پاورپوینت کامل امام خمـینی آیه جـمال و جـلال ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امام خمـینی آیه جـمال و جـلال ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام خمـینی آیه جـمال و جـلال ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امام خمـینی آیه جـمال و جـلال ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۳۱۴

مـسـاله (دیـن و شمشیـر), (اسلام و خشـونت) از حـربه های کهنه و
دیـریـنـی است که جهان غرب آن را بـرای کـوبیـدن اسلام و
مسلمـانان, هـر چـنـد گـاه به کـار مـی بنـدد و شـرق شناسـان و
استعمارگران, برای دور کردن نسل جـوان از اسلام, آن را فریاد می
کنند.

آنـان, تـبلیغ کرده و می کنند: اسلام با زور و قدرت پیشرفت کرده
اسـت و ایـن سـلاح جـهـاد بـوده کـه مـردم را بـه اسلام کشانده و
حـکـومـتـهای دینی با زور سرنیزه مردمان جهان را بر سرسفره این
کیش نشانده اند!

تـاریـخ نگاران, جامعه شناسان و کشیشان غربی, سیاستمداران, قلم
بـمـزدان, تلاش ورزیده اند که از اسلام و مسلمانان چهره ای خشن و
خون آلود ترسیم کنند که مدارا و انسان دوستی و صلح و صفا در آن
جـایی ندارد. در برابر مسیحیت و مردم مغرب زمین را جلوه و نماد
انـسـان دوسـتی و مهرورزی نشان دهند که با گل سرخ و شاخه زیتون
بـا جهانیان روبه رو می شوند و هرکاری انجام می دهند در راستای
آزادی انسان و در راه بر قراری صلح جهانی است.۱

آنـچـه جـای گـفـت وگـو دارد این نکته است: شماری از نویسندگان
مـسـلـمـان مـرعوب تهاجم فرهنگی دشمن شده و به تلاش برخاسته اند
آیـیـنـهـا, دسـتورها و قانونهای دینی را برابر آنچه غرب آن را
حـقـوق بشر می خواند, بنمایانند این گروه, به توجیه مسائلی چون
حدود و قصاص و تعزیرات که غرب آنها را نمی پسندد, پرداخته اند.
شـمـاری از اصـل مـنکر سنگسار در اسلام برای مردان و زنان بدکار
شـده انـد, جهاد اسلامی را, تنها جهاد دفاعی دانسته هرگونه یورش
نـظـامی از سوی نظام اسلامی, به هر هدف, به دیگران را نادرست می
انگارند.۲

در ایـن مـیان, کسانی که جامه مسلمانی به تن کرده بودند, در هم
آوایـی بـا خـواسـتـه هـای جـهـان غـرب, تا آن جا پیش رفتند که
مـجازاتها و احکام سیاسی اسلام را دستورها و آیینهایی غیرانسانی
و خشونت آمیز خواندند که نه مفید است و نه درخور اجرا.

حـسـن نـزیـه, از اعـضای کانون وکلا و عضو کابینه دولت موقت, در
بـرابـر خـواسـتـه های مردم مسلمان ایران, که خواهان پیاده شدن
قانونهای اسلامی در کشور بودند, بی شرمانه بیان داشت:

(اگـر مـا فـکر کنیم تمام مسائل سیاسی و اقتصادی و قضایی را می
تـوانیم در قالب اسلامی بسازیم, آیات عظام هم می دانند, این امر
در شرایط حاضر نه مقدور است, نه ممکن و نه مفید.)۳

جـبـهه ملی در انجام این خواسته در سال ۱۳۶۰, طرح لایحه قصاص را
کـه بـه خـامه فقهای بزرگ نگاشته شده بود, ناسازوار با آزادی و
کـرامـت انـسـانـی خواند و در اعلامیه ای از هواداران خود خواست
بـرای رویـارویـی بـا ایـن قانون, به اصطلاح آنان غیرانسانی, به
خیابانها بیایند.۴

در برابر این سخنان بی مایه و سست و به دور از مبانی, از گذشته
تـاکـنـون, اندیشه ورزان مسلمان پاسخهای درخوری ارائه کرده اند
کـه سـعـی هـمـه آنـان مـشکور باد. شهید بهشتی, به نزیه, که با
پـشـتـیـبـانـی کـانون وکلا و سازمان حقوق بشر, به ستیز با اسلام
بـرخـاسـتـه بـود, با استدلال و منطق پاسخهای استوار داد و مردم
مـسـلـمان با حضور آگاهانه و غیرت مندانه به صحنه آمدند و جبهه
آنان را وادار به عقب نشینی کردند.

ایـنـک دوباره در عرصه جراید و مطبوعات, در قالبهای نوین و روز
پـسـنـد, با سخنان نمادین و غیرنمادین, اسلام, انقلاب اسلامی,امام
خـمـینی و یاران باوفای آن حضرت متهم به خشونت ورزی و بیدادگری
مـی شوند و بنگاههای خبرپراکنی غرب در سطح گسترده ای بدان دامن
مـی زنـنـد و پاره ای از رفتارها و کارهای تندی که ایادی نفوذی
دشـمـن بـرای بـدبین کردن مردم به اسلام انجام می دهند گواه این
گـفـته ها قلمداد می کنند و با کمال تاسف شماری از پروردگان سر
سـفـره انقلاب, با از یاد بردن گذشته خود, جارچی دشمن شده و این
جـا و آن جـا, بـزرگان دین را خشونت گرا می خوانند و خود را با
سابقه های روشن! مهرورز و هوادار مهروزی.

بـایسته است باور و اعتقاد امام را درباره دستورهای جزایی اسلام
بـدانـیم و مبانی اعتقادی و فقهی و سیرت ایشان را در برخورد با
دگـرانـدیـشـان, بـشناسیم. از این روی, در چند مقدمه دیدگاههای
امام را بیان می کنیم:

الـف. امـام جهان را مظهر جمال خداوند شمرده و جلوه حق. بر این
بـاور اسـت: تـار وپـود هـستی بر محور رحمت و بخشایش و مهربانی
اسـتـوار اسـت و خداوند رحمان است و رحیم و رحمت و صفات جمالیه
حضرتش, بر دیگر صفات جلالیه, چون قهار و… پیشی دارد.

(رحـمـت رحـمـانیه و رحیمیه, شامل جمیع دار وجود است, حتی رحمت
رحـیـمیه که جمیع هدایت هادیان طریق توحید از جلوه آن می باشد,
شامل همه است, الا آن که خارجان از فطرت استقامت, به سوء اختیار
خـود, خود را از آن محروم نمودند, نه این که این رحمت شامل حال
آنها نیست.)۶

هـمـه برنامه های دین برای سعادت و خوشبختی انسانها سامان داده
شـده اسـت. پـیـامـبـران برای این که آمده اند که رحمت, دوستی,
مـهربانی, مهرورزی و برادری را در میان مردم بگسترانند و صلح و
آرامش عمومی را در جهان پایدار سازند.۷

انبیاء دلسوز بشرند و در پی آن بوده اند که مردم را به ارزشهای
انـسـانـی راه نـمایند و از پرت شدن به دره های ژرف و بی برگشت
تباهیها رهایی بخشند.

فـرسـتـادگان خدا, برای آسایش و آرامش و هدایت مردم, خود را به
رنـج مـی افکندند و شبان و روزان در تشویق بودند تا مردم گمراه
و سرگشته نباشند:

(انـبـیا, مظهر رحمت الهی هستند. می خواهند که مردم خوب باشند,
مـی خـواهـنـد همه مردم معرفت الله داشته باشند. می خواهند همه
مردم سعادت داشته باشند.)۸

خـداپـرسـتان, اهل رحمت, بخشش, مهرورزی, برادری هستند و از این
مـیان, مسلمانان از مهر و مهرورزی ویژه ای بر خوردارند. مومنان
کـانون مهربانیها و دوستیهایند, به هم کیش و غیر هم کیش. با هم
کـیـشـان, در اوج برادری و برابری و عشق می زیند, و چون بنیانی
اسـتـوار پـاس یکدیگر می دارند, در غم و شادی هم شریکند و نظام
اسلامی نیز در برابر مومنان رسالتهای ویژه ای بر عهده دارد.

ب. انـبـیـای الهی برنامه های خود را کم کم بر بشریت عرضه کرده
انـد. بـرنامه های هر پیامبر, کامل کننده برنامه فرستاده پیشین
اسـت. احکام اسلام نیز, کم کم و با آماده سازیها نازل شده است.۹

پـیـامـبر اسلام با در نظر گرفتن شرایط روانی و اجتماعی, برنامه
هـای خـود را سـامان می داده است; چه که پیاده کردن برنامه های
سـیاسی, اقتصادی و… در یک زمان کاری بود سنگین و همگان آن را
بـرتـابـیـدنـد. پـیامبر در پی هر برنامه و قانون, زمینه پذیرش
دگرکارها را فراهم می آورد:

(انبیا, همه, دنبال این بودند که به تدریج آنطور که می شود این
بشر را سوق بدهند طرف معرفت الله.)۱۰

ج: در مـنـطـق امام امت, برای هدایت مردم به اسلام و نگهبانی از
بـاورهـا و ارزشـها, بیش از آن که انذار کارآمد باشد, بشارت, و
نـویـد و امـیـدآفـریـنـی سازنده است. بشارت دل را نرم می کند,
احـسـاسـات را بـه جوش می آورد و روان را آماده پذیرش حقیقت می
سـازد. قـرآن پـیش از انذار و ترساندن مردم از کیفر, از بهشت و
رضـوان و رحـمـت و نـور و شـادیـهای دو جهان سخن می گوید و رمز
پیشرفت پیامبر را مدارا, مهربانی و مهرورزی می شمرد:

(فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من

بـه سـبـب رحـمت خداست که تو با آنان این چنین خوشخوی و مهربان
هـسـتـی. اگر تندخو و سخت دل بودی, از گرد تو پراکنده می شدند,
پس بر آنان ببخشای….

پـیـامبر(ص) با تبلیغ رساندن پیام وحی به تشنگان معرفت, دین را
پـیـش بـرد. به پیام رسانان دین سفارش می کرد با حسن خلق و روی
خـوش بـا مردم روبه رو شوند. فرستادگان پیامبر با در دست داشتن
آیه های رحمت به میان مردم می رفتند, دلها با شنیدن این آیه ها
نرم می شد و آماده برای پذیرش حق.

پـیـش از این که پیامبر به مدینه هجرت کند, بسیاری از اوسیان و
خـزرجـیـان, به اسلام گرویده بودند و گسترش اسلام به ایران و روم
نـیز, در پی خواسته های مردمان آن دیار انجام گرفت و مسلمانان,
پـیـش از نبرد, با استقبال ایرانیان و رومیان روبه رو می شدند.
ایـن حنجره ها و سینه ها و مغزهای کینه آلود و کثیف است که این
جـا و آن جـا,بـرای لکه دار کردن اسلام در تکاپویند چهره اسلام و
مـسـلـمـانـان را زشت جلوه دهند۱۲ و گرنه اسلام, زیبا, پرشکوه و
دارای برنامه های صد درصد انسانی و به سود انسان است.

از ایـن روی امـام امـت بـه پیام رسانان دین اندرز می داد: آیه
رحـمـت بـاشـنـد و با امید آفرینی و نشان دادن زیباییهای قرآن,
مردم را به آن جذب کنند:

(درمـسـائل ملایمت و جهت رحمت بیش تر از جهت خشونت تاثیر میکند.
مـن در زمـان اخـتـنـاق رضـاخانی, وقتی در مدرسه فیضیه صحبت می
کـردم, آن گاه که از جهنم و عذاب الهی بحث می کردم, همه خشکشان
مـی زد, ولـی وقتی از رحمت حرف می زدم, می دیدم که دلها نرم می
شـود و اشـکـها سرازیر می گردد و این تاثیر رحمت است. با ملایمت
انسان بهتر می تواند مسائل را حل کند تا شدت.)۱۳

امام تاکید داشت که اسلام و انقلاب را نمی شود با شمشیر پیش برد.
مـنـطـق و سـخن مهم ترین ابزار ماست, هدف ما صدور اسلام و انقلاب
اسـت و مـبـارزه با الحاد و دین ستیزی و با سلاح نیرومند منطق و
ایمان, در برابر الحاد شرق و استکبار غرب می ایستیم.

امـام در پاسخ کارشناسان جنگهای روانی, وابسته به غرب, که امام
را دیـکـتاتور می خواندند و این پندار واهی را گسترش می دادند:
وی بـر آن اسـت باورهای خود را با نیروی شمشیر بر دیگران تحمیل
کند و مردمان را به زور با خود همداستان کند, گفت:

(بـارهـا گـفته ام, ما با کسی جنگ نداریم. امروز انقلاب ما صادر
شـده اسـت. در هـمـه جـا اسـم اسلام است و مستضعفان به اسلام چشم
دوخـتـه اند. باید با تبلیغات صحیح, اسلام را آن گونه که هست به
دنـیـا مـعرفی نمایید. وقتی ملتها اسلام را شناختند, قهرا به آن
روی مـی آورنـد و مـا چیزی جز پیاده شدن احکام اسلام را در جهان
نمی خواهیم.)۱۴

د. در نـظر امام, خشم, کلید همه بدیها و شرارتهاست. غریزه وقتی
بـه جـوش آمـد و خـرد از کـنـتـرل خـارج شد, چه بسا ترو خشک را
بـسـوزاند. آتش خشم وقتی شعله ور شد, اندرز در آن راه پیدا نمی
کـنـد و انـسـان خـشمگین, افزون بر خود, دیگران را ممکن است به
نابودی بکشاند. برای همین جهت پیامبر فرموده است:

(چـنـان کـه سـرکـه عسل را تباه می سازد, غضب ایمان را فاسد می
کند.)۱۵

ولی خشم و غضب همه جا نکوهیده نیست, بلکه قوه غضبیه از نعمتهای
بـزرگ خـداسـت کـه آبـادی دنـیا و آخرت و حفظ فرد و جامعه بدان
بـسـتـگی دارد و اگر این نیروی با ارزش در وجود آدمی نبود, بشر
در بـرابر دشواریهای طبیعت به دفاع از خود بر نمی خاست و ترس و
ضـعف و سستی و تنبلی و ناشکیبایی و بی غیرتی در انسان راه پیدا
مـی کـرد. از ایـن روی, ایـن نـیروی غریزی اگر به درستی به کار
آیـد, وسـیـله ای است برای رسیدن به کمال. خداوند متعال مومنان
را سـتـایش کرده است که در برابر کافران و دین ستیزان با قهر و
غـضـب رفـتـار مـی کنند و با یکدیگر به مهر و آشتی: (اشداء علی
الکفار رحماء بینهم).۱۶

امام خمینی می نویسد:

(اداره امـر بـه معروف و نهی از منکر و اجرای حدود و تعزیرات و
سـایر سیاسات دینیه و عقلیه نشود, جز در سایه قوه شریفه غضبیه.
پـس آنها که گمان کردند کشتن قوه غضب و خاموش کردن آن از کمالات
و مـعارج نفس است, خود خطایی بزرگ و خطیئه ای عظیمه کردند و از
حد کمال و مقام اعتدال غافلند.)۱۷

هـ: سـرانـجـام و نتیجه گفته های پیشین این است که همه باورها,
ارزشـهـا و احـکـام و شیوه اداره جامعه در اسلام, براساس رحمت و
بـرای رسـیدن به عدالت و بهروزی مردم سامان یافته است و اگر به
درسـتـی اجرا شوند, ذره ای زیان و خسارت بر مردم روا داشته نمی
شود و آزادی انسانی آنها از میان نمی رود.

اوج حـاکـمـیـت سیاسی دین بر مردم در زمان غیبت امام زمان(عج),
ولایـت فـقـیـه اسـت و در مـنطق امام خمینی, در آن خشونتی و جود
نـدارد; زیـرا اصـل, حکومت و اجرای قانون است. پیامبر و امامان
بـر اسـاس معیارها و ترازهای قانون عمل می کردند و مامور اجرای
دسـتـورها و آیینهای قرآن بودند و از پیش خود فرمان نمی دادند,
خـداونـد بـه پـیـامـبر هشدار داده است: اگر برخلاف دستورهای من
رفـتـار کـنـی, از تـو بازخواست می کنم. فقیه نیز, پیاده کننده
احـکـام اسلام است و ناظر بر کارگزاران کشور و اگر بخواهد سر از
فـرمـان خـداوند بپیچد و برخلاف قانونها و آیینهای خداوند اراده
خود را بر جامعه بار کند, ولایت نخواهد داشت:

(فـقـیـه نـمی خواهد به مردم زورگویی کند. اگر یک فقیهی بخواهد
زورگـویـی کـنـد, این فقیه دیگر ولایت ندارد. اسلام است, در اسلام
قـانـون حـکومت می کند. پیغمبر اکرم(ص) هم تابع قانون بود, نمی
تـوانـسـت تـخـلـف بکند. خدای تبارک و تعالی می فرماید که: اگر
چـنـانـچه یک چیزی برخلاف آن چیزی که من می گویم تو بگوئی من تو
را اخـذ مـی کـنم… ولایت فقیه ولایت بر امور است که نگذارد این
امـور از مـجـاری خودش بیرون برود. نظارت کند بر مجلس, بر رئیس
جـمـهـور کـه مـبـادا یـک پـای خـطـایی بردارد… ولایت فقیه ضد
دیکتاتوری است.)۱۸

در احکام جزایی و دفاعی اسلام نیز, خشونتی وجود ندارد, آنچه هست
و آیـیـنها و قانونها و دستورهایی که وجود دارد, بر اساس مصلحت
نـوع انسان و رسیدن جامعه به صلح و آرامش و امنیت عمومی سازمان
دهی شده اند. جامعه حکم یک بدن را دارد. اگر عضوی از اعضای بدن
فـاسد شد, اگر از اصلاح آن خودداری کنیم, به همه اندام سرایت می
کـنـد و قرار و آرامش از دیگر اعضا می گیرد. اگر نقطه ای از یک
کشتی سوراخ شد و برای بستن آن اقدامی صورت نگیرد, همه سرنشینان
آن غـرق مـی شـونـد. سـلامـت و آرامـش جامعه نیز بدون مبارزه با
شـرانـگـیـزی و جـنـایت دوام نمی یابد. امام بر این نکته تاکید
دارد: پـیامبر(ص) نبی رحمت بود و مظهر عطوفت و اخلاق بزرگوارانه
و دارای قـلـبـی مهربان و چشمی اشکبار, ولی گاه در آن جا که با
مـحـبـت نـمـی تـوانست تبهکاران را به صلاح آورد, ناگزیر با شدت
رفـتـار مـی کـرد و غـده های سرطانی را با جراحی از بدنه جامعه
بـیـرون مـی کـشـیـد. کـار پیامبر, بسان کار پزشکی بود که برای
بـهـبودی بیمار او را جراحی می کند, بر این کار طبیب دلسوز آیا
می توان برچسب خشونت زد.۱۹

بـر این اساس قصاص و حدود و امر به معروف نیز مصداق رحمت است و
برخاسته از رحمت رحیمیه خداوند:

(اجـرای قصاص و حدود و تعزیرات و امثال آن که به نظر می رسد با
ملاحظه نظام مدینه فاضله تاسیس… شده هر دو سعادت[ دنیا و آخرت
]مـنـظـور اسـت; زیـرا که این امور در اکثر[ مردم] برای رساندن
جانی و رساندن او به سعادت دخالت کامل دارد….)۲۰

قـرآن, اجـرای قانون قصاص را زندگی ساز می شمرد; زیرا که قصاص,
پـیـگـرد قـانـونـی و بریدن ریشه های جنایت و از بین بردن کینه
تـوزیها و انتقامها و برقراری صلح و صفاست. اگر حکم قصاص که به
قـدرت حـکومت و به اختیار اولیای دم است, دقیق انجام بشود و با
این شعله انتقام گیری خاموش شود و یا اولیای مقتول با خشنودی و
رضـا, دیـه را بـپذیرند به طور طبیعی زندانها از افراد شرور پر
نمی شود و صلح و صفا هم بین مردم برقرار می گردد:

(قـرآن در مـجتمع ایمانی و برادری حکم قصاص را اصل اولی و ثابت
مـقرر داشته و به عفو قاتل ترغیب نموده, تا سایه عدل و رحمت با
هـم گـسـترده شود: اجرای قصاص به دست قدرت حکومت مردم و عفو به
وجـدان و صلاح اولیای مقتول, نه به اختیار حکومت, تا آتش انتقام
خـامـوش شود و رابطه برادری و رحمت برقرار گردد و نیز تبدیل به
دیـه, بسا به صلاح کسان مقتول و یا قاتل از اعضای خانواده مقتول
است. بر مبنای همین اصل قضایی و ایمانی, مجتمع امن و پیوسته بی
مـانـندی در سرزمین کینه و انتقام پدید آمد که در سالیان دراز,
نـه دسـتـگاه قضایی وسیع و نه زندانها در میان بود و قاتل و یا
دزدی کـه در مـعـرض قـصـاص و حـد در آمـدنـد بـسیار انگشت شمار
بودند.)۲۱

از جـمله جاهایی که شاید از سوی انسان مسلمان, خشونتی سر بزند,
در گـاه مبارزه با فساد, فساد آفرین, تباهی, تباهی آفرین, و در
صحنه کار زار با دشمن است که در این جا به شمه ای از دستورها و
آیـیـنـهـای اسـلام و دیـدگاه امام خمینی می پردازیم و سفارشهای
بسیار ایشان, را یادآور می شویم.

روش مبارزه با فساد

مـبارزه با فساد, بی قاعده و قانون نیست, شرایطی دارد و بایستی
از حـدود و مـرزهای آن فراتر حرکت نشود. اگر کوتاهی یا تند روی
شـود, بـه جـای اصـلاح بـه افـسـاد و تباهی می انجامد. حفظ حدود
خـداونـد, نـه تنها درباره مومنان, بلکه در برخورد با کافران و
مـشـرکان جنگی نیز ضرورت دارد و هر چیز باید در مرز و حدودی که
برای آن بیان شده قرار بگیرد:

(تـلـک حـدود الـلـه فـلا تعتدوها ومن یتعد حدود الله فاولئک هم

الظالمون.)۲۲

اینها حدود خداست. از آن تجاوز مکنید. که ستمکاران از حدود خدا
تجاوز می کنند.

امام خمینی, بر نگاهداشت مرزهای حق و باطل, صلاح و فساد و معروف
و مـنـکر حساس بود. او مرزبان دین بود و حرکت در مرز و راه را,
تـنـهـا وسیله رسیدن به سعادت می شمرد و خارج شدن از آن را سبب
فـسـاد. نـه مداهنه و سهل انگاری در اجرای دستورهای خدا را روا
می شمردو نه تند روی را.

امـام تـاکید می کرد: افراد برای مبارزه با گناه به گناهی دیگر
نـیـفـتـنـد و بـرای بـه کرسی نشاندن حقیقت از ابزار و راه های
نـامـشروع استفاده نکنند و خدای نخواسته به نام امر به معروف و
نـهـی از مـنـکـر, بـه افـراد ستم روا ندارند و به نام انقلاب و
انقلابی, دستورهای اسلام و ارزشهای دین, فراموش نگردد.۲۳

امـام تـنـدرویـهـایی که گاه به اسم دین انجام می گرفت, بر نمی
تابید و گاه تندروان و خشونت ورزان را نفوذی دشمن می خواند.

او, بـه رزمـندگان اسلام در جبهه های جنگ نیز اندرز, می داد: در
جـنـگ بـا دشمن هم, اصول انسانی را پاس دارید و سیرت علی(ع) را
از یـاد نـبـریـد, دیـدن جنایتها و وحشی گریهای صدامیان, حلم و
بـردبـاری را از کف شما نرباید, ابتدا به جنگ نکنید, با اسیران
جنگی مهربان باشید توده بی گناه مردم عراق را, که خود در چنگال
صدام اسیرند, با جنایتکاران بعثی, یکی نشمرید.

امـام بـا یادآوری فرازهایی از سیره پیامبر و علی(ع) در برخورد
با دشمن, می گوید:

(… سـربازان صدر اسلام, در عین حالی که سربازی می کردند وظایف
صـوریه را هم به تمام معنی به جا می آوردند, همان طور که شمشیر
مـی کـشـیـدند… با خودشان به طور رحمت به طور دوستی و برادری
رفـتـار مـی کـردنـد. حـضرت امیر وقتی که مواجه می شود با لشکر
مـعـاویه, که از کفار هم بدتر بودند, با خوارج… سفارش می کرد
کـه: شـمـاها ابتدا به جنگ نکنید… و لو حق با شماست. بگذارید
آنـهـا ابـتـدا کـنـنـد. وقـتی آنها ابتدا کردند گاهی هم یک دو
نـفـرکشته می شدند, آن وقت اجازه می داد و با تمام قدرت تا آخر
می کوبید.)۲۴

مبارزه با فساد نمی شود خارج از مدار قانون انجام گیرد و افزون
بـر ایـن, روشهایی دارد که اگر آنها درنظر گرفته نشوند, مبارزه
عقیم می ماند و چه بسا اثر عکس داشته باشد.

۱. مـبارزه غیر مستقیم, نخستین مرحله برای جلوگیری و مبارزه با
فساد است و این نیز مرحله هایی دارد:

الـف. در مـرحـلـه نخست شخص گمراه به اشتباه و حرکت ناروای خود
هـشـیـار گـردد و بدی آن را بفهمد. می باید رفتاری پیش گرفت که
بـفـهـمـد کـارش اشـتباه است. اگر با این حرکت ترک کار ناشایست
نـکـرد, مـی بـایـسـت بـا ترشرویی با او رو به رو شد و اگر اثر
نـگـذاشـت, بـاید به مبارزه منفی پرداخت و ترک رفت و آمد با وی
کرد.۲۵

ایـن شـیوه مبارزه را, پیامبر(ص) در برخورد با کسانی که بر اثر
راحـت طـلـبـی, پـیامبر را در غزوه تبوک یاری نکردند و به جبهه
نـرفتند, به اجرا گذاشت و آثار سازنده ای در برداشت۲۶ و راه بی
تفاوتی را بر دیگر مسلمانان بست.

ب. در مـرحله دوم, به گونه روشن و بدون ابهام به ناشایسته کار,
باید فهمانده شود: بیراهه می رود.

ج. درمـرحله پایانی, نوبت به تعزیر و دست بردن به شمشیر و جهاد
مـی رسـد. یـعـنی اگر راه های یاد شده به نتیجه نرسید و طرف از
حـرکـتـهـا و کارهای خلاف, دست بر نداشت, باید با شدت عمل با وی
بـرخـورد کـرد. امـام تاکید دارد در گاه در خطر قرارگرفتن اصول
دیـن یـا مـذهب, ضروریات دین اهانت به قرآن و مقدسات و… مردم
وظـیـفه دارند در برابر منکرات به مبارزه برخیزند و از بذل مال
و جان دریغ نورزند.۲۷

(مـرتـبه سوم, توسل به زور و جبر است. پس اگر بداند یا اطمینان
داشـته باشد که ترک منکر نمی کند, یا واجب را به جای نمی آورد,
مـگر با اعمال زور و جبر, واجب است, لکن باید تجاوز از قدر لازم
نکند.)۲۸

جهاد در دیدگاه امام

جـهاد در منطق قرآن قانونی است خدایی و مقدس که از روی ناگزیری
و بـرای اصـلاح جـامعه و پدید آوردن جامعه ای توحیدی و رسیدن به
صـلح پایدار, تشریع شده است. در بینش قرآنی امام خمینی, هدف از
جـنـگ, از بین بردن فتنه است. امام در برابر شعار توده مردم در
دوران دفاع مقدس: جنگ جنگ تا پیروزی, یادآور می شد:

(جـنـگ جـنـگ تا رفع فتنه, قرآن می فرماید: وقاتلوهم حتی لاتکون
فتنه۲۹. همه بشر را دعوت می کند برای رفع فتنه.)۳۰

در قرآن فتنه, به معنای آزمایش۳۱, بلا و عذاب۳۲, فریب و اغوا۳۳,
سـتـم و بـیـدادگری۳۴ و شرک به کار رفته است. همه این معانی یک
ریـشه دارد و آن عبارت است از: فشار و اختناق, گمراهی و توطئه,
بـدبـیـن کـردن مردم به اسلام و جلوگیری از دعوت به دین, و بستن
راه برحقیقت.

احترام به مال و جان انسانها ضرورت دارد, ولی پاسداری از کرامت
و حـقـوق انسانی, مانند: عدالت اجتماعی و ستیز با ستم, آزادی و
حـریـت انسانی, خداپرستی و آزادی تبلیغ دین, صلح و امنیت عمومی
و… از آن بـالاتـر است. برای نجات ارزشهای والا و نجات انسان و
دفـاع از حقوق عمومی, باید شماری از مردم جان خود را فدا کنند.
در منطق اسلام, جهاد, نه مبارزه برای گستراندن قلمرو و رسیدن به
مال و ثروت و زمین که مبارزه برای خدا و خدمت به خلق اوست.

۱. دفـاع: اگـر دشـمـن بـه سـرزمـینهای اسلام هجوم آورد, بر همه
مـسـلمانان, در هر کجا باشند, واجب است از حوزه اسلام دفاع کنند
و اسـلام و مـسـلـمانان را از سلطه بیگانگان نجات دهند. در منطق
امـام, چـیـرگـی کافران و بیگانگان تنها هجوم و یا اشغال نظامی
نـیـسـت کـه سلطه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دیگران بر مسلمانان
پـذیـرفـتـه نیست و بر مسلمانان لازم است در صورت امکان و آماده
بـودن شـرایـطـ, بـرای دفـاع از عـزت اسـلامـی با حاکمیت کافران
بستیزند.۳۵

نـظـام اسـلامـی و مسلمانان می باید چنان توانمند باشند که دشمن
خـیـال تـاخـت و تـاز به آنها را در سر نپروراند. اگر دشمن, در
انـدیـشه هجوم به سرزمینهای اسلامی است و مقدمات آن را تدارک می
بـیـنـد, مـسـلمانان باید به او مهلت ندهند و پیش از این که به
مـرزهـای اسـلام حمله ور گردد, رو در روی او قرار گیرند با همان
حـربـه هـایـی که دشمن علیه مسلمانان استفاده می کند, او را از
هجوم, باز دارند.

عـلـی(ع) به سپاهیان خود می فرمود: چرا منتظر می مانید دشمن به
سـرزمـیـن شـما حمله برد و در خانه با شما درگیر شود, بلکه شما
بـایـد پـیش از رسیدن دشمن بر او راه بندید و او را در خانه اش
مشغول سازید:

(وقـلـت لکم اغزوهم قبل ان یغزوکم فما غزی قوم قط فی عقر دارهم

الا ذلوا.)۳۶

و گـفـتـم: بـا آنان بستیزید, پیش از آن که بر شما حمله برند و
بـگریزند. به خدا سوگند با مردمی در استانه خانه شان نجنگیدند,
جز آن که جامه خواری بر آنان پوشیدند.

امـام امت, به پاسداران نظام اسلامی پیشنهاد می دهد: پروای دشمن
را داشـتـه بـاشـیـد و مـستکبران و بدخواهان انقلاب اسلامی را در
مـرزهـای آنـان مـشـغـول سـازیـد. آنـان اگـر در آرامش یابند و
جـنـایـتـکـارانـی چـون اسـرائـیـل خیالشان از سوی فلسطینیان و
لـبـنانیان, آسوده باشد, به سوی ما خواهند آمد و با محاصره همه
جانبه ما را در چهار دیواری خود خفه خواهند ساخت.

امـام, با ارائه نمونه هایی از تاریخ صدر اسلام, ابراز می دارد:

جـنـگـهـای پـیامبر با کافران, بیش تر جنبه دفاعی و بازدارندگی
داشـتـه اسـت. کـفار قریش همواره در اندیشه تهاجم به ام القرای
اسـلام و نـابود کردن هسته مرکزی مسلمانان بودند و اگر مسلمانان
بـه اسـتقبال خطر نمی شتافتند و فتنه گریهای کافران قریش را بی
پاسخ می گذاشتند, در خانه خود محاصره و نابود می شدند.۳۷

۲. بـرداشتن بازدارنده ها از سر راه دعوت: از دیگر دلیلهایی که
بـه جهاد مشروعیت می دهد, برداشتن بازدارنده ها از سر راه دعوت
اسـت. اسـلام, دینی است جهانی و مسلمانان وظیفه درند پیام توحید
رهـایـی بـخـش را بـه دیگران ابلاغ کنند و مرزهای فکری و عقیدتی
اسـلام را بـگـسـترانند. برای این ماموریت, می بایست آزادی دعوت
وجـود داشـتـه بـاشـد. اگـر نـظـام شرک و الحاد با تکیه بر این
انـدیـشه, مردم را به بند کشیده باشد و به مردم ستم روا دارد و
از گسترش اسلام جلو بگیرد, مسلمانان وظیفه دارند این, بازدارنده
را از مـیـان بردارند. در واقع این نوع جهاد, مبارزه با اختناق
و استبداد است.

امـام بـر ایـن نـظـر اسـت کـه جنگهای پیامبران و نبردهای رسول
اکـرم(ص), بـیـش تر, برای از بین بردن بازدارنده های نشر توحید
در جهان انجام گرفته است:

(… انـبـیـا کـه جنگ می کردند با مخالفین توحید, مقصدشان این
نـبـوده کـه جـنـگ بـکـنند و طرف را از بین ببرند… آنها مانع
بـودنـد… رسول اکرم(ص) مقصدشان این نبود که مشرکین مکه را از
بـین ببرند و یا مشرکین جزیره العرب را از بین ببرند, مقصد این
بـود کـه دیـن اسـلام را منتشر کنند و حکومت حکومت قرآن باشد…
آنها چون مانع بودند… منتهی به جنگ می شد و معارضه.)۳۸

۳ . جهاد ابتدایی: در دید امام, جهاد ابتدایی ویژه روزگار حضور
مـعـصوم است, هدف از آن گسترش توحید و یکتاپرستی است. امام شرح
مـی دهـد: این بخش از جهاد نیز به انگیزه جهانگشایی و رسیدن به
مـال و مـنال انجام نمی گیرد, بلکه رزمندگان برای هدفهای برتر,
از جـان و مـال و آسـایـش خـود می گذرند. جهاد مبارزه با شرک و
چـپـاول است.۳۹ دفاع از حقوق انسانی انسانها, به هدف آزاد کردن
انـدیـشـه هـا از بـنـد خـرافات و چیرگی خدایگان گوناگون. پیام
مـسـلـمانان صدر اسلام به ملتهای دیگر این بود: ما آمده ایم شما
را از بـنـدگـی و بـردگی خدایان و اربابان گوناگون نجات دهیم و
بندگی خداوند یکتا را به شما هدیه کنیم.

۴. دفاع از ستمدیدگان: از دیگر انگیزه های جهاد است. مبارزه با
کـسـان که انسانها و جامعه های بشری را به بند می کشند و منابع
اقـتـصـادی و انـسـانی آنان را به یغما می برند و… جهاد برای
گـسـترش عدالت اجتماعی, پس از شعار توحید, مهم ترین برنامه های
پـیـامبران است. رسولان خدا برای نبرد با فرعونیان و قارونیان و
سـتمکاران, توده ها را بسیج کردند و با نبردهای خونین طاغوتهای
روزگار خود را برانداختند و مستضعفان را به حکومت نشاندند:

(تـمـام انبیا, از صدر بشر و بشریت برای این بوده است که جامعه
را اصـلاح کـنـند و فرد را فدای جامعه می کردند… خدای تبارک و
تـعـالـی مـی فـرمـاید که انبیا را ما فرستادیم, بینات به آنها
دادیـم, آیات به آنها دادیم, میزان برایشان… فرستادیم (لیقوم
الـنـاس بـالـقـسـط)۴۰ غایت این است که مردم قیام به قسط بکنند
عـدالـت اجـتماعی در بین مردم باشد… دنبالش هم می فرماید: (و
انـزلـنـا الـحـدید) تناسب این چیست؟ تناسب این است که با حدید
بـایـد اینها انجام بگیرد. با بینات, با میزان و با حدید. (فیه
باس شدید.)۴۱

مـبـارزه بـا سـتـمـگـریها, مهم ترین انگیزه امام در مبارزه با
اسـتـکـبـار جهانی بود. امام امت برای یاری ستمدیدگان فلسطین و
لـبـنـانـی و دفـاع از عزت مسلمانان به یاری آنان شتافت و اعلام
کـرد: دفـاع از مـسـتـضعفان مرز نمی شناسد و اگر در هر گوشه از
جـهـان سـتمدیده ای از ما فریاد خواهی کند وظیفه داریم در صورت
تـوان او را یـاری کـنـیـم. ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.