پاورپوینت کامل او مرا صدا کرد ۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل او مرا صدا کرد ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل او مرا صدا کرد ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل او مرا صدا کرد ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
۱۳
حکایت شگفت شهید نورالله ملاح، از رؤیای صادقانه دیدار با نخستین شهیده ولایت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)
صبح یک روز گرم تابستانی، زیر سایه چادری در هفت تپه، مآمن «لشکر خط شکن ۲۵ کربلا» لابه لای تپه ماهورها، تک و تنها نشسته بودم، «نورالله ملاح» را دیدم که از دور، در طراز نرم و ملایم نور، با لبخندی از جنس سرور، به طرفم می آمد، سرش را از ته تراشیده بود. مهربان کنارم نشست.
گفتم: پسر قشنگ شدی ها! عجبا چرا این روزها، بعضی از بچه ها موهاشون رو از ته می تراشند! نکنه خبرایی هست ما بی خبریم، عین حاجی واقعی ها شدی ها!… تقصیر که میگن همینه دیگه، نه؟
شهید ملاح دستش را روی شانه هایم چفت کرد و با لبخندی غریبانه گفت: سید، بذار برات از خواب دیشب بگم. تو هم از اصحاب خواب دیشب من هستی…
گفتم: من! این یعنی چی؟ خواب! حالا چه خوابی دیدی؟ پسر نکنه جرعه شهادت را تو خواب نوشیدی!
گفت: برو بالاتر سید، اصلا یادت هست من همیشه بهت می گم که به شکل غریبانه ای شهید می شم، تو هی به من بخند، ولی دیشب به ظهور رسیدم. بشارتش را گرفتم.
خندیم و گفتم: آره، تو از همین حالا سوت شهادتت رو بزن!
گفت: خواب دیدم همین اطرافم، بعد یکی به اسم صدام زد، نگاهی به دوربرم انداختم، صدا از تو چادر حسینه گردان می آمد، اما صدا یک جورایی غریبانه و خاص بود، حیرت کردم!؟ مثل اون صدا تابه حال هیچ کجا نشنیده بودم. آرام و بی تاب و بی قرار، گوشه چادر را کنار زدم، پر شدم از عطر ناب، در دم فرو ریختم. ناگهان اندیشه ای مثل یک وحی ریخت توی دلم. مقابل تکه ای از نور زانو زدم. مثل وقتی که مقابل ضریح آقا علی بن موسی الرضا(ع) می خواستم سلام بدهم، با اشک و بغض و بی قراری گفتم: السلام علیک یا فاطمه زهراء…
حال غریبی پیدا کردم، من و حضرت زهرا(س)…
حضرت فاطمه زهرا(س)، آقا امام حسن(ع) و امام حسین(ع) دو طرفش نشسته بودند.
آن قدر مبهوت و متحیر بودم که کلامی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 