پاورپوینت کامل وجود رابط از دیدگاه صدرالمتألهین و سایر فیلسوفان اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وجود رابط از دیدگاه صدرالمتألهین و سایر فیلسوفان اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وجود رابط از دیدگاه صدرالمتألهین و سایر فیلسوفان اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وجود رابط از دیدگاه صدرالمتألهین و سایر فیلسوفان اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۷۵
فلسفه دربردارنده مباحث فراوانی است. اما پاره ای از آنها دارای برجستگی ویژه اند. به این معنی که پاره ای از گزاره های فلسفی به دریچه ای می مانند که اگر از نزدیک چشم بر آن بگذاریم, می توانیم به طور کامل نظاره گر تمامی فضای باغ فلسفه باشیم. پیوستگی تنگاتنگ این گونه موضوعها و گزاره ها با سایر مباحث فلسفی,سبب می گردد که طرح آنها برابر طرح مباحث فراوان دیگر و در برخی موارد,برابر طرح کلیه مباحث فلسفی باشد. از جمله مباحثی که در فلسفه اسلامی و بویژه در حکمت متعالیه می توان از آن به این عنوان نام برد, بحث (وجود رابط و مستقل) است. این موضوع از آن دست مسائلی است که برای طرح دقیق آن بایستی بسیاری از مقوله های فلسفی را به به کار گرفت. طرح کامل و مستوفی ازاین موضوع به ارائه نکته ها و پُرسمانهایی در باب علم و ادراک, علم حصولی و حضوری, تصور و تصدیق, معقولات و مفاهیم, بویژه, معقولات ثانیه فلسفی, وجود وماهیت, مقولات اضافی و نسبی, علت و معلول و… نیاز دارد و کسانی که در این زمینه تحقیق وافی انجام داده اند, می دانند که موضوع یاد شده از نقش کلیدی در حل
و فصل بسیاری از دشوادیهای و معضلات فلسفی بر خوردار است. پی نبردن به اهمیت, مفاد و جایگاه آن در میان مقوله های فلسفی سبب گردیده که بسیاری از رمزها و سخنان و مقوله های پیچیدخ فلسفی در فلسفه های تجربه گرای غرب همچنان ناگشوده باقی بماند.
(وجود رابط), در سخنان حکمای اسلامی, بویژه, اندیشه وران پسین, در معانی گوناگون و بسیار به کار برده شده و آمیخته شدن کاربردهای گوناگون آن و جدا نشدن این معناها و مفهومها از یکدیگر, سبب درآمیختگی و اشتباههای بسیاری درموارد طرح این مقوله شده است.
از این روی, در ابتدای نوشتار, لازم به نظر می رسد که معانی گوناگون این واژه در بوته بررسی قرار گیرد, تا جای بحث روشن شود اصطلاح (وجود رابط) یا (وجود رابطی) از زمان فارابی در کلمات فلاسفه اسلامی به چشم می خورد و پیش از آن, در فلسفه های پیشینیان, بویژه فلسفه یونان ردپایی از آن وجود نداشته است. بنابراین, می توان بحث وجود رابط را از نوآوریهای حکمای اسلامی به شمار آورد. دو اصطلاح بالا تا زمان میرداماد در جاهای گوناگون به جای یکدیگر استفاده می شده, اما از زمان میرداماد,کار برد این دو واژه از یکدیگر جدا می شود و آن فیلسوف نامدار, هر یک آنها را در معنای ویژه ای به کار می برد. بنابر جدا سازی وی درکتاب (الافق المبین) دو اصطلاح یاد شده, در معناهای زیر به کار برده می شوند:
۱. وجود رابط: که در قضایای حملیه موجبه رابطِ قضیه است واین وجود از قبیل معانی حرفیه است و در برابر وجود محمولی در قضایای هلیه ٌ بسیطه قرار می گیرد.
۲. وجود رابطی: که به معنای وجود للغیر مورد استفاده قرار می گیرد, (در برابر وجود لنفسه) و شامل سه مورد می گردد:
الف: وجودٌ یتحقق فی شیئ, مانند وجود سواد در جسم.
ب: وجودٌ یتحقق لشیئ, مانند وجود معلول للعله.
ج: وجودٌ یتحقق عند شیئ, مانند وجود صوره علمیه در نزد نفس.
میرداماد, همان طور که گفتیم, اصطلاح نخست را وجود رابط و اصطلاح دوم را وجود رابطی می نامد. روشن است که وجود رابط به اصطلاح نخست, بحث درناحیه مفهوم وجود است و اصطلاح دوم, بحث در ناحیه وجودات خارجی, یعنی در ناحیه مصادیق و حقیقت وجود. به این ترتیب, به نظر می رسد که قلمرو استفاده از این دو اصطلاح به طور کامل جدای از یکدیگر است. بر همین مبنا با پیروی از سنت پیشینیان, می توانیم وجود را به دو اعتبار مختلف تقسیم کنیم:
تقسیم نخست: تقسیم بر اساس مفهوم وجود آن و عبارت است از: تقسیم وجود به:
الف. وجود محمولی (وجود به معنای اسمی) یعنی آن مفهوم وجودی که در مفهوم بودن و تصور, استقلال دارد. (مفاد کان تامه)
ب. وجود رابط (وجود به معنای حرفی) یعنی آن مفهوم وجودی که در مفهوم بودن و تصور استقلال ندارد. (مفاد کان ناقصه)
تقسیم دوم: این تقسیم بر اساس نمونه های خارجی وجود, صورت گرفته و عبارت است از: تقسیم وجود به:
الف. وجود لنفسه
ب. وجود للغیر یا وجود رابطی که شامل سه مورد زیر می گردد:
ـ وجودٌ یتحقق فی شئ(وجود اعراض در جواهر).
ـ وجودٌ یتحقق لشئ (وجود معلول للعله).
ـ وجودٌ یتحقق عند شئ (وجود صورت علمیه نزد نفس).
برای کامل کردن این بحث, می توان نگاهی به تقسیم بندی حاج ملا هادی سبزواری افکند, تا از بین آن معانی وجود رابط و رابطی جلوه بیش تری یابد.
تقسیم بندی حاج ملا هادی به روایت شرح منظومه چنین است:
ان الوجود رابط و رابطی
ثمت نفسی فهاک و اضبط
بر اساس نظر ایشان, دو گونه تقسیم برای وجود می توان تصور کرد:
۱. تقسیم وجود به وجود فی نفسه و فی غیره.
۲. تقسیم وجود به وجود بنفسه و بغیره.
شرح این دو گونه تقسیم بندی, به همراه فروع آنها به شکل زیر است:
شرح سخن:
ـ وجود فی نفسه, همان وجود جوهر است که برای هستی یافتن, نیاز به موضوعی که در آن تحقق یابد ندارد.
ـ وجود لغیره همان وجود عرض است که برای هستی یافتن, نیازمند موضوعی است که در آن تحقق یابد.
ـ وجود بنفسه, همان وجود مستقل و قائم به ذات است که مصداق یگانه آن ذات واجب الوجود است.
ـ وجود بغیره, همان وجودات ممکنات است که در موجودیت مستقل و قائم بذات نیستند.
اما استاد مطهری بر تقسیم بندی حاجی اشکال می کند و بر این باور است این تقسیم بندی برابر با مذهب اصالت الماهیه است; اما بر اساس مذهب اصالت الوجود, تقسیم بندی به شکل دیگری انجام می گیرد. بویژه آنکه باید روشن شود که ما آیا وجود را بر اساس مفهوم آن تقسیم می کنیم, یا بر اساس نمونه ها و مصداقهای خارجی آن؟ تقسیم بندی استاد مطهری, مانند به آن چیزی است که ما در ابتدای بحث عنوان کردیم, بویژه آن که بر اساس این تقسیم بندی, معنای سومی نیز برای وجود رابط, بر مبنای اصالت الوجود پدید می آید.
نظر استاد مطهری چنین است:
تقسیم وجود بر اساس اصالت الوجود:
بر اساس تقسیم بندی یادشده یک گونه وجودِ رابط برابر مفهوم وجود داریم و یک گونه وجودِ رابط برابر مصادیق وجود, که این مورد دوم معنای جدیدی است که بر اساس اصالت وجود پدید آمد.
وجود رابط به این معنی عبارت است از: وجود معلولها که عین ربط و اضافه به علت خویش هستند.
بر اساس بحث اصالت الوجود, وجود معلولها و ممکنها, وجود فقری برشمرده می شوند و عین اضافه (اشراقیه) و ربط به علت خویش به شمار می آیند. بر همین اساس, برای جدای سازی معنایِ اخیر از دو معنای پیش بهتر آن است که این گونه وجود رابط را با اصطلاح جدیدی بنمایانیم.
بر همین مبنا, این گونه وجودات را (وجود ربطی) می نامیم, تا از دو اصطلاح (وجود رابط) در تقسیم بندی مفهومی وجود, و از اصطلاح (وجود رابطی) به معنای وجود ناعتی و وصفی که همان وجود اعراض باشد, تمیز داده شود. پس به این معنا وجود تمامی عالم امکان و ممکنات (وجود ربطی) است.
ییادآوری ۱. همان طور که در جدول تقسیم بندی شهید مطهری می بینیم, تقسیم وجود به فی نفسه و فی غیره, تنها در تقسیم بندی مفهوم وجود آمده است و در تقسیم بندی مصداقها و نمونه های وجود, به هیچ روی نامی از آن برده نشده است. این موضوع گویا به این معناست که شهید مطهری مانند بسیاری دیگر بر این عقیده است که ما در جهان خارج, وجود رابط به معنای (وجود فی غیره) نداریم. و وجود رابط به این معنی, تنها در عالم ذهن تحقق دارد. در بخشهای بعد هنگام تحلیل موارد اختلاف, بار دیگر به این موضوع باز خواهیم گشت.
ییادآوری ۲. افزون بر آنچه که از قول میرداماد, حاج ملا هادی سبزواری و استاد مطهری در بیان معانی وجود رابط گفته شد, باید یادآور شویم که امروزه در فلاسفه اسلامی سخنانی به چشم می خورد که می توان از میان آنها, معنای چهارمی برای وجود رابط بیرون آورد. در این سخنان گاه وجود رابط گفته می شود و مراد از آن کلیه روابط و نسب میان موجودات است, مانند نسبت پدری و پسری, نسبت میان عالم و معلوم, نسبتهای مطرح میان علت و معلول و دیگر نسبتهای مطرح میان موجودات. به نظر نگارنده, به واسطه جدایی این معنی از سه معنای گذشته, بهتر است وجود رابط به معنای اخیر را تنها (رابط) یا (نسبت) بنامیم و از آن در جمع سه اصطلاح دیگر با عنوان (روابط) و (نسب) یاد کنیم. (البته در پایان همین بخش یادآور خواهیم شد که برخی از این موارد درخور تحویل به موارد دیگرند.)
تا کنون چهارگونه وجود رابط اشاره شد که به طور خلاصه عبارتند از:
حال که موارد چهارگانه بالا روشن شد, باید یادآوری کنیم که در گفت و گوها و بحثها, بسیاری از افرادی که از (وجود رابط) سخن به میان می آورند, در موارد بسیاری معانی چهارگانه بالا را با یکدیگر درمی آمیزند و سبب اشتباه و یا سردرگمی بحث کنندگان می گردند. اما ما در این مختصر تلاش کردیم معانی چهارگانه بالا را از یکدیگر جدا سازیم و در ادامه بحث موارد اتفاق و اختلاف حکما را در مورد هر یک, مورد بررسی و مداقه قرار دهیم, اما دورنمای نخستین اتفاق و اختلاف فلاسفه اسلامی در این باره بدین ترتیب است:
۱. وجودِ رابط به معنای اول, یعنی وجود رابط به معنای مفهوم حرفی وجود: مفهوم حرفی وجود, که چیزی جز ثبوت شیئ لشیئ در قضایای هلیه مرکبه (و به تعبیر نحویین مفاد کان ناقصه) نیست, ارتباط و اتحاد دو مفهوم در ذهن را بر قرار می سازد. در مثل گفته می شود: (دیوار سفید است) (الجدار کان ابیضاً) در این جا شکی نیست که سه مفهوم در این مورد وجود دارد: دو مفهوم اسمی; یعنی, دیوار و سفیدی و یک مفهوم حرفی و غیرمستقل; یعنی, وجود داشتن که این مفهوم اخیر معنای مستقلی از خود قضیه ندارد, بلکه معنای آن در دیوار و سفیدی است.
کمابیش همه کسانی که ازمفاد کان تامه, یا همان هلیه مرکبه بحث کرده اند, با تفاوتهای اندکی این معنی را می پذیرند که در قضیه هلیه مرکبه, ماسه مفهوم مختلف داریم: دو مفهوم اسمی و مستقل (همان موضوع و محمول) ویک مفهوم حرفی غیرمستقل (همان مفهوم وجود که رابط بین موضوع و محمول است.)
اما اختلاف جدی این بزرگان در این است که آیا همان گونه که در موارد یادشده, در ذهن, دارای یک معنای حرفی وجود هستیم که وجودی غیرمستقل و رابط میان موضوع و محمول است, آیا همین وجود رابط, در خارج هم وجود و تحقق دارد, و گرچه تحقق آن در غیرخودش باشد و یا این که آنچه در خارج داریم, چیزی جز وجودهای مستقل و اسمی نیست و وجود رابط به معنای اخیر, که رابط میان موضوع و محمول باشد و وجود آن در غیرخودش; یعنی دوطرف نسبت باشد در خارج نداریم.
شماری از بزرگان, تحقق وجود رابط در خارج را پذیرفته اند, امّا با همان شرایطی که در ذهن تحقق دارد; یعنی وجود آن در غیر است و وجود مستقلی ازخود ندارد. این نظر, مربوط به بسیاری از حکمای حکمت متعالیه, ازملاصدرا تا دوره اخیر است. از جمله کسانی که به این دیدگاه به روشنی اشاره دارد. علامه طباطبایی است. گروهی, چنین تحققی را به هیچ روی قبول ندارند و بر این باورند: آنچه ما در خارج داریم, چیزی جز وجودهای اسمی نیست و از اتحاد دو وجود اسمی در خارج, مانند اتحاد سفیدی و انسان, ما مفهوم سومی را به عنوان ربط میان موضوع و محمول انتزاع می کنیم و مفهوم وجود رابط (معنای حرفی وجود) در ذهن, تنها, بیانگر اتحاد موضوع و محمول در خارج است و هیچ گونه تحققی, چه مستقل و چه غیرمستقل, در خارج ندارد.
۲. درمورد معنای دوم وجود رابط, یعنی همان وجود رابطی اختلاف چندانی به چشم نمی خورد. بیش تر حکما و فلاسفه اسلامی, به تحقق وجود رابطی و ناعتی در خارج باوردارند, ولی یادآور می شوند: وجود فی نفسه این وجودات رابطی عین وجود اینها برای غیر است و وجود لنفسه ندارند, بلکه وجود آنها للغیر است. البته از سخنان شماری از بزرگان چنین بر می آید که اعراض در عالم خارج, وجود فی نفسه نیز ندارند و این ما هستیم که با تحلیل عقلی وجود عرضی را انتزاع می کنیم.
۳. در مورد معنای سوم (یعنی وجود ربطی) نیز, که می توان گفت از نوآودیهای حکیم ملاصدرا است, به نظر می رسد در تحقق وجودات ربطی, یعنی, تمامی موجودات ممکن در خارج, هیچ گونه اختلاف نظری میان حکما وجود نداشته باشد. و ملاصدرا بانظریه نو خویش نشان داد که هر چند معلول در خارج تحقق عینی دارد, اما وجود آن عین ربط و اضافه (اشراقیه) به علت خویش است ومعلول به هیچ روی, وجود مستقل و قائم به ذات (یعنی وجود بنفسه) از خویش ندارد. هر چه دارد از علت خویش دارد و عین ربط به علت خویش است.
شایسته است در همین جا توجه کنیم که با پدید آمدن نظریه ملاصدرا دراین زمینه بسیاری از مباحث فلسفیِ گذشتگان نیز دستخوش تغییر قرار گرفت و این نظریه, سبب دگرگونی ژرفی در بحث از مقوله هایی چون: علت و معلول, علم, اتحاد عاقل و معقول, مناط احتیاج ممکن به علت, جعل بسیط و مرکب و دیگر بحثهای فلسفی گردید. معنای امکان از امکان ماهوی, به امکان فقری تغییر اساسی پیدا کرد. و مناط احتیاج موجودات به علت, امکان فقری قرار گرفت. در بحث و معلول چیزی جز علت و معلول, که عین اضافه و ربط به علت است, باقی نماند و آن همه تکثیر بی فایده واقع از میان برداشته شد. (موجِد, موجَد, ایجاد, وجود, انوجاد) در بحث جعل دگرگونیهای ژرفی صورت گرفت و همین طور در بحث علم و چگونگی قیام صور شناخت به نفس, بسیاری از دشواریهای فلسفی به سرپنجه این تدبیر ژرف فلسفی از میان برداشته شد.
۴. اما در عرصه معنای چهارم وجود رابط; یعنی وجود رابط به معنای روابط و نسب میان موجودات, اختلافهای ژرفی میان حکما, فلاسفه و متکلمان وجود دارد. اختلاف یاد شده, مانند آن اختلافی است که در معنای نخست وجود رابط وجود داشت. در این جا سخن بر سر این است که آیا نسبتها و اضافه هایی که ما در ذهن سراغ داریم, در خارج نیز این اضافه ها و نسبتها به گونه ای تحقق دارند وگرچه وجود آنها به گونه وجودی غیرمستقل وجود در غیر باشد و یا این که تنها چیزی که در خارج موجود است دو طرف نسبت است و این اضافه ها و نسبتها اموری انتزاعی و ذهنی هستند که بیانگر حالتهایی در دو سوی نسبت هستند; در مثل در نسبت بُنوّت و اُبوّت, آیا غیر از پدر, و غیر از پسر که در خارج وجود عینی آنها را می بینیم, آیا چیزی به نام ابوت و بنوت تحقق دارد یا خیر؟
در این جا شماری از بزرگان به روشنی اعلام می دارند که آری نسبتها و روابط و اضافه ها در خارج تحقق عینی دارند, ولی تحقق آنها به گونه وجود مستقل در خارج نیست. تحقق آنها در غیر است. ابوت و بنوت وجود دارند و این وجود در غیر; یعنی, در دو طرف نسبت, یعنی در پدر و پسر است.۱ این بزرگان, به روشنی اعلام می کنند که حتی مواردی چون رابطه میان مضاف و مضاف الیه نیز, افزون بر مضاف و مضاف الیه چیزی به نام رابطه میان این دو در خارج داریم, در مثل در (کتابُ زیدٍ) ما دو وجود مستقل داریم: ۱. کتاب ۲. زید و ۳. وجود رابط میان این دو که عبارت باشد از اضافه و نسبت میان کتاب و زید. و البته این نسبت و اضافه, تحقق مستقلی در خارج ندارد, بلکه تحقق آن در دو طرف نسبت است, یعنی درکتاب و در زید.
اما در برابر کسانی هستند که به طور کلی وجود نسبتها و روابط را در خارج انکار می کنند و معتقدند آنچه ما در خارج داریم, تنها موجودات مستقل و اسمی هستند که ذهن در مقام مقایسه میان آنها مفاهیمی را به عنوان نسبت و اضافه انتزاع می کند و البته آن موجودات مستقل, باید دارای گونه وجود ویژه ای باشند که ذهن درمقام انتزاع بتواند از نحوه وجود آنها و از مقایسه آن موجودات با یکدیگر, این معانی نسبی را انتزاع و اعتبار کند.
پس شاید بتوان به این گونه, موضع اختلاف میان بزرگان را در خصوص مسأله وجود رابط خلاصه کرد.
اختلاف این بزرگان در این است: ما مفاهیمی نسبی و اضافی که حکایت از رابطه میان دو موجود دارند, در ذهن خویش داریم. این نسبت و رابطه, گاه میان موضوع و محمول در قضایاست و گاه میان چیزهای دیگر. حال سؤال این است: آیا این نسبت و رابطه ذهنی در خارج هیچ گونه تحققی دارد یاخیر؟ و گرچه تحقق آن بگونه تحقق در غیر و به تبع غیر باشد؟
و همان طور که یادآور شدیم, شماری این تحقق را می پذیرند و شماری دیگر بی هیچ قید و شرطی, آن را مورد انکار قرار می دهند.
نظر ملاصدرا:
صدرالمتألهین در سه بخش گوناگون از کتاب اسفار, به گونه روشن به مسأله وجود رابط می پردازد و این, افزون بر جاهایی است که وی خارج مقوله مورد بحث, به مسأله وجود رابط اشاره هایی دارد. اکنون به گونه فشرده و کوتاه, به بررسی موارد یاد شده می پردازیم, تا از این رهگذر موضع صدرالمتألهین درباره هر یک از موارد چهارگانه وجود رابط روشن شود:
۱. وی در جلد نخست کتاب اسفار, منهج اول از مرحله اولی, درگاه بحث از اشتراک معنوی وجود, اشاره ای نیز به بحث وجود رابط دارد:
(الرابطه فی القضایا و الاحکام ضرب من الوجود و هو فی جمیع الاحکام مع اختلافها فی الموضوعات و المحمولات معنی واحد.)۲
وی بعد از این عبارت, شرح می دهد که اگر کسی شعری بگوید و قافیه همه بیتها را (وجود) قرار دهد. همه شنوندگان خواهند فهمید که قافیه در این شعر تکرار شده و این نشانه این است که وجود مشترک معنوی است. مصنف با آوردن این عبارت می خواهد به دو مطلب اشاره کند:
الف. رابطه در قضایا نیز نوعی وجود است.
ب. (وجود) مشترک معنوی است, زیرا در همه موارد گوناگون از آن معنای واحدی می فهمیم.
همان طور که می بینیم,در این عبارت مختصر صدرالمتألهین, تنها به وجود رابط به معنای نخست آن (از معانی چهارگانه یاد شده) اشاره می کند و اشاره ای به دیگر معانی یاد شده نکرده است.
۲. در جلد نخست کتاب اسفار, منهج اول فصل نهم, با عنوان (فی الوجود الرابطی) برجسته شده و صدرالمتألهین در این فصل, به سه معنای نخست از معانی وجود رابط اشاره می کند:
(اطلاق الوجود الرابطی فی صناعاتهم یکون علی معنیین: احدهما ما یقابل الوجود المحمولی و هو وجود الشیئ فی نفسه المستعمل فی مباحث الموارد الثلاث و هو ما یقع رابطه فی الحملیات الایجابیه وراء النسبه الحکمیه الاتحادیه التی هی تکون فی جمله العقود…… و الثانی ما هو احد اعتباری وجود الشیئ الذی هو من المعانی الناعتیه و لیس معناه الا تحقق الشیئ فی نفسه, و لکن علی ان یکون فی شیئ اخر, او له, او عنده, لا بان یکون لذاته کالوجود القیوم بذاته فقط فی فلسفتنا, و جمله المفارقات الابداعیه فی الفلسفه المشهوره, فان وجود المعلول من حیث هو وجود المعلول هو وجود بعینه للعله الفاعلیه التامه عندنا و عندهم, لکنا نقول بأن لاجهه اخری للمعلول غیر کونه مرتبطاً الی جاعله التام, یکون بتلک الجهه موجوداً لنفسه لالجاعله, حتی یتغایر الوجودان و تختلف النسبتان و هم لایقولون به.)۳
در این عبارت, همان طور که دیده می شود, نویسنده, به سه معنای نخست وجود رابط که ما در دسته بندی خود آوردیم, اشاره می کند: در مرتبه نخست به وجود رابط در قضایای حملیه ایجابیه, در مرتبه بعد به وجود رابطی یا ناعتی و در ضمن آن به وجود رابط به معنی وجود معلولها که عین ربط به علت خویش هستند و در این باب, تفاوت دیدگاه خود را در مورد مسأله علیت و دیدگاه پیشینیان, به دست مقایسه می سپارد. (این موضوع را در بخشهای آینده, به شرح بررسی خواهیم کرد.)
اما در همین ابتدا پرسشی پدید می آید که ملاصدرا نیز با آوردن عباراتهایی در قسمت اول به طرح آن پرداخته است. پرسش این است: آیا وجود رابطی که ما در این جا از آن سخن می گوییم, به راستی نوعی از وجود است؟ همان گونه که وجودهای محمولی موجود بر شمرده می شوند. در پاسخ به پرسش یاد شده صدرالمتألهین هیچ گونه اشاره ای به وجود رابط به معنای دوم (ناعتی) و معنای سوم (وجود معلولها) نمی کند. گویا پاسخ این پرسش را در موارد دوگانه اخیر, می گیرد و در این موارد قبول دارد که اطلاق وجود, به همان گونه ای است که وجود بر وجودات غیر رابط اطلاق می گردد. اما وی مسأله را در مورد وجود رابط به معنای (رابط در قضایای حملیه ایجابیه) پی می گیرد. اگر در این باب کمی دقت کنیم به نظر می رسد که این پرسش به این معناست: (آیا وجود رابط نیز مانند وجود نفسی تحقق خارجی دارد یا خیر؟)
پاسخی که وی به این پرسش می دهد, پاسخی دو پهلو و تردید برانگیز است.
(وقد اختلفوا فی کونه (ای الوجود الرابط بمعنی الرابطه فی الحملیات الایجابیه) غیر الوجود المحمولی بالنوع ام لا,… و الحق هو الاول… و الاتفاق النوعی فی طبیعه الوجود مطلقاً عندنا لاینافی التخالف النوعی فی معانیها الذاتیه و مفهوماتها الانتزاعیه… علی انّ الحق انّ الاتفاق بینهما فی مجرد اللفظ.)
ملاصدرا در عبارت بالا, در ابتدا, به گونه ای سخن می گوید که وجود را مشترک معنوی میان وجودات رابط و محمولی در نظر می گیرد و معتقد است: در هر دو مورد, وجود به یک معنی به کار برده می شود, هر چند که مصداقها و نمونه های مختلف وجود, در هر مورد دارای ویژگیهای خویش نیز هستند و هر یک نوع ویژه ای از وجود را تشکیل می دهند, ولی این تفاوت نوعی به وحدت معنای وجود در تمامی موارد آن زیانی نمی رساند; اما همان طور که عبارت نیز نشان می دهد, مصنف در پایان سخن, اشتراک وجود میان وجود رابط و محمولی را از نوع اشتراک لفظی به شمار می آورد. همین کلام دو پهلوست که تفسیر کنندگان کلام ملاصدرا را به تکاپو انداخته است. آنان در وهله نخست می خواهند بدانند منظور ملاصدرا از این سخن چیست و در مرحله بعد می خواهند این ناسازگاری و ناهمگونی نمای ظاهری را به گونه منطقی برطرف سازند. اکنون برای آگاهی بیش تر, به پاره ای از این دیدگاهها, به اجمال نگاهی می افکنیم, تا از بین آنها دیدگاههای گوناگونی که درباره (تحقق وجود رابط) وجود دارد, روشن گردد.
ییکی از تفسیرکنندگان کلام صدرالمتألهین, مدرس آقاعلی زنوزی است که رساله ای درباره (وجود رابط) دارد.
ایشان در تفسیر کلام صدرالمتألهین چنین می نویسد:
(وخلاصه القول ان حقیقه الوجود الرابطی (یعنی الوجود الرابط) اذا لوحظت بوجه ینتزع منها عنوان الوجود رجع الی الوجود المحمولی, و اذا لوحظت بوجه ینتزع منها الاتحاد الجزوی الآلی المأخوذ لتعرف حال الموضوع مع المحمول فقد لوحظ فیها فقد خاص, و الفقد هو العدم بعینه و هو لایشارک الوجود فی ذاته و کذا الفعلیه التی تستتبعه, و نفی الاشتراک الذاتی یلازم نفی الاشتراک العرضی اذا الاشتراک فیه یتوقف علی الاشتراک فی الذاتی والا صدق المفهوم الواحد علی الامور المتباینه من کل جهه او من جهه انها متباینه, و یلزم من ذلک انقلاب جهه التباین الی جهه الاتحاد و هو کما تری, فقد بان ان اطلاق الوجود علی حقیقه الوجود الرابطی (یعنی به الوجود الرابط) و حقیقه الوجود المحمولی لیس الا باشتراک فی مجرد اللفظ.)۴
وی همان گونه که می بینیم مسأله را به اعتبار و لحاظ ذهنی باز می گرداند. به یک اعتبار اطلاق وجود بر وجود رابط و محمولی به اشتراک معنوی است و به یک اعتبار دیگر به اشتراک لفظی است. در صورتی که وجود رابط را به گونه ای ملاحظه کنیم که از آن عنوان وجود انتزاع شود, در این صورت اطلاق وجود بر آن و وجود محمولی به اشتراک معنوی خواهد بود. اما اگر این وجود رابط را به صورتی در نظر گیریم که تنها بیانگر اتحاد جزئی میان موضوع و محمول باشد, در این صورت, دیگر وجودی مستقل در مفهوم و تحقق نیست, بلکه تنها حکایت گر از اتحاد دو وجود مستقل دیگر است. در این جا اگر هم به آن وجودی نسبت دهیم, در حقیقت باید گفت: وجودی است در نهایتِ ضعف. در این صورت اطلاق وجود بر آن و بر وجود محمولی به اشتراک لفظی خواهد بود; چرا که وجود محمولی یک معنی خواهد داشت و وجود رابط معنایی دیگر البته لازم به ذکر است که زنوزی در همین رساله موارد اختلافیِ محتمل میان وجود رابط و مستقل را به چهار وجه ترسیم می کند و می نویسد که باید ببینیم مراد ملاصدرا از اختلاف میان وجود رابط و مستقل کدام یک از موارد چهارگانه است:
۱. اختلاف میان مفهوم وجود رابط و مفهوم وجود مستقل باشد.
۲. اختلاف میان مفهوم وجود رابط و حقیقت وجود مستقل باشد.
۳. اختلاف میان حقیقت وجود رابط و حقیقت وجود مستقل باشد.
۴. اختلاف میان حقیقت وجود رابط و مفهوم وجود مستقل باشد.
و سپس می نویسد: هر یک از موارد بالا را که در نظر بگیریم, دو طرف مقایسه با یکدیگر اختلاف دارند و به این ترتیب, هیچ جایی برای اشتراک میان وجود رابط و مستقل باقی نمی ماند, مگر این که قضیه را به همان شکلی که در ابتدای این بخش از زبان ایشان تقریر کردیم, توجیه کنیم.
اما بزرگان دیگری نیز, در این باره به حل مشکل پرداخته اند. یکی از آنان حکیم نوری است. ایشان بر این نظر است که: وجود رابط, خود, از مصادیق مقوله اضافه است. می دانیم که مقوله اضافه, از مقوله های عرضی نه گانه ارسطویی است. البته تفسیر معمول و متداول از مقوله های اضافی این است که آنها جزو مفاهیم ماهوی و مقوله های نخستین فلسفی هستند. اما تفسیر نوری از مقوله اضافه به گونه ای دیگر است. وی مقوله اضافه را از جنس معقولات ثانیه فلسفی به شمار می آورد و به پیروی آن وجود رابط را نیز معقول ثانی می داند که از درجه ضعیفی از وجود برخوردار است. در واقع معنای سخن این است که وجود رابط در خارج منشأ انتزاع دارد, نه ما بازاء مستقل.
نتیجه تفسیر ایشان از عبارت صدرالمتألهین این است که وجود رابط و مستقل, هر دو از یک سنخ وجود هستند, ولی وجود رابط در درجه و مرتبه ضعیفی از وجود قرار دارد, و در هر حال, اطلاق وجود بر آنها به اشتراک معنوی است.
از جمله کسانی که در این باب به تفسیر سخن صدرالمتألهین پرداخته, ملامحمد هیدجی است. ایشان نیز در تعلیقه خود بر اسفار در این مقام چنین می نویسد:
(ان الوجود الرابط حین کونه رابطاً لم یکن بهذا الاعتبار وجوداً و لاشیئاً من الاشیاء, فان اُطلق علیه الوجود و حاله هذه فهو من اشتراک اللفظ فقط و هو الحق, ثم ان التفت الیه العقل و قصده بالحکم علیه او به انقلب وجوداً محمولیاً کما هو شأن المعانی الحرفیه حین کونها الروابط و الادوات لیس شیئاً من الاشیاء المحصله التامه, و اذا صارت منظوراً الیها معقوله بالقصد محکوماً علیها انقلبت اسمیه استقلالیه انقلاب الناقص الی التام و القوه الی الفعل ففرق بین کون الشئ شیئاً او قوهً علی شئ اذ القوه بما هی قوه لیست شیئاً من الاشیاء اصلاً الا باعتبار اخر غیر کونها قوه.)۵
نظریه هیدجی نیز, کما بیش همانند به نظریه زنوزی است. ایشان نیز, اطلاق وجود بر وجود رابط و مستقل را به اشتراک لفظی می داند و بر این باور است: وجود رابط از آن جهت که رابط بین دو طرف قضیه است وجود و شیئیتی ندارد و تنها با یک نوع لحاظ و اعتبار عقلی است که می توان برای آن وجودی در نظر گرفت و در آن صورت است که دیگر وجود رابط نخواهد بود, بلکه مبدّل به وجود محمولی و اسمی می گردد.
سبزواری نیز در این مقام چنین می نویسد:
(لعل مراده انه لما کان بینهما غایه التباعد کاد ان یکون المشترک اللفظی کما مرّ نظیره فی اتصاف الماهیه بالوجود و الا کان خلاف التحقیق الذی عنده و اشار الیه هاهنا ایضاً بقوله فی معانیها الذاتیه و اوضحناه غیر مره کیف و هو ـ قدس سره ـ حقق فی هذا السفر ان الانتزاعیات و الاضافات و اعدام الملکات لها حظوظ من الوجود.)۶
از این عبارت روشن می شود که سبزواری نیز, همچون حکیم نوری وجود رابط را از جنس انتزاعیات و اضافات (معقولات ثانیه) به شمار می آورد و برای آنها به پیروی از ملاصدرا بهره ای از وجود باور دارد و باور دارد که وجودات رابط, آنچنان در درجه ضعیفی از وجود قرار گرفته اند و چنان فاصله ای با وجودات مستقل دارند که ملاصدرا ناگزیر شده, از اختلاف و جدایی آنها به عنوان اشتراک لفظی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 