پاورپوینت کامل فراهم کردن امکانات کابوس بود ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فراهم کردن امکانات کابوس بود ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فراهم کردن امکانات کابوس بود ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فراهم کردن امکانات کابوس بود ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

۵۳

نگاهی به جهاد تلویزیونی گروه روایت فتح در عصر جنگ

گفت وگو با علی رضا افشار درباره روایت فتح

علی رضا افشار، معاون فرهنگی و عضو شورای مرکزی وزارت جهادسازندگی در سال های ۵۸ تا ۶۱ بود. در آن سال های پرهیاهو و پرتپش، گروه تلویزیونی جهاد که بعدها روایت فتح نامیده شد شکل گرفت. نقش برجسته و تأثیرگذار افشار را در شکل گیری و تداوم روایت فتح، چه در سال های دفاع مقدس و چه پس از پایان آن، فیلم سازان روایت فتح بیش از دیگران به یاد دارند. حالا پس از سه دهه از شکل گیری روایت فتح، دو دهه از استمرار آن و گذشت پانزده سال از شهادت کارگردان برجسته آن(سیدمرتضی آوینی) علی رضا افشار با مرور خاطرات گذشته و بازگشت به آن سال های خاطره انگیز، روند شکل گیری و تداوم روایت فتح را تشریح می کند.

محور گفت وگوی ما با سردار علی رضا افشار، مجموعه روایت فتح است، اما اسم این برنامه با نام سیدمرتضی آوینی گره خورده و هر یک از این اسم ها ما را به یاد دیگری می اندازند. افشار هم مثل من و مثل خیلی های دیگر شکل گیری و تداوم روایت فتح را مدیون زحمات و صبوری های آوینی می داند و می گوید: «وقتی آوینی شهید شد، جبهه فرهنگی انقلاب، یکی از ستون های اصلی اش را از دست داد. تلخی این حرف را کسی می فهمد که آقامرتضی را از نزدیک دیده باشد. در آن سه سالِ پس از جنگ، هر وقت او را می دیدم، احساس می کردم در حق اش جفا شده است. خداوند با شهادتش پاداش زحمات و صبوری های او را به شایستگی داد. به نظرم مرکز شهادت درباره آوینی از هر چیز دیگری مهم تر است.»

روایت فتح چگونه شکل گرفت؟

ساخت فیلم های «حقیقت»، شروع کار گروه تلویزیونی جهاد بود. جهادسازندگی نهادی انقلابی بود که در بدو تأسیس سعی می کرد در همه حوزه ها مؤثر باشد و فقط بحث محرومیت زدایی از روستاها مطرح نبود؛ گرچه به دلیل اهمیت سازندگی مناطق محروم، این موضوع محور اصلی فعالیتش بود، اما جهادسازندگی برای ترویج فرهنگ و روحیه جهادی که عبارت بود از «کار مخلصانه برای خدا» تشکیل شده بود و شعارش هم «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی» بود. این آیه مبنای کار همه بچه های جهاد بود؛ روحیه ایثارگری و از خودگذشتگی اش و به فکر مسایل مادی نبودن در جهاد موج می زد؛ خصوصاً در بدو تشکیل آن. حتی جهاد در حوزه مسایل خارج از کشور هم برای ترویج و نمایشِ روحیه جهادی، برنامه داشت. آن زمان در همه اداره ها جهاد داشتیم. جهاد وزارت نیرو، جهاد نفت و… حتی جهاد ارتش که بعدها این گروه ها برای کمک به مدیریت و بازسازی پروژه های زمین مانده در دستگاه های مختلف، مؤثر واقع شدند. در صداوسیما هم گروه تلویزیونی جهاد تأسیس شد. این گروه بیشتر برای ترویج فرهنگ جهاد و تشویق روستاییان برای خودداری از مهاجرت به شهرها تشکیل شد؛ حتی شهید آوینی شعاری را با عنوان «بازگشت به روستا» مطرح کرد. ایشان در آن مقطع با طرح این موضوع سعی داشت روند مهاجرت مردم از روستاها به شهرها را کنترل کند. بحث عمران و آبادانی جهاد در روستاها هم یکی از خصوصیاتش این بود که شرایط روستاها برای زندگی کردن مردم فراهم می شد تا مانع مهاجرت آن ها شود. مهاجرت به شهرها روندی بود که در زمان رژیم ستم شاهی به آن دامن زده شد و با تقسیم اراضی و برنامه های دیگر، عمداً وضع روستاها را به هم ریختند تا نیروی ارزان کار در شهرها فراهم شود و کارخانه های مونتاژ شکل بگیرند. این رویکردی بود که آمریکایی ها در برنامه ریزی کلان کشور ما در نظر داشتند آن را اجرا کنند تا به نام صنعتی شدن کشور، برای صنایع وابسته و صنایع مونتاژ، نیروی ارزان کار فراهم شود. شهیدآوینی و دوستان دیگر جهادسازندگی کاملاً متوجه این موضوع بودند و سعی می کردند در مقابله با آن فرهنگی که ایجاد شده و روندی که شکل گرفته بود به صورت معکوس عمل کنند. نقش تبلیغاتی برنامه های شهیدآوینی در گروه تلویزیونی جهاد در آن سال ها خیلی بالا بود. البته ایشان استعدادی درونی در فیلم سازی داشت که بعدها به «سبک آوینی» معروف شد. ایشان سبکی در مستندسازی داشت که از همان اول این روش در گروه تلویزیونی جهاد اجرا شد؛ مثلاً وقتی ایشان مستند «خان گزیده ها» را که بیان حقایق رابطه بین خان ها و روستاییان بود به تصویر کشید و توانست ماهیت این ظلم و مسایلی که در مناطق محروم کشور وجود داشت را به خوبی بیان کند و مسئولین را متوجه حقایق تلخ آن مناطق کند. در نتیجه، نظام برای حل مشکلات مردم آن مناطق تصمیماتی را گرفت. موضوعات دیگر را هم که ایشان در آن مقطع مطرح کرد، حاکی از تیزبینی و موقعیت شناسی ایشان بود. سوژه پردازی های شهیدآوینی در مستندسازی به قدری قوی بود که همه مردم و حتی مسئولین را تحت تأثیر قرار داده بود.

وقتی جنگ شروع شد، بچه های جهادسازندگی مثل بقیه نهادها و نیروهای انقلاب که هر کدام به شکلی از کشور دفاع می کردند، تلاش کردند از امکانات، توانایی ها و استعدادهای خود برای کمک به رزمندگان استفاده کنند. بنابراین همه امکانات و نیروهای جهاد به سوی مناطق عملیاتی روانه شد. در این میان، خودبه خود گروه تلویزیونی جهاد هم به سوی جبهه های جنگ و حمایت از رزمنده ها گرایش پیدا کرد. در آن مقطع حقایقی وجود داشت که شهید آوینی در ارائه آن بسیار موفق بود و آن بیان تقابل بین جریان لیبرال ها به سرکردگی بنی صدر با نیروهای حزب اللهی، بسیجی و سپاهی بود که این رویارویی در جبهه های جنگ کاملاً احساس می شد؛ به این معنا که بنی صدر به بسیج و سپاه معتقد نبود و از آن ها حمایت نمی کرد. او با نگرش لیبرالی اش به دنبال سازش با آمریکا بود و این که پشت میز مذاکره مسئله جنگ را تمام کند. در خود میدان نبرد هم چون فرمانده کل قوا بود، فقط روی نیروهای ارتش حساب می کرد و نیروهای مردمی و حضور مردم را در جنگ به طور کلی اصلاً قبول نداشت. شهیدآوینی با نمایش نقش و تأثیر نیروهای مردمی و رزمندگان بسیجی، قبل از این که بنی صدر عزل شود، او و جریان لیبرال را تحت فشار افکار عمومی قرار داد و نشان داد که نیروهای مردمی چقدر تأثیرگذار و نقش آفرین هستند. البته این مجموعه مستند، ویژگی دیگری هم داشت؛ از جمله این که جنایات دشمن را در مناطق عملیاتی نشان می داد. در آن مقطع دشمن حاضر نبود بپذیرد که در اینجا جنگی واقع شده و در هیچ کدام از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل (چه در قطعنامه اولش که یک هفته بعد از شروع جنگ صادر شد و چه در قطعنامه بعدی اش که دو سال پس از شروع جنگ صادر شد) به اینکه در اینجا جنگی واقع شده اشاره نشده بود. البته آن ها هم تحت تأثیر آمریکا و غرب بودند و این کارشان هم طبیعی بود. به این جهت مجموعه فیلم های حقیقت، بازتاب جهانی داشت و در روشنگری افکار عمومی خیلی مؤثر بود و نشان داد در این نقطه از جهان جنگی واقع شده و ملتی مظلومانه زیر آتش حجیم و سنگین نیروهای بعثی صدام قرار گرفته اند و مقاومت می کنند.

این فیلم ها با بازتاب جهانی روبه رو شد. در آن زمان رسانه های بین المللی به شدت کنترل می شدند تا حقایق جنگ ایران و عراق بازتاب جهانی پیدا نکند. هدف هم این بود که صدام نقاط بیشتری را تثبیت کند تا آن ها بتوانند راحت تر منافع و اهداف خودشان را تعقیب کنند. فیلم های حقیقت و به طور کلی مجموعه روایت فتح، آن جوّ را شکست و علاوه بر آثار فراوان داخلی، این فیلم با انعکاس بین المللی همراه شد. چون فیلم های حقیقت، وقایع جبهه های جنگ را نشان می داد و دشمن اگر چه سعی می کرد شرایط را کنترل کنند و مثلاً پیروزی های ما را نشان نمی دادند، اما در نهایت وادار به اعتراف شدند.

مشکلات سر راه تان عموماً چه بود و چگونه آن را مرتفع می کردید؟

جلسات قرآنی بود که گاهی در همین جلسات دوستان تو سر و کله هم می زدند و با هم دعوا می کردند، اما بیش ترین چیزی که در رفع این اختلافات نقش داشت، برجسته کردن آرمان ها و اهداف مقدسی بود که انقلاب و نظام داشت و این ها را تحت تأثیر قرار می داد که اختلافات کوچک را کنار بگذارند. اختلافات هم بعضاً جنبه تشکیلاتی داشت. بعضاً هم تخصصی بود؛ نقطه نظرات متفاوت هنری و تکنیکی که وجود داشت. یادم هست که دو سه مرتبه این اختلافات به مرز از هم پاشیدن گروه رسید، ولی باز گروه ادامه پیدا کرد. عشق و علاقه خود آن بزرگواران خیلی مؤثر بود که تحمل می کردند. مشکلات آن موقع خیلی زیاد بود خیلی سخت؛ مثلاً پیداکردن یک دوربین، آن هم دوربین شانزده میلی متری برای گروه واقعاً با زحمات و سختی های خیلی زیادی همراه بود. بعد هم مشکل بودجه و بعد هم ماشینی که بتوانند با آن به مناطق عملیاتی بروند. خلاصه، فراهم کردن این امکانات واقعاً کابوس بود ولی به هر حال این اتفاق افتاد و به نظر من مقاومت خود بچه های گروه خیلی مؤثر بود.

علی رغم اختلافاتی که بین افراد گروه وجود داشت ولی اخلاص و ایمان آن ها خیلی برجسته بود، مخصوصاً وقتی جنگ شروع شد. قبل از شروع جنگ، روحیات معنوی در بین این افراد وجود داشت و به محرومیت ها فکر می کردند؛ دغدغه داشتند و به روستاها می رفتند بدون اینکه مزدی بگیرند و… کارهایشان هم از نظر کیفی خیلی خوب بود و مورد توجه مردم قرار می گرفت، اما بعد از شروع جنگ، آتش بس اختلافات را اعلام کردیمم. بچه ها دوربین برداشتند و در کنار بسیجی ها اولین فیلم های مستند جنگی را ساختند. فیلم های آن روزها الان در آرشیو روایت فتح موجود است و اتفاقاً این آرشیو از قوی ترین آرشیوهای دفاع مقدس محسوب می شود. آن موقع ها یادم هست دوربین ویدیویی دی وی دی آمده بود ولی شهیدآوینی آن را نمی برد و می گفت دوربین حتماً باید دوبله باند باشد یعنی دوربین شانزده میلی متری می برد که نوار صوت از نوار فیلم جداست و در سینک کردن، قابلیت صداگذاری را بالاتر می برد. شهیدآوینی خیلی بر این نکته اصرار داشت و هیچ وقت هم دوربین ویدیویی را با خودش نبرد. این موضوع که این ها در کنار رزمندگان و در خط مقدم جبهه حضور می یافتند افکار و آرمان ها و ایده های انقلابی داشتند فضای جبهه را خوب می فهمیدند و خوب هم می توانستند به مردم منعکس کنند و فیلم های شان مردم را به حضور در جبهه های جن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.