پاورپوینت کامل شبی با مردمانی از جنس نور ۱۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شبی با مردمانی از جنس نور ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شبی با مردمانی از جنس نور ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شبی با مردمانی از جنس نور ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

۳۸

علی محمدپور

در صورت آنها حقیقت مشترکی را میشد کشف کرد. لبخندی که اصلاً پاک نمیشد. انگار اخم
برای آنها حرام بود. به گفتهی خودشان، همهی عشقشان همینجا خلاصه میشد.

۱.توی کفشداری خدمت میکند.

کفشها با شما حرف میزنن؟

* اینجا همه نوع کفشی مییاد، اما این کفشها یه ویژگی مشترک دارن. این کفشها سمت
جمکران اومدن. صاحباشون اومدن مهمون امام زمان (عج) باشن. این کفشها مقدسن.

نگفتی با شما حرف میزنن یا نه؟

* فکر کنم آره. چون خیلی چیزها از اونها یاد گرفتم.

مثلاً چی؟

* یک بار کفشی رو توی جا کفشی گذاشتم که خیلی پاره بود. ارزش پوشیدن نداشت. ساعتی
بعد صاحبش که اومد، دیدم قیافهی پیرمردِ خیلی نورانیه. حالمو پرسید و یه شکلات بهم
داد. یاد گرفتم دربارهی کفشها اشتباه قضاوت نکنم.

چرا شما خادمها به همه لبخند میزنین؟

* مگه میشه لبخند نزد؟ اینهایی که مییان مهمون امام زمان (عج) هستن. مگه وقتی مهمون
خونهی شما مییاد، بهش اخم میکنین؟ اگه این زائرها نباشن، ما بی معنی میشیم. ما با
نفس همین زائرها زندهایم.

قشنگترین لحظهای که به یاد داری، کی بوده؟

* همیشه. آره تمام لحظههای اینجا قشنگه. اگه این احساسو نداشته باشی، نمیتونی اینجا
باشی.

* * *

۲.

۲۳ سال بیشتر ندارد. لباس سورمهای پوشیده و حیاط را جارو میزند.

چرا اینجایی؟

* جای دیگهای ندارم.

یعنی چی؟

* اینجا دلم آروم میشه. اینجا خونهی منه.

اینجا چکار میکنی؟

لبخند میزند و جاروی دسته بلندش را نشانم میدهد. هوا سرد است و میبینم که دستهایش
از سرما سرخ شده.

* دارم خدمت میکنم.

به کی؟

* به زائرهای امام تو خونهی امام.

میشه همه جا خادم بود؟

* هر جا که برای خدا کار کنی، خادمی.

پس چرا تو اومدی اینجا؟

* اینجا زیباترین جایییه که میشه توش خدمت کرد.

راستی قمی هستی؟

* نه از تهران مییام.

هر هفته، این همه راهو مییای جمکران، چه حسی داری؟

* میدونی چیه، همیشه منتظرم این روز برسه. مثل کسی میمونم که با عزیزترین دوستش
قرار میذاره.

اینجا که میرسی چه حسی پیدا میکنی؟

* حس میکنم تازه متولد شدم. من یه بار تهران به دنیا اومدم، یه بار جمکران. من
متولد جمکرانم.

صدای جاروی او، مثل نوازشی است که سکوت شب را میشکند.

جارو کشیدن چه حالی داره؟

* وقتی تو مینویسی چه حالی داری؟ من هم همون حس رو دارم.

اولین بار کی تو رو آورد اینجا؟

* راستش خودم اومدم. یعنی خودش منو آورد. آخر واقعاً باید میآورد. بیپناه و سرگردون
شده بودم. توی تلویزیون جمکرانو دیدم و همون روز اومدم. اومدم و موندم.

آرزوت چیه؟

* هیچ وقت از اینجا نرم. هفتهای یه بار بیام و شبها حیاط مسجد رو جارو بکشم.

دوست داری برگردی خونه؟

* کار و درس باعث میشه برگردم. باید زندگی کرد. ولی دوست دارم هیچ وقت برنگردم.

راستی دانشگاه میری؟

* حقوق میخونم.

فکر میکنی ده سال دیگه هم بشه همدیگرو تو چنین شبی ببینیم؟

* همیشه دعا میکنم، خدا منو از اینجا نگیره. خودش منو آورده، خودش هم باید نگهم
داره.

۳.

میپرسد: «با من گفتوگو نمیکنی؟» و دعوتم میکند بروم کنارش، بغل بخاری بنشینم.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.