پاورپوینت کامل سکینه کریمی ۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سکینه کریمی ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سکینه کریمی ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سکینه کریمی ۱۳ اسلاید در PowerPoint :
۳۲
در جریان جنگ دوم بینالمللی، روزی «چرچیل» برای یک سخنرانی عازم اداره رادیویی «بی
بی سی» بود. بر اثر بمباران هوایی رانندهاش به موقع نرسید و چون قبلاً سخنرانی او
اعلام شده بود. سوار یک تاکسی شد تا بتواند به موقع خود را به رادیو برساند. در
جلوی ایستگاه فرستنده بی بی سی، چرچیل از راننده خواهش کرد که اگر ممکن است همان جا
منتظر بماند و او را به محل اول برگرداند. راننده که چرچیل را نشناخته بود گفت:
متأسفم! چون میخواهم به سخنرانی چرچیل گوش کنم نمیتوانم منتظر بمانم …
چرچیل از این ابراز علاقه راننده تاکسی، نسبت به سخنرانی که در پیش داشت خوشش آمد و
۵ پوند به او انعام داد!
راننده انگلیسی تا چشمش به پول افتاد. رو به چرچیل کرد و گفت: هی آقا گور پدر
چرچیل. همینجا منتظرتان میمانم تا برگردید!
در کار اعلیحضرت و من …
از فهیمالملک نقل میکنند که او تنها کسی بود که با رضاشاه شوخی میکرد و گرفتار خشم
وی نمیشد. یک روز که سلام رسمی و تازه کلاه پهلوی مد و معمول شده بود فهیمالملک در
صف رجال با لباس مشکی و کرواتی قرمز ایستاده بود.
شاه که شوخ و شنگول به نظر میرسید جلوی هر کس که میآمد، یک مزاح و شوخی میکرد؛ وقتی
جلوی فهیمالملک رسید از تماشای کروات قرمز در روز رسمی با لباس مشکی متعجب شد و
پرسید: ها، فهیمی. امروز چرا با لباس رسمی، کروات قرمز زدهای؟!
فهیمالملک با لحن اعتراض آمیزی جواب داد: قربان قرار بود در کار مملکتداری اعلیحضرت
همایونی و طرز لباس پوشیدن فدوی کسی دخالت نکند!
شاه از این حاضر جوابی فهیمی چنان دچار خنده شد که بیاختیار ۱۰ دقیقه خندید.
این جمعیت چقدر گیجند؟!
در تشییع جنازه رضاخان، ساعد و جمعی از رجال در ایستگاه راهآهن منتظر ورود ترن حامل
جنازه بودند. عبدالرحمن فرامرزی که جزو مشایعت کنندگان با لباس سیاه آمده بود با
دیگری حرف میزد. اتفاقاً شخصی که نزد فرامرزی ایستاده بود ناگهان به شوخی از وی
پرسید: اگر گفتی که در این جمع از همه گیجتر کیست
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 