پاورپوینت کامل هیچ یک احساس شکست نمی کردیم ۲۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هیچ یک احساس شکست نمی کردیم ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هیچ یک احساس شکست نمی کردیم ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هیچ یک احساس شکست نمی کردیم ۲۵ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
خبر سقوط کله قندی لرزه بر اندامم انداختم. با دوربین دید در شب به کله قندی نگاه
کردم. نُه پیکر پاک را به تیرک ها آویخته بودند و در بین ایشان باز موهای جوگندمی
رضا جوادی در حالی که از پا آویزان شده بود یادآور ندای تکبیر تمام رزمندگان بود.
سوزش ترکش های ریز پاهایم التیام یافته بود. دیگر دردی در بدن حس نمی کردم. چهار ـ
پنج شب بی خوابی به نظرم نمی آمد. بی اختیار، فریاد الله اکبر سر دادم. چهل ـ پنجاه
نفر از بچه ها با من هم صدا شدند: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر. هیچ یک از ما
احساس شکست نمی کردیم.محمدجواد بهادری
قبل از عملیات بیت المقدس پنج، برای استراحت روی تپه ای که مشرف به ده «سیاناو»
بود، مستقر شده بودیم. سیاناو، یکی از آبادی های نزدیک مرز عراق و از توابع شهر
مریوان بود که از سه راه نی به سمت مرز عراق، بین ارتفاعات «سورن» و ارتفاعات
«قلنجان» مشرف به «دشت توتمان» بود. دهات متعلق به خواهر علی مریوانی (از رؤسای
کومله) بود. در یکی ـ دو شب اول، بچه ها با گذاشتن سه ـ چهار کمین، حملات ایذایی
کومله ها را در نطفه خفه کردند. دو روز مانده به عملیات، شبانه حدود ۲۱۰ برگ
آیت الکرسی با دست نوشتم و به دستور فرمانده بین بچه ها تقسیم کردم. هفتاد درصد
بچه های گروهان همه با تجربه بودند. رضا جوادی از بچه های خیلی شوخ گروهان بود.
هیکل لاغر و نحیفی داشت. وارد چادر من شد و برای اولین بار در طول مدت هفده ماهی که
با هم در کردستان در عملیات های کوچک و کمین های متعدد همراه بودیم، بدون هیچ حرفی
مرا بغل کرد و چند دقیقه ای با سکوت گذشت. حس عجیبی داشتم. پس از چندی با شوخی
گفتم: رضا، چی شده؟ تو که اهل این جور خداحافظی و حلالیت طلبیدن ها نبودی! تا آن
موقع هیچ کس اشک رضا را ندیده بود. بچه میدان خراسان (دروازه دولاب) بود. با چشمان
پر اشک، پاکتی را به سمت من گرفت و گفت: جواد! این وصیت نامه من است و من می دانم
که…» از چادر به سرعت بیرون رفت.
به سمت ارتفاعات قلنجان حرکت کردیم. غروب، یک گردان با استعداد کامل نزدیک خط آماده
بودیم. از آن ساعت دیگر رضا را ندیدم. کله قندی هدف ما بود. در شیاری که بعد از
عملیات فهمیدم به نام «دره شیطان» معروف بود، بچه ها مورد حمله خمپاره دشمن قرار
گرفتند. با هفت شهید و ده مجروح، گروهان را به نقطه دیگری انتقال دادیم. عملیات
شروع شد. بچه ها با فرماندهی «سیامک امینیان» حرکت کردند. در حال گذر از روی
رودخانه، پای سیامک با گلوله زخمی شد و داخل آب افتاد. به دستور فرمانده گردان، من
و استوار اقبالی و سه نفر از بچه هایی که از قبل مجروح شده بودند به بنه بازگشتیم؛
یعنی همان تپه ای که مشرف به ده سیاناو بود. بی سیم یک لحظه آرام نمی گرفت. با گذشت
حدود ده ساعت، خبر فتح کله قندی رسید. بچه ها در بهداری تیپ و گردان، اسامی مجروحان
را با بی سیم به من گزارش می کردند. با گفتن هر اسمی دنیایی خاطره تلخ و شیرین از
جلو چشمانم می گذشت. شب دوم عملیات، یکی از بچه ها که موجی بود پیش من آمد و گفت:
یک عده گروهک کرد با اسلحه به سمت بنه می آیند. اول باورم نشد. بعد از پنج دقیقه
صدای شلیک گلوله و همزمان صدای استوار اقبالی مرا به خود آورد. مشغول نوشتن
صورت جلسه مجروحیت بچه ها بودم. فوراً اسلحه را برداشتم و به سمت یکی از پنج سنگری
که مشرف به سیاناو بود دویدم. حسن خسروی (بچه خوی) درست می گفت؛ نیروهای کومله برای
ضربه زدن، فرصت را غنیمت شمرده بودند و به پایگاه ما حمله ور شده بودند. جز نارنجک
و فشنگ ژ۳ سلاح دیگری نداشتیم. سه شب به همین منوال گذشت تا اینکه خبر رسید من یا
اقبالی باید به سمت کله قندی برویم و باقی مانده گروهان را برگردانیم. هیچ نیروی
دیگر کمکی هم نبود. با توجه به اینکه من مسئول گروه شناسایی بودم، به اقبالی
پیشنهاد ک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 