پاورپوینت کامل ما ناگزیر به رفتنیم!(نقدی بر فیلم کوتاه زندگی و دیگر هیچ!») ۳۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ما ناگزیر به رفتنیم!(نقدی بر فیلم کوتاه زندگی و دیگر هیچ!») ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ما ناگزیر به رفتنیم!(نقدی بر فیلم کوتاه زندگی و دیگر هیچ!») ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ما ناگزیر به رفتنیم!(نقدی بر فیلم کوتاه زندگی و دیگر هیچ!») ۳۰ اسلاید در PowerPoint :

آسیه بحرانی

روح الله مولوی، تا کنون فیلم های کوتاه منوّر، دختر مش قاسم»، انتظار تلخ»،
سیگاری شریکی» و زندگی و دیگر هیچ» را ساخته است.

به بهانه حضور موفّق زندگی و دیگر هیچ» در چند جشنواره مختلف:

۱. لوح تقدیر جشنواره یونیکا؛

۲. جایزه بهترین کارگردانی جشنواره سراسری رویش؛

۳. راه یافته به بیست و چهارمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران.

یادداشتی در نقد فیلم می نویسیم و سپس با این فیلم ساز قمی، گفتگوی کوتاهی خواهیم
داشت.

پیش از نقد

بی تردید، راه های زیادی برای نوشتن درباره یک فیلم وجود دارد؛ چرا که هر کسی به
نوعی آن را می بیند، درک می کند و با آن ارتباط برقرار می سازد. من این گونه آن را
دیدم، درک کردم و نوشتم. قصدم مقایسه نیست؛ هدف، افشای حسّی درونی درباره یک فیلم
است. فقط همین!

نقد

در اوّلین نگاه زندگی و دیگر هیچ»، بی شباهت به طبیعت بی جان» سهراب شهید ثالث
نیست. طرّاحی صحنه، فضاسازی حاکم بر فیلم، حتّی میزانسن و تا حدودی دکوپاژ، طبیعت
بی جان را یادآوری می کند و انتقال این حس، چیز ساده ای نیست:

اتاقی محقّر، دارِ قالی، صندوقچه ای قدیمی و یک جفت پیرزن و پیرمرد.

اوّلی، روایتگر زندگی سوزنبان پیری است که روزهای پایانی کارش را می گذراند. وی
بازنشسته شده است و باید آن جا را ترک کند. دومی، زندگی خانواده ای را نشان می دهد
که از راهِ صاف کردنِ میخ، امرار معاش می کنند و حالا با آمدن خواستگاری که
صاحب کار زن و مرد است و رفتن دختر، پیرزن و پیرمرد، تنها می شوند.

فیلم ساز، به خوبی همه عناصر را در کنار هم می چیند؛ امّا آنچه باعث می شود که
زندگی و دیگر هیچ» در نگاه دوم، خالی از طبیعت بی جان» باشد، روایت است. ماجرای
خواستگاری که دختر پیرزن و پیرمرد را می خواهد، آن قدر پررنگ می شود که کار و نوع
امرار معاش خانواده را تحت شعاع قرار می دهد و میخ ها دیگر نقشی در روایت ندارند و
این سؤال باقی می مانَد: پس چه فرقی می کرد که پیرمرد و پیرزن، چه کاره بودند؟ تنها
اشاره مؤکّد فیلم ساز بر میخ، آن جایی است که دختر، با به صدا در آمدن درِ خانه،
چادرش را از روی دیواری که جای سوراخ تعداد زیادی میخ دیده می شود، از روی یک میخ
برمی دارد.

سکانس پایانی فیلم، جایی که جهیزیه دختر را می برند، در ساده ترین شکل ممکن،
قاب بندی شده و با رفتن دختر و جای خالی دارِ قالی و صندوقچه ای که نیست، تنهایی زن
و مرد، با نواختن چکش ها بر میخْ احساس می شود. فیلم، در سکوت می گذرد؛ سکوتی که در
برخی موارد، فیلم ساز به فیلم تحمیل می کند.

نمی توان از فیلم گفت و به نورپردازی و طرّاحی صحنه خوب آن اشاره نکرد. موقعیت، در
برخی صحنه ها به گونه ای است که حسّ خوشایندی را به بیننده القا می کند، مثل زمانی
که همه دور یک سفره نشسته اند و غذا می خورند.

پس از نقد

زندگی، خوب یا بد، به هر حال ادامه دارد و ما ناگزیر به رفتنیم. مهم نیست که چه پیش
می اید، ما، ناگزیر به تحمّلیم، حتّی اگر هیچ هم نباشد.

گفتگو با روح الله مولوی

من فیلم نامه را خوانده بودم. وقتی شنیدم فیلم را ساخته اید، مشتاق بودم آن را
ببینم؛ امّا آنچه دیدم، مرا راضی نکرد. خواستگاری کارفرما، آن قدر پررنگ شده بود که
نقطه قوّت فیلم نامه (میخ ها و صاف کردنشان) را به حاشیه برده بود؛ چرا چنین شد؟

بار اوّل، فیلم نامه را با مهدی عبدی نوشتیم و در بازنویسی، چهار موقعیت کلیدی را
جا به جا کردم؛ از جمله، به جای نشستن مادر در پشت دارِ قالی، دختر، قالی می بافد.
این تغییرات تأثیرات، خود را داشت و با نزدیک کردن فیلم نامه به واقعه ای مستند
(ازدواج دختری با مردی که بیش از چهارده سال از او بزرگ تر است)، این گونه به آن
جهت دادم.

شخصیت فیلم های شما به نوعی در شرایط، حل می شوند و می پذیرند که باید این چنین
باشند. در انتظار تلخ»، دختر با از بین رفتن جبر با مرگ پدر، از روی عادت می پذیرد
که زندگی را این گونه ادامه دهد. در زندگی و دیگر هیچ» هم دختر، به دلیل فقر
خانواده، تسلیم شرایط می شود و به ازدواجی ناخواسته تن می دهد. آنها روی خطوطی که
زندگی می کشد، راه می روند. ایا راه گریزی نیست؟

سعی کردم خانه فقیرانه گرمی را به تصویر بکشم و در آخر، با رفتن دختر، پیرمرد و
پیرزن، همچنان بر میخ ها می کوبند و زندگی ادامه دارد. در انتظار تلخ» هم هیچ
امیدی نداشتم که دختر در را باز کند و وارد جامعه شود.

ایا شما هم روی خطوطی که زندگی برایتان تعیین کرده، راه می روید؟

همه ما این گونه ایم. قسمت و تقدیر، در کار همه هست. هر چند که تلاش هم می کنیم.

فیلم ساز با ساختن هر فیلم، تجربه هایی را از سر

 اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی، به دوستانتان معرفی کنید.

  راهنمای خرید:

• همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
• ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
• در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.