پاورپوینت کامل ولادت حضرت زینب علیه السلام روز پرستار ۹۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ولادت حضرت زینب علیه السلام روز پرستار ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ولادت حضرت زینب علیه السلام روز پرستار ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ولادت حضرت زینب علیه السلام روز پرستار ۹۴ اسلاید در PowerPoint :
نکته های روان شناختی پرستاری
نگرش ما سهم زیادی در کیفیت رفتار ما دارد. اگر نگاه به پرستاری صرفا یک نگاه شغلی باشد، خسته کننده و آزار دهنده است ولی اگر آن را یک وظیفه نوعدوستی تعریف کنیم، احساس بهتری خواهیم داشت.
مقایسه در موقعیت های شغلی می تواند موجی از نارضایتی شغلی را در پی داشته باشد. زمانی که پرستار با همه دشواری های کاری خود و دریافتی خویش را با پزشک مقایسه می کند، ناخواسته ممکن است فرایند اعتراض درونی در وی راه بیفتد که او را از خدمت مطلوب به بیماران باز دارد.
بیمار، شرایط روحی مناسبی ندارد و رنج های ناشی از درد و تغییر وضعیت روزمره ممکن است از او شخصیتی پرخاشگر و متوقع بسازد که دانستن این نکته، کنترل رفتاری بیشتری به پرستار می دهد.
هر پرستاری برای حفظ بهداشت روان خود، نیازمند تعریف تفریحات مناسب با وضعیت شخصی است. به دلیل کار در مراکز درمانی و روبرو بودن با مشکلات تکراری، روان خسته شده و نیاز به فرایند بازیابی دارد که از طریق تفریحات سالم و سازنده به دست می آیند.
وقتی پرستار زندگی متعادل و همراه با سلامت جسمی و روانی را تجربه کند، مهارت بیشتری را در ارتباط گیری با بیماران در خویشتن می آفریند که لذت این شغل را افزایش می دهد.
با نگاه دینی، بیمار مورد توجه ویژه خداوند است و دعای او می تواند نزدیک تر از هر زمان دیگری به استجابت برسد، از این رو، ایجاد شرایط مطلوب برای بیمار و امیدبخشی به او با رفتارهای محبت آمیز، می تواند پرستاران را از این موهبت معنوی برخوردار نماید.
احساس تحمیل، بدحالی را در ما رقم می زند. اگر خود را فردی مجبور به انجام چنین کاری تعریف کنیم، هر لحظه حضور در مراکز درمانی برای ما مانند گذراندن دوران حبس است. ولی اگر این شغل را انتخاب خود دانسته و کمک به نیازمندان درمانی را توفیقی از سوی خداوند بدانیم، قطعا احساس خوشی را در خویشتن خواهیم یافت.
منفی بافی و بدگویی، نقش زیادی در کاهش رضایت شغلی دارد. از این دشمنان دوقلو پرهیز کنیم تا با روحیه ای بالا سبب شاد شدن بیماران گردیم.
الگوهای اسلامی پرستاری مانند حضرت زینب(س)، با خصوصیات بارزی چون شکیبایی و سطح تحمل بالا شناخته شده اند که چنین ویژگی هایی را مدیون شناخت درست از کاری که انجام می داده اند و انس با معنویات بوده اند.
خودباوری سهم تعیین کننده ای در ارتباط با دیگران دارد. وقتی خود را به خوبی می شناسید و از مهارت های کافی برای مراقبت از بیمار برخوردار باشید، روحیه بهتری برای ایفای نقش خود خواهید داشت.
نگاهی به پرستاری، پیشینه و برخی آداب آن
سید محمود طاهری
اشاره
سال هاست که عنوان پرستاری با نام مبارک حضرت زینب علیها السلام گره خورده است و در سایه این نام مبارک، پرستاری اهمیت و شکوه بیشتری یافته است. تاریخ، پرستاری بزرگ به نام حضرت زینب علیها السلام را به خود دیده است که به دلیل ایفای درست نقش خویش در امر پرستاری، می تواند الگویی والا و شایسته برای همه پرستاران باشد. پرستار، نماد مهرورزی، دلسوزی، مایه امید و تکیه گاهی قابل اعتماد و شفابخش برای بیمار است.
پرستار، یکی از جلوه های اسم زیبای «یا شافی» است، که از نام های پروردگار است. از آنجا که خداوند شفا می بخشد، پرستار نیز در شمار یکی از کارگزارانی است که به اسمِ مبارک «یا شافی» تحقق می بخشد و بدین گونه پرستار – به اذن خدا – یکی از جلوه های شفابخش پروردگار می شود و نام مبارک «یا شافی» را آینه داری می کند.
پرستار نقطه تعادل و مایه موازنه، میان سلامت و بیماری است و با دمیدن روح امید و شادابی در بیمار، در وجود او ایجاد تعادل کرده، نعمت از دست رفته سلامتی را در بیمار، با نعمت هایی چون پرستاری، دلجویی، مهر و دلسوزی جبران می کند. پرستار از رنج بیماری بیمار می کاهد و مانع می شود بیمار احساس بی کسی و غربت کند. این گونه است که پرستار، انسانی می شود متعالی و در خور ستایش و تعظیم که باید نام او را با احترام بر زبان جاری کرد. در این نوشتار، کنار طرح برخی مباحث کلّی، به پیشینه پرستاری و برخی آداب آن اشاره ای خواهیم داشت.
پرستار و کمک به پذیرشِ اصلی به نام بیماری
همه انسان ها کم و بیش بیمار می شوند و این بیماری از همان روزهای نخست تولّد آدمی و بلکه از همان زمانی که طفل در رحم مادر به سر می برد همراه اوست. زندگی آدم ها، چنان با بیماری آمیخته شده است که هرگز نمی توان انسانی را تصور کرد که از همه بیماری ها مصون و بدن او از سلامت محض برخوردار باشد.
آن گاه که بیماری ای از میزان طبیعی بیشتر شود، ضعف و ناتوانی در بیمار غلبه می کند. آنچه موجب می شود بیمار در این هنگام، بهتر و راحت تر – اصلی به نام بیماری را بپذیرد، پرستاری از او و حضور پرستاری دلسوز و مهربان کنار بالین اوست. دلگرمی برآمده از حضور پرستاری خوش اخلاق در کنار بیمار، سبب می شود وی پدیده «بیماری» – این قانون فراگیر هستی و اصل حاکم بر زندگی همه انسان ها را آسان تر بپذیرد، و با تسلیمی خردورزانه در برابر آن، راه را بر بی قراری ها و بی تابی ها ببندد.
پرستار و تعادل بخشی به زندگی بیماران
جهان آفرینش، جهان تعادل است؛ یعنی همواره میان امور متضادّ، موازنه برقرار است. هرگاه یکی از دو امر متضاد، از جاده تعادل خارج شود و به سوی وادی زیاده روی برود. دست طبیعت و ابزار و اسباب، دوباره آن را به جایگاه قبلی اش برمی گرداند. برای نمونه پیکر انسان، همواره در میانه دو امر متضادِّ «سلامت و بیماری» قرار دارد.
اگر زمانی بیماری شخص، از تعادل خارج شود و موجب شود موازنه جسم آدم به هم خورد، دست طبیعت و نظم پنهانی حاکم بر هستی، به زودی، ایجاد موازنه کرده، جسم او را دوباره در مسیر تعادل قرار می دهد. نقش پرستار زمانی آشکار می شود که بدانیم او سهم فراوانی در تعادل بخشی به زندگی بیماران دارد و با خدمت هایی که به بیمار ارائه می دهد، جسم او را – دیر یا زود – همسو با قانون آفرینش که «تعادل گرایی هستی» باشد.
قرار می دهد. معنای دیگر حاکمیت قانون «تعادل» بر هستی این است که هرگاه نعمتی از کسی سلب و درِ رحمتی بسته شد، نعمتی دیگر جایگزین و درِ رحمتی دیگر گشوده می شود و بدین ترتیب دیر یا زود، زندگی و هستی شخص، تعادل خود را به دست می آورد. پرستار، در اینجا نیز نقش می آفریند و اثر می گذارد، به این بیان که نعمتِ از دست رفته سلامتی را – که فعلا شخص بیمار فاقد آن است – با نعمت هایی چون دلگرمی دادن به او، پرستاری کردن از او، امید بخشیدن به او جبران می کند تا بیمار با درک نعمت هایی از این دست، احساس تعادل کند و از آرامش برآمده از احساس تعادل، برخوردار شود.
– از پرستاری جسم تا پرستاری روح
همان گونه که گاهی جسم انسان بیمار می شود، روح او نیز بیمار می شود. بنابراین، همان گونه که جسم انسان، هنگام بیماری نیازمند پرستاری و مراقبت است تا بهبودی حاصل شود، روح آدمی نیز در همین هنگام به پرستاری و مراقبت نیاز دارد تا بهبود یابد. بنابراین، پرستاران به دو دسته – پرستاران جسم و پرستاران روح – تقسیم می شوند، همان گونه که بیماران نیز به بیماران جسمی و روحی تقسیم می شوند.
با تأمّل در زندگی پیامبران و اولیای الهی، درمی یابیم که آنها پرستاران روحی آدم ها بوده اند و رفتارشان با بیماران روحی به گونه ای بود که برای بیماران جسمی خود پرستاری خیرخواه، دلسوز و مهربان، بودند. آنها با سخنان شفابخش و دستورالعمل های اخلاقی خود، برای خویش حالت پرستاری و مراقبت از این دسته از بیماران را ایجاد می کردند و آنها را دلسوزانه و خیرخواهانه در مسیر بهبودی قرار می دادند.
هیچ گاه آن بزرگواران، کسی را از بهبودی روح خویش – هر اندازه هم که بیماری روحی اش شدید باشد – ناامید نمی کردند، و همه روش هایی که پرستار جسم برای مداوای بیمارش دارد، آنها نیز به کار می گرفتند، با این تفاوت که شیوه های آنان بسی پیچیده تر و فراتر و مسئولیت آنها نیز مهم تر و سنگین تر بود؛ چرا که روح آدم ها پیچیده تر و عرصه روان آنها ناشناخته تر و پوشیده تر است.
– پیشینه پرستاری
پرستاری، تاریخچه ای بسیار کهن دارد. مردمان گذشته باور داشتند که گناه و کفر انسان ها، علت اصلی بیماری هاست. ازاین رو، پرستاری بیماران، به گونه ای بسیار ابتدایی و به دست متولیان امور دینی صورت می گرفت.
در منابع آشوری و قوم های ایران قدیم، به نوعی از پرستاری و پرستاران سخن به میان آمده است. شش قرن پیش از میلاد مسیح، در هند، شناخت دارو و علم به تهیه آن، فداکاری نسبت به بیمار، پاکی روح و پاک چشمی، چهار ویژگی اساسی و لازم پرستاری به شمار می رفت.
«بُقراط»، حکیم و طبیب یونانی اعتقاد داشت که یا باید خود پزشک، یا یکی از شاگردانش از بیمار پرستاری کند. در کشورهای اروپایی در قرون وسطا، مسیحیان مؤسسه هایی به نام «هاسپیتو» بنا کردند که اداره امور این مکان ها، بر عهده زنان و مردان روحانی بود. این نهضت در دوران جنگ های صلیبی به سرعت گسترش یافت و از آن پس بود که در کشورهای اروپایی، مؤسسه هایی مذهبی، عهده دار امور پرستاری شدند.
در قرن هجدهم میلادی در اروپا، معمولا بزه کاران را به پرستاری می گماشتند. در قرن نوزدهم «فلورنس نایتینگل» در تربیت و آموزش پرستاران دست به تحول بزرگی زد و اولین مدرسه پرستاری را در بیمارستان «سنت توماس» در انگلستان تأسیس کرد. اولین دانش آموختگان این آموزشگاه، پانزده تن بودند که بعدها بنیان گذار پرستاری در سراسر جهان شدند. (جوهری، ۱۳۸۵، ص ۹ و ۱۰، به نقل از: دانشنامه جهان اسلام، ج ۵، ص ۵۵۵)
– اهمیت و ضرورت پرستاری
زمانی ضرورت و اهمیت پرستاری به خوبی آشکار می شود که بدانیم، اگر پرستارها و مراقبت آنها از بیماران نبود، میلیون ها بیمار، جان خود را از دست می دادند. بسیاری وقت ها، اگر دلسوزی و تلاش پرستاران نباشد، طبابت پزشک، بی ثمر شده، حتی ماهرترین پزشکان نیز نخواهند توانست جان بیمار را نجات بدهند.
پرستار، مکمّل پزشک است و بدون او زحمات پزشک به هدر می رود. در واقع، پرستار پزشک دومِ بیمار است، و علاوه بر اطلاعات پزشکی، خوش اخلاقی، محبّت و رفتار کریمانه او با بیمار، ابزارهای شفابخشی هستند که در دستان او قرار دارند و بدین گونه وجود او را برای شفای بیماران، ضروری می نمایند. «امروزه پرستاری، مانند دیگر شاخه های علوم، جنبه های تخصصی و روان شناختی پیدا کرده، دانشکده های پرستاری در سراسر جهان شکل گرفته است» (جوهری، ۱۳۸۵، ص ۱۱).
پرستاری در اسلام
اسلام دینی است که با بی تفاوتی ها به شدّت مبارزه کرده، پیروان خود را به داشتن مسئولیت در برابر دیگران و مهرورزی به انسان ها سفارش کرده است. بی گمان یکی از مصادیق این مسئله توجه و رسیدگی به انسان ها به هنگام بیماری آن است.
در آموزه های اسلامی، افراد به پرستاری از بیماران محبت به آنان تشویق شده اند. امام صادق علیه السلام با سفارش به یکی از یاران خود مبنی بر مراقبت از هم سفر بیمارش، این کار را ارزنده تر از نماز خواندن در مسجدالنبی خوانده است. (مجلسی، ۱۳۷۰، ج ۴۳، ص ۱۷۳) علامه محمدباقر مجلسی در توضیح این حدیث و با عمومیت دادن آن، پرستاری همه برادران و خواهران دینی و ایمانی را مشمول سخن امام دانسته است. (همان)
نقل شده است حضرت علی علیه السلام در بستر بیماری بود و پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله شب تا صبح بر بالین او می نشست و از او پرستاری می کرد. حضرت علی علیه السلام دراین باره می فرماید: «شبی، تب وجودم را فرا گرفت و خواب را از من ربود.
بدین جهت رسول خدا صلی الله علیه و آله تا صبح بیدار بود و شب را بین من و نماز تقسیم می کرد. پس از نماز، نزد من می آمد و جویای حال من می شد و با نگاه کردن به من از وضعیت بیماری ام اطلاع می یافت. شیوه پیامبر تا طلوع صبح چنین بود. پس از آن، حضرت با اصحاب نماز گزارد و در حق من دعا کرد که خدایا، علی را شفا بده و سلامتی بخش» (همان، ص ۱۷۳).
زنان پرستار صدر اسلام
برجسته ترین بانوی پرستار صدر اسلام، حضرت فاطمه علیها السلام بوده است. آن حضرت در ده سالگی، برای پرستاری زخمی ها، به میدان جنگ رفت و روی زخم های فداکاران اسلام، مرهم نهاد. در جنگِ اُحد، چهارده نفر از نزدیکان و زنان اهل بیت در جست وجوی پیامبر به سرعت به طرف کوه های اُحُد شتافتند، ولی نخستین زنی که خود را به میدان جنگ رساند، فاطمه زهرا علیها السلام بود. در این جنگ، رسول خدا صلی الله علیه و آله به شدت زخمی شد و حضرت علی علیه السلام نیز جراحت برداشت. حضرت فاطمه علیها السلام خون از چهره پیامبر می شست و حضرت علی علیه السلام با سپر خود آب می ریخت. هنگامی که فاطمه علیها السلام دید خون بند نمی آید، قطعه حصیری را سوزاند و خاکستر آن را بر زخم پاشید تا خون بند آمد. (همان، ۱۶)
رسول اکرم صلی الله علیه و آله هنگامی که عازم میدان نبرد می شد، برخی زنان داوطلب را برای پرستاری از مجروحان جنگی با خود می برد و پس از پایان جنگ، سهمی از غنایم جنگی را به آنها اختصاص می داد.
در جنگ اُحُد، «نُسَیبه» دختر کعب، زخم مجروحان را می بست و به آنها آب و آذوقه می رساند. در جنگ خیبر، حدود بیست بانوی مسلمان حضور داشتند که از جمله می توان «اُمّ سلمه» (همسر پیامبر)، «اُمّ عمار»، (دختر کعب)، «صفیه» (دختر عبدالمطلب)، «امّ سلیم» و «امّ منیع» را نام برد. همچنین در جنگ خندق، «رُفیده» از بانوان انصار، در خیمه ای در مسجد، از زخمی ها پرستاری می کرد. (مجلسی، ۱۳۷۰، ج ۱۹، ص ۱۸۴) «امّ لسان اسلمی» می گوید:
«هنگامی که پیامبر خدا آهنگ خیبر داشت، به حضور وی رسیدم و گفتم: ای پیامبر خدا، آیا می توانم با تو روانه شوم تا در آنجا مشک پاره شده ای را بدوزم، یا بیمار و مجروحی را درمان و پرستاری کنم؟ پیامبر خدا فرمود: به برکت خداوند روانه شو؛ چه، دوستانی از تو و از دیگر کسان، ]پیش تر[ با من سخن گفته اند و من به آنان اجازه داده ام». (جوهری، ۱۳۸۵، ص ۱۴)
پیامبر خدا، «سعد بن معاذ» را در خیمه زنی از خاندان اَسْلَم قرار داده بود که او را «رُفیده» می نامیدند. او خیمه را در مسجد برافراشته بود و در آن مجروحان را درمان می کرد و به رایگان به مسلمانانی که گرفتاری و بیماری داشتند، خدمت می کرد. پیامبر خدا، هنگامی که در نبرد خندق، تیری به سعد بن معاذ اصابت کرد، به کسان وی چنین فرمان داد: او را به خیمه «رفیده» ببرید، تا وی را از نزدیک عیادت کنم. (همان، ۱۵)
«امّ عطیه انصاری» می گوید: همراه پیامبر خدا در هفت جنگ حضور یافتم. من در خیمه گاه آنان می ماندم و برایشان غذا آماده و مجروحان را درمان می کردم و به پرستاری بیماران مشغول بودم. (همان)
چنان که دیدیم، همه یا بیشتر پرستاران صدر اسلام زن بوده ان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 