پاورپوینت کامل پنجره های باز ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پنجره های باز ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پنجره های باز ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پنجره های باز ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

۲۳

غیرتِ عشق، زبانِ همه خاصان ببُرید

کز کجا سرّ غمش در دهن عام افتاد

حافظ

پیداست که ارائه تعریفی جامع و مانع از «ادبیات»، نه لازم است و نه ممکن؛ اما وقتی
موضوع مقاله ای «تأثیر ادبیات بر پیوند ملّت ها» باشد، نوشتنِ چند سطری در این
باره، خالی از لطف و فایده نیست. البته این تعریف، به حتم، تعریفِ منطقی و
دقیقی نخواهد بود. از طرفی، چون موضوع(ادبیات)، به ذوق و جنبه شاعرانگی و نیروی
تخیّل انسان ها مربوط می شود، شاید ارائه یک تعریف شاعرانه از آن، مشکل را حل
کند.

مرحوم دکتر عبدالحسین زرّین کوب، هماره ادبیات را «نغمه زندگی» معنا می کرد؛ (۱)

ولی «نغمه زندگی» نیز بیش از آن که تعریف ادبیات باشد، تفسیر آن است. با وجود این،
در موضوع مقاله حاضر، چندان تفاوتی ندارد. پس از این تعریفِ تفسیری، نوبت آن است که
معلوم کنیم مرادمان از ادبیات، چه شاخه ها و انواعی از آن است. این نیز سهل است؛
زیرا وقتی می گوییم «ادبیات»، هر فعالیتِ بشری – اعم از گفتاری، نوشتاری و حتی
رفتاری – را که در آن به غیر واقعیت های مشهود، توجه شده است، منظور کرده ایم؛ از
شعر و رمان گرفته تا نمایشنامه نویسی و حتی هنرمندی های فنّی در مقالات علمی و… .
فقط برای این که این تعریفِ جامع، کما بیش مانع هم باشد، می افزاییم که در ادبیات،
زبان و سخن، نقش محوری دارد و به قول منطقی ها، فصلِ مقدّم این تعریف است.

نغمه زندگی

اگر ادبیات را – بنابر همان تعریف ادیبانه – نغمه زندگی بخوانیم، آن گاه باید سر و
کار ادبیات را با همه «زنده ها» بدانیم. به این معنا که هر یک از آفرینندگان
ادبی، به عدد و رقم زندگان، مخاطب دارد؛ زیرا نغمه زندگی و ترنّم حیات، چتری
است که بر سر همه آفریده های زنده خدا سایه می اندازد و می توان آن را از زبان
هر زنده ای شنید. در این معامله، زبانِ لفظی و تفاوت های میان السنه، هیچ
اهمیّتی ندارد، که به قول حافظ:

یکی است ترکی و تازی در این معامله حافظ

حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی

حدیث عشق در بیت بالا، همان «نغمه حیات» است که در تعریف ادبیات گفتیم و به فتوای
حافظ، این حدیث را به هر زبانی می توان بیان کرد. بنابراین، لغت و گرامر و یا
ساختارهای بیرونی السنه، در این «بیان» تأثیر و مدخلیّتی ندارند. دور از صواب
نیست اگر مولوی را نیز در ابیات زیر، در مقام بیان همین نکته ببینیم:

هم
زبانی، خویشی و پیوندی است

مرد با نامحرمان چون بندی است

ای بسا هندو و ترک هم زبان

ای بسا دو ترک چون بیگانگان

پس زبان محرمی، خود دیگر است

هم دلی از هم زبانی بهتر است

غیر نطق و غیر ایما و سِجِل

صد هزاران ترجمان خیزد ز دل(۲)

شرح این ابیات را که با مقاله حاضر، ارتباط بسیار دارد، به عهده شارح بزرگ مثنوی،
مرحوم فروزانفر می گذاریم:

به احتمال قوی، مقصود مولانا از «همزبانی» مناسبت روحی و جنسیّت است؛ به دلیل
مصراع دوم از بیت اول که به موجب آن، محرم بودن و خویشاوندی روحی به سبب آسایش،
و نامحرمی، موجب گرفتاری و قید روح است و به دلیل آن که در این مورد، مولانا
مناسبت روحی را بر همزبانی ظاهری و به یک لغت «سخن گفتن»، ترجیح می دهد. قرینه
دیگر آن است که مولانا «منطق الطیر سلیمانی» را به آشنایی دل و فهم زبان
استعداد و یا لسان حال، تفسیر فرموده است… .

بنابراین می توان گفت که این ابیات به منزله ردّ عقیده کسانی است که همزبانی و
اتّحاد لغت را از عوامل اجتماع و پایه تشکیل قومیّت و یا ملیّت می شمارند. نظر
مولانا در این باره روشن است و به طور محسوس در روزگار خود می بینیم که بعضی
اقوام با آن که به یک زبان، سخن می گویند، بر ضدّ هم می کوشند و با یکدیگر به
پیکار برمی خیزند. پس اساس یگانگی، هم آهنگی دل و جنسیّت روحی و به اصطلاح
امروزین «اشتراک منافع» و «وحدت خواطر» است. از این رو می توان گفت که مولانا
همزبانی را به خویشی و پیوند روحی تفسیر فرموده و از راه اختلاف و بیگانگی دو
تن که به یک لغت حرف می زنند، عقیده خویش را تأیید نموده است.(۳)

سخن همین است که «مناسبت های روحی» و «پیوندهای عمیق فرهنگی» زبانی می آفرینند که
فارغ از لفظ و لغتِ خاص است و به قول حافظ، در «دهن عام» می افتد. این زبان
عمومی و همه فهم و بین المللی، همان ادبیات است که چونان آیینه ای، درونیات
اقوام مختلف را یکسان و همگون می تاباند.

ادبیات، زبانی جهانی

دلیل آن که می توان ادبیات را زبان جهانی همه اقوام و ملل شمرد و آن را در ویترین
گفتگوی تمدن ها جای داد، همین است که موضوع و مقوله ادبیات، جهانی است و حلّ
این مسئله، به عهده یکایک مردمان جهان گذاشته شده است.

«ادبیات»، زبان و حال و هوایی دارد که خود را در هیچ کجای دنیا، محصور نمی کند و
به همه جا سر می کشد. آری، این سخن واحد و احساسِ همگانی را از هر زبان که
می شنویم، نا مکرّر است؛ گرچه «یک نکته بیش نیست».

دلیل دیگری نیز می توان افزود. ادبیاتِ هر قومی، پوسته ای دارد و لایه هایی. در
منطقه پوسته، می توان گفت فلان کتاب، ملّی یا ایرانی یا محلّی است؛ اما
لایه های آن، همچون آب های زیرزمینی از کشوری می آغازد و به قاره ای می رسد و
از آن جا به کوهستان های دورافتاده تبّت و چین راه می برد و در هر جا که روزنی
بیابد، چشمه ساری می شود و سر برمی آورد. اگر شاهنامه را حماسه ملّی می خوانن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.