پاورپوینت کامل استانبول، دروازه ی شرق و غرب ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل استانبول، دروازه ی شرق و غرب ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل استانبول، دروازه ی شرق و غرب ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل استانبول، دروازه ی شرق و غرب ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
طرح: محمد رضایی
از وقتی باخبر شدم باید سفری پژوهشی و کوتاه به استانبول داشته باشم تا روزی که خود را در فرودگاه بین المللی امام خمینی(ره) دیدم، بیشتر از یک هفته طول نکشید. همراهان من در این سفر پژوهشی، آقایان دکتر سهرابی، پیرمرد گروه و استاد مطالعات مهدویت، و جعفری، معاونت پژوهش پژوهشکده مهدویت بودند. مسئولیت اصلی من در این سفر، تهیه ی گزارش سفر و عکاسی بود؛ بهانه های خوبی که باعث فرار از کارهای سخت علمی ـ پژوهشی می شد.
برخی از این عکس ها را در این جا منتشر می کنم تا شما بیشتر با حال و هوای سفر آشنا شوید. در این عکس ها آن آقایی که لباس آبی پوشیده، آقای جعفری است که تسلط زیادی به زبان ترکی دارد. آن آقایی هم که لباس و محاسن سفید دارد، جناب آقای سهرابی است. مرا هم در یکی دو تا از این عکس ها خواهید دید.
حالا برگردیم به فرودگاه امام خمینی (ره) و ماجراهای این سفر را از همان جا با هم پی بگیریم: این سفر با یک فروند هواپیمای ایران ایر هما آغاز شد و ما نزدیک چهار ساعت در آسمان بودیم. چهار ساعت در آسمان بودن، یعنی این که آدم راستی راستی باور کند دارد به سفر خارج از کشور می رود. هواپیما ابتدا از فراز دشت های نیمه کوهستانی مرکز ایران گذشت و بعد به کوهستان های متراکم غرب رسید. این کوهستان متراکم در شرق ترکیه هم بود و حتی می توان گفت در سراسر ترکیه. در ساعت پایانی پرواز، طبیعت کمی تغییر کرد و با نزدیک شدن به بخش اروپایی ترکیه، نشانه های قاره ی سبز ـ اروپا ـ دیده شد. مقصد ما بزرگ ترین شهر ترکیه، یعنی استانبول بود. این شهر، در غرب ترکیه واقع شده و درست در مرز دو قاره ی مهم آسیا و اروپا قرار دارد. نکته ی جالبی که در این جا باید به آن اشاره کنم، مدت زمانی است که ما طی این پرواز چهار ساعته طی کردیم. پرواز ما که رأس ساعت هشت صبح از تهران آغاز شده بود، پس از چهار ساعت، درست سرِ ساعت ۳۰/۱۰ دقیقه در استانبول به پایان رسید! فکر می کنم شما هم متوجه ماجرا شده باشید. این مشکل ناشی از اختلاف ساعت تهران و استانبول است. ما به ساعت خودمان، رأس دوازده ظهر در استانبول بودیم، اما ساعت ۱۲ ظهر ما، ساعت ۳۰/۱۰صبح آن ها بود.
استانبول شهری بسیار بزرگ با جمعیتی نزدیک به بیست میلیون نفر است. این شهر سرسبز و زیبا که در نگاه اول دو پاره دیده می شود، روی هفت تپه بسیار بزرگ، در دو طرف ساحل دریای مرمره قرار دارد. ساحل و قسمت شرقی این شهر در آسیا و ساحل و بخش غربی آن در قاره ی اروپا قرار دارد. البته نزدیک به نیم قرن است که دو پل بسیار بزرگ این دو قسمت را به هم وصل کرده است. بزرگی این پل ها به حدی است که کشتی های بزرگ می توانند به راحتی از زیر آن ها عبور کنند.
استانبول یکی از توریستی ترین شهرهای دنیاست و آثار باستانی فراوانی در آن دیده می شود. شاید به همین دلیل باشد که ترکیه از جهت جذب گردشگر، در میان کشورهای جهان، رتبه ی پنجم را داراست و مسئله ی جذب گردشگر سبب شده فرودگاه بین المللی استانبول، همیشه پر از هواپیماهای کشورهای گوناگون باشد و در سالن ترانزیت، ما انواع مسافرها را ببینیم. خُب، حالا تو این اوضاع شلوغ، ما وارد استانبول شدیم. روشن است که باید چشم می گرداندیم و کسی را می یافتیم که میزبان ما بود؛ رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در استانبول. خدا را شکر، خیلی زود هم دیگر را پیدا کردیم تا راهی محل اسکان شویم و خستگی سفر را با استراحتی مختصر از تن مان دور کنیم.
پس از استراحت، اولین مقصد ما بازدید از مسجد سلطان احمد، بزرگ ترین مسجد ترکیه پس از مسجد ایاصوفیه بود. از ویژگی های این مسجد و شاید دیگر مساجد ترکیه، گنبدها و مناره هایی است که سنگی است. گنبدهای این مساجد، بر خلاف گنبدهای دوجداره ایرانی، تک جداره هستند و در آن ها نشانی از کاشی کاری دیده نمی شود. این گنبدها شکلی نیم دایره دارند و مناره های کنارشان، نوک تیز و کشیده هستند. اگر کمی دقت شود، به راحتی می توان تأثیرات فرهنگ و هنر بیزانس (روم شرقی) را در این مساجد دید. شاید همین ویژگی هاست که سبب شده این مساجد برای ما ایرانی ها جالب و کمی متفاوت باشد.
در بازدید از مسجد سلطان احمد، که به نام یکی از سلاطین عثمانی نام گذاری شده، با ترکیب فرقه های دینی ترکیه بیشتر آشنا شدیم. آقایی که وظیفه ی راهنمایی ما را به عهده داشت، برایمان توضیح داد که اکثریت جمعیت نزدیک ترکیه، اهل سنت و حنفی مذهب هستند. کردهای شرق این کشور ترک زبان، پیرو مذهب شافعی هستند و نزدیک به بیست میلیون نفر از جمعیت را هم علویان تشکیل می دهند. علویان شیعیانی هستند که حدود پانصد سال قبل، پس از پیدایش حکومت صفویان در ایران، از سوی خلافت عثمانی محاصره شدند. با این اتفاق، ارتباط آن ها برای قرن ها با شیعیان ایران و عراق و دیگر مناطق قطع شد. البته این مسئله هیچ گاه باعث نشد آن ها از مکتب خود دست بردارند، اما این عدم ارتباط باعث فاصله افتادن میان آن ها و علمای شیعه شد. امروزه برخی مظاهر تمدن غیر اسلامی در میان این گروه از علویان ترکیه دیده می شود، ولی هنوز در ایام خاص، نظیر عاشورا، می توان نشانه های بارزی از روحیه ی شیعی را در میان آنان دید و باز شناخت.
گشت و گذار ما در مسجد سلطان احمد به طول انجامید و شب فرا رسید. ناچار توسط سرویس کنسولگری به استراحتگاه خود بازگشتیم. در بین راه از راننده مان، که از شیعیان استانبول بود، درباره ی وضعیت شیعیان ترکیه پرسیدیم. او گفت: «قبل از انقلاب، تشیع در ترکیه بسیار کم رنگ بود، اما پس از انقلاب، موج بیداری شیعیان روند رو به رشدی داشته است. اکنون نزدیک به دو میلیون شیعه در ترکیه زندگی می کنند که پنجاه هزار نفر آن ها ساکن استانبول هستند. آن ها برای خودشان مسجد دارند و برنامه های مذهبی شان را برگزار می کنند.»
هم چنین او می گفت: «بهترین زمان برای دیدن جایگاه تشیع در ترکیه و استانبول، روز عاشوراست. در این روز، در یکی از میدان های بزرگ شهر، در جوار مسجد شیعیان مراسمی برگزار می شود که در آن حدود پانصد هزار شیعه و سنی، ایرانی و ترک شرکت می کنند.»
روز دوم را با دیداری طولانی از مسجد «ایاصوفیه» آغاز کردیم. این مسجد که بزرگ ترین و قدیمی ترین مسجد ترکیه است، قبل از فتح استانبول توسط سلطان محمد فاتح، یکی از کلیساهای بزرگ ارتدوکس های بیزانس بود. (مسیحیان در قدیم دو دسته بودند: کاتولیک های پیرو کلیسای رم در ایتالیا و ارتدوکس های پیرو کلیسای شرق در قسطنطنیه. نام اسقف بزرگ ارتدوکس ها پاتریاک اعظم بود.)
امروزه مسجد ایاصوفیه به موزه ای بزرگ تبدیل شده و هم چنان ساختار کلیسایی خود را حفظ کرده است و فقط مناره هایی به آن اضافه کرده اند. در داخل مسجد هم با این که منبر و نمادهای اسلامی به چشم می خورد، هنوز نشانه هایی از یک کلیسای ارتدوکس دیده می شود.
از نکات جالب توجه در تزیینات مساجد ترکیه، با وجود سنی مذهب بودن اکثر مردم این کشور، قرار گرفتن نام های مبارک امام حسن(ع) و حسین(ع) در کنار نام های خلفای چهارگانه ی اهل سنت در نمای داخلی گنبدهاست.
در این تصاویر، با نماهای زیبایی از مسجد ایاصوفیه و انبوه توریست های آن آشنا می شوید.
بعد از ظهر روز دوم، به یکی از مراکز علمی، پژوهشی و اسلامی استانبول به نام «علی اوزک» رفتیم. این مرکز که نزدیک به سی سال پیش تأسیس شده، تلاش دارد به مرکزی برای اسلام پژوهی در ترکیه، جمهوری آذربایجان و تمامی کشورهای آسیای میانه تبدیل شود. به گفته ی رییس این مؤسسه، مخاطبین آن ها، علاوه بر جمعیت دویست میلیونی مسلمانان ترک زبان ترکیه و آسیای میانه، مهاجرین چند میلیونی ترک های اروپا نیز هستند. بنابر آن چه این شخصیت فرهنگی اظهار می داشت، هر فعالیت علمی و فرهنگی ای که در استانبول صورت بگیرد، به شکل مستقیم یا غیر مستقیم، بر تمام این مخاطبین اثر خواهد گذاشت.
او هم چنین معتقد بود: «پایتخت سیاسی ترکیه شهر آنکاراست، اما مرکز مهم ترین تحولات اجتماعی و فرهنگی ترکیه شهر استانبول است. روشن است که حرف های رییس مؤسسه ی علی اوزک، درباره ی شهر استانبول چندان هم دور از واقعیت نیست، چرا که این شهر دروازه ی دو قاره ی مهم اروپا و آسیاست و سابقه ی حکومت هزار ساله ی امپراتوری بیزانس و سابقه ی نزدیک به هزار سال امپراتوری عثمانی را نیز دارد. با وصف هایی که از این شهر شد، به نظر می رسد بی جهت نیست از آن به عنوان «چهار راه تمدن ها و فرهنگ ها» یاد شود.
گشت و گذار و گپ و گفت مان در این روز آن قدر سرگرم مان کرد که ساعت شش عصر ناهار خوردیم. در این ساعت ناهار خوردن، یک جور همراهی با فرهنگ مردم ترکیه نیز بود، چون ساعت شروع کار روزانه در آن جا هشت صبح بود که به صورت بی وقفه تا غروب خورشید ادامه پیدا می کرد. تا یادم نرفته بگویم که ساعت ترکیه هم در ایام بهار یک ساعت جابه جا و به اصطلاح خودمان، ساعت شان جدید شده بود. نکته ی جالب دیگر این که، پس از به پایان رسیدن ساعت کاری، شهر یک باره تعطیل می شد و در خاموشی فرو می رفت.
پس از این ناهار دیروقت، من وقتی دیدم هنوز دو ساعتی تا غروب آفتاب وقت داریم، تصمیم گرفتم به جست وجوی مزار «زین الدین ولی» بروم که شنیده بودم در استانبول مدفون است. زین الدین از علمای بزرگ شیعه است که حدود پانصد سال پیش زندگی می کرده است. او در روزگار عالمان برجسته ای نظیر «شیخ بهایی» و «شیخ حر عاملی» می زیسته است. در آن روزگار که مصادف با تأسیس حکومت صفویه بوده است، برخی علما تصمیم به ترک لبنان می گیرند. شیخ بهایی و شیخ حر عاملی به همراه جمعی دیگر از عالمان، به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 