پاورپوینت کامل به بهانه دلتنگی تنها یادگار سیدمجتبی علمدار ۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل به بهانه دلتنگی تنها یادگار سیدمجتبی علمدار ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به بهانه دلتنگی تنها یادگار سیدمجتبی علمدار ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل به بهانه دلتنگی تنها یادگار سیدمجتبی علمدار ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
۵۲
دوست داشتم از شهید علمدار برایتان می نوشتم. خیلی ها او را دیگر خوب می شناسند. یکی با نگاهش انس گرفته، دیگری با صدایش آرام می گیرد و کسی دیگر هم با حضور بر سنگ مزارش که سال هاست زیارتگاه عاشقان شهادت است، اما کسی چه می داند این روز ها چقدر تنها یادگار سید، در خلسه تنهایی خود فرورفته است؟! تا به حال اگر شمع دلم برای غربت و مظلومیت سید آرام آرام می سوخت، دیگر مدت هاست در آتش غم های زهرا خاکستر می شود و چنان بی قرار و بی صدا شیون سر می دهد که آه جانسوزش، شاید به گوش سیدمجتبی هم رسیده باشد!
در آن سال ها که او با تضرع و التماس به ساحت کبریایی، شهادت را طلب داشت، سرانجام در نیمه شعبان همان سال، پرونده شهادتش امضا می شود و پس از فراقی طولانی از دوستان شهیدش، راهی آسمان شد. آن روز ها زهرا کودکی پنج ساله بود. دختری شیرین زبان که لحظه های زندگی اش با محبت پدر و نوازش دستان گرم او سپری می شد و هرگز گمانش نبود چند صباحی دیگر، بابا در مقابل دیدگانش بال و پر گیرد. هنوز خوب در خاطرم هست شب های هیئت، زهرای کوچک او با زمزمه های مناجاتش، دیدگان را برهم می نهاد و چادر سپید گلدارش که مادر برایش دوخته بود، چشم ها را خیره می کرد.
دیشب برای اولین بار به زهرا گفتم: ای کاش بابایت شهید نمی شد، و او در پاسخ فقط لبخند تلخی بر لبانش نشست. آری، این روز ها انگار غربت شهدا با غربت فرزندانشان گره خورده و گرد و غبار فراموشی بر رخسارشان سنگینی می کند و مادر سیزده سال خون دل خورد تا هم نقش بابا مجتبی را برایش ایفا کند و هم مادری واقعی باشد. اما زهرا هر روز که می گذرد، جای خالی پدر را بیشتر حس می کند و از دلتنگی هایش فقط برای او غزل عاشقانه می سراید. گاهی اوقات به او غبطه می خورم؛ چه صبورانه دردهایش را در نهان خانه دل پنهان می کند و لبخ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 