واقعه، در سال ق شرف الدین مجموعه نامه خود را با شیخ سلیم، به همراه مقدمه‎ای روشنگر، به صورت کتابی با نام المراجعات در شهر صیدا به چاپ رساند.

در مصر، شرف الدین در کنار مکاتبه با شیخ سلیم بشری، با دیگر عالمان و دانشوران اهل سنت نیز ملاقات و مباحثات علمی، دینی و فلسفی داشت و بزرگان آنان مانند شیخ محمد نجیب، شیخ محمد سلموطی، شیخ محمد عبده و شیخ عبدالکریم الکتانی ادریسی، با نوشتن اجازات و تأییدات علمی، مقام علمی و فکری او را گرامی داشتند.

حماسه دوم- مبارزه و جهاد

شرف الدین پس از انجام رسالت خویش و فتح دل های مخالفان، از مصر عازم لبنان شد. در آن زمان مردم لبنان نیز بسان دیگر مردم سرزمین های اسلامی، خواستار استقلال کشورشان و رهایی از زیر سلطه عثمانی ها بودند. او برای نخستین بار و با تأیید حرکت گروه های استقلال طلب، وارد میدان مبارزات سیاسی و درگیری های اجتماعی شد.

در دوران جنگ های استقلال لبنان، وی در کنار مردم ماند و رهبری دینی و سیاسی و پناه دادن به مردم بی‎پناه جبل عامل را پذیرفت. شرف الدین برای شکل دادن به قیام همگانی و هماهنگ کردن حرکت های ضد فرانسوی در سرتاسر کشور، علما و رهبران جبل عامل را برای تشکیل کنگره ای عمومی فراخواند و با سخنرانی در این کنگره، بر ضد فرانسویان فتوای جهاد داد.۱

در پی جست وجوی فرانسویان برای دستگیری شرف الدین، وی ابتدا به جبل عامل و سپس به دمشق هجرت کرد و در اجتماعات سیاسی، علمی و دینی دمشق حضور یافت. چون آوازه علمی و سیاسی‎اش آفاق کشورهای اسلامی را پر کرده بود، هر جا می‎رفت، قدر می‎دید و بر صدر می‎نشست. او دانشمندان، سیاستمداران، روشن فکران و مبارزان را راهنمایی می‎کرد و راه درست مبارزه سیاسی را به آنان نشان می‎داد. فرانسویان که به شرف الدین دست نیافتند، خانه و کتابخانه‎اش را آتش زدند و بسیاری از آثار خطی او را سوزاندند.۲

شرف الدین افزون بر فعالیت های سیاسی و اجتماعی در دمشق، به اوضاع تبعیدیان مسلمان لبنانی و غیرلبنانی رسیدگی می‎کرد. او و دیگر مبارزان لبنانی، مدتی را در دمشق گذراندند تا اینکه فرانسویان دامنه تجاوز خود را گسترش دادند و خاک سوریه را نیز اشغال کردند. شرف الدین به همراه خانواده‎اش به فلسطین رفت و در شهر «حیفا» مسکن گزید. چندی بعد در سال ق با لباس مبدل و برای دومین بار عازم مصر شد. وی افزون بر حضور در مساجد و محافل علمی، سیاسی و ادبی، هر روز با افراد و گروه های مختلفی دیدار و گفت وگو می‎کرد و بیشتر سخنانش در نشریات آن روز مصر به چاپ می‎رسید.

سید مدتی در مصر ماند. سپس بر آن شد تا در نزدیک‎ترین نقطه لبنان حضور یابد و از نزدیک برای آزادی کشور و ملتش تلاشی شایسته کند. وقتی وارد بیروت شد، فرانسویان خواستند مقدمات عزیمت او را به شهر صور زودتر فراهم کنند، ولی شرف الدین در بیروت توقف کرد تا برای آزادی دیگر مبارزان و آزادی خواهان مهاجر، تبعیدی و متواری، با حاکمان مذاکره و گفت وگو نماید. به هر تقدیر، با آزادی و بازگشت دیگر مبارزان و آزادی خواهان موافقت به عمل آمد و او با خیالی آسوده، آهنگ صور کرد.۳

۱. شرف الدین، النص و الاجتهاد، مقدمه سیدمحمدصادق صدر، ص و .

۲. همان، ص ۳۲.

۳. حیاه الامام شرف الدین، ص ؛ الامام عبدالحسین شرف الدین، ص ۱۱۵.

حماسه سوم- خطر صهیونیست

سید شرف الدین مردانه با استیلای بیگانگان غربی به مخالفت برخاست و تا خروج آخرین کارگزاران آنان از لبنان و به رسمیت شناختن استقلال این کشور در سال م مبارزه کرد. در دوران مبارزه با سلطه فرانسه در لبنان، فلسطین تحت سیطره انگلستان قرار داشت و هنوز مسئله فلسطین به صورتی که بعد از سال م مطرح شد، در نیامده بود، ولی زمینه آن آماده ‎شده بود. در این دوران، شرف الدین، مهاجرت یهودیان جهان را به خاک فلسطین برای آینده آن کشور خطرناک می‎دانست و به همین دلیل، همواره خطر یهودیان صهیونیست را به فلسطین یادآور می شد.۱

حیاه الامام شرف الدین، ص ؛ الامام عبدالحسین شرف الدین، صص ۲۲۶ – ۲۲۸.

حماسه چهارم- اقامه نماز در مسجدالحرام

حج سال ق از باشکوه‎ترین مراسم حج تاریخ بود. حضور شرف الدین در این کنگره عظیم جهانی مسلمانان، جلوه و صفای دیگری به آن داده بود. به تقاضای ملک حسین، نماز جماعت در مسجدالحرام به امامت شرف الدین بر پا شد. به احتمال زیاد، این نخستین نماز جماعتی بود که به امامت یک عالم شیعه در مسجدالحرام برگزار می‎شد.۱

شرف الدین، المراجعات، مقدمه شیخ مرتضی آل یاسین، ص .

میرزای شیرازی

معرفی

آیت الله سیدحسن شیرازی، معروف به «میرزای شیرازی» در پانزده جمادی الاولی سال ۱۲۳۰ق در شیراز به دنیا آمد. پدرش را در کودکی از دست داد و تحت سرپرستی دایی خود به نام «مجد الاشرف» قرار گرفت. میرزا در هشت سالگی تحصیلات مقدماتی را به پایان رسانید و پس از فراگیری فقه و اصول، در دوازده سالگی پای درس «شیخ محمد تقی»، یکی از مدرسان شیراز نشست و سپس به مدرسه صدر اصفهان رفت و به فراگیری علوم عقلی و نقلی پرداخت. او در سال ۱۲۵۹ق به نجف هجرت کرد و در آنجا با عالم بزرگوار و فقیه توانا، شیخ مرتضی انصاری آشنا شد.

پس از درگذشت شیخ انصاری، علما و فقها به مرجعیت میرزای شیرازی رأی دادند. سرانجام این عالم فرزانه، در روز دوشنبه هشتم شعبان

در سالگی در درگذشت و در یکی از حجره های صحن حرم امام دفن شد.

حماسه سیاسی میرزای شیرازی

حماسه نخست- استقبال نکردن از ناصرالدین شاه

هنگام ورود ناصرالدین شاه به نجف، میرزا نپذیرفت به استقبال او برود و در محل اقامتش با او دیدار کند. نیز هدیه ای را که شاه برای او فرستاد، بازگرداند و سرانجام پس از اصرارهای فراوان با شاه، در صحن مطهر امام علی علیه السلام با او دیدار کرد.

حماسه دوم – نپذیرفتن کاردار انگلیس

در سال ۱۳۱۱ق آشوبی مذهبی میان اهالی سامراء و مناطق هم جوار آن صورت پذیرفت. میرزا، کنسول انگلیس در بغداد را که برای فرونشاندن این فتنه به سامراء رفته بود، به حضور نپذیرفت و برای او پیغام فرستاد که به دخالت یک مأمور بریتانیایی در کاری که به انگلستان مربوط نمی شود، نیاز نیست؛ زیرا مردم و دولت عثمانی هر دو مسلمان و دارای قبله واحد هستند.

حماسه سوم- تحریم تنباکو

در آن دوران که انگلیس سلطه استعماریش را بر سرتاسر هندوستان گسترش داده بود، تصمیم گرفت این برنامه را در دیگر سرزمین ها اجرا کند و ایران نیز مورد نظر بود. رقابت شدید میان دولت های روسیه و انگلیس بر سر دست یابی هر چه بیشتر به امتیازهای اقتصادی و سیاسی در ایران و غارت سرمایه های مردم، در دوره سلطنت ناصرالدین شاه به اوج خود رسید. تاریخ نگاران، این دوره از تاریخ ایران را «عصر امتیازات» نامیده اند.

یکی از مهم ترین رویدادها در روزگار میرزای شیرازی، تحریم تنباکو بود. فتوای تاریخی او در معاهده انحصار تنباکو در زمان ناصرالدین شاه، چنان مردم را به صحنه کشاند که شاه قاجار مجبور به فسخ قرارداد تنباکو گردید. با صدور این فتوا، مردم مبارزه سیاسی بر ضد قرارداد استعماری مذکور را وظیفه ای شرعی دانستند و به مخالفت شدید با آن پرداختند.

فتوای میرزای شیرازی، بزرگ ترین ضربه ای بود که در قرن نوزدهم بر پیکر استعمار وارد آمد. این قیام در واقع، اتحاد و ایثارگری مردم ایران را در حفظ استقلال و هویت اسلامی کشورشان نشان داد. همچنین در این قیام، مردم بیش از پیش، به قدرت و اهمیت روحانیت پی بردند و بار دیگر، پیوند دیرپای روحانیت اصیل و مردم جلوه گر شد.

شیخ فضل الله نوری

معرفی

شیخ فضل الله نوری در دوم ذی حجه سال ۱۲۹۵ق در روستای لاشک منطقه کجور مازندران چشم به جهان گشود. وی از همان دوره کودکی به تشویق و ترغیب پدر بزرگوارش، ملاعباس کجوری و دایی دانشمندش، محدث نوری، به تحصیل علوم اسلامی روی آورد.

تحصیلات ابتدایی را در بلده، مرکز منطقه نور آغاز نمود و پس از آن، به تهران و سپس نجف اشرف سفر کرد. طولی نکشید که به برکت استعداد فوق العاده و پشتکار و تلاش شایسته، به مرتبه بلند فقاهت و اجتهاد نایل آمد. شیخ چند سال بعد به تهران بازگشت و پس از رویدادهای مشروطه، مظلومانه در روز میلاد امام علی علیه السلام به دار آویخته شد و به شهادت رسید.

حماسه سیاسی شهید شیخ فضل الله نوری

حماسه نخست- حکومت مشروطه

شیخ فضل الله معتقد بود چون بیشتر مردم مسلمان، پیرو دین اسلام هستند، باید حکومت آنها هر چند به صورت مشروطه، باید از نوع حکومت مشروطه مشروعه باشد؛ یعنی قانون اساسی و دیگر قوانین حقوقی و جزایی آن باید با احکام قوانین اسلامی هماهنگی داشته باشد. وقتی مخالفانش به او تهمت مخالفت با مشروطه و طرفداری استبداد شاهنشاهی می زدند، او در پاسخ می فرمود: «من والله با مشروطه مخالفت ندارم، با اشخاص بی دین و فرقه گمراه و گمراه گر مخالفم که می خواهند به مذهب اسلام لطمه وارد بیاورند».۱

تاریخ پیدایش مشروطیت، ص ۱۳۹.

حماسه دوم- آزادی مطبوعات

شیخ فضل الله نوری با توجه به بصیرت و تیزبینی و درک عمیق خود، مراد روشن فکران غرب زده را از آزادی و مساوات درک کرد و فهمید معنایی جز لجام گسیختگی ندارد. ازاین رو، از همان ابتدا با آن نوع آزادی به مخالفت برخاست. مساوات مورد اعتراض شیخ، مساوات به مفهوم وارداتی و غربی آن بود که در قرن هجدهم رواج یافته بود و مشرک و کافر و مسلمان را یکسان می دانست؛ نه مساوات قضایی اسلامی که یکی از اصول عالی اسلامی است.

با این همه، طولی نکشید که به دنبال مطرح شدن بحث های مربوط به آزادی بیان و مطبوعات، پیش بینی های شیخ به حقیقت پیوست. وی در مقابل توهین به مقدسات دینی و ائمه علیهم السلام صریحاً موضع گیری کرد و مردم را به مقابله با مطبوعات مدعی آزادی و اصلاح طلبی فراخواند که در تاریخ ثبت شده است.۱

مکتوبات، ج ۲، ص ۱۹۴.

حماسه سوم- مقابله با روشن فکران غرب زده

طولی نکشید که در نتیجه تبلیغات روزافزون و دادن شعارهای به ظاهر زیبا و عامه پسند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.