پاورپوینت کامل عید سعید مبعث ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عید سعید مبعث ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عید سعید مبعث ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عید سعید مبعث ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
بعثت خورشید
اشاره
فرشته وحی نزد من آمد. گفت: بخوان! گفتم: خواندن نمی دانم. مرا سخت بفشرد، سپس رها کرد و گفت: بخوان! گفتم: چه بخوانم؟ گفت: بخوان: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذِی خَلَقَ؛ بخوان به نام پروردگار تو که آفریده خواندم.» او مرا واگذاشت. گویا در دل من کتابی نوشته شده بود. از غار بیرون آمدم. چو به میان کوه رسیدم، آوایی از آسمان شنیدم که می گفت: «ای محمد! تو فرستاده خدایی و من جبرئیلم.» سر به آسمان کردم، فرشته را در صورت مردی دیدم که دو گام خود را در افق آسمان نهاده است و می گوید: «ای محمد! تو فرستاده خدایی و من جبرئیلم.» ایستادم و به او نگاه می کردم. نه پیش می رفتم و نه پس. چون روی خود را از او برمی گرفتم و در آفاق می نگریستم، همه جا او را می دیدم. او همه آفاق را پر کرده بود.۱
بی گمان، بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، بزرگ ترین رخداد جهان هستی است؛ چراکه خداوند کامل ترین انسان را برای هدایت انسان ها برانگیخت؛ کسی که افزون بر آنکه همه آنچه پیامبران پیشین داشتند، با خود داشت و به میان مردم آورد، بسی والاتر و گران بهاتر از دستاوردهای وحیانی همه پیامبران گذشته را تقدیم جامعه بشریت کرد. او چنین کرد تا انسان های آخرالزمان و آدمیان پس از خویش را به کمالی رهنمون سازد که افزون تر از کمال پیشینیان بود و هم سو با دگرگونی های زمانه، نیازهای متغیر و پیش بینی ناپذیر آدمیان هر دوره و زمانی را از پیش پاسخ گفته باشد.
باری، چون آن حضرت خاتم پیامبران است، پس باید برترین و صاحب برترین ها باشد؛ یعنی او برترین آدمیان باشد و هم آنچه از دستاوردهای وحیانی آورده است، برترین ها باشد. از این رهگذر و با توجه به شأن والا و ملکوتی حضرت رسول صلی الله علیه و آله، بدیهی بود که خداوند به بعثت و حضور او در میان مؤمنان، بر آنان منت نهد و بفرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَی الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَهَ؛ به یقین، خداوند بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت، تا آیات خود را برایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد». (آل عمران: ۱۶۴)
چند سخن درباره خاتمیت آن حضرت و تأملی در واژه «اسوه حسنه» ـ که خداوند او را به این ویژگی ستود ـ درون مایه این نوشتار است.
چیستی خاتمیت
قرآن کریم از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله با نام «خاتم النبیین»، یعنی خاتم پیامبران (احزاب: ۴۰) یاد کرده است. استاد مطهری در این باره چنین می نویسد:
این عبارت «خاتم» را قُرّاءِ سبعه، از قدیم، هم به صورت «خاتِم» خوانده اند و هم به شکل «خاتَم» که هر دو جورش صحیح است. اگر «خاتِمَ النبیین» بخوانیم، معنایش این است که پیامبر اسلام، ختم کننده، یعنی پایان دهنده پیغمبران است و اگر «خاتَمَ النبیین» بخوانیم، نیز همان معنی و مفهوم یاد شده را می بخشد. به علاوه یک مفهوم اضافه ای که آن مفهوم اضافه این است که در اینجا موضوع رسالت و نبوت، تشبیه شده است به یک نامه ای که پایان می یابد و نویسنده آن نامه، نقش و مُهر خود را در پایان آن می زند و در پایان، خودش را به وسیله آن مُهر، معرفی می کند. پس باز هم مفهومش پایان دادن است، اما این مفهوم اضافه را هم دارد که این مهری است که با آن این طومار بسته می شود. امروزه می بینید که معمول، جور دیگری است. وقتی که مثلاً صفحه یک دفتری را می خواهند ببندند، زیر آن را به طرز مخصوصی خط کشی و امضا می کنند تا کسی قلم نبرد و چیزی به آن اضافه نکند. در زمان های پیشین وقتی که مُهر می زدند، این مهر دو خاصیت داشت: یکی اینکه معرف کامل نویسنده نامه بود و دوم اینکه، دیگر نامه را می بست و علامت پایان دادن به نامه بود. اینجا که این تعبیر را درباره خاتم الانبیاء دارد می خواهد بفرماید که این دیگر، نقشی است که با آن، نامه نبوت، کتاب نبوت، درس نبوت به پایان رسید. و این علامت بسته شدن آن است، به طوری که هرکس به هر نام که بعد از او بیاید و ادعای نبوت کند، معلوم است که مجعول و دروغ است. نشانه دیگر بر خاتمیت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله آیاتی چون «وَکذَلِک جَعَلْنَاکمْ أُمَّهً وَسَطًا؛ و این گونه شما را امتی معتدل قرار دادیم.» (بقره: ۱۴۳) می باشد؛ چراکه این آیه شریفه، امت پیغمبر را امت وسط معرفی کرد و منظور از امت وسط، امت معتدل است که بالاترین امت هاست و امت کامل و معتدل، یعنی امتی که دیگر، امتی بالاتر از آن نمی تواند در دنیا وجود داشته باشد. این هم خودش ختم نبوت را می رساند؛ چراکه وقتی امت رسول خدا بر اساس آیه یاد شده، امت وسط و معتدل، یعنی کامل ترین امت ها باشند، هر پیغمبر و امتی که پس از او بیاید، ناقص تر خواهد بود؛ در حالی که خداوند، پس از کامل ترین، ناقص را نخواهد فرستاد.۲
تصدیق پیامبر پیشین نسبت به پیامبر بعدی، بزرگ ترین مانع بر سر راه پیامبران دروغین
یکی از مهم ترین شیوه های شناخت پیامبران راستین، آن است که پیامبر قبلی با بازگویی نشانه هایی، از آمدن پیامبر آینده خبر می داد، همان گونه که تصدیق پیامبری، نسبت به پیامبران پیشین، نشانه حقانیت آن پیامبران است. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید:
خداوند هرگز انسان ها را بدون پیامبر، با کتابی آسمانی یا برهانی قاطع، یا راهی استوار، رها نساخته است. پیامبرانی که با اندک بودن یاران و فراوانی انکارکنندگان، هرگز در انجام وظیفه خود، کوتاهی نکردند. بعضی از پیامبران، بشارت ظهور پیامبر آینده را دادند و برخی دیگر را پیامبران گذشته معرفی کردند. بدین گونه قرن ها پدید آمد، و روزگاران سپری شد؛ پدران رفتند و فرزندان جای آنان را گرفتند. تا اینکه خدای سبحان برای وفای به وعده خود و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد صلی الله علیه و آله را مبعوث کرد؛ پیامبری که از همه پیامبران پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود؛ نشانه های او شهرت داشت؛ و تولدش بر همه مبارک بود.۳
«بر اساس این سخن حضرت علی علیه السلام، خداوند، از تمام پیغمبران پیشین عهد و پیمان گرفت که به او بشارت بدهند و او را به امت های خودشان معرفی کنند و در آثار و کتاب ها و احادیث و سنن خودشان، نوید وجود او را بدهند. به همین دلیل، در کتاب های آسمان و آثاری که از پیغمبران پیشین باقی مانده بود، همه نشانه های این پیغمبر ذکر شده بود، مانند اینکه از جزیره العرب مبعوث می شود؛ مرکب او به اقتضای محیطی که هست شتر است؛ نشانه ای در پشت شانه دارد و خلاصه اسمش و خصوصیات پدر و فامیلش و نیز اینکه «اُمّی» است، یعنی درس ناخوانده و مکتب نرفته و استاد ندیده است، همه را بازگو کرده بودند. سرّ اینکه اسلام بالخصوص در زمینه این همه نفوذ پیدا کرد و ذهن مردم، آماده بود پیغمبری پیغمبر اکرم را قبول کنند با اینکه اوضاع اجتماعی آنها جور دیگری بود و می خواستند عبدالله بن اُبَی را برای خود به سلطنت انتخاب کنند، بیشتر از این ناحیه بود که مدینه مرکز یهودی نشین بود و علمای یهودی بارها به یهودی ها و غیر یهودی ها گفته بودند که ما از کتاب های آسمانی اطلاع داریم که در این سرزمین پیغمبری با این ویژگی ها مبعوث خواهد شد و این پیش گویی ها و بشارت پیامبران قبلی درباره حضرت رسول صلی الله علیه و آله، همه زمینه اجتماعی را برای پذیرش او تا اندازه زیادی فراهم آورد و هم راه را بر مدعیان دروغین پیامبری بست».۴
محمد صلی الله علیه و آله و چرایی برگزیدگی
ریشه اصلی برگزیدگی حضرت رسول صلی الله علیه و آله به پیامبری را باید در ویژگی های والای اخلاقی و انسانی او جست وجو کرد. از آنجا که خداوند، در هر عصری، برترین ها و کامل ترین ها را به پیامبری برمی گزیند، می توان دریافت که آن حضرت، دارای ویژگی های اخلاقی زیبا و شایسته بوده، و هم این ویژگی ها را در حدّ کمال، داشته است. «در حقیقت، توانایی های عقلی، آن اندازه که در حضرت محمد بن عبدالله، بالا و فراوان بود، در هیچ کس دیگر فراهم نیامده است، آن سان که اگر حتی وحی بر او نازل نمی شد و مورد خطاب آسمانی قرار نمی گرفت، خردمندی و اندیشه آن بزرگ، به تنهایی برای آن که دولتی را بر پا کند و جامعه ای فاضل و پاک و آراسته به وجود آورد بسنده می کرد، اما خداوند، نعمت خود را بر او به کمال رساند و آن گاه او را پیامبری از پیامبران خود قرار داد. بدین ترتیب، مایه هایی درونی که از طریق درک فطری تحقق پیدا می کرد و این درک با رشد خلقت انسانی کامل می شد، در کنار رسالت الهی که هدایت گر و راهنماست در آن حضرت جمع شده بود و بدین گونه آن همه ویژگی های اخلاقی والا، برگزیدگی را برای آن حضرت رقم زد».۵
«باری در روزگاری که بشارت دچار سهمگین ترین بحران ها بود، و زندگی به صورت جهنمی در آمده بود از ستم، اختلاف، قتل، غارت، تجاوز، حق کشی، بی ایمانی و سخیف اندیشی و جهان چون زورقی بی بادبان بر سر امواج خطرناک اقیانوس توفانی تاریخ، از سویی به سویی می افتاد، و اگر از گردابی برون می آمد به گردابی دیگر فرو می رفت، مردی در دل کوه های مکه خدا را عبادت می کرد و به سرنوشت تاریخ، انسانیت و ارزش های والا می اندیشید. محمد صلی الله علیه و آله به آستانه چهل سالگی پا نهاده بود. در این چهل سال، زندگی را از هر نظر آزموده بود: یتیم، شبان، بازرگانِ جوان، سیاح، عابد، اندیشمند صحرا و داور قوم و امین او که چهل سال از عمر خویش را در زمان جاهلیت و در میان قبایلی متجاوز و بی فرهنگ گذرانیده بود و «امین» لقب یافته بود، اکنون خویشتن را در آستانه مسئولیتی شگرف می دید… و بدین گونه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از سوی خداوند به پیامبری مبعوث گشت و به سوی اجتماعات فرستاده شد تا بزرگ ترین تحول فکری و عملی را در زندگی و تاریخ انسان پدید آورد».۶
خاتمیت، قله نبوت و کمال رسالت
اگر وجود پیامبران را به کوهی تشبیه کنیم، رسول خاتم صلی الله علیه و آله ، قله این کوه و دیگر پیامبران، دامنه آن کوه هستند. همان گونه که قله، اوج کوه است، رسول الله نیز اوج نبوت و کمال رسالت است. در حقیقت، قله نشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و دست یابی آن حضرت به کمال رسالت، از ایشان، پیامبری بی مانند ساخت و جایگاهی ممتاز و منحصر به فرد به او بخشید. «رسول خدا صلی الله علیه و آله در همه صفات و کمالات خود، چون دیگر مردم نبود، هر چند خود، فردی از آنان محسوب می شد. به عبارت دیگر او از مردم، اما ـ در اخلاق و صفات خود ـ چون مردم بود. از مردم بود، اما در بالاترین رتبه کمالی که برای یک انسان رسیدن به آن ممکن است، قرار داشت. او هر چند از فرشتگان نبود، اما از همه آنان برتر و در میان همه مردم برای قبول رسالت الهی، شایسته تر و سزاوارتر بود».۷
استاد شهید مرتضی مطهری در این باره می گوید:
«پیوند نبوت ها و رابطه اتصالی آنها می رساند که نبوت یک سیر تدریجی به سوی تکامل داشته و آخرین حلقه نبوت، مرتفع ترین قله آن است. عرفای اسلامی می گوید: «الخاتَمُ مَنْ خَتَمَ الْمَراتِبَ بِاَشهرِها»؛ یعنی پیامبر خاتم کسی است که همه مراحل را طی کرده، و راه نرفته و نقطه کشف نشده از نظر وحی، باقی نگذاشته است.» اگر فرض کنیم در یکی از علوم، همه مسائل مربوط به آن کشف شود، جایی برای تحقیق چدید و پیامبر جدید باقی نمی ماند. همچنین است مسائلی که در عهده وحی است، با کشف آخرین دستورهای الهی، جایی برای کشف جدید و پیامبر جدید باقی نمی ماند. مکاشفه تامّه محمدیه کامل ترین مکاشفه ای است که در امکان یک انسان است و آخرین مراحل آن است. بدیهی است که هر مکاشفه دیگر بعد از آن مکاشفه، جدید نخواهد بود؛ از قبیل پیمودن سرزمین رفته شده است؛ سخن و مطلب جدید، همراه نخواهد داشت، سخن آخر همان است که در مکاشفه آمده است. فیض کاشانی در کتاب علم الیقین می نویسد: «مقصود و هدف در فطرت آدمیان، رسیدن به مقام قرب الهی است و این جز با راهنمایی پیامبران امکان پذیر نمی باشد. ازاین رو، نبوت، جزء نظام هستی قرار می گیرد و البته مقصود و هدف، مرتبه اعلی و آخرین درجه نبوت است نه اولین درجه آن. نبوت طبق سنت الهی تدریجاً کمال می یابد، همچنان که یک عمارت، تدریجاً ساخته می شود و همچنان که در ساختن عمارت، پایه ها و دیوارها هدف نیست، هدفْ صورت کامل خانه است، نبوت نیز چنین است؛ هدف، صورت کامل آن است و در همین جاست که نبوت خاتمه می پذیرد و پایان می یابد. و زیاده نمی پذیرد؛ زیرا زیاده بر کمال نقص است و انگشت زیادی را می ماند. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث معروف به همین معنی اشاره کرد که گفت: مثل نبوت، مثل خانه ای است که ساخته شده و جای یک خشت در آن باقی است. من جای آن خشت آخرینم، یا من گذارنده آن خشت آخرینم».۸
روح پاکش بر همه ارواح قدوسی فزود
زین سبب ختم رسالت آن دُر دریاستی۹
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اسوه ای حسنه
خداوند حضرت رسول صلی الله علیه و آله را «الگویی حسنه» می داند و در این باره می فرماید: «لَقَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَکرَ اللَّهَ کثِیرًا؛ همانا برای شما در زندگی رسول خدا صلی الله علیه و آله، سرمشق نیکویی است، بر آنها که به [رحمت] خدا و روز رستاخیز امید دارند و خدا را بسیار یاد می کنند.» (احزاب: ۲۱)
در حقیقت، همه انسان ها به طور فطری، به الگو نیاز دارند و همواره دوست دارند ک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 