پاورپوینت کامل جستاری درباره موفقیت ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جستاری درباره موفقیت ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جستاری درباره موفقیت ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جستاری درباره موفقیت ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
۱۹
موفقیت، از مادّه «وفق» و «وفاق» و به معنای سازگاری، انطباق و همراهی است.
انسانی را موفق می گویند که توانسته باشد بین تلاش ها و اهدافش سازگاری و
انطباق ایجاد کند و سعی و کوشش خود را قرین و همراه اهداف خویش قرار دهد. به
عبارت دیگر، انسان به هدف رسیده را انسان موفّق می گویند. اهداف انسان، متنوع و
از سطوح و مراتب متعددی برخوردار است. بنابراین، موفقیت یک تعریف ندارد؛ بلکه
هر فرد، بسته به این که هدف او چه باشد، تعریف خاصی از آن به دست می آورد: هدفی
شخصی برای خود در نظر گرفته باشد یا اجتماعی، هدف خلقت را بشناسد یا خیر، راه
رسیدن به کمال انسانی را بداند یا نداند و… حتّی نسبت به یک فرد، در تمام
مراحل عمر، موفقیت معنای ثابتی ندارد؛ بلکه بستگی دارد به این که فرد در چه
مرحله ای از زندگی خود و به چه شکلی زندگی کند: کودک باشد یا بزرگ سال، زن باشد
یا مرد، دارای رتبه اجتماعی بالایی باشد یا پایین، تحصیلکرده باشد یا بی سواد،
شاغل باشد یا بی کار، مجرد باشد یا متأهّل، شهری باشد یا روستایی و…
موفقیت برای یک زن – از آن جهت که زن است -، در این است که بتواند مادر خوبی برای
فرزندش باشد و به شکل شایسته ای آنها را تربیت کند، همسر خوبی باشد و بتواند
کانون خانواده را گرم نگه دارد؛ ولی موفقیت برای یک مرد – از آن جهت که مرد است
-، این است که بتواند خانواده را به خوبی اداره کند، پدری مهربان و شایسته برای
فرزندان و شوهری باوقار و متین برای همسر خود باشد، شأن اجتماعی درخوری را برای
خانواده فراهم کند و نیازهای معیشتی آنها را برآورده سازد.
ولی موفقیت برای هر دو دسته از آن جهت که انسان اند، این است که هدف خلقت و
هستی و خالق هستی را بشناسند، جایگاه خود را در هستی بدانند و وظایف خود نسبت
به خالق، طبیعت و سایرین را شناسایی کرده، به آنها عمل کنند.
موفقیت برای یک نوزاد، در این است که بتواند خوب تغذیه کند و مادر را از گرسنگی و
نیاز خود به نظافت باخبر کند، محبت دیگران را به خود جلب کند و به آنها پاسخ
گوید و دنیای اطراف خود را تجربه کند؛ ولی موفقیت، برای یک نوجوان، معنای
متفاوتی دارد. او هنگامی موفق است که بتواند در درس های خود موفق باشد، روابط
اجتماعی مناسبی با دیگران برقرار کند، دوست پیدا کند و به دوستی های خود، عمق و
دوام و تعالی ببخشد و آمادگی های لازم برای ورود به مراحل بعدی زندگی را فراهم
کند؛ همچنین تفکر، محبت کردن، سپاسگزار بودن، عشق و تنفّر، استقلال، خودباوری و
اعتماد به نفس، تلاش سازنده، مفید بودن، از خودگذشتگی و بخشیدن، آداب هم نشینی
و رفاقت، احترام به اصول انسانی و قوانین اجتماعی، وطن دوستی و هویت ملّی،
تدیّن و هویت دینی، شرافت و هویت انسانی و… را بشناسد، یاد بگیرد، تمرین کند
و خود را به آنها آراسته گرداند.
و به همین منوال، نسبت به جوان و بزرگ سال و افراد دیگر با مختصّات شخصی، اجتماعی
و فرهنگی متفاوت، موفقیت، معنای خاص خود را دارد.
بنابراین، مفهوم موفقیت دارای مراتبی است که از کم ترین رتبه، یعنی موفقیت در
احساس و تجربه دنیای بیرونی برای نوزاد، شروع می شود و با موفقیت در زمینه های
علمی، شغلی و اجتماعی ادامه می یابد و به موفقیت کامل و جامع در زمینه های مادی
و معنوی، جسمانی و روحانی و دنیوی و اخروی ختم می شود.
از زاویه ای دیگر، انسان دارای دو دسته اهداف است: اهداف مادی و دنیوی، اهداف غیر
مادی و معنوی. رسیدن به اهدافی مثل پول و ثروت، شغل، مقام و قدرت اجتماعی یا
سیاسی و… مستلزم موفقیت های مادی و دنیوی است و رسیدن به اهدافی چون صفات و
فضایل اخلاقی، قدرت و نفوذ معنوی، بصیرت دینی، توانمندی روحی و معنوی، کمالات
شخصیتی و… مستلزم موفقیت غیر مادی است. ناگفته پیداست که به لحاظ برتری و
تقدّم غیر ماده بر ماده، آخرت بر دنیا و معنویت بر مادیت، اهداف دسته دوم و
موفقیت در نیل به این اهداف نیز از رتبه و جایگاه بالاتری برخوردارند.
در روان شناسی جدید، به خصوص در روان شناسی سازمانی و مدیریت، بحث از موفقیت و
کامیابی عمدتاً از موفقیت مادی و دنیوی سردرمی آورد. جُردن (۱)
می گوید: در
دنیای ما، کمال واقعی، درست زندگی کردن است… منظور از درست زندگی کردن این است که
افراد بتوانند برای نیل به دستاوردهای ارزشمند از طریق درک رهبری اصول مدار، قابلیت
عمل خود را بالا ببرند.(۲)
اگرچه در کلمات آنان صحبت از کمال نیز می شود ولی مراد آنان عمدتاً معطوف به کمال،
در حوزه امور مادی و زندگی دنیوی است.
در این زمینه، تورا(۳)
می گوید: «این حقیقت که انسان قادر است با تلاش های
آگاهانه، زندگی خود را ارتقا بخشد، حقیقتی دل گرم کننده و جرئت آفرین است».
ارتقای زندگی در این عبارت – همچنان که جردن به آن تصریح می کند – ، به این است
که فرد بر محیط و طبیعت، مسلّط شود.(۴)
بلانکارد(۵)
نیز در این زمینه می گوید: «در اجتماع پر تنش، پرشتاب و پر رقابت
امروزی… انسان های متمدن، برای تأمین زندگی آتی، خود را به هر آب و آتشی می زنند
تا خروش بیشتری داشته باشند، پست های بالاتری را احراز کنند و خلاصه، پلّکان های
موفقیت را یکی پس از دیگری، درنوردند».(۶)
ملاحظه می شود که موفقیت، به دستیابی به فروش بیشتر، احراز رتبه های بالاتر و
بهره مندی از مظاهر حیات مادی تفسیر می شود.
البته گاهی نیز صحبت از موفقیت همه جانبه می شود؛(۷)
ولی این چیزی غیر از
موفقیت جامع است. مواردی که در موفقیت همه جانبه مدّ نظرند عبارت اند از: پیشرفت
اقتصادی، اجتماعی، شغلی و علمی، و پیشرفت در روابط با دیگران.
بعد از روشن شدن مفهوم موفقیت و تقسیمات مربوط به آن، عوامل و موانع موفقیت را به
طور اختصار مورد بررسی قرار می دهیم.
عوامل موفقیت
در یک تقسیم بندی کلی، عوامل موفقیت را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
عوامل درونی و بیرونی.
در عوامل درونی، مهم ترین نقش را عوامل شخصیتی بر عهده دارند و در عوامل بیرونی،
محیط (مثل خانواده، دوستان و فرهنگ عمومی جامعه، وضعیت اجتماعی – اقتصادی –
سیاسی). به نظر نگارنده، نقش عوامل درونی و شخصیتی در رسیدن به موفقیت و
کامیابی، بسیار با اهمیت و اساسی است و می توان ادعا کرد که در این زمینه، حرف
اول با این دسته از عوامل است و عوامل بیرونی و محیطی، بیشتر نقش تسهیل کننده و
زمینه سازی را به عهده دارند.
عوامل درونی (شخصیتی):
عده ای از نویسندگان تصریح می کنند که برای رسیدن به یک زندگی کامیاب، باید
به بازسازی کامل شخصیت و افزایش توان روحی پرداخت و آن را بر پایه ای محکم و استوار
بنا کرد. تنها با پرورش قدرت روانی افراد است که می توان کمال فردی آنها را آشکار
ساخت. منظور از کمال فردی، رسیدن به احساس تعادل، آرامش و رضایت خاطر و داشتن
ارتباطاتی مثبت با محیط و دیگران است.
کاوی، در کتاب خویش – که قبلاً بدان اشاره شد -، از «هفت منش شخصیتی» نام می برد
که می تواند به «هفت گام به سوی کامیابی» و موفقیت تبدیل شود. این هفت عامل
عبارت اند از:
۱ – اثر گذار بودن:(۸)
این اصطلاح از «فرانکل»(۹)
به ما رسیده است و به
این معنا است که «افراد انسانی، برای زندگی خود قبول مسئولیت کنند». واژه مسئولیت،
مفهوم قدرتِ انتخاب پاسخ را در خود دارد. انسان های اثرگذار، انسان هایی مسئول اند.
آنها شرایط و محیط را سرزنش نمی کنند و آنها را به تنهایی، مسبب رفتارهای خود
نمی دانند. رفتار و اعمال آنها ناشی از انتخاب آزادانه و آگاهانه خود آنهاست. بر
اساس ارزش ها، احساساتشان را شکل می دهند و با اراده، تقدیر خود را می سازند.
انسان، طبیعتاً اثرگذار است و برده و اسیر دست بسته محیط نیست. اگر احساس تابعیت
از محیط در کسی هست، مربوط به قصور و ناتوانی خود اوست که چنین خواسته و اجازه
داده تا محیط بر او سلطه و غلبه داشته باشد. چنین فردی، حالتی انفعالی و واکنشی
به خود می گیرد و محیط، بر او اثر می گذارد نه او بر محیط.
امّا انسان های اثرگذار، اعمال و رفتارشان بر اساس اراده و ارزش های خودشان است.
البته این بدان معنا نیست که آنان با محیطشان رابطه ندارند و محیط بر آنها اثر
نمی گذارد؛ بلکه در رابطه متقابل انسان اثرگذار با محیط،
هم اوست که دست بالا را دارد و به محیط شکل می بخشد. بر این اساس، این سخن
حکیمانه مشهور شده است که: «هیچ کس نمی تواند شما را آزرده سازد، مگر آن که شما
خود چنین اجازه ای را به او داده باشید». بنابراین، باید ابتکار عمل را به دست
گرفت. ابتکار عمل داشتن به مفهوم زور گفتن، آمرانه عمل کردن و پرخاشگر بودن
نیست؛ بلکه به معنای شناختن مسئولیت و در جهت آن گام برداشتن و عمل کردن به آن
است.
۲ – توجه به عاقبت کار، قبل از شروع آن. عاقبت اندیشی و تدبیر، موجب می شود که ما
با سیستم هدایت درونی خود، تماس برقرار کنیم. اگر ما تصویری ذهنی از آخر زندگی
و عاقبت کارهایمان داشته باشیم، می توانیم با بررسی هر بخش از زندگی و رفتارهای
خود در امروز، فردا، هفته آینده و… مشخص کنیم که چه چیز برای ما بیشترین
اهمیت را دارد. با در نظر داشتن عاقبت کار در ذهن خود، می توانیم بفهمیم که هر
روز از زندگی ما چه کمکی می تواند به تصویر ذهن ما از آینده بکند.
عاقبت اندیشی به ما کمک می کند که درک صحیحی از مسیری که باید طی شود، پیدا کنیم.
از این طریق، بهتر می توانیم درک کنیم که هم اکنون در چه شرایطی هستیم و آیا
مسیری را که انتخاب کرده ایم صحیح است یا خیر.
۳ – کارهای مهم را اوّل انجام دادن (اولویت سنجی).
۴ – داشتن تفّکر «برنده – برنده». فرمول برنده – برنده، یک فلسفه کلی در روابط و
تعامل بین انسان هاست. برنده – برنده به این معناست که بر اساس آن توافق ها یا
راه حل ها برای هر دو جانب، سودمند و راضی کننده است و همه طرف ها، احساس
خوشایندی در مورد تصمیم گرفته شده و توافق به عمل آمده، دارند و خود را نسبت به
اجرای طرح و برنامه عملی حاصل از توافق متعهد می دانند. این چارچوب، زندگی را
نه یک صحنه رقابت، بلکه صحنه همکاری می دانند. بر اساس این تعریف، برای همه به
اندازه کافی امکانات هست و موفقیت هر فرد، به قیمت از دست رفتن موفقیت دیگران
به دست نمی آید؛ بلکه می توان طوری عمل کرد که همه موفق باشند، گو این که
موفقیت برای هر کس معنای خاص خودش را دارد.
۵ – اوّل درک کردن، سپس درک شدن. این امر، مقدمه همدلی است.
۶ – هم افزایی، یعنی به اشتراک گذاردن توانایی ها و خلق محصولی جدید که جز از راه
مشارکت حاصل نمی شود.
۷ – تجدید متوازن قوا. ایجاد توازن بین چهار بُعد جسمی، روحی، ذهنی و اجتماعی –
احساسی، در بُعد جسمی، با ورزش، تغذیه مناسب و کنترل تنش ها؛ در بعد روحی، با
وضوح بخشیدن ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 