پاورپوینت کامل آرزوی دیدار ۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آرزوی دیدار ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آرزوی دیدار ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آرزوی دیدار ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

صحنه یک

نمای کلی صحنه، نمایی از کوچه است که امیر، علی و جواد، در حال ریسه بندی و جشن بستن نیمه شعبان اند.

امیر روی چهارپایه قرار و سر ریسه چراغ های رنگی را در دست گرفته و در طرف دیگر کوچه، علی ایستاده و سر دیگر ریسه ها را گرفته است. جواد هم روی زمین مشغول بستن لامپ ها یا تعویض لامپ های سوخته است.

مکان های علی و امیر برحسب دیالوگ تغییر می کند.

جواد: بچه ها! می دونید امسال چندمین سالیه که تو کوچه جشن نیمه شعبان می گیریم؟

علی: ما که از شش سال پیش اومدیم توی این محله، جشن ها بوده تا حالا….

امیر: منم از وقتی که به دنیا اومدم و چیزی حالیم شده، یادمه هر سال بابام و بعد خودم تو جشن ها بودیم.

جواد: آره، دیروز مش حیدر درباره همین جشن ها صحبت می کرد و می گفت از زمانی که این جا همش باغ بوده و بعد چند تا خونه ساخته شد، جشن بندی رو شروع کردیم.

علی: اوه یعنی از چهل ـ پنجاه سال قبل؟

جواد: زمان زیادیه.

امیر: جواد… زحمته اون چکش رو می کشی؟

جواد: نوکر امیر آقا هم هستیم، چشم اینم چکش. (بلند شد و چکش را از روی زمین برداشت و به امیر داد.)

علی: فکر کنم ریسه دست جواد رو ببندیم، دیگه تموم بشه. امسال واقعاً شاهکار شه.

امیر: حالا بیا هر سال جشن بگیر، نه… کل شهر، کل کوچه ها رو ریسه ببند. فکر کردین با این کارا آقا می آد؟

جواد: امیرخان این حرف از شما بعیده، من فکر می کردم تو یکی از دوستای معتقد منی!

علی: واقعاً بعد از این همه سال دوستی، اینه رسمه رفاقت!

امیر: یعنی شما به خودتون حق نمی دین برای کسی که جشن تولد می گیرید، حداقل یک بار هم شده ببینیدش؟

علی: خب، من که خودم از خدامه، ولی….

جواد: ولی چی، تو هم اون جناحی شدی؟

امیر: منظورش اینه که ولی چرا با این همه بچه های مذهبی، این همه تشکیلات، این همه نیرو که آماده شهادته، پس چرا آقا هنوز غایبه؟

علی: آره، حرف دلم رو زدی، همین رو می خواستم بگم، خب… آقا جواد جوابی نداری بگی؟

جواد: معلومه، ما از سر دل مون حرف می زنیم. آقا اونایی رو می خواد که از ته قلب شون با اون باشن.

امیر: از روی چه زبانی، از ته چه قلبی، اصلاً زبان و قلب معنی نداره.

علی: بچه ها می خوام پریز رو بزنم به برق، مواظب باشید. امیر بیا پایین ببینیم چه طوری شده؟

صحنه دو

در گوشه ای از صحنه امیر داخل قطار مترو روی صندلی نشسته است. (صدای رفت و آمد مترو به عنوان صدای زمینه شنیده می شود) صدای تلفن همراه امیر شنیده می شود. امیر تلفن را جواب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.