پاورپوینت کامل ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) – روز جانباز ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) – روز جانباز ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) – روز جانباز ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) – روز جانباز ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint :

ماه بنی هاشم

قمر بنی هاشم پس از امام حسین(ع) اثرگذار ترین شهید واقعه عاشوراست. با این حال، در آثار مکتوب درباره محرّم ۶۱ ه‍. ق، اطلاعات دقیقی از زندگی ایشان موجود نیست. در این نوشتار، نخست فرزندان آن حضرت از منابع گوناگون معرفی شده اند که شامل عبیدالله بن عباس، حسن بن عبیدالله و پنج فرزند او می شود. سپس به چند امام زاده از نسل آن حضرت اشاره خواهد شد.

اجداد مادری حضرت اباالفضل

حضرت عباس(ع) فرزند بزرگ امیر مؤمنان علی(ع) و فاطمه دختر خزام است. فاطمه که بعد ها حضرت علی(ع) او را امّ البنین نامید، از قیبله بنی کلاب بود که اهل آن قبیله به دلیری و شجاعت معروف بودند. مادر فاطمه ثمامه از خانواده سهیل بن عامر بن مالک است و عامر به «ملاعب الأسنّه»؛ یعنی کسی که سرنیزه ها را به بازی می گیرد، مشهور شد. به گواهی تاریخ، پدران و دایی های امّ البنین دلیر ترین افراد در زمان پیش از اسلام بودند و در عین شجاعت، بزرگ و سرور قوم و قبیله خود به شمار می آمدند، آن گونه که سلاطین هم عصر آنها در برابرشان سر تعظیم فرود می آوردند.۱

زمان ازدواج حضرت اباالفضل(ع) مشخص نیست، ولی از آنجا که او در هنگام شهادت پدرش حضرت علی(ع) ۱۴ سال بیشتر نداشت، می توان گفت سردار رشید کربلا در دوره امام حسن(ع) و بین سال های ۴۰ تا ۴۵ ه‍. ق ازدواج کرده است.

همسر حضرت اباالفضل(ع) بانویی به نام لبابه دختر عبیدالله بن عباس، دخترعموی پیامبر بود. این بانوی پاک دامن پس از شهادت حضرت عباس(ع)، با زید بن حسن(ع) ازدوج کرد.

تاریخ درباره فرزندان قمر بنی هاشم قول های گوناگونی دارد. برخی نسب شناسان او را صاحب دو فرزند به نام های عبیدالله و فضل می دانند و می گویند فضل در زمان خردسالی درگذشته و نسلی از او باقی نمانده است.۲ در کتاب سردار کربلا ترجمه العباس آمده است: «حضرت عباس(ع) پنج فرزند به نام های عبیدالله، فضل، حسن، قاسم و یک دختر داشت که نامش را بیان نکرده اند. مادر عبیدالله و فضل، لبابه بود و علمای نسب شناس معتقدند نسل قمر بنی هاشم از عبیدالله بوده است. از میان علما فقط شیخ فتونی، حسن بن عباس را از ادامه دهندگان نسل حضرت عباس(ع) می داند».۳

۱. عبدالرزاق موسوی المقرم، العباس (سردار کربلا)، ترجمه: ناصر پاک پرور، ج۳، ص۱۵۳.

۲. سید عبدالمجید الحسینی الحایری، ذخیره الدراین، ص۲۷۱.

۳. العباس (سردار کربلا)، ص۲۴۱.

شهادت فرزندان قمر بنی هاشم در واقعه کربلا

در تعداد فرزندان حضرت اباالفضل(ع) اختلاف بسیاری وجود دارد. تاریخ حتی درباره اینکه فرزندان آن حضرت در کربلا بوده اند و آیا به شهادت رسیده اند یا نه، قول های متفاوتی دارد. در این باره نوشته اند: در کربلا سه تن از فرزندان حضرت عباس(ع) حضور داشتند که در میان آنها، حضرت عباس(ع)، محمد را از همه بیشتر دوست می داشت و او را از خود جدا نمی کرد. او نوجوانی پارسا و خداترس بود و در میان ابروانش اثر سجده دیده می شد. وقتی حضرت عباس(ع) برادر بزرگوارش امام حسین(ع) را بی یاور دید، فرزند خود محمد را صدا زد و با دست خود، لباس جنگ بر تن او پوشاند و شمشیر به کمر او بست. سپس دست او را گرفت و نزد امام حسین(ع) رفت و خود از امام اجازه پیکار او را گرفت. محمد دست امام را بوسید و پس از خداحافظی با زنان خیمه، به میدان رفت و مبارز طلبید و پس از ساعتی نبرد، به شهادت رسید.۱

در روایتی دیگر آمده است: هنگامی که حضرت عباس(ع) از روی اسب خود بر زمین افتاد و در درگیری با دشمنان به شهادت رسید، امام حسین(ع) خود را به او رسانید و وقتی که حال رقت انگیز او را دید، فریاد برآورد: «به تو پناه می برم ای خدا! وای از کمی یاران!» در این لحظه، محمد و قاسم صدای امام را شنیدند، نزد ایشان رفتند و در پاسخ امام، فریاد زدند: «ما در خدمت توایم و می خواهیم یاری ات کنیم. می خواهیم به میدان برویم و در راه شما بجنگیم.» امام حسین(ع) رو به آنان کرد و فرمود: «شهادت پدرتان بس است.» ولی آنان اصرار کردند تا اینکه از امام اجازه گرفتند و به میدان نبرد شتافتند و پس از پیکار با دشمن، نخست محمد و پس از او قاسم به شهادت رسید.۲

علامه سید محسن امین، تراجم نویس مشهور، عبدالله بن عباس(ع) را نیز در شمار شهیدان کربلا دانسته،۳ ولی به گزارش برخی دیگر از تاریخ نگاران، فقط محمد در کربلا به شهادت رسیده است.۴

همه تاریخ نگاران درباره عبیدالله هم عقیده هستند و نسل حضرت اباالفضل(ع) نیز از همین فرد ادامه یافته است.

عبیدالله بن عباس، دانشمندی برجسته بود که در سال ۱۵۵ درگذشته است. او با سه زن بزرگوار به نام های رقیه، دختر امام حسن(ع)، دختر معبد بن عبدالله بن مطلب و دختر مسرور بن مخرمه زبیری ازدواج کرد. در نزد امام سجاد(ع) منزلتی بزرگ داشت و حضرت وقتی او را می دید، اشک می ریخت و می گفت: «موقف پدرش در روز عاشورا به خاطرم می آید و نمی توانم از گریه خودداری کنم.»۵ نسل عبیدالله از فرزندش حسن ادامه یافت. حسن بن عبیدالله پنج فرزند به نام های فضل، حمزه، ابراهیم، عباس و عبیدالله داشت که همه آنها بزرگانی صاحب کمال و دانشمندانی برجسته بودند. فضل سخنور، باتقوا، دین دار و شجاع بود و به لقب «ابن الهاشمیه» شهرت داشت و خلفا به او احترام بسیاری می کردند. نسل او از سه فرزندش باقی ماند. از جمله آنها ابوالعباس فضل بن محمد بن فضل بن حسن بن عبیدالله است که سخن سرا و شاعر بود و بازماندگانش در قم و طبرستان پراکنده شدند.

حمزه شبیه جدش امیر مؤمنان علی(ع) بود و مأمون به این دلیل هزار درهم برای او هدیه فرستاد. او با یکی از نوادگان عبدالله بن جعفر طیار معروف به زینبی ازدواج کرد. نوه اش محمد بن علی بن حمزه، شاعری مورد احترام و ساکن بصره بود که از امام رضا و دیگر ائمه روایت نقل کرده است. او را از راویان مورد اعتماد دانسته اند.

ابراهیم که به «جردقه» مشهور بود، در ردیف فقها و زهاد و ادبا قرار داشت و فرزندش علی از سخاوتمندان دوران بود.۶

عباس بن حسن بن عبیدالله بن عباس که او را شیخ بن شیخ می نامیدند، در زمان خودش شجاع ترین افراد بود و صراحت لهجه حیرت آوری داشت. وی در دوران خلافت هارون به بغداد رفت و همنشین او شد و به دلیل فضل و ادب و کمالی که داشت، او را نزد هارون با کنیه و با احترام خطاب می کردند. عباس بن حسن بن عبیدالله بن عباس، در زمان مأمون از دنیا رفت و مأمون درباره اش گفت: «پس از تو ای فرزند عباس! همه مردم در نظرم مساوی شدند».۷

عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس، در زمان مأمون امیر و قاضی دو شهر مکه و مدینه بود و در همان زمان تولیت امور حجاج را نیز به او سپردند.۸

بیان دیگر اعقاب قمر بنی هاشم در این نوشتار نمی گنجد و علاقه مندان برای آگاهی در این زمینه می توانند کتاب حضرت اباالفضل مظهر کمالات و کرامات را مطالعه کنند.

۱. صدرالدین واعظ القزوینی، ریاض القدس (حدائق الانس)، ج۲، ص۶۳.

۲. عبدالواحد المظفر، بطل العلقمی، ج۳، ص۴۳۳.

۳. سید محسن الامین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۱۰.

۴. بحارالانوار، ج۴۵، ص۶۲.

۵. العباس (سردار کربلا)، ص۳۴۲.

۶. همان.

۷. میر سید علی ابطحی، حضرت اباالفضل مظهر کمالات و کرامات، ج۲، ص۹۶.

۸. همان، ص۹۷.

امام زادگان منسوب به حضرت عباس(ع)

فرزندان حضرت عباس(ع) نیز مانند دیگر فرزندان امیر مؤمنان، به ممالک و شهرهای اسلامی مهاجرت کرده اند. این مهاجرت ها بیشتر به دلیل تنگناهای سیاسی بود. خلفا و سران حکومت در زمان های مختلف، برای علویان محدودیت های فراوانی ایجاد می کردند تا هم از قدرتشان کاسته شود و هم آنها را تحت کنترل کنند. مهاجرت این امام زادگان بیشتر به سود مسلمانان بود. مردم شهر های مختلف، اسلام و آموزه های آن را به طور مستقیم از این امام زادگان می آموختند. مهاجرت علویان به شهر های گوناگون مایه رشد علمی و اعتقادی مردم شهر های اسلامی بود. فرزندان حضرت عباس(ع) نیز این این گونه بودند. صاحب کتاب حضرت اباالفضل مظهر کمالات و کرامات، ۴۶ شهر را نام می برد که فرزندان قمر بنی هاشم به آن مکان ها مهاجرت کرده اند. از جمله این شهر ها می توان به اصفهان، گرگان، قم، مراغه، مازندران، ری، قزوین و از کشور های دیگر به سمرقند، صعده، مغرب، حران، کوفه، بغداد، سامرا، یمن ینبع و نجران اشاره کرد.۱

در این بخش به برخی امام زاده ها از فرزندان حضرت عباس(ع)، اشاره ای مختصر خواهد شد.

همان، ص۱۵۵.

ابراهیم بن محمد بن عبدالله

ابراهیم بن محمد بن عبدالله از برجستگان شیعه و از مبارزان علیه خلیفه عباسی است. او با حسین کوکبی، از نوادگان امام سجاد(ع) علیه مستعین خروج کرد و در سال ۲۵۵ ه‍. ق، نواحی قزوین، ابهر و زنجان را به تصرف خود درآورد و در این نواحی، حکومتی مستقل تشکیل داد. سرانجام طاهر بن عبدالله از امرای عباسی به جنگ او رفت و ابراهیم را در حوالی قزوین به شهادت رساند. قبر او در دامنه کوه های طالقان قزوین قرار دارد.۱ گروهی او را از فرزندان موسی بن جعفر(ع) می دانند، ولی به احتمال قوی او از نوادگان حضرت عباس(ع) است.۲

۱. دایره المعارف تشیع، ج۱، ص۲۷۸، ذیل ابراهیم بن محمد بن عبدالله.

۲. علی ربانی خلخالی، چهره درخشان قمر بنی هاشم، ج۲، ص۱۷۰.

امام زاده حمزه بن قاسم

ابویعلی حمزه بن قاسم، سید بزرگواری است که گنبد و بارگاه باشکوهش در مدحتیه نزدیک حله قرار دارد. نسب این امام زاده با پنج نسل به حضرت عباس(ع) می رسد. میرزا محمدعلی اردوبادی درباره او نقل کرده است: «ابویعلی از علمای اهل بیت(ع) است و از مشایخ روایت محسوب می شود.» او را یکی از علمای دوره غیبت صغری و هم عصر ثقه الاسلام کلینی می دانند. کتاب های التوحید، الزیارات و المناسک، الرد علی محمد بن جعفر الاسدی و من روی عن جعفر بن محمد(ع) از آثار اوست. بزرگانی مانند نجاشی، علامه مجلسی، علامه مامقانی و حاج شیخ عباس قمی او را از علمای برجسته و مورد اعتماد می دانند.۱

حضرت اباالفضل مظهر کمالات و کرامات، ص۱۱۱.

امام زاده ابوالعباس محمد

هشتمین جد ابوالعباسبه قمر بنی هاشم(ع) می رسد. او در زمان عبدالله مستکفی بیست و دومین خلیفه عباسی که جدیت خاصی در دستگیری و کشتن علویان داشت، وارد ایران شد و با پسرعموهایش به اصفهان رفت و شاگرد آهنگری در آن شهر شد. یکی از شاگردان آهنگر به نسب ابوالعباس پی برد و به مأموران خلیفه گزارش داد. ابوالعباس شبانه به جی رفت و روز بعد مأموران خلیفه او را شناسایی، دستگیر و شهید کردند. مردم جی او را در همان جایی که به شهادت رسیده بود، دفن کردند. این امام زاده در سال ۳۴۲ ه‍. ق اتفاق به شهادت رسیده است.۱

چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع)، ج۲، ص۱۲۷.

ابوجعفر محمد بن عبیدالله

محمد بن عبیدالله بن عبدالله بن عبیدالله بن ابی الفضل العباس(ع) سرسلسله نسب عباسیان و علویان در اطراف یمن است. یحیی بن حسین بن قاسم رسی، ابوجعفر را به سمت حاکم نجران برگزید. او در سال ۲۹۶ در نجران و در خانه اش به شهادت رسید. پسرش علی در قصیده ای از برخی قبایل نام برده است که در قتل پدرش شرکت داشته اند. او در رثای پدرش سروده است: قبیله حارث بن کعب، شخصیت بزرگی را به قتل رساندند که بهترین نمازگزاران و روزه داران بود. دستشان را به قتل او آلوده کردند، در حالی که می دانستند حق او را پایمال کرده اند. او پناه و مایه امید مسلمانان بود. خداوند قبیله مذحج را با بد ترین وضع بکشد و آنها را به کیفر کارشان برساند.۱

همان.

امام زاده شاه سید علی

امام زاده شاه سید علی از سخاوتمندان بنی هاشم بود و جایگاهی ویژه در میان مردم زمان خود داشت. نسب شاه سید علی را «علی بن ابراهیم بن ابی جعفر حسن بن عبیدالله بن ابوالفضل العباس(ع)» نوشته اند.۱ وی نویسنده کتاب جعفریات است که دوره کامل فقه به شمار می رود. شاه سید علی در سال ۳۱۲ درگذشته و آرامگاهش پس از بارگاه فاطمه معصومه(س) مورد توجه ویژه مردم قم بوده است.۲

۱. برخی پژوهشگران او را از نوادگان محمد بن حنفیه می دانند. محمدحسن ناصر الشریعه، تاریخ قم، ص۱۳۰، ذیل شاه سید علی.

۲. چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع)، ص۱۹۶.

منابع

اصفهانی، عمادالدین حسین. ۱۳۳۳. زندگانی قمر بنی هاشم. تهران: کتاب فروشی اسلامیه.

ربانی خلخالی، علی. ۱۳۷۸. چهره درخشان قمر بنی هاشم. قم: مکتب الحسین.

المظفر، عبدالواحد. ۱۳۷۱. یطل العلقمی. قم: شریف رضی.

موحد ابطحی، سید مرتضی. ۱۳۷۶. حضرت اباالفضل مطهر کمالات و کرامات. قم: مؤلف.

موسوی المقرم، سید عبدالرزاق. ۱۴۱۶ ه‍. ق. سردار کربلا. ترجمه: ناصر پاک پرور. ترجمه: العباس. قم: مولود کعبه.

ــــــــــــــ. ۱۹۵۰. قمر بنی هاشم العباس بن امیر المؤمنین علی بن ابی طالب. نجف الاشرف: المطبعه الحیدریه.

پیشنهاد های برنامه ای

رقیه ندیری

۱. بیان ویژگی های برجسته حضرت امّ البنین؛

۲. معرفی قبیله حضرت امّ البنین؛

۳. معرفی پدران و دایی های امّ البنین؛

۴. تحقیق و بررسی زمان ازدواج حضرت امیر مؤمنان علی(ع) با حضرت امّ البنین؛

۵. معرفی سیره و اخلاق قمر بنی هاشم؛

۶. نوجوانی و جوانی حضرت عباس(ع) چگونه گذشت؟؛

۷. بیان زندگی حضرت عباس(ع) پیش از کربلا؛

۸. معرفی همسر حضرت عباس(ع)؛

۹. فرزندان قمر بنی هاشم در روایت های گوناگون؛

۱۰. سخن اهل بیت درباره قمر بنی هاشم.

متن ادبی (ماه)

رقیه ندیری

باغ سبز است و بزرگ؛ با درختان برافراشته و هوایی لطیف. دختر در میانه باغ نشسته و مبهوت زیبایی است. نگاهش در پی رود می رود. در پی خنده گل ها و میوه رسیده درخت ها، نگاه دختر به آسمان می رسد، به ماهی که کامل است. نگاه دختر در ماهِ کامل خیره می شود. در روشنایی و زیبایی ماه؛ ماه از دامن آسمان جدا می شود انگار، آرام پایین می آید. روشنایی نقره ای ماه به خنده گل ها می رسد، به میوه درخت ها، به رود که جاری است. نگاه دختر در ماه مانده است. ماه همچنان پایین می آید و می نشیند روی دامن دختر. حالا روشنایی از دامن او به آسمان می رود و خنده گل ها بیشتر پیداست. زلالی رود بیشتر به چشم می آید و میوه های رسیده بیشتر از قبل شده اند. ماه در دامان دختر نشسته؛ آرام و روشن. آسمان دوباره قاب چشم های دختر می شود؛ با ستاره هایی روشن و براق. سه تا از آنها مثل ماه از آسمان جدا می شوند و به سمت دامن دختر می آیند و کنار ماه می نشینند. دختر پلک می زند، خود را نزدیک اذان صبح در خیمه شان می بیند. پرده در خیمه را کنار می زند و به ماه در آسمان خیره می ماند.

حالا که ماه در دامن اوست و زن ها برای تبریک گفتن می آیند، یاد آن خواب شیرین می افتد و آن تعبیر دوست داشتنی. در خیمه نشسته بود و مادر موهایش را شانه می زد. سه روز بود از مدینه پیامبر مهمانی عزیز برایشان آمده بود و آنها رسم داشتند تا سه روز از دلیل آمدن مهمان نپرسند. مهمان تا سه روز باید می آسود، به گشت و گذار می رفت، بزرگان قبیله به دیدنش می آمدند و آن گاه روز چهارم دلیل آمدنش را جویا می شدند.

در چه خیالی هستی فاطمه؟ این را مادرش پرسیده بود و او آن خواب خوب را تعریف و مادر، آن را به خیر و خوشی تعبیر می کرد که پدر پا به خیمه گذاشت و فرمود: خوابت هم اکنون تعبیر شده دخترم. من تعبیر خوابت را آورده ام. از طرف عقیل، عموزاده پیامبر و برادر علی که سرور همه ماست. عقیل به خواستگاری تو آمده دخترم! برای برادرش علی و آن ماه که بر دامنت نشسته بود، مژده این خواستن است.

به رؤیا و خیال می مانست. روزی بیاید و او عروس خانه بزرگ مرد مدینه باشد، روزی بیاید و او صحبش را با نگاه فرزندان فاطمه مظلوم آغاز کند، برایشان غذا بپزد، لباسشان را بشوید، خانه شان را بروبد! به خیال شبیه تر بود تا به رویدادی حقیقی و دست یافتنی. او را تا می توانستند فاطمه تربیت کرده بریده بودند؛ از بدی ها؛ دل سپرده به پیامبر و هر که با او نسبت دارد. فاطمه بنی کلاب دین را می دانست. با بزرگواری عقیل و سروری علی که امیر مؤمنان بود، آشنایی داشت. ازاین رو، آن روز با کمال فروتنی سر تعظیم به تقدیر فرود آورد و شد خادم خانه علی.

پدرش می خواست او را هدیه کند به امام خانه نشین، ولی عقیل او را با پانصد درهم مهر خواسته بود که این مقدار مهر همسران و دختران پیامبر است. پنج کجاوه را برای زن هایی آراسته بودند که همراه عروس باید می رفتند و ده مرد از شجاع ترین های قبیله، عروس را همراهی می کردند. زن های بنی هاشم تا بیرون شهر به استقبال آمدند و مهربانی شان از همان جا شامل حال فاطمه نوعروس شد.

حالا که همان زن ها کودکش را ماه بنی هاشم خطاب می کنند، آن مهربانی بیشتر به چشم فاطمه می آید. در کنارش نشسته اند و از زیبایی عباس می گویند. از ابروان پرش، نگاه گیرایش، بازوان بلندش، و ساق های کشیده و برازنده اش. این سومین نوزاد زیباست که ما زن های بنی هاشم دیده ایم. پیش از او به عبدالله، پدر پیامبر که زیبایی اش چشم گیر بود، ماه حرم می گفتند و به عبد مناف، ماه مکه. مبارکت باشد فاطمه این ماه که از دامن تو می تابد! فاطمه اما دوست تر دارد امّ البنین صدایش کنند و منتظر آن سه ستاره تابناک نشسته است که باید به دامنش فرود آیند.

باید او را یاری کنم

رقیه ندیری

حسین من وقتی به دنیا آمد، جدش پیامبر برای آینده غم بار او گریست و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.