پاورپوینت کامل کُمیت سیاست خارجی، در جنگ می لنگید ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کُمیت سیاست خارجی، در جنگ می لنگید ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کُمیت سیاست خارجی، در جنگ می لنگید ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کُمیت سیاست خارجی، در جنگ می لنگید ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

۲۸

مصاحبه با سردار دکتر «حسین علایی» درباره ابعاد دیده نشده جنگ

اشاره: دکتر «حسین علایی» را در همایش نکوداشت آیت الله «سید مجتبی موسوی لاری» در مدرسه امام خمینی (ره) قم دیدم و ساعتی بعد در حرم مطهر حضرت معصومه(س) با او قرار مصاحبه ای گذاشتم. دکتر علایی از فرماندهان دوران جنگ و نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه بوده و سمت هایی چون ریاست ستاد مشترک سپاه و قائم مقامی وزارت دفاع نیز از سوابق ایشان است، او اینک عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) است. دغدغه مندان مسائل روز، با تحلیل های عمیق ایشان در زمینه موضوعات امنیتی، سیاسی، استراتژیک و بین الملل آشنا هستند که همگی آن ها درباره ابعاد کلان جنگ که کم تر دیده شده اند ، شنیدنی اند. دل مشغولی پیرامون روند روایت جنگ از جنگ تا حال را با ایشان در میان گذاشتم و اینک پاسخشان را تقدیم شما می کنم.

کارهای نشده، بسیارند

طبیعتاً ارگان های مختلف مرتبط با حوزه جنگ؛ چه در ستاد مشترک، چه در سپاه و ارتش و یا حوزه هنری، مشغول انجام اقدامات گوناگونی هستند و ابعادی از جنگ را پوشش داده اند، اما موضوعات مربوط به جنگ هم به خاطر مدت زمان طولانی آن (هشت سال) و هم به خاطر مسائل مربوط به آن، گستردگی بسیاری دارند. پس موضوعات زیادی درباره جنگ وجود دارد که می شود روی آن ها کار کرد و در آن ها دست به تولید زد؛ مثلاً بخش عاطفی جنگ که در قالب کتاب های رمان و خاطره می تواند منتشر شود و می شود، ولی می دانیم که به اندازه تک تک نفراتی که در جنگ مؤثر بوده اند، می تواند گستره داشته باشد. یا بخش های حماسی یا اجتماعی جنگ که می تواند محمل ساخت ده ها فیلم شود، که گاهی نیز ساخته شده است. یا در حوزه تدوین و تحلیل تاریخ جنگ، با بخش های فراوانی روبه رو هستیم که درباره بخش هایی از آن مثل عملیات ها کارهایی شده است.

به نقد جنگ هم بپردازیم

پس درباره ابعاد مختلف جنگ کارهای زیادی می توان انجام داد. ولی به اعتقاد بنده، دو عرصه هست که ضرورت پرداختن به آن ها بیش تر است و کم تر نیز مورد توجه بوده است؛ یکی «نقد جنگ» است. نه این که بخش هایی از جنگ بخواهد به گونه ای بررسی شود که ابعاد حماسی و انسانی آن را مخدوش سازد، نه! بلکه بدین معنا که در هر جنگی، هر طرف، نقاط قوت و ضعف و تجربه هایی دارد که اگر طرف مقابل به آن ها توجه کند، این تجربه ها برای او درس آموز خواهد شد و برای آیندگان قابل استفاده تر. نکته دوم هم حوزه «تصمیم گیری» در جنگ است. می دانید که تصمیم گیری ها در مقاطع گوناگون پیش، هنگام و پس از جنگ خیلی مؤثر و مهم بودند. باید مطالعه کرد تا معلوم شود ساز و کار تصمیم گیری طرف مقابل چه گونه بوده و آیا روندهایی که به تصمیم گیری های ما منجر می شدند، درست بودند و یا فرآیندهای بهتری هم قابل تعریف بود؟ و هم چنین آیا تصمیم های مختلف در زمان خودشان تصمیم های بهینه ای بودند یا خیر؟ نتایج این بررسی ها از آن ذخائری خواهد شد که برای آیندگان خیلی مفید است.

سیاست خارجی دوران جنگ

موضوعات مهم دیگری هم هستند؛ مثلاً ارزیابی سیاست خارجی ایران و عراق در جنگ که باید مورد بررسی قرار گیرد. باید ببینیم سیاست خارجی مان از مدتی پیش از جنگ تا مدتی پس از جنگ چه گونه بوده است. آیا سیاست خارجی ما فعال بوده و آیا می توانسته بهتر عمل کند؟ این ها خیلی مهم است. ما از برخی تصمیمات از اطلاع داریم، ولی باید دید آیا آن ها در زمان خودشان تصمیمات مناسبی بودند و جای گزینی نداشتند؟ مثلاً می بینیم که پیش از آغاز جنگ، ما هیچ اقدام حقوقی و دیپلماتیکی برای جلوگیری از جنگ انجام ندادیم! حداکثر این بوده که تجاوزات مرزی عراق، به سازمان ملل گزارش می شد، ولی این که ما یک اقدام جدی حقوقی و سلسله اقدامات دیپلماتیک انجام دهیم که به جلوگیری از وقوع آن بیانجامد اگر فکر می کردیم جنگ خواهد شد خیلی مهم بوده و هست. البته شرایط داخلی کشور در آن زمان خیلی خاص بود؛ ما در زمان شروع جنگ، وزیر خارجه نداشتیم. ولی از وقتی جنگ آغاز شد و در میدان آن قرار گرفتیم، می بینیم که گاهی سیاست خارجی ما به عنوان یک دستگاه کارشناسی قوی و تصمیم ساز در صحنه نیست. خیلی از فرصت ها در صحنه های عملیاتی و نظامی ایجاد شد که برای دستگاه سیاست خارجی تسهیل کننده بود، ولی استفاده نشد. تقریباً ما در سیاست خارجی فعال نبودیم و منفعل عمل کردیم. خوب است که این مسأله بررسی و نقد شود و سیاست مداران، سیاست گزاران و مجریان دستگاه سیاست خارجی دوران جنگ پاسخ دهند. من معتقدم که در زمان جنگ، فرصت هایی پدید می آمد که می توانست به خوبی استفاده شود یا حتی باید فرصت هایی توسط آن ها ایجاد می شد که ما این ها را نمی بینیم؛ حالا یا اطلاعات ما ناقص است یا واقعاً اتفاق نیفتاده است. این یک نظریه است و ممکن است مسئولان وقت برای رد آن توجیهاتی داشته باشند.

راهبرد دفاعی ما در جنگ

هم چنین باید راهبرد دفاعی ما در جنگ مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. در برخی مقاطع، این راهبرد دچار اشکال می شد؛ مثلاً در دوره هایی، راهبردی که ما را به پایان جنگ رهنمون کند، به صورت مدون وجود نداشت. تا فتح خرمشهر بدون این که نیاز به تدوین راهبرد داشته باشیم، تکلیف همه معلوم بود؛ «بیرون راندن متجاوز از خاک کشور». ولی بعد از آن، راهبردی که با عنوان «تنبیه متجاوز» از آن یاد می شود، تعریف عملیاتی نشد. یعنی چه؟ یعنی روی زمین، ارتشی، سپاهی و بسیجی باید کجا بروند و چه بکنند؟ بهترین راهکاری که قواره یک راهبرد را داشت، از زمان «آقای هاشمی رفسنجانی» مطرح شد که عبارت بود از «گرفتن منطقه ای مهم از دشمن، برای ایجاد فشار بر دولت بعثی برای رسیدن به صلح». ولی آیا همین هم راهبرد کشور بوده و همه دنبال آن بودند؟؛ این مشخص نیست. به همین دلیل هم وقتی الآن از دوران جنگ بحث می شود، برخی می گویند، امام فرمودند: «جنگ، جنگ تا رفع فتنه در جهان»، ولی این شعار جنگ بود، نه راهبرد آن. باید بر اساس آن، راهبرد تعریف می شد، ولی راهبرد پی گیرنده این سیاست مشخص نیست. مسئولان هم حرف هایی زده اند که آن ها هم شعار است. این ها مسائل مهمی است.

ستاد علمی سیاست گذاری جنگ نداشتیم

مسأله دیگر این که، به نظر می رسد در هنگام جنگ، ستادی که بتواند مسائل جنگ را فراتر از نیروهای مسلح، دولت و دستگاه سیاست خارجی بررسی کند، وجود نداشته است. این ستاد در حد دور هم جمع شدن مسئولان دستگاه های مختلف بوده است، نه بیش تر؛ این کار علمی نیست. در کار علمی باید سناریوهای گوناگونی برای جنگ طراحی شوند، دائم مورد ارزیابی قرار بگیرند و در راستای رسیدن ما به هدفمان انتخاب شوند. من فکر می کنم در سال های آخر جنگ، تکلیف ما از نظر هدف نظامی جنگ مشخص نبود. ممکن است برخی بر اساس بیانات حضرت امام بگویند که هدف ما سرنگونی صدام بوده است، ولی این که این سرنگونی با چه ساز و کاری قرار بوده انجام شود، معلوم نیست. آیا نیروهای نظامی ما باید می رفتند و بغداد را می گرفتند تا صدام سرنگون شود، یا ایران باید ارتش عراق را منهدم می کرد تا مردم عراق، صدام را سرنگون کنند؟ ساز و کار این مسأله مدون نیست. نه این که کاری نشده باشد، خیر! کارهای زیادی شد؛ مثلاً ایران به تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی کمک کرد و با حزب دموکرات و جبهه میهنی کردستان هم کاری کرد، ولی تکلیف ما در عمل، خیلی معلوم نبود.

معنی جنگ بدون سلاح چیست؟

یکی دیگر از چیزهایی که باید در فضای علمی مورد بررسی قرار گیرد، این است که: مسئولان همیشه می گویند که ما در جنگ با دست خالی جنگیدیم و با تکیه بر ایمان نیروهای رزمنده، موفقیت ها را به دست آوردیم. این تعبیر درست و در عین حال غلط است؛ چراکه می بینیم، در پایان جنگ، با وجود همین ایمان و رزمندگان، در برابر سلاح برتر و قدرت نظامی عراق، تن به راه حلی سیاسی دادیم و با پذیرش قطعنامه، به اقدام نظامی عراق پاسخ دادیم. خود حضرت امام(ره) هم در بیانیه ای که در ۲۵ تیر سال ۶۷ منتشر کردند و مبنای پذیرش قطعنامه شد، فرمودند: «این که در نامه فرمانده سپاه آمده است که ما بدون امکانات هم می جنگیم، شعاری بیش نیست.»؛ بنابراین پیداست، امام که بیش تر از همه روی ایمان، توکل و عمل کردن با دست خالی تکیه می کردند؛ منظورشان از دست خالی این نبوده که بدون سلاح به جلو برویم. این ها را باید بررسی کنیم تا بتوانیم الآن و آینده از آن بهره ببریم.

درس های جنگ برای اداره حال و آینده کشور

جنگ ابعادی دارد که همه آن ها برای ما قابل استفاده هستند؛ مثلاً بخشی از آن مربوط به حفظ فرهنگ دوران دفاع مقدس و بهره بردن از آن، در فضای فعلی کشور است و اهمیت هم دارد، ولی بخشی از آن مربوط به تصمیم گیرندگان فعلی و آینده کشور است که باید بدانند چه طور رفتار کنند که کشور اسلامی ما بتواند با عزت در جهان حرکت کند و حتی با وجود تحمیل جنگ، ضربه نخورد. درباره جنگ خودمان این سؤال ها مطرح است که آیا ما می توانستیم کاری کنیم که جنگ نشود؟ آیا می توانستیم کاری بکنیم که جنگ زودتر تمام شود؟ آیا دولت مردان، در رده های مختلف می توانستند بهتر از آن چه عمل کردند، عمل کنند؟ و سؤال های بسیار درس آموز دیگری که با استفاده از تجربه جنگ می توان به آن ها جواب داد و از آن ها برای اداره حال و آینده کشور، بهره برداری مفید کرد.

به سؤال ها نپرداخته ایم

به عنوان مثال، بنده معتقدم، ما می توانستیم طوری عمل کنیم که در برابر حمله عراق، غافل گیر نشویم؛ در حالی که به نظر می رسید، ما غافل گیر شده ایم. شاید به این دلیل که انتظار تحمیل جنگ از طرف عراق را نداشتیم، اصلاً چنین تصوری نداشتیم. آیا در همان زمان تصمیم گیری و آماده شدن صدام برای حمله، می توانستیم کارهایی را بکنیم که نتایج پس از جنگ را به دست بیاوریم؟ در حین جنگ هم همین است. به دلیل همین عدم بررسی هاست که از رزمندگان و راویان جنگ، سؤال های گوناگونی می شود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.