پاورپوینت کامل نیم نگاهی به ثروت ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نیم نگاهی به ثروت ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نیم نگاهی به ثروت ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نیم نگاهی به ثروت ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۹۰

مقدمه

ثروت (Wealth)، به کلیه مواد و اشیایی اطلاق می شود که حاجتهای بشر را رفع می نمایند. این ثروتها یا طبیعی هستند و مستقیم یا غیر مستقیم مورد استفاده واقع می شوند و یا تولید می گردند ؛ یعنی به دست بشر، تغییر شکل یافته، مورد استفاده قرار می گیرند.

در اقتصاد، مفهوم دیگری به نام «دارایی (Assets)» هم وجود دارد. دارایی به دو دسته «واقعی» و «غیر واقعی» تقسیم می شود.

داراییهای واقعی، عبارت اند از: ماشین آلات، زمینها و ساختمانهای تحت مالکیت شرکتها و همچنین شامل کالاهای مصرفی با دوام، مانند: ماشین لباسشویی، دستگاههای صوتی – تصویری و خانه های مسکونی که در مالکیت خانوارها قرار دارند. این داراییها دارای بازدهی اند و با یکدیگر تفاوت دارند. خانه های شخصی افراد در واقع، نوعی بازدهی برای صاحبان آنها هستند و در آنها زندگی می کنند و هیچ گونه اجاره ای نمی پردازند. همین طور، صاحبان دستگاههای صوتی – تصویری بدون پرداخت اجاره از آنها بهره می برند. داراییهایی از این دست را دارایی واقعی می نامند. در بعضی از کشورهای صنعتی، ارزش دارایی واقعی هر فرد، حدود سی هزار دلار است.

نوع دیگر دارایی «دارایی مالی» است که شامل پول، سهام، اوراق قرضه،(۱)

و یا اوراق مشارکت می شود. مجموع داراییهای واقعی و مالی را «ثروت» می گویند.(۲)

اگر ادعا کنیم برنامه ریزیِ اقتصاد غرب بر این استوار شده است که همواره از نظر کمیت بر دارایی افراد افزوده شود و ثروت اشخاص زیاد گردد، گزاف نگفته ایم. بازهم اگر ادعا کنیم که برنامه ریزی عاقلانه (rational) افراد بر این پایه است که استفاده بهینه از این ثروت نمایند بیراهه نرفته ایم.

در آن اقتصاد، یک اصل پذیرفته شده است که هر فرد می خواهد از راه حداکثر کردن سود، بر ثروت خویش بیفزاید. ثروت خوب و ثروت بد مفهومی ندارد. هر کاری که منجر به افزایش مجموع داراییها شود خوب است ؛ امّا در اسلام، مباحث به گونه ای دیگر مطرح است. کلمه ثروت در متون دینی ما بسیار کم دیده شده است و در آیات و روایات، به جای ثروت، واژه «مال» آمده است و به شخص ثروتمند، «غنی» گفته می شود که در مقابل آن، واژه «فقیر» قرار می گیرد.

در مورد ثروت در اسلام، سؤالاتی مطرح است که این نوشتار، در صدد پاسخ به بعضی از آنهاست.

۱ . انگیزه کسب ثروت

اقتصاد دانان در تحلیل رفتارهای اقتصادی افراد، به کنکاش انگیزه ها پرداخته اند. از دیدگاه فیلسوفان اقتصادی غرب، مانند بنتام، هابز، ویلیام جونز و آدام اسمیت، هدف نهایی انسان، دستیابی به لذّت فردی است.(۳)

امام علی(ع) این هدف نهایی از کسب ثروت و درآمد را نفی می کند و حاکمیت لذّت طلبی بر رفتار خود را به شدّت، انکار می نماید:

«من آفریده نشدم که خوردن خوراکیهای پاکیزه، مرا به خود مشغول دارد ؛ همچون حیوان پرواری که تمام همّتش علف است، و یا همچون حیوان رها شده ای که کارش چریدن و خوردن و پرکردن شکم است و از سرنوشتی که در انتظار اوست بی خبر است. آیا بیهوده یا مهمل و عبث آفریده شده ام؟(۴)

هدف اصیل از نگاه اسلام، جلب رضایت خداوند است.

۲ . ویژگیهای مثبت ثروت

از آغاز پیدایش آدم که روابط اجتماعی شکل گرفت و این روابط بر اساس نیازها تنظیم گردید، نیاز انسان به خوراک و پوشاک و سرپناهی که او را از سرما و گرما حفظ کند معنا پیدا کرد. تأمین این نیازهای فیزیولوژیک هم یا از طریق کالا و یا از طریق پول بوده است. در هر صورت، انسان باید چیزی می داشت تا به رفع این نیازها بپردازد. قبیله ها و طایفه ها یا به واسطه زور و قدرتی که داشتند شکل می گرفتند و یا به واسطه مال و ثروتی که اندوخته بودند. وگرنه فقیرانی که توان اداره خود را نداشتند به تدریج، در معرض زوال قرار می گرفتند و محوری که بر گرد آن جمع شوند وجود نداشت.

امروزه نیز که به تدریج، زندگی قبیله ای از بین رفته است شرکتها و کمپانیهای اقتصادی بر اساس میزان سرمایه شرکتها و قدرت مانور در بازارها طبقه بندی می شوند. گرچه امروزه برخلاف دوران قدیم، گروههای علمی و پژوهشی و پارکهای تحقیقاتی نیز از جایگاه ویژه ای برخوردارند.

نقطه مشترک قبیله ها و طایفه های قدیم و کمپانیها و شرکتهای جدید این است که اجزا و عناصر آنها باید افراد ثروتمند و متمکّن باشند، وگرنه هیچ گاه فقیری را به درون خود راه نداده اند.

از نظر اسلام نیز داشتن مال و ثروت، یک ارزش است و برکاتی در آن نهفته است. رسول خدا(ص) فرمود:

ثروت، عیوب انسان را می پوشاند و فقر، عیب او را آشکار می سازد.(۵)

و در بیان دیگری فرمود:

با مال و ثروت، زندگی شیرین می شود(۶)

و انسان، به آرامش می رسد.(۷)

یکی از راویان زمان امام صادق(ع) مطلبی از قول پیامبر(ص) شنیده بود که باعث تعجب وی شده بود. لذا از جمیل بن دُرّاج (صحابی امام صادق) سؤال می کند که: شنیده ام پیامبر(ص) فرموده اگر «شریف» از قومی نزد شما آمد، او را احترام کنید. جمیل، این راوی را تصدیق کرد ؛ ولی معنای شریف را از امام صادق(ع) سؤال کرد. حضرت فرمودند: «شریف کسی است که صاحب مال و ثروت است».(۸)

۳ . از انباشت ثروت باید پرهیز کرد

در اقتصاد غرب، معمولاً مال و ثروت یا مصرف می شوند و یا به صورت پس انداز و سرمایه گذاری درمی آیند. البته سرمایه گذاری بالا یک «ارزش» است و معمولاً کشورهایی که ریسک پذیرند سرمایه خود را در معرض این خطر قرار می دهند ؛ ولی سعی می کنند در موارد و کشورهایی سرمایه گذاری کنند که

درجه ریسک پایین تری دارند. مثلاً در مقایسه اقتصاد امریکا و ژاپن، گفته می شود چون امریکا ریسک پذیرتر است، لذا پس انداز کمتر و سرمایه گذاری بیشتری دارد.

در اسلام نیز از انباشتن بیهوده ثروت، به شدّت نهی شده، در آیات و احادیث، تعبیرهای بسیار شدیدی علیه این پدیده زشت، وارد شده است:

روزی که آن گنجینه ها را در آتش دوزخ بگدازند و پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند و گویند این است آنچه برای خود اندوختید. پس کیفر آنچه را می اندوختید ، بچشید.(۹)

مفهوم مقابل کنز (اندوختن)، انفاق در راه خداست. این انفاق می تواند به صورت کمک به فقیران و درماندگان صورت گیرد. راه دیگر آن به جریان انداختن این سرمایه در امور تولیدی و ایجاد اشتغال است. راه اوّل (که کمک مستقیم به نیازمندان است)، فایده اجتماعی ندارد ؛ امّا به جریان انداختن سرمایه در راه تولید، هم فایده شخصی و هم فایده اجتماعی دارد. اشتغال، باعث بالا رفتن تولید می شود و تولید هم به طریق دیگری می تواند اشتغال را زیاد کند.

یک مثال ساده این مفهوم را روشن می کند. فرض کنید یک میلیارد واحد پولی را می توانیم بین نیازمندان تقسیم کنیم. بعد از تقسیم، این پولها به مصرف نهایی رسیده، تمام می شوند ؛ ولی اگر با این پول، کارخانه تولید قند تأسیس شود، عده ای مشغول به کار می شوند، تولید قندْ بالا می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.