پاورپوینت کامل فاطمه علیها السلام الگوی مهدی علیه السلام ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فاطمه علیها السلام الگوی مهدی علیه السلام ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فاطمه علیها السلام الگوی مهدی علیه السلام ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فاطمه علیها السلام الگوی مهدی علیه السلام ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

۱

عن مولانا المهدی علیه السلام: «فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه.» . (۱) فاطمه علیها
السلام الگوی مهدی علیه السلام و همه ی مهدی زیستان است. پیامبر صلی الله علیه و
آله نیز از پیش تر فرموده بود: «فاقتدوا (فاهتدوا) بالزهره.» . (۲)

چشم به راه مهدی علیه السلام باید الگوی مولا و مقتدای خود را نیک بشناسد تا
در فراز و فرود ایام، توانایی موضع گیری مناسب را داشته باشد. ضروری است در
ایام سوگ مهدی علیه السلام – فاطمیه – به بازشناسی دوباره ی اسوه اش زهرا
علیها السلام بپردازیم.

بازشناسی

زهرا علیها السلام کوثر خدا است. لیله القدر خدا است. جلوه ی جمال خدا است و
تفسیر جلال خدا.

زهرا علیها السلام ادامه ی رسول صلی الله علیه و آله است و همتای علی علیه السلام و
مادر مهدی ( علیه السلام) . (۳)

زهرا علیها السلام، حصن حصین ولایت است و آموزگار متین شهادت.

زهرا علیها السلام تلاوت بیداری است; سایبان شوق است; تولد بالغ تاریخ است و
بهار سرشار دل های آشنا.

زهرا علیها السلام معرف نهایت کمال زن است و اوج عروج یک انسان.

چشمه ی غدیر درباغ دستان پرتوان او، به بلوغی رسید، و غدیریان از دامان عصمت
او، به رویشی رسیدند.

ما، درباره ی زهرا علیها السلام بیش تر به توصیف پرداخته ایم و نه تبیین، و
آن چه نیاز نسل معاصر ماست، تبیین است، و نه توصیف، تطبیق است و نه توجیه.

پیچیدگی برخورد و عمق نگاه زهرا علیها السلام همچون دشت نیست که نشسته تا
آخرش را ببینی و کرانه هایش را در آغوش نگاهت بنشانی، دریایی است بی کرانه،
کوهی است به بلندای تاریخ. همین است که هرچه به قله اش نزدیک تر شوی، چشم انداز
بیش تری می بینی، در حالی که بیش از یک سویش را ندیده ای.

پیچش گام های زهرا علیها السلام چنان منشوری است که ابعادش به عدد زاویه ی
دیدها و حوادث روزهاست.

من می خواهم از این بی کران بلند بی نهایت، سطری بنویسم. آیا توانی هست؟

من می خواهم به عشق نوشیدن قطره ای از جام ولایش وبرگرفتن نمی از یم صفایش،
جلوه ای از جلوات و شمه ای از ملکاتش را بنگارم. آیا رخصتی هست؟

چگونه می توان سوزش شمع، خیزش موج، غرش رعد، ریزش ابر، صبوری سرو و ایستادگی
نخل را نوشت؟

به راستی مگر می شود آن را که آسمان و خورشید و ماه، وسعت و نور و زیبایی را،
اقاقی ها عطر را، کبوتران پرواز را و چشمه ها طهارت را، از او به عاریت
گرفته اند، به تحلیل نشست؟

به راستی مگر می شود آن را که با خط خود، غزل آفتاب را بر پوست هر ستاره
می نوشت، تحلیل کرد؟

همو که طنین فریادش، همپای ضربت خندق است.

مگر می شود آن را که در جغرافیای خانه ی گلی اش، تاریخ رنج ها و رنج های
تاریخ جا گرفته، به تحلیل نشست؟

همو که دشمن در وسعت سینه ی سبزش، برای شمارش دسته دسته ی دردهایش، عمری به
درازای زمان می خواهد.

کسی که نوشته ها هم اقرار دارند که هنوز تمامی او بر آنان نیز نامکشوف
مانده.

چگونه می شود آن را که خورشید در تابوت او غروب کرد وملایک به عشق دیدار او
به سجده در افتادند و با اشک هاشان راهش را تا به خدا علامت گذاردند، تحلیل
کرد؟

چگونه می شود آن را که در درنگ کوتاهش، به کوتاهی فرود شتابان فواره
تا خاک، تمامی بار امانت خودرا گذارد و رفت، به تحلیل نشست؟

کسی که پایانی به قشنگی گل داشت.

چگونه می شود آن را که برکف، عصای موسی، و بر لب، دم مسیحا، و بر دوش، ردای
محمد صلی الله علیه و آله دارد، تحلیل کرد؟

کسی که کوثر و لیله القدر خدا و سبزترین پاسخ به روح تشنه ی انسان ها در
تمامی عصرها و نسل ها است.

مگر آن که «منا» شد و از در، در آمد و آن گاه از دور، تحلیلش کرد و از سایه اش،
اندازه اش گرفت و از نشانه ها و علامت ها، تخمینش زد، که دورهای نزدیک و
بزرگ های فشرده را این گونه می توان فهمید.

من، از دیر باز، مشتاق قلم زدن در این وادی بودم، اما هر بار اشک ها، راه
را می بست و سیلاب ها، مشق ها را می شست و نفس ها را به شماره می انداخت، تا این
بار که در روز شهادت زهرا علیها السلام بر سر راه این همه – با خون دل – سدی
کشیدم و به عشق آمدن منتقمش، قلم به سراغم آمد.

زهرا علیها السلام و زمان شناسی

بالاترین ظلم ها، غصب وصایت رسول صلی الله علیه و آله است و مهم ترین اقدام،
احقاق این حق; که – به شهادت حدیث ثقلین – هدایت، بی همرهی عترت، محال است،
محال.

و زهرا علیها السلام این اسوه ی همیشه بیدار و هشیار، گرچه با آن همه تاکیدها
و سفارش های رسول صلی الله علیه و آله وجودش نشانه ی راه است و با علی علیه السلام
بودنش، علامت همه چیز، اما به همین قناعت نمی کند، که اقدام ها می کند و
گام ها برمی دارد.

گام های زهرا علیها السلام (اثنتا عشره عینا)

۱- اسراء (دعوت های شبانه)

«چه زود روز پرشکوه غدیر وخاطره ی بیعت تان را از یاد بردید؟ !» .

شب ها با علی علیه السلام و حسنین علیهما السلام بر در خانه های مهاجران و
انصار می رفت و آن ها را به یاد بیعت شان در عقبه و غدیر و دریای فضایل علی علیه
السلام، از واقعه ی تبوک و مباهله گرفته تا احادیث ثقلین و سد ابواب و…
می انداخت تا شاید چلچراغی برافروزد.

هیچ دری برپاشنه نچرخید; که از شمشیر علی علیه السلام کینه ها داشتند و از بدر و
احد، خاطره ها.

هنوز هم تاریخ در انتظار لبیک می سوزد.

۲- حصن (دفاع)

«آیا به راستی می خواهی بیت وحی را به آتش کشی و مرا با علی و فرزندانم
بسوزانی؟ !»

زهرا علیها السلام را، زخمی، به کناری افکندند و علی علیه السلام را به مسجد
کشاندند با شمشیرهای آخته، درب خانه در آتش کینه ها می سوخت.

زهرا علیها السلام با بالی شکسته، خود را به مسجد رساند و با تهدید نفرین، علی
علیه السلام – امامش – را رهانید و دست در دست، آرام به خانه اش برد.

هیچ کس به پا نخاست! هیچ کس آبی نریخت! آه آه، چه غربتی! !

۳- فدک (افشاگری)

«آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببری، اما من ارث نبرم؟ چه سخن
ناروایی!»

به بهانه ی غصب فدک، در مسجد، به افشاگری پرداخت. خصم، می پنداشت که او بر
زمین از دست رفته می نالد و تو نگو، تنها، اشارتی به زمین است و تمامی از
آسمان ولایت،

تحریک و حمایت،

افشا و شماتت.

نزدیک بود که کار تمام شود،

آه در حسرت غیرتی !

۴- سکوت

«دیگر هرگز با شما دو تن، سخن نخواهم گفت!»

گاهی رساترین فریادها را از دهان سکوت باید شنید. همه می پرسیدند:

کز چه روی خورشید در چنبره ی کسوف فرو رفت؟ !

۵- انذار (هشدار)

«شمشیر آخته، هرج کامل، استبدادی هماره،

ذلتی فراگیر، جمعی پراکنده، فتنه ای کور

بشارت تان باد! اگر… اگر این آب رفته، به جوی باز نگردد و صدف، جای خزف
ننشیند!»

این ها، انذارهای بلند منذری بیدار و فوران سبز کوثری زخمی، در بستری درد
آلود بر زنانی مقهور بود.

۶- اذان

«بلال! باردگر اذان بگو.»

این طنین بیدار چشمه ی آفتاب بود.

شاید که با احیای خاطرات دوران رسول صلی الله علیه و آله سؤالی در اذهان این
جماعت مفلوک شکل گیرد که:

گلدسته از جلوت بلال چرا تهی ماند؟

۷- سرشک

«شب و روز اشک خواهم ریخت تابه ملاقات خدایم رسم و شکایت بر او برم.»

آن جا که فریادها کارساز نیست، شاید اشک ها، از دل سنگ ها، چشمه ای جاری
کند و در اذهان فسرده ی این توده ی مرعوب، سؤالی را به تصویر کشد:

کز چه روی خورشید را خونابه می بارد؟

۸- سایبان

«چند روزی بیش میهمان شما نخواهم بود.»

کشتی شکسته ی ما، در سایبان بقیع، در کناره ی قافله ها، پهلو گرفت. بگذار
فریاد مظلومیت ولی غریب، به آفاق پرکشد.

شاید همتی بیدار، ساحت رفعت اورا پاسخ گوید.

آیا امید لبیکی هست ؟

ای تولد بالغ تاریخ!

ای بلوغ بیداری!

۹- اقرار

«همه، شاهد باشید که این دو تن، مرا آزردند! هرگز از آنان نخواهم گذشت!»

با خود می پنداشتند که می توان قبل از افول زهره، سند مظلومیت را ربود. این
اوج تزویر بود.

اما زهرا علیها الس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.