پاورپوینت کامل شهسوار شیرین کار(قسمت اول) ۳۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شهسوار شیرین کار(قسمت اول) ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهسوار شیرین کار(قسمت اول) ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل شهسوار شیرین کار(قسمت اول) ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

حماسه عاشقانه حضرت مهدی «روحی له الفدا»

رواق منظر چشم من آشیانه توست کرم نما و فرودآ که خانه، خانه توست

به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل لطیفه های عجب زیر دام و دانه توست

دلت به وصل گل ای بلبل صبا، خوش باد که در جمن هدیه گلبانگ عاشقانه توست

علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن که این مفرح یاقوت در خزانه توست

به تن مقصرم از دولت ملازمتت ولی خلاصه جان، خاک آستانه توست

من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی در خزانه، به مهر تو و نشانه توست

چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز ازین جیل که در انبانه بهانه توست

تو خود چه لغبتی ای شهسوار شیرین کار که توسنی چو فلک رام تازیانه توست

سرود مجلست اکنون، فلک به رقص آورد که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست

«دیوان غزلیات حافظ»

نگاه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام به عالم و آدم، نگاه عاشقانه است. سید انبیا و امامان شیعه، سرحلقه عاشقان عالم آفرینش هستند و به هر چیز و کس عاشقانه نگاه می کنند.

«افضل الناس من عشق العباده فعانقها و أحبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرغ لها فهو لایبالی علی ما أصبح من الدنیا علی عسرٍ أم علی یسره».[۱]

برترین مردم آن است که عاشق عبادت باشد. عبادت را با قلبش در آغوش کشد و دوست بدارد. بدنش را در خدمت عبادت قرار دهد و خویشتن را به خاطر آن فارغ سازد و او را باکی نباشد که دنیایش به آسانی یا به سختی گذرد. در نگاه جمال بین اسلام عزیز، عبادت درجات و شئونات مختلفی دارد. گاه در هیأت زیبای نماز جلوه می کند؛ گاه در صورت حج تجلی می یابد.

دست مستمندان را گرفتن و آنان را باران وار، مورد لطف و محبت قرار دادن، یکی دیگر از درجات عالی عبادت در آیین آسمانی اسلام است.

یکی از بارزترین مظاهر عبادت در مکتب پر فروغ علوی علیه السلام «جنگ» است. اگر با چشم جهان بین به چهره جنگ نگریسته شود، جنگ را موجودی ویرانگر، نابود کننده، بی رحم و خشن خواهی دید که در چهره اش نشانی از محبت و دوستی نسبت به طبیعت و انسانها نخواهی یافت. اما اگر با جشم جان بین به سیمای جنگ نگاه کنیم، آن را یکی از زیباترین مظاهر عرفان و عبادت خواهیم یافت.

افضل جنگ جویان، کسانی هستند که به جنگ و جبهه عشق می ورزند و آن را هم چون نماز، نردبان و وسیله تقرب به خدای سبحان می دانند. اگر نماز برای اهل عبادت، نردبان معراج است؛ جنگ نیز سیردهنده عارفان به سوی آسمان هاست.

عشق و عرفان

اگر در این نوشتار، سخن از عرفان می رود، مقصودمان عرفان مصطلح که در کتب عرفانی آمده است نیست. عرفان در معنای اصطلاحی خود، نوعی معرفت قلبی است که از طریق کشف و شهود حاصل می شود و به دو قسم نظری و عملی تقسیم می شود.

منظور ما از عرفان در این نوشتار، آن عرفانی است که وقتی عارف به غرب، شرق، و به جهات مختلف کائنات نگاه می کند، جز خدا هیچ نمی بیند. « وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَینَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ»[۲]

عرفان یعنی خدا را دیدن، خود را شناختن، و خود را از هر چه جز خدا آزاد کردن، و در یک کلام خود را به خدا فروختن و از خدا فقط خدا را خواستن.

گر از دوست چشمت بر احسان اوست تو در بند خویشی نه در بند دوست

خلاف طریقت بُوَد کاولیا تمنا کنند از خدا جز خدا

«بوستان سعدی»

مکتب انتظار، مکتب معرفت و محبت است. قدم نخست و کلاس نخست در این مکتب نجات بخش، معرفت است.

معرفت: ۱ـ خدا را شناختن؛ ۲ـ خدا را دیدن؛ ۳ـ به سوی خدا عاشق حرکت کردن؛ ۴ـ در نهایت به لقای پروردگار رسیدن.

درس دوم مکتب انتظار، عشق و محبت است. عشق یکی از جلوه های بی بدیل عرفان مهدوی است.

امیر بیان و بنان، علی بن ابی طالب علیه السلام در تعریف عشق الهی می فرماید: حب الله نارِ، لایمر علی شیء الا احترق».[۳]

عشق به خداوند، آتشی است که بر هر چیزی بگذرد او را می سوزاند.

مولوی این گونه در مثنوی معنوی می فرماید:

آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست بادگ

عشق آن شعله است کو چون برفروخت هرچه جز معشوق باقی جمله سوخت

«دفتر اول مثنوی»

قدم سوم و کلاس سوم در مکتب انتظار «حماسه» است.

«حماسه را اهل معنا این گونه، معنی کرده اند: شدت، صلابت، شجاعت، دلاوری، زنده دل، و با نشاط بودن؛ غیرت به خرج دادن؛ دلیری.

حماسه ما به لحاظ اهداف و آرمان هایی که دارند، گاهی مقدس هستند و گاهی نامقدس.

۱. حماسه مقدس آن است که به عدالت، حقیقت، انسانیت، و کمال بشری می اندیشد و محدود به خواسته ها و خواهش های نفسانی شخص حماسه ساز یا گروه و جمع خاص وابسته به او نمی شود.

۲. حماسه نامقدس آن است که حماسه سازان آن، به قصد کشورگشایی، دنیا طلبی، رسیدن به خطام پست مادی، به دست آوردن قدرت ظاهری و خلاصه اشباع روحیه درنده خویی و ارضای خوی جاه طلبی دست به جنگ و نبرد بزنند. اگر چه ممکن است در این گونه نبرد ها سودی هم به دیگران برسد ولی آننان هرگز در اندیشه اصلاح نسل بشر و جامعه انسانی نیست».[۴]

از سمت حرم شنیده ام می آیی با تیغ دو دم شنیده ام می آیی

بگذار به انتظار او بنشینم با گو