پاورپوینت کامل رهایی از خستگی ها ۸۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رهایی از خستگی ها ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رهایی از خستگی ها ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رهایی از خستگی ها ۸۳ اسلاید در PowerPoint :
۶
رودخانه زندگی انسان به دو جویبار تقسیم می شود: کار و اوقات فراغت، یا به بیانی
دقیق تر می توان گفت: کاری که تعیین شده و مقرر است و می توان به آن «شغل زندگی»
گفت، و کاری که به طور اتّفاقی مطرح می شود و کاملا قطعی و ثابت و تعیین شده و
اجباری نیست. چنین تعریفی در مورد این دو تقسیم از زندگی انسان، دقیق تر است؛ زیرا
اغلب، مورد دومی کم تر از مورد اوّلی (که جدی تر است)، مورد توجّه واقع می شود.
امّا این که کدام یک از ارزش بالاتری برخوردار است، سؤالی بسیار جالب می باشد.
در پاسخ به این سؤال از هر سو قویا و با صدایی رسا می شنوم که همه به طرفداری
اوّلی فریاد برمی آورند و متّفق القول و همراه با تشویق و هورا می گویند که:
«قطعا شغل زندگی از ارزش بالاتری برخوردار است». رأی به نفع آنچه که اساسا ما
به آن، نام «کار» و «شغل» را اطلاق کردیم؛ جدا از آن یکی که ما بر آن نام فراغت
را نهادیم، از لحاظ درک متعارف و منطق متداول نیز صحیح تلقّی می شود. انسان با
داشتن کمی فراغت یا کلا بدون هیچ فراغتی می تواند زندگی کند. دقیقا همانند
میلیون ها انسانی که اکنون بدین روش، زندگی می کنند؛ امّا نسلی که ما بدان
متعلّقیم، با توجه به شیوه زندگی ای که در شأن آن و لازمه افراد این نسل است،
بدون شغل و کار، آن طور که باید و شاید، نمی توانند به زندگی عادی خود ادامه
دهند.
با تصدیق به این نکته که کار و شغل در نزد ما از اعتبار و اهمیّت بالایی برخوردار
است، اجازه دهید که برای رسیدن به ارزیابی دقیقی در مورد ارزش اوقات فراغت، دست
به تلاش و بررسی زنیم.
این سخن، گفته فردی دانشمند و اهل حقیقت است که: «دانش آموزان به همان میزان و
حتّی بیشتر از آنچه در ساعات تحصیل و مطالعه شان می آموزند، در ساعات بازی،
دانش و اطّلاعات سودمند یاد می گیرند».
قرن ها عقل و اندیشه برای پی بردن به این مسئله مصروف شده است که کدام موضوع و
زمینه برای مطالعه، بیشتر مورد پسند و مطلوب دانش آموزان است. در بیشتر موارد،
والدین اند که به جای آنها انتخاب می کنند. کم تر والدینی پیدا می شوند که نسبت
به رفاه و آسایش فرزندشان اظهار بی علاقگی و بی توجهی کنند. بهترین گواه بر این
اصل مسلّم و قطعی این است که ما خود، این تجربه را داشته ایم و هر پدر و مادری
زمانی خود، فرزندی بوده است.
بنابراین، فرض این که بیشتر انتخاب هایی که طی قرن ها در مورد موضوعات مفید برای
مطالعه جوانان انجام گرفته است، انتخاب های خوبی نبوده اند، کاملا بی اساس و
بیهوده است. از نخستین موضوعات مطالعاتی انتخاب شده، هنر خواندن و نوشتن بود.
سپس به دنبال آن، مبحث حساب و شاید اندکی هم از اصول جبر و هندسه مطرح می شد.
پس از آن، نوبت به فراگیری زبان ها بخصوص زبان های مُرده می رسید که این یکی
کاری مساعدتر و مطبوع تر برای بشر آن دوران بود. در این کار، حافظه، بیشتر ضبط
کننده و نگه دارنده بود و هنوز قدرت تعقّل، توسعه و استحکام قابل توجهی کسب
نکرده بود. اینها کارها و تکالیفی بودند که یک دانش آموز در ساعات مقرر و معین
مطالعاتی خود انجام می داد.
امّا دانش آموز، هنگام مطالعه، در اتاقی محبوس می شود (البته ممکن است که به همراه
چند نفر از همسالانش باشد) و پشت میز
مطالعه ای می نشیند و مُصرّانه قسمت هایی از تکالیفش را که به او واگذار شده
است، خیلی سریع، مطالعه می کند. یا پس از آن که درسش را یادگرفت، با چهره ای نگران
و مضطرب و گفتاری نامطمئن، درس هایش را برای دانش آموز زرنگ تر از خود، از حفظ
می گوید و توضیح می دهد و او اشتباهات وی را تصحیح کرده، نسبت به کفایت و قابلیت
تلاش وی اظهار نظر می کند. همه اینها ممکن است خوب باشد؛ امّا تماشای منظره ای که
او پس از فارغ شدن از کار و تلاش ابتدایی اش دارد، نشاطبخش تر و شعف انگیزتر است و
اصلا چیز دیگری است! هنگامی که او با شتاب، به سمت بیرون اتاق و هوای آزاد، هجوم
می بَرد و مجال تحرّک به اندام و صدایش می دهد و دیگر، تحت نظارت هیچ شخصی – نظارتی
که باعث فرمانبرداری و تبعیت شود – نیست، صحنه ای زیبا و نشاطآور است.
شناخت ابعاد انسان
باید یادآوری کنم که سؤال مورد بحث ما این نبود که یک جوان در چه وضعیتی
بیشترین شادمانی و شعف را تجربه می کند؛ بلکه سؤالمان این بود که در کدام حالت و در
چه وضعیتی، پربهره ترین پیشرفت ها و ترقی ها نصیب او می شود.
با مطالعه در موضوع «انسان»، به سادگی با دو عنوان جسم مادی انسان و روان و ذهن او
سروکار پیدا می کنیم. بدون شک، سلامتی جسمانی دانش آموز به مراتب، با انجام
تحرکات ورزشی ای که در خلال ساعات بازی انجام می دهد، افزایش پیدا می کند.
البته باید متذکر شویم که سلامتی نه تنها باعث آرامش و شادمانی ما می شود، بلکه
توانایی ما را در به کارگیری مؤثر قوای عقلانی و در فعّالیت های ذهنی افزایش
می دهد.
امّا از دیدگاه دیگری نیز می توان این دو بخش را که درباره شناخت و مطالعه «انسان»
مطرح شد، مورد توجّه قرار داد. جسم، ساز و برگی است در خدمت روان و فکر انسان
که به وسیله آن می تواند مقاصدش را عملی سازد. ما در میان جهانی مادی یا چیزی
که به این نام می شناسیم، زندگی می کنیم.
فعالیت های جسمی
بخش اعظمی از فعّالیت ها و کارهایی که به آن مشغولیم به وسیله عمل اعضا و
جوارح برپایه عوامل ظاهری و بیرونی انجام می گیرد. ارتباطاتی که با دیگر افراد
برقرار می سازیم نیز همگی به وسیله اندام های بدنمان انجام می شود. پس می توان گفت:
تمامی اعمالی که به وسیله اندام ها و اعضای بدن انجام می شوند، تا حدّی با انجام
فعّالیت های ورزشی ای که دانش آموز در طول ساعات بازی به آن مشغول است، بهبود
می یابد.
در وهله نخست باید به این نکته توجّه شود که ما کارهایی را به کامل ترین وجه و در
کوتاه ترین مدّت ممکن، انجام می دهیم که خودانگیخته و خودجوش باشند و برآمده از
اراده و خواستمان. دانش آموز هم، در خلال ساعاتی که به بازی مشغول است همین
وضعیت را دارد؛ دل و جانش و شش دانگ حواسش متوجّه عملی است که هنگام بازی کردن
انجام می دهد.
واقعا فردی که هیچ کاری را به خواست خود انجام نمی دهد و تنها به کاری مشغول
می شود که به او امر می کنند، موجودی بیچاره است. او مهارت استفاده مفید از
چشم ها و اندامش را تنها از طریق انجام اعمال اختیاری و ورزش می تواند فراگیرد.
باید خودش هدفش رإ؛ سسد۹ انتخاب کند و
به آن نایل گردد. او سعی می کند و سعی، تلاش پشت تلاش، روزها در پی روزها، تا
این که بر مشکلات خود و نافرمانی و نابسامانی اندام های بدنش فائق می گردد. بندبند
مفاصل و عضلاتش را به فعّالیت و همکاری می خواند، تا این که همگی مطیع و فرمانبردار
خواست آقا و سرور خود می گردند و اندامش با انجام حرکات ورزشی، نرم و انعطاف پذیر
می شوند، همان گونه که اندام یک ورزشکار، با روغن، نرم و انعطاف پذیر می شود.
بنابراین، او نخست، چابکی و مهارت لازم در فعّالیت های جسمانی را کسب می کند و در
مرحله دوم که اهمیّت آن از نخستین کم تر نیست، به دست آوردن اعتماد به نفس نسبت
به توانایی خویش است. با دانستن این که او قادر است به اهدافی که دارد، برسد،
به یک نوع آرامش و آسودگی خاطر می رسد که شبیه تصویری خیالی از صحنه جارو کردن
یک محل و پراکندن خاک اره در فضایی است که ورزشکار یا بازیگری در حال نمایش
توانایی ها و ظرافت های بدن خود می باشد.
فعالیت های ذهنی
تا این جا راجع به مزایا و فوایدی که دانش آموز، در حین ساعات بازی کسب
می کند و سبب تقویت قوای جسمانی و در نتیجه بهبود یافتن آن دسته از قوای ذهنی اش که
مربوط به ورزش است، صحبت کردیم.
امّا علاوه بر این، برای رسیدن به خیر و سلامت، واجب است که هر فرد، از قوای
ذهنی اش در زمینه تلاش ها و فعّالیت های خودجوش و اختیاری بهره جوید. من نسبت
به این که خردسالان در این سنین باید به میزان بسیار زیاد، تحت کنترل و تکفّل
بزرگ ترها باشند، اعتراضی ندارم؛ امّا بخش اعظمی از پیشرفت هایی که او به دست
می آورد، برآمده از اعمالی است که دانش آموز، آنها را با انگیزه های درونی خودش
انجام می دهد. دانش آموز از عقل و درک خود استفاده می کند و اصول تفکّر و تعقّل
را به بازی می گیرد و خود می اندیشد. این عمل، بسیار مفید و سودمند است و باعث
سرزندگی و شادابی می گردد و در این روش، سرعت و شفافیت در قدرت تصمیم گیری،
دوبرابر بیشتر از مطالب درسی ای است که معین و تجویز شده می باشند.
آموزش های غیر رسمی
در محل های رسمی آموزش، جوانان ما تحت تفکرات و اعمال و پیشنهادات افراد
دیگر، مشغول به کار می باشند. تمامی کارهای آنها تقلید و نوعی کار غیر مستقیم است.
این کار، دقیقا همانند اقدام یک سرباز تازه وارد در یک مشق نظامی است که همواره
نگاهش به فرد بغل دستی اش است و دستش را بلند نمی کند و قدمی از قدم برنمی دارد و
حتی انگشتی را تکان نمی دهد، مگر این که فرد کنار دستی اش آن عمل را انجام دهد و او
از آن پیروی کند. امّا زمانی که دانش آموز، در میدان بازی قرار می گیرد، آن وقت است
که او در میدان نبردی واقعی و مجادله ای حقیقی قرار گرفته است و موجودی می شود کامل
و انسانی حقیقی به تمام معنا.
بحث و گفتگوهای دانش آموزان و مجادله هایی که بر سر کاری که باید انجام دهند و
این که آن را باید چگونه انجام دهند، انتظاراتی است که از یک زندگی پخته و
معقول می رود. این بحث و گفتگو سرآغاز پیدایش کمیسیون ها و انجمن های شهرها و
محافل مذهبی و دادگاه ها و مجالس می باشد. هنگامی که دانش آموزان بر سر زمان و
محل مسابقه ای که در آینده قرار است انجام شود، مشورت می کنند، آنها به طوری
جدّی در این مورد بحث می کنند که گویی مشورت بر سر انجام کاری متهوّرانه (مثلا
تشکیل یک حزب یا دولت جدید) است. هنگامی که دانش آموز، سرگرم تحقیق و مطالعه در
زمینه شعر و نثر، صنایع ادبی، استعارات و مجاز است، خود را به نحو شایسته ای
برای تحقیق و مطالعه در زمینه های اصول دوراندیشی و اخلاق و مذهب آماده می سازد
و این که علم چیست و حقیقت کدام است.
دانش آموزی نسبت به گفته ای اظهار نظر می کند و دیگری با گفته او مخالفت کرده،
جوابی متقابل می دهد. چرخ های موتور مغز، به حرکت در می آیند و بدون فشار و
زور، به گردش می افتند. نوجوان، با احساس نوعی حس درونی متوجّه می شود که باید
حضور ذهنش را به کار بندد و متوجّه لزوم پاسخی سریع می شود. درست شبیه پرنده ای
که پر در نیاورده، امّا بال می گستراند و توانایی اش را به معرض آزمایش
می گذارد. پاسخ او شبیه پاسخ دانش آموزی که در کلاس، وظیفه اش آموختن و یادگیری
درس است، یا شبیه پاسخ دانش آموزی که تنها به علّت وسوسه خودنمایی و مطرح کردن
خویش به دیگران جواب می دهد، نیست. او دیگر تحت مراقبت و انتقاد نیست؛ امّا
درگیر عملیاتی جنگی شده است. بحث و مجادله دانش آموز، نبرد گلادیاتور عقلانی
است، که او شمشیر زده، دفاع می کند و با تمام مهارت و قدرت عقلی که در توان
دارد، حمله می کند.
نقش جامعه
روش دیگری هم برای استفاده از توانایی های دانش آموز در خلال اوقات فراغتش
وجود دارد. باتوجه به این که او بیشتر وقتش را در جامعه می گذراند، امّا گهگاهی هم
تنهاست. به غیر از دوران نوجوانی، در هیچ دوره از زندگی، اوهام و خیالات آدمی، بدین
شکل، آزاد و رها نیستند. او در خیال و رؤیا از کوه های مرتفع و خطرناک بالا می رود؛
و در قعر جنگل ها فرومی رود. مفاصل و عضلاتش از انرژی خوبی برخوردارند و اصلا او با
خستگی بیگانه است. با سرعت از پرتگاه ها و دره های خطرناک، پایین رفته و باز به
راحتی از کوه ها بالا می رود گویی او چونان پرندگان، بال دارد. دنیا در برابرش چیزی
خسته کننده می نماید و همواره، رؤیاهایی نو در ذهنش راه می یابد. در حاشیه
عمیق ترین پرسش های فلسفی درنگ کرده، مردد می ماند که «برای چه و چگونه به این جا
آمده ام و پایانِ راهم به کجاست؟». او در سرش خیالاتی خام می پرورد، دانشگاه ها و
شهرهای خیالی می سازد، در مورد مشاغل و کارهایی که در این مکان ها باید انجام شود،
بررسی هایی خیالی انجام می دهد. او به این می اندیشد که اگر دارای قدرتی مافوق
تصوّر و غیرقابل کنترل بود و می توانست پرواز کند یا خودش را نامرئی کند، چه کارها
می توانست بکند.
او با این طرز فکر، نخستین درس های آزادی و خودباوری را فرامی گیرد. عزّت نفس را
می آموزد و به خود می گوید: «من هم یک هنرمند و مبتکر هستم». هنگامی که کاری به
او تحمیل می شود و یا در نتیجه اشتباهی که مرتکب شده – حال چه واقعا این اشتباه
از او سر زده باشد و یا تنها به او بسته شده باشد – تنبیه می شود، احساس می کند
که زیر یوغ بندگی بسته شده
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 