پاورپوینت کامل کیک و نگاه ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کیک و نگاه ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کیک و نگاه ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کیک و نگاه ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

آن روز مثل همیشه بعد ازنماز، امام جماعت بالای منبر رفت. از وقتی به سن تکلیف رسیده بودم، به نمازم خیلی اهمیت می دادم؛ سعی می کردم هر روز نمازم را در مسجد و به جماعت بخوانم؛ چون شنیده بودم اولین سؤالی که روز قیامت از هر مسلمانی پرسیده می شود، درباره نماز است.

امام جماعت مانند هر روز، احکام دین را می گفت. سکوت همه جا را فرا گرفته بود و نمازگزاران بادقت گوش می دادند. امام جماعت می گفت: نگاه حرام تیری از سوی شیطان است که به قلب فرد با ایمان زده می شود؛ پس از نگاه حرام بپرهیزید….

در راه بازگشت از مسجد به حرف های امام جماعت مسجد فکر می کردم. نگاه حرام چیست؛ چرا بعضی نگاه ها حرامند؟ در همین فکرها بودم که به خانه رسیدم.

وقتی در خانه را باز کردم، برادرم که سه سال بیشتر نداشت، دوان دوان طرفم آمد و با آن صدای قشنگ بچگانه اش داد زد: در خانه موش پیدا شده است. با تعجب گفتم: موش؟ دستش را گرفتم و با هم از ایوان وارد ساختمان خانه شدیم. مادر بزرگم یک گوشه نشسته بود و تسبیح را با آن دست های چین و چروک خورده و مهربانش می چرخاند و با لبخند گفت: مائده جان! قبول باشد.

ـ سلام! قبول حق باشد؛ مامان بزرگ! مهدی راست می گوید؛ موش پیدا شده است؟!

ـ بله؛ عزیزم!

ـ مادر کجاست؟

ـ به داروخانه رفته است تا از دایی سجاد مرگ موش بخرد.

دایی سجادم دکتر بود و از چند سال پیش در یک داروخانه کار می کرد. اندکی بعد مادرم ازدر وارد شد و در حالی که یک جعبه کوچک دستش بود، گفت: حالا با این مرگ موش از شّر همه موش ها خلاص می شویم. بعد در آن را باز کرد و مقداری از آن پودر مرگ موش را در چهار گوشه های خانه ریخت و بقیه آن را روی میز آشپزخانه گذاشت.

آن روز، تولد مهدی کوچولو بود و مادر از صبح در فکر پختن یک کیک خوشمزه بود. بعدازظهر مادر گفت: مائده جان! من می روم تا شکر بخرم. خمیر کیک را هم آماده و روی میز آشپزخانه گذاشتم. مواظب برادرت باش. این را گفت و از منزل خارج شد. مادر بزرگ مثل همیشه، کتاب دعایش را باز کرد و مشغول خواندن دعا شد. ناگهان یاد منبر امام جماعت مسجد افتادم که درباره نگاه حرام صحبت می کرد. رفتم و کنار مادر بزرگ نشستم. دستم را روی پایش گذاشتم و گفتم: مادر بزرگ! امروز امام جماعت مسجد درباره نگاه حرام صحبت می کرد. نگاه حرام چیست؛ اصلاً چرا بعضی نگاه ها حرام است؟ مادر بزرگ دعا خواندن را قطع کرد و سرش را به طرف من چرخاند. بعد با مهربانی گفت: مائده جان! خدا به ما امرکرده است تا چشم های خود روی بعضی چیزها ببندیم و نگاهشون نکنیم؛ مثل نگاه به نامحرم، عکس و فیلم های مبتذل. این طور نگاه ها حرام است. دختر عزیزم! خدا چون ما رو دوست داشته به ما امرکرده است، به این چیزها نگاه نکنیم؛ به این دلیل که این مسا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.