پاورپوینت کامل شعله های حسادت ۲۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شعله های حسادت ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شعله های حسادت ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل شعله های حسادت ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

۳۱

پنجره اتاق را باز کرد. مثل هر روز صبح به داخل خانه همسایه نگاهی انداخت تا آن ها را سر میز صبحانه ببیند. خانه آراسته همسایه را دوباره برانداز کرد. همه چیز مثل دیروز بود. هنوز وسیله ای اضافه نشده بود.

مرد همسایه لقمه ای برای همسرش گرت. زن از گوشه پنجره هنوز نگاه می کرد و در دلش آرزو داشت صدای آن ها را هم بشنود تا از حرف هایی که باعث خندیدن شان شده بود، مطلع شود؛ ولی او هر روز مجبور بود فقط تصویر آن ها را ببیند و چند و چون حرف هایشان را درذهن بپروراند. در پنجره را بست و به طرف آشپزخانه رفت. چای تلخی برای خودش ریخت و به شوهرش فکر کرد.

چند هفته بود که با هم نخندیده بودند؟ اصلاً چند روز بود که با هم خرفی نمی زدند؟

زن کمی با خود فکر کرد. شاید کدورتی بینشان بود. شاید قهر بینشان ایستاده بود. شعله های خشم در دلش زبانه کشید. هیچ وقت نتوانسته بود با همسرش رابطه ای صلح آمیز داشته باشد. هیچ وقت حرف مشترکی پیدا نکرده بود تا توجه او را جلب کند.

هر وقت می خواست دیوار سکوت بینشان را بشکند، ناخودآگاه حرف خاله و عمه و دوست و آشنا را به میان آورده و از داشته ها و نداشته های آن ها حرف زده بوود. می دانست همسرش از حرف زدن درباره دیگران بدش می آید؛ به همین سبب هر بار به خود قول داده بود دیگر درباره زندگی اطرافیانش حرفی نزند؛ اما باز وقتی احساس می کرد شوهرش زیبایی ها، لطف ها و یا خوبی هایش را نمی بیند، سازمان از او قدردانی نمی کند، بدون این که بفهمد، از بدی ها و زشتی های دیگران حرف می زد و کارهای اشتباهشان را نقل می کرد و دوباره با نگاه تهی و سکوت عمیق مرد روبه رو می شد.

شوهرش از رفتار زن خسته شده بود و هر روز صبح برای این که حرف های تکراری درباره زندگی دیگران و یا عیب های کوچک و بزرگ اطرافیان گوش هایش را پر نکند، آهسته خانه را ترک می کرد و زن را با یک چای تلخ تنها می گذاشت.

«جی ال مکی» معتقد است: «هرگز هیچ کس و هیچ مکتب و فرهنگ وتمدنی مانند آنچه خالق انسان ها وضع کرده است، صلاحیت و ظرفیت پرورش انسان را ندارد؛ زیرا علم و آگاهی پروردگار، به تمام شئون انسان احاطه محض دارد، اما آنچه در تمام ادیان اسمانی مدنظر بوده و بحث و بررسی شده است رسیدن به اخلاق نیک و خداسندانه است، تا به وسیله آن انسان صحیح تر وآسان تر زندگی کند؛ چنان که پیامبر اسلام(ص) نیز می فرمایند: «من برای تمام کردن و کامل کردن کرامت های اخلاقی مبعوث شده ام.»

یکی از راه هایی که اسلام به پیروان خود پیشنهاد می کند تا کمتر در فراز ونشیب زندگی فرو بروند، پرهیز از حسادت است.

فرض کنید یک کاغذ سفید پیش رویمان می گذاریم و در حال نگاه کردن به این صفحه سفید، در این اندیشه ایم که آن را با چه کلمات یا چه شکل هایی تزئین کنیم. در این میان ناگهان دستمان به شیشه مرکب کنار کاغذ می خورد و تمام مرکب روی آن می ریزد. کاغذ بی درنگ مرکب ها را می بلعد و آن وقت ما می مانیم و یک صفحه سیاه و یک افسوس بزرگ برای آنچه قرار بود بنویسیم یا بکشیم.

امید دیگری هست که کاغذ دیگری برداریم و دوباره شروع کنیم؛ اما اگر در تمام دنیا فقط همین یک برگ سفید به ما تعلق داشته باشد، افسوسمان بی فایده خواهد بود. این کاغذ سفید که فقط یک برگ آن برای ماست، همان دل پاک و بی آلایش ماست، و مرکب سیاهی که سفیدی کاغذ را می پوشاند چیزی جز حسادت و مانند آن نیست.

¯ ¯ ¯

«خانم م . تونه ای» که در رشته خبرنگاری تحصیل کرده و کارمند اداره پست است. درباره حسادت بسیار کنجکاو است. مرتباً سؤال های مرا بی جواب می گذارد و خود مسئله دیگری را برای روشن شدن محدوده حسادت مطرح می کند. برای مثال می گوید: «چون حسادت تعریف نشده است و یا مرز بین رقابت و حسادت به خوبی روشن نیست، بسیار اوقات ما به بهانه رقابت به طرف مقابلمان حسادت می کنیم.»

از او می پرسم خودش چگونه متوجه این مرز می شود تا بتواند از حسد دوری کند؟ می گوید: «وقتی به کسی حسودی می کنم. علاوه بر این که اعصابم خرد می شود، سلول های بدنم هم خسته می شوند و دیگر ان شادابی قبلی را در خود احساس نمی کنم. شاید یک نوع یأس و نا امیدی به سراغم می آید.»

خانم تونه ای زمینه های حسادت را در دوران دانش آموزی جست و جو می کند و معتقد است: «معلم ها وقتی بچه ها را تشویق می کنند تا برای نمره بهتر تلاش کنند، باید به آن ها بیاموزند که حسادت با رقابت کاملاً متفاوت است و هر وقت دچار کینه شدند، بایستی متوجه باشند که در مسیر حسادت قرار دارند، نه رقا