پاورپوینت کامل کوله پشتی;علی آقا، بارانِ لشکر ثارالله ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کوله پشتی;علی آقا، بارانِ لشکر ثارالله ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کوله پشتی;علی آقا، بارانِ لشکر ثارالله ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کوله پشتی;علی آقا، بارانِ لشکر ثارالله ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

۱۴

محمدرضا ایرانمنش، جانباز شیمیایی با سابقه ۶۷ ماه حضور در جبهه، افتخار دارد از روزهایی که در کنار سردار شهید علی آقا ماهانی حضور داشته سخن بگوید. شهید ماهانی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را با موفقیت در همین شهر یه پایان برد. بعد از انصراف از ورود به دانشگاه، به خدمت سربازی رفت تا مبارزه علیه حکومت پهلوی را از درون ارتش آغاز کند.

تلاش های انقلابی او در پادگان کازرون باعث شد توسط ساواک دستگیر و زندانی شود. او ماه ها زیر شکنجه باز جویان ساواک قرار گرفت، اما لب از لب باز نکرد. آن گونه که گفته اند دادگاه نظامی شاه با برشمردن فعالیت های ضد حکومتی او، به اعدام محکومش کرده بود. با فروپاشی سلطنت پهلوی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷، علی آقا از زندان آزاد شد و از همان روز تلاش خستگی ناپذیری را برای قوت گرفتن ریشه های این انقلاب مقدس آغاز کرد.

شروع جنگ ایران با عراق برگ دیگری از جان فشانی های او برای نگه داری انقلاب بود. او بارها در عملیات و جبهه های گوناگون مجروح شد و نقص عضو پیدا کرد اما همواره زندگی زیر آتش دشمن برای او شیرین تر بود.

ایرانمنش در جمع اعضای مجمع خبرنگاران و نویسندگان مطبوعاتی دفاع مقدس کرمان، این گونه از آن خاطرات و روزهای حضور در جبهه یاد کرد:

سال ۵۹ وهم زمان با شروع غائله های ضد انقلاب در کردستان، از کرمان به آن منطقه اعزام شدیم. با شروع جنگ تحمیلی در قالب یک گردان به فرماندهی محمدحسین فتحعلی شاهی با قطار به قم و از آنجا به اهواز رفتیم. عملیات فتح المبین شروع شده بود. به ما تجهیزات دادند. به تیپ علی ابن ابیطالب(ع) قم ملحق و از آنجا به شوش منتقل شدیم. شهر شوش تازه از زیر آتش خارج شده بود. آنجا مطلع شدیم که نیروهایی از کرمان در قالب «تیپ ثارالله» حضور دارند. حاج قاسم هم که از وجود و حضور ما مطلع شده بود. نزد ما آمد و درخواست کرد که به تیپ ثارالله ملحق شویم. بچه های قم به ما اجازه نمی دادند که جدا شویم. بالاخره عملیات تمام شد و ما به واحد مخابرات تیپ ثارالله منتقل شدیم. امکانات را هم به پادگان حمیدیه، مقر شهید همایون فر منتقل کردیم. مقدمات عملیات بیت المقدس در حمیدیه برنامه ریزی شد. ما به روستای فرسیه رفته و قرارگاه تاکتیکی زدیم.

یگان های زرهی سپاه، طی کمتر از یک ماه سازماندهی شدند. کاری که به طور معمول به سه ماه وقت نیاز دارد.

پایی که به دنبال علی آقا می آمد

سردار شهید علی آقا ماهانی، یکی از نیروهایی بود که در اثر مجروحیت از ناحیه فک، دست و پا نمی توانست در خطوط مقدم حضور یابد و حاج آقا به او اجازه داده بود که در واحد مخابرات خدمت کند. علی آقا ترکش های زیادی به تن داشت. یک دست او در اثر مجروحیت حرکت نداشت و مچ یکی از پاهایش نیز با ترکش از بین رفته بود و او پای خود را روی زمین می کشید و حرکت می کرد.

دعوت با عمل

علی آقا روح بلندی داشت. بیشتر اهل عمل بود تا اینکه توجیه کند. او هیچ وقت کسی را به نماز سفارش نمی کرد. بلکه در جلسات قرآن با تفسیر و تمسک به آیات الهی و با اعمال و رفتارش دیگران را به نماز دعوت می کرد. به درجه ای از یقین رسیده بود که وجود و حضورش، روی دیگران تأثیر می گذاشت.

انتخاب حساب شده

علی آقا و برادرش محمود در مخابرات با هم بودند. این دو با هم در یک منطقه به شهادت رسیدند. پیکر علی آقا پس از چهارده سال به زادگاهش بازگشت، ولی پیکر محمود، هنوز مفقود است.

در اپراتوری قرارگاه، یک سنگر نزدیک سنگر فرماندهی زده می شد که داخل آن یک سری بی سیم برای ارتباط با نیروهای گردان، یگان و ارتباط با رده های بالاتر قرار داشت. چندتا خط تلفن هم وجود داشت که به این ها مجموعاً می گفتند مخابرات قرارگاه تاکتیکی. جای حساسی بود و مسئولین آن باید حساب شده انتخاب می شدند. این دو برادر، مسئول قرارگاه تاکتیکی مخابرات شدند. حضور درسنگر مخابرات، یک حضور دائم بود. اگر یک اپراتور برای نماز از سنگر خارج می شد، حتماً باید کسی جایگز

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.