پاورپوینت کامل مرگ در مَدار بصیرت ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مرگ در مَدار بصیرت ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مرگ در مَدار بصیرت ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مرگ در مَدار بصیرت ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۴

تاملی در سیرت شهیدان؛ خواصی که در امتحان قبول شدند

۱

در حرم امام زاده سیدحسن(ع) در مهران، چشمانت به نخل هایی گره می خورد که هنوز زخم دوران جنگ را بر سینه دارند. درست روبه روی در ورودی امام زاده، یکی از نخل ها، هر بیننده ای را شگفت زده می کند. نخلی با ترکش های ریز و درشت، و ترکشی بزرگ که سینه آن را شکافته و از آن سو بیرون زده است؛ استواری و ایستادگی در حد اعجاز. خرمای نخل های امام زاده سیدحسن(ع) که تابستان ها به بار می نشیند، طعم مقاومت می دهد.

چند متر آن سو تر، نخل دیگری آرمیده است که در دوران دفاع مبارک، فرمانده گردان ۵۰۳ شهید بهشتی لشکر یازده امیرالمؤمنین(ع) بود؛ شهید «علی غیوری زاده»، پربارتر و استوارتر از «نخل مقاومت» که نه هر سال، بلکه هر لحظه کام زائران خود را با «بصیرت» و «غیرت» شیرین می کند.

علی غیوری زاده، روستایی ساده و بی آلایشی بود که سال های رنج و حرمان دوران ستم شاهی به او اجازه مدرسه رفتن را نداد. دستانی سترگ و قوی داشت که حکایت از کارهای طاقت فرسا در طول عمرش داشت؛ دستانی که گرچه زمخت و زبر بود، اما کبوتران در قنوتش آرام می گرفتند و گلبرگ های گل سرخ در میان آن، از طوفان حوادث در امان می ماندند.

به سختی می توانست فارسی حرف بزند. وقتی گردان را توجیه می کرد، از هر ده کلمه فارسی، پنج کلمه اش را محلی می گفت؛ آن هم به زبان و لهجه طایفه غیور ملکشاهی.

در عملیات ها پیشاپیش نیروهایش به دل دشمن می زد. اواخر جنگ در بیست ونهم خردادماه ۶۷ عراق پاتک سنگینی به مهران زد. علی، با آرامش تمام پشت خاکریزی سنگر گرفت. بی سیم را کنار خود گذاشت و تمام خشاب هایش را پر از فشنگ کرد. تکه ای طناب و سیم مخابراتی پیدا کرد، پوتین هایش را جفت کرد و پاهایش را با آنها بست تا مبادا ترس، دلِ مالامال از غیرت او را از تکلیفی که دارد بازدارد. او از «خواص» بود و به خوبی می دانست که برای حفظ نظام، باید پاهایش نلرزد و وظیفه امروز او، چیزی جز ایستادگی نیست. وقتی آخرین گلوله هایش تمام شد، عراقی ها بالای سرش رسیده بودند و شنیِ تانک ها در حال گذر از خاکریز بودند.

۲

به دوکوهه یا کردستان که می رسی، ناخودآگاه، حاج احمد متوسلیان در ذهنت نقش می بندد؛ فرمانده دلاور لشکر محمد رسول الله(ص). وقتی در یکی از عملیات ها در دوران جنگ، ترکش بزرگی به پایش اصابت می کند و او را به پشت خط منتقل می کنند، در واکنش به اصرار پزشکان برای بیرون آوردن آن بعد از بیهوشی، به آنان چنین اجازه ای نمی دهد و ترجیح می دهد بدون بیهوشی عمل صورت بگیرد.

حاج احمد جزو خواص بود و اهل بصیرت. به خوبی می دانس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.