پاورپوینت کامل نخل، آهن ، پرنده در مصاحبه با سردار فتح الله جعفری ۴۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نخل، آهن ، پرنده در مصاحبه با سردار فتح الله جعفری ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نخل، آهن ، پرنده در مصاحبه با سردار فتح الله جعفری ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نخل، آهن ، پرنده در مصاحبه با سردار فتح الله جعفری ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

بنیان گذار یگان زرهی سپاه پاسدارانصحبت از عملیات بیت المقدس در جریان بود؛ هنوز مصاحبه را شروع نکرده بودیم. اولین
گام این بود که برویم روی جاده آسفالته؛ مرحله اول بیت المقدس؛ البته در خود
بچه های سپاه هم یک عده با این مخالف بودند. می گفتند: باید از رودخانه رد شویم و
یک سرپل محدود بگیریم و آنگاه در مراحل بعدی عملیات به سمت جاده برویم. در اینجا
اما حسن باقری نظرش این بود که ما باید برویم روی جاده. وقتی حسن آمد و طرحش را در
قرارگاه گفت که یک ضرب برویم روی جاده آسفالته، همه شوکه شدند. اما در مقابل
استدلال های او کسی حرفی نداشت.

آن زمان من فرمانده لشگر ۳۰ زرهی سپاه بودم و باید در همه محورها نیرو وارد
می کردم؛ ۴۰۰ دستگاه تانک و نفربر را از رودخانه عبور می دادم و می رفتم روی جاده.
آن روزها جاده آسفالته یک نقطه اتکای مهم برای ما بود، اما این کار جرأت
می خواست؛ آیا ما اطمینان داشتیم که بسیجی ها ۲۵ کیلومتر پیاده روی می کنند و خط
دشمن را می شکنند و بعد می روند جلو؟

اما در هر حال شب دهم اردیبهشت ما از رودخانه عبور کردیم و رسیدیم روی جاده
خرمشهر- اهواز، و با این آغاز بودم که در نهایت در سوم خرداد خرمشهر را فتح
می کنیم. اما برخی این شبهه را مطرح می کنند که چرا بعد از فتح خرمشهر به تعقیب
دشمن در خاک او دست زدیم؟

عراق کشور مطمئنی نبود. خرمشهر که آزاد شد سوم خرداد بود. اما ما در چهارم و پنجم
در شلمچه ضدحمله دشمن را داشتیم. فکر می کنید خرمشهر که آزاد شد او ول کرد رفت پی
کارش؟ سخت ترین ضدحمله ها را به ما کرد. ما دو روز در شلمچه شدیدترین ضدحمله ها را
داشتیم. ۱۰ دستگاه تانک ما را دشمن در شلمچه زد. عراق دشمنی نبود که ول کند و برود؛
ماند و ضدحمله کرد. در حالی که در تهران و شهرستان ها نقل و نبات و شیرینی پخش
می کردند و آزادی خرمشهر را جشن گرفته بودند، آنجا ضدحمله و درگیری بود. این دشمن،
دشمن مطمئنی نبود.

جناب سردار؛ شما از حضور اولین لشگر زرهی سپاه در عملیات بیت المقدس گفتید. اما در
تصویری که در ذهن ما جای گرفته، حال چه آدم های جنگ و چه آدم های پشت جبهه، همواره
نیروی زرهی بسیار بیش از آنی که پشت سر ما بوده باشد، در مقابل و روبه رومان بوده.
حال سؤال من این است که این وضعیت از کجا آمد و آیا تا آخر جنگ این تصویر این گونه
ماند یا تغییر هم کرد؟

ببینید اصولا یک ذهنیتی در میان ارتش ما بود که من خودم از افسران قبل از انقلاب هم
شنیده بودم، و آن اینکه ارتش عراق ۹ لشکر زرهی دارد و در مقابل ما ۳ یا ۴ لشکر و
توازن قوا برقرار نیست. اما مسأله ی مهم این بود که ما در نیروی زرهیمان یک سری
مشکلات داشتیم که ناشی از حضور مستشاران خارجی بود، به این صورت که اصولا خارجی ها
تجهیزات زرهی ما را اداره می کردند.

یک سری سیستم های ما متعلق به انگلیسی ها بود که نفربر زرهی یا تانک سبک اسکورپین
بود و تانک سنگین چیفتن که در حدود ۷۸۰ دستگاه خریداری شد و آمد داخل کشور. اما
هنگامی که جنگ شد و عرصه نبرد برایشان به وجود آمد، دیدیم کارآمد نیستند و بسیاری
از آنها در همان روزهای اول زمین گیر شدند.

چرا؟

به علت وزن سنگین، قدرت موتور ضعیف و نوع سیستم اینها که برای رزم مناسب نبود.
البته نظر خود بچه های ارتش این بود که نفربرها مارک ۳ است و مارک ۳ برای رزم نیست،
بلکه آموزشی است. خوب حالا همین سیستم آموزشی را انگلیسی ها اداره می کردند. در
داخل ارتش یکی اینها بود و دیگر تانک های ام ۴۷ و ام ۶۰ بود، نیز برای رفع کم بودها
آمدند و از روس ها نفربر پی ام پی را گرفتند.

خوب، بنابراین تنوع در تجیهزات زرهی، هم از آمریکا و هم از روسیه و هم از انگلیس
نیز در هم ریختگی کادرها باعث شد که بعد از پیروزی انقلاب عملا زرهی ما انسجام خودش
را از دست داد و نتیجه اش این شد که ما هیچ وقت ندیدیم که تانک ما در مقابل
تانک های عراق آرایش بگیرد.

بنابراین زرهی ما تقصیری نداشت؛ نوع تانکش متنوع، افراد کارآمدش از یگان زرهی
رفته اند، خدمه ها ناقص شده اند، در همان عملیات هایی هم که بنی صدر اجرا کرد، خیلی
از تانک های ما از دست رفتند. مسأله دیگر این بود که اگر از ما تانکی زده می شد، ما
نمی توانستیم جایگزین کنیم، در حالی که ارتش بعث عراق بلافاصله جایگزین می کرد. ما
از ارتش عراق گردان هایی داشتیم که به طور متوسط در هر عملیاتی منهدم شدند، اما
دوباره بازسازی شدند و آمدند سر جای خودشان. این قدرت بازسازی و جایگزینی در ارتش
بعث خیلی قوی بود، چون پشتیبانی و حمایت داشت.

در تیپ های ما اگر خدمه، تانکشان آسیب می دید، دیگر جایگزین نداشتند و این خدمه
می شد یک نیروی پیاده، در حالی که در طرف مقابل این گونه نبود. مثلا می دیدی گردان
قادسیه، گردان زین القوس، گردان البدر، گردان الکندی، گردان قتیبه، اینها
گردان هایی بودند که در جنگ تجیهزاتشان کاملا از بین رفت، ولی بعد می دیدی که با
فرمانده و تجهیزات کامل در عملیات بعدی حضور دارند. تیپ ۲۶ زرهی در خرمشهر برای
اشغال شهر شرکت کرد و خیلی تانک از دست داد، مخصوصا گردان الحسن. اما ما در عملیات
طریق القدس وقتی رفتیم، دیدیم تانک هایش نو است. در آن عملیات تمام تیپ به طور کامل
غنیمت گرفته شد؛ حتی یک تانکش هم نتوانست فرار کند. اما همین گردان بعدا در عملیات
بیت المقدس در منطقه شلمچه در مقابل ما بود و با استعداد کامل و با فرماندهی کامل
مقاومت کرد و ایستاد.

و ظاهرا در جریان همین عملیات ها بود که یگان زرهی سپاه شکل گرفت؟

ببینید در این روند سپاه آمد و از غنایمی که در عملیات ها به دست آمده بود، سازمان
رزم خودش را شکل داد؛ گردان پیاده درست کرد، تیپ پیاده درست کرد و یک تیپ زرهی هم
تشکیل داد، و به واسطه آنکه سازمان رزم سپاه را حسن باقری ترسیم می کرد، این بود
که حسن وارد این کار شد و این واحد را راه انداخت. به این ترتیب یگان زرهی سپاه در
سال ۶۰ فعال شد.

یعنی بعد از شکست حصر آبادان از غنایم به دست آمده از تیپ ۸ مکانیزه و تیپ ۶ زرهی
دشمن ، ما یگان زرهی سپاه را در چهارچوب یک تیپ زرهی تشکیل دادیم.

البته تلاشمان بر این بود که استعدادمان را بیش از یک تیپ و در حد یک لشکر به کار
بگیریم، اما به هر حال قواره زرهی ما بستگی به غنایمی داشت که در عملیات ها به دست
می آمد. در عملیات حصر آبادان استعداد دو تیپ کامل غنیمت گرفته شد؛ در عملیات
طریق القدس تیپ ۲۶ زرهی غنیمت گرفته شد؛ در فتح المبین همه زرهی سپاه چهارم عراق در
اختیار ما قرار گرفت و در بیت المقدس هم تقریبا همان اتفاق تکرار شد؛ مخصوصا در
مرحله دوم که عمده تانک های لشکر ۱۳ و لشکر ۹ عراق در اختیار ما قرار گرفت. این
گونه ابتدا به صورت تیپ سازماندهی کردیم و بعد به صورت لشکر و بعد که خیلی بیشتر از
این شد، یگان های زرهی ما شدند چهار تیپ. منتها اینها پشتیبانی نداشت.

یعنی شما فقط چهار تیپ تانک در اختیار داشتید بدون قطعات و ابزار و آموزش؟

بله. قطعاتشان را نداشتیم؛ مهماتشان غنیمتی بود؛ تجهیزاتش را نداشتیم؛ قطعات یدکی
نبود، تعمیرکار نبود و عملا تا سالم بودند استفاده می کردیم. دیگر اینک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.