پاورپوینت کامل رنج مقدّس ۳۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رنج مقدّس ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رنج مقدّس ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رنج مقدّس ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

وقتی سخن از «رنج» به میان می آید، جز به انسان نمی توان اندیشید ؛ زیرا از میان همه آفریده های خدا، فقط خانه
اوست که گاه ابری می شود(۱) و گاه حتی در آتش فرو می رود.(۲)

میان رنجوری و آدمیزادگان، رابطه ای است که از صبح ازل بوده است و گویا تا شام ابد، باقی خواهد ماند! این
رابطه ناگسستنی، از کجا آب می خورد و چرا غیر انسان، طعم رنج و بلا را نمی چشد؟ شاید بتوان این دستْ پرسشها
را به فلسفه واگذاشت، و البته بیشتر فلسفه های اگزیستانسیالیستی(۳) و یا هر نوع تفکری که حیات آدمی و شئونات
زیست انسانی را می کاود.

اما «اگر فلسفه از راه قیاس کلیات، در جستجوی کشف مسائل زندگی است، در ادبیات، از راه کاوش در موارد تک
و بی نام و نشان، به همان کلیات می رسند، پس ادبیات، روی دیگر سکه فلسفه است؛ زیرا برخورد یک نویسنده یا
شاعر با زندگی و مسائل آن، فلسفه اوست».(۴) بنابراین، کشف رابطه انسان با رنج، هم وظیفه فلسفه های
حیاتْ محور است و هم یکی از تعهدات ادبیات. حتی اگر دین را به تعریف برخی از فلاسفه معاصر، همان «رنج
مقدس» بدانیم، دین نیز وارد این عرصه پرتکاپو خواهد شد. بدین رو قرآن نیز که از این رابطه سخن گفته است، هم
فلسفه و هم ادبیات را، افقی نوگشوده و موضوعی تازه و اساسی، پیش روی آنها نهاده است.

قرآن کریم در سوره بَلَد، آیه چهارم، سخن از خلقت انسان در «کَبَد(رنج)» به میان آورده و اینکه آفرینش او در
ظرف رنج و محنت بوده است. این اشاره قرآنی، کسان بسیاری را به تفکر واداشته و برای حلّ این معما و به بهانه
شرح و تفسیر آن، علل و توجیه های فراوانی ساخته اند.

در فلسفه های اگزیستانسیالیستی نیز در این باره، بحث و گفتگوهای بسیاری شده است و همگی در پی آن اند
که بدانند چرا انسان باید رنج بکشد و چه رابطه گوهری، میان رنج و سرشت آدمی است؟ هرچه این رابطه به ژرفای
وجود انسان، نزدیک تر باشد و با لایه ای درونی تر در انسانْ گره خورَد، معنای آیه پیش گفته، آشکارتر می شود. نباید
و نشاید رنجی را که قرآن به خلقت انسان معطوف می کند، به مرارتهای روزمرّگی و ناکامیهای معمول، تنزّل داد ؛
اگرچه تا آنجا نیز پیش می رود و دامن خود را همه جا می گسترد.

یک تفسیر

شاعران و گویندگان بزرگ سرزمین ما، که بیش از همه طبقات علمی (همچون فلاسفه و متکلمان و…) به آدمی
و رنجی که می بَرد، توجه کرده اند، آیه سوره بلد را در جایی از آثار خود آورده و بدان پرداخته اند، و گویا همگی آنان،
هماره درباره آن می اندیشیدند ؛ زیرا در همه دیوانهای بزرگ و کوچک فارسی، رنج آدمی و مرارتهای روح انسان،
موضوع سخن بوده است ، گاهی به لفظ «رنج» و گاهی به الفاظی دیگر همچون غم و اندوه و محنت و… .

رنجی چنین که با گِل انسان سرشته است، درمانی از نوع آنچه در کتابهای قانون و شفا آمده است، ندارد.

دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید:

هیهات که رنج تو ز قانونِ شفا رفت!

زیرا به سرشت انسان و حکمت آفرینش او و برنامه خلقت، منسوب است:

گر رنجْ پیشت آید و گر راحت، ای حکیم!

نسبت مکن به غیر، که اینها خدا کند.

البته همه اسباب و منشأهایی که برای غم و اندوهِ خود می شناسیم، در جای خود، حق است ؛ اما علّت العلل و
سائقه اصلی آن، برنامه ای است که خداوند در آفرینش انسان و هدایت او به سمت «کمالِ ممکن» در نظر گرفته
است. تا آنجا که می توان این برنامه ویژه را فقط در کارنامه انسان دید و بس. فرشتگان، هرگز رنجور نمی شوند و در
این آسودگی مطلق، دیگر موجودات زنده عالم، همچون فرشتگان اند.

رنج، چونان اختیار، همسانِ دین و مانند بسیاری دیگر از خصایص بشری، آشیانه ای دیگر نمی شناسد و به
جایی دیگر پَر نمی کشد. میان انسان و این پدیده شگفت حیات بشری، چنان ارتباط محکم و همراهی همیشگی و
اتّصال دائمی است که گویا آن دو، عاشقان یکدیگرند و یکی را برای دیگری آفریده اند.

مولوی این حقیقت تلخ و شیرین را در چندین جای مثنوی، یادآور شده است و منکران را به خواندن سوره بلد، از
آیه «لا اُقسمُ» تا «فی کَبَد» حوالت می دهد:

عاشق رنج است انسان تا ابد

خیز و لا اُقسم بخوان تا فی کبد.(۵)

یعنی اگر باور نداری که چنین عشق و رابطه ای میان انسان و رنج وجود دارد، برخیز و قرآن را بگشا و سوره «لا
اُقسم» را تا آیه چهارم آن بخوان. سپس دلیلی نیز برای آن می آورد که شنیدنی است:

غیرت حق است و با حق، چاره نیست

کو دلی کز عشق حق، صد پاره نیست؟(۶)

یعنی قضای الهی (غیرت حق) بر این قرار گرفته است که دل آدمی، هماره صد پاره باشد و چاره ای جز این
نباشدش.

تعبیر به «عشق» از رابطه ما بین انسان و غم، از سر مبالغه و کنایه است ؛ زیرا انسان به واقع، عاشق رنج خود
نیست ؛ بلکه آنچنان گفتار و رفتار و سرنوشت وی به رنج می انجامَد که گویی آن را قصد کرده و دوست می داردش.

آثار و فواید رنج

همو (مولوی) فواید و آثاری بر این رنجِ غیر اختیاری می شمرد ؛ از جمله آن را موجب «تطهیر» می داند و این در
حالی است که انسان، خود از آن غافل است:

چون بلای دوست، تطهیر شماست

علم او بالای تدبیر شماست.

نظامی در مخزن الأسرار ـ که حکیمانه ترین اثر اوست ـ ، به گونه ای دیگر، آن را بازگفته است و از رابطه
عاشقانه انسان و رنج، پرده برمی دارد:

ما ز پیِ رنج پدید آمدیم

نَز جهتِ گفت و شنید آمدیم.(۷)

«از پی رنجْ پدید آ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.