پاورپوینت کامل سهم حوزه علمیه قزوین در نهضت فقه جعفری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سهم حوزه علمیه قزوین در نهضت فقه جعفری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سهم حوزه علمیه قزوین در نهضت فقه جعفری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سهم حوزه علمیه قزوین در نهضت فقه جعفری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۶۱

فقه اسلامی, از بهترین علوم است و روشنگر راه انسانها و بیانگر راه حق و خیر. به حکم عقل, هرجامعه سالم, نیاز به سیستم حقوقی دارد و مکتب تشیع, در این باب, از سایرین پیشی گرفته و علمای این مکتب, از نخستین کسانی بودنده اند که اساس تشریع را بنا نهاده اند. نخستین شخص از شیعه که فقه را تدوین کرد, امام اول شیعیان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) است. آمده که امام(ع) دارای صحیفه ای بوده به خط مبارک آن حضرت, که بخشی از حلال و حرام را در برداشته است۱.

ابوالعباس نجاشی (۳۷۲ ـ ۴۵۰هـ.ق.) در رجال خود, نخستین کسی که در شیعه اثری در فقه پدید آورده, ابورافع, صحابی امام علی بن ابی طالب(ع), دانسته است که کتاب (السنن والاحکام والقضایا) را نوشته, سپس نجاشی اضافه کرده که وی, از خیار شیعه بود و مسؤول بیت المال در دوران حکومت حضرت امیر(ع). ابن ابورافع نیز, کتابی در فقه دارد که دربردارنده وضوء, وصلات و… است۲.

سید حسن صدر کاظمی, در تاسیس الشیعه می نویسد نخستین کسی که در اصول فقه, به تالیف پرداخت, هشام بن حکم, از شاگردان امام صادق(ع) (۸۰ ـ ۱۴۸هـ .ق.) بود و اوست که کتاب الفاظ و مباحث را نگاشته که از مهم ترین مباحث علم اصول است۳.

تشیع, که اصول مکتب تشریع و سیستم حقوقی خود را بر اصول قواعد چهارگانه معروف: قرآن, حدیث, اجماع و عقل بنیانگذارده, به پیروی از حدیث ثقلین:

(انی تارک فیکم الثقلین احدهما اکبر من الآخر کتاب اللّه حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی نبأنی اللطیف الخبیر انهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض),

به قرآن کریم و خاندان پیامبر(ص) در استنباطات, تمسک جستند. از این روی, فقه شیعه, پس از رحلت رسول اللّه(ص) باب فیض را مسدود نمی داند و دوره تاسیس آن, از عصر ائمه(ع) آغاز می گردد. آیا آن جا که شیعه بر این باور است: امام(ع) دو مقام دارد: عصمت و علم, سخن, عمل و تقریر او را, مانند سنت نبوی, قابل استناد می داند و براین اساس در دوره طولانی امامت, (۱۱ تا ۳۲۹هـ ق) ثروت عظیم و تراث علمی گرانقدری را گردآورده که اهل سنت آن را فاقدند. افزون براین, از مهم ترین عوامل نزد اهل سنت که موجب خلأ حدیث شد, منع تدوین حدیث, پس از وفات رسول اللّه(ص) در سال یازدهم هجری بود. هنگامی که ابوبکر, به اریکه قدرت رسید, دستور منع تدوین حدیث را صادر کرد و این ممنوعیت, تا عصر عمربن عبدالعزیز ادامه داشت و پس از به قدرت رسیدن عمربن عبدالعزیز, در سال ۹۹هـ . ق.ممنوعیت, برداشته شد و وی دستور تدوین حدیث را صادر کرد; از این روی, حدود یک قرن, اهل سنت از نگاشتن حدیث, بازداشته شدند و این امر, باعث شد, بسیاری از احادیث فراموش گردند, یا این که تحریف شوند. امّا در نزد شیعه, خوشبختانه, چنین نبوده است. ذهبی, به نقل از حاکم, به سند متصل
به عایشه, نقل می کند:

(عایشه می گفت: پدرم پانصد حدیث از رسول اللّه(ص) تدوین کرده بود و نزد من نگهداری می شد. سپس یک روز آنها را از من طلبید و آتش خواست و تمام انها را در آتش سوزاند۴).

از این روی, خلیفه اول, سپس عمر و سایر خلفا, منع تدوین حدیث را دنبال می کردند. فقه شیعی, در مباحث و نظرات خود, به پیروی از آرای امامان دوازده گانه خود پرداخت و از رهنمودهای خاندان عصمت و طهارت(ع) الهام گرفت.برخلاف فقه اهل سنت, که حدیث را منحصراً از طریق صحابه رسول اکرم(ص) اخذ کرده است و با وجود یک قرن منع, از تدوین حدیث, چنانکه یاد شد, همچنان دنباله رو نظرات فقهی چند تن از فقهای مدینه و عراق هستند.

فقه شیعه, که مهم ترین منبع و مآخذ آن, مذهب اهل بیت(ع) است, دارای ذخیره غنی و گرانبهایی است که نظیر آن را در میان فقه مذاهب مختلف اسلامی, نمی توان یافت. با توجه به این سرمایه عظیم و سرشار علمی, فقهای امامیه, در استنباط مسائل و کشف حکم شرعی و فقهی با استدلالات قوی و محکم و عمیق و اسلوب متقن و روش استوار, شیعه از فقه غنی و روش فقاهتی استوار برخوردار شده است.فقه شیعه, با گذراندن ادوار مختلف و قرون, از عهد تابعان و عصر صادقین, علیهم السلام, و تلاش موفّق و مجاهدت آمیز هزاران فقیه برجسته شیعه, به کمال رسیده و صدها فقیه صاحب سبک و مبتکر و… به جامعه علمی تقدیم داشته است.

اگر بخواهیم ویژگیهای فقه شیعی و امتیازات آن را برسایر مذاهب اسلامی بازگوییم و یا ادوار مختلفی را که این سیستم حقوقی گذرانده و اکنون به نام فقه شیعی, به دست ما رسیده است, بیان بداریم, سخن به درازا خواهد کشید. آنچه که در تاریخ فقه شیعه,رکود نسبی در بعضی از ادوار و اعصار است پس شکوفایی مجدد آن جلب توجه می کند فقه شیعه که از عصر رسول اکرم(ص) وائمه معصومین(ع) آغاز شده, ادوار مختلفی را سپری کرده است. معمولاً, تا سال ۶۰هـ . ق . کمتر به اجتهاد پرداخته و دامنه ای بسیار محدود داشته است; زیرا با وجود ائمه معصومین(ع) و دسترسی به آنان, نیاز به اجتهاد نبوده و بیشتر به نقل حدیث از ائمه معصومین(ع) اکتفا می شده است.آنچه که شایان ذکر است: امامان(ع), شاگردان خود را به مکتب, تعقل و تفکر و اجتهاد و استدلال راه می نمودند که گروههای مختلف فکری در عصر ائمه(ع), حکایت و ناشی از همین طرز تفکر است. و نیز در این دوران, اجتهاد در مسائل فقهی کاملاً مشاهده می شود. قسمتی از این قال وقیل ها در کتابهای رجالی سه گانه شیعی: فهرست شیخ, نجاشی و کشی انعکاس یافته و نیاز به طرح آن در این جا نیست, ولی آنچه که جلب توجه می کند مدوجزری است که در ادوار فقه شیعی و سیستم حقوقی شیعه, رخ داده زیرا هرگاه اخباریان در حوزه های علمی شیعه, سایه افکندند, رکود نسبی در فقه شیعی به وجودآمد و باب اجتهاد مسدود گردید. با آغاز دوره غیبت صغری (۲۶۰ ـ ۳۲۹هـ ق) تا نیمه دوم قرن چهارم هجری, مکتب اهل حدیث, یا اخباریان, بر مدارس شیعی,کاملاً سایه افکند و قدرت مطلق را به دست گرفت; سپس با به قدرت رسیدن دولت شیعی آل بویه در ایران و عراق, آزادی قلم و اندیشه, سلسله مدارس فلسفی شیعی شکل گرفت و کوکبه ای عظیم از نوابغ متکلمان و مؤسسان شیعی, پا به عرصه گذاشته و از سیطره اهل حدیث کاستند, از جمله: شیخ ابواحمد عبدالعزیزبن یحیی جلود (م: ۳۳۲هـ ق), شیخ ابومنصور صرام (م: حدود/ ۳۵۰هـ ق.), علم الهدی شریف رضی (۳۵۹ ـ ۴۰۶هـ .ق) شیخ المشایخ ابی عبداللّه محمد بغدادی معروف به شیخ مفید (م: ۴۱۳هـ .ق .), شیخ ابواسحاق احمد معروف به ثعالبی (م: ۴۲۷هـ .ق.), شیخ الرئیس ابوعلی سینا (۳۷۰ ـ ۴۲۸هـ .ق), ابوالصلاح تقی الدین بن نجم الدین حلبی (م:۴۴۷هـ . ق .), شیخ الطائفه شیخ طوسی (۳۸۵ ـ ۴۶۰هـ ق) و… به مبارزه سختی علیه مکتب اهل حدیث پرداختند, تا این که سرانجام اخباریه را درهم کوبیدند و از صحنه بیرون راندند.شیخ مفید, کتاب مقابس الانوار فی الرد علی اهل الاخبار را نگاشته۵ و شریف مرتضی, رساله فی الرد علی اصحاب العدد وغیره را. پس از این برخورد تند دو مکتب شیعی و سپری شدن عصر اخباریه, دوباره باب اجتهاد در مدارس شیعی گشوده شد و سبب شکوفایی فقه گردید. مخصوصاً در قرن هفتم و هشتم هجری, علامه حلی شیخ جمال الدین ابومنصور حسن حلی (۶۴۸ ـ ۷۲۶هـ .ق .) ودایی وی, شیخ ابی القاسم نجم الدین جعفر حلی, معروف به محقق حلی (م: ۶۷۶هـ.ق.), صاحب شرایع الاسلام, در فقه شیعی تحول به وجود آوردند. پس از یک دوره شکوفایی در فقه شیعی و گشایش باب اجتهاد در مدارس امامیه, دوره صفویان (۹۰۷ ـ ۱۱۳۵هـ.ق.) آغاز گردید. تأسیس دولت صفویان, از عظیم ترین حوادث پس از سقوط امپراطوری ساسانی در تاریخ ایران است. ایران, برای نخستین بار, مجدداً وحدت سیاسی و ملی خود را به دست آورد و سرزمینهای تجزیه شده را در زیر یک لواء متحد کرد. ایران بزرگ, از مرز چین تا ماوراءالنهر را شامل می شد. این دولت عظیم, مذهب تشیع اثنی عشریه را مذهب رسمی کشور اعلام کرد و قزوین را پایتخت خود قرار داد.

قبل از قیام دولت صفویه, دولت عثمانی, رهبری جهان اسلام را به دست داشت و شیعیان در قلمرو دولت عثمانی, سخت زیر فشار و اضطهاد بودند, تا آن جا که به اندک بهانه ای, به قتل عام آنان می پرداخت.نمونه های بارز آن, شهادت شهید اول, شیخ شمس الدین ابوعبداللّه محمدبن جمال الدین عاملی در سال ۷۸۶هـ .ق. و شهید ثانی شیخ زین الدین بن علی عاملی در سال ۹۶۶هـ . ق و…است.از این روی, قتل عام شیعیان و شهادت علمای اعلام, این طائفه, رعب و هراس بسیاری در قلوب شیعیان ساکن بلاد عثمانی ایجاد کرد و هنگامی که دولت شیعی صفوی استقرار یافت هجرت گسترده شیعیان, مخصوصاً علما و فقها به ایران اغاز گردید و چون قزوین, به عنوان پایتخت دولت صفویه تعین گشته بود, اکثر شخصیتهای مبرز علمی مهاجر, قزوین را مسکن خویش قرار دادند.

قزوین, اضافه بر مرکز نظامی و سیاسی پرقدرت ترین و عظیم ترین دولت جهان, از کانونهای بزرگ فرهنگی بود و علمای شیعی با مشربهای مختلف, از اطراف و اکناف به این شهر وارد شدند و بزرگ ترین حوزه های علمی شیعی را در جهان تشیع تشکیل دادند.از آن جا که اکثر علمای مهاجر, از کشورهای عربی و از سرزمین بلاد عثمانی بودند, با مسائل اصول عقلی شیعه در ایران آشنایی نداشتند و با فلسفه بیگانه بودند و به افکار و آداب و رسوم خاص خود و به استنباط مسائل از طریق اخبار اکتفا می کردند و از طرف دیگر, زعما و اقطاب دو مکتب فلسفی متنازع و رقیب آن زمان: مکتب دوانی و دشتکی, قزوین را مقر نشر افکار و مکتب خویش قرار دادند و قزوین از تمام جهت, مبدل به بزرگ ترین دانشگاه شیعی جهان گردید, ولی با این همه, بر اثر عواملی چند, فکر اخباری براین دانشگاه عظیم اسلامی سایه افکند, از جمله:

۱ . حب مفرط سلسله صفویان, به خاندان عصمت و طهارت(ع).

۲ . هجرت گسترده علمای عرب از بلاد عثمانی به حوزه قزوین و عدم آشنایی آنان با اصول عقلی و مدارس فلسفی ایران و نشأت و تربیت آنان در یک محیط سنی دارای رسوم و آداب خاص و اکتفای به اخبار در استنباط مسائل فقهی.

۳ . مباحثات فلسفی و برخورد دو مکتب فلسفی دوانی و دشتکی در مدارس قزوین و نگرانی حکومت صفویان از رشد فلسفی در حوزه های علمی قزوین.

۴ . قیام محمد امین استرابادی (م: ۱۰۳۳هـ .ق.) برای احیای مکتب اخباریه و تجدید حیات آن و نشر کتاب خود, به نام (الفوائد المدنیّه)۶ و ادامه راه او, توسط ملاّ خلیلا قزوینی (م: ۱۰۸۹هـ .ق.).

۵ . کودتای نظامی شاه عباس اول صفوی (جلوس ۹۹۶ ـ متوفی ۱۰۳۸هـ .ق.) در ارتش خود و عزل تمامی رؤسا و صاحب منصبان, که از صوفیه و با مشرب فلسفی بودند و تعطیل تمام مدارس فلسفی و قتل عام علاقه مندان به فلسفه و فلاسفه و تاسیس دادگاههای تفتیش عقائد که در اکثر موارد, شخصاً فلاسفه را محاکمه و حکم اعدام آنان را صادر می کرد و…۷.

این عوامل و عوامل دیگر باعث گردید اخباریه, که در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم هجری, به دست متکلمان شیعی, چنانکه گذشت درهم کوبیده شد و به انزوا کشانده شد, جز افراد معدودی که در گوشه و کنار بودند و کاری از آنان ساخته نبود, با آغاز حکومت صفویان در سال ۹۰۷هـ .ق. اندک اندک, دوباره سربرآورد و بساط قدرت خویش را در حوزه های علمی بگسترد و به حدّی از نفوذ برسد که شاه طهماسب صفوی, غیاث الدین منصور دشتکی (م: ۹۴۸هـ.ق.) فیلسوف را که به مقام وزارت خویش نصب کرده بود, به اصرار و فشار شیخ علی بن عبدالعالی کرکی, علی رغم خواسته خود, از مقام وزارت عزل کند این نخستین برخورد علنی اخباریه و اصولیه در قزوین بود.۸

مکتب فقهی قزوین, در عصر صفویان

از بهترین مکتبهای فقهی عصر صفوی, مکتب قزوین است که گنجینه ای است پربار و کم نظیر, حاوی مبانی مستحکم و استدلالات قوی در تمامی مباحث و زمینه ها. هرگز در مکتب فقهای بیش از عصر صفوی, چنین استدلالات فقهی عمیق و دقیق یافت نمی شد.

از ویژه گیهای این مکتب, طرح حدود و اختیارات فقیه, خراج, نمازجمعه, مقاسمه, شیوه حکومت اسلامی و… است که برای نخستین بار در فقه شیعه, مطرح شدند.مجموعه حقوقی تحقیقی عمیق و قوی که از آغاز پیدایش فقه تفصیلی و استدلالی شیعه, یافت نمی شود, چون فقهای امامیه, پیش از عصر صفویان, به خاطر عدم ابتلای به این موارد حکومتی, توجهی بدانها نداشتتند. چنانکه قبلاً اشاره کردیم, قیام صفویان و تشکیل دولت صفوی, عظیم ترین حادثه پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی در تاریخ ایران بود.

نمونه هایی از مکتب فقه قزوین, در عصر صفوی

جامع المقاصد: اثر محقق ثانی, شیخ نورالدین علی (۸۷۵ ـ ۹۴۰هـ.ق) فرزند حسین بن علی بن محمدبن عبدالعالی کرکی, معروف به محقق ثانی, از ائمه فتوای و اعاظم علمای شیعه و شیخ الاسلام والمسلمین.

ولادت وی, در قریه کرک نوح در نواحی شهر زحله در سهل بقاع, از مراکز شیعه در لبنان, به وقوع پیوسته است. پس از فراگیری مقدمات علوم و فنون ادب در زادگاه خویش, در سال ۹۰۹هـ.ق. به عتبات مقدسه عراق هجرت کرد و به کسب فیض از محضر علمای کربلا و نجف اشرف پرداخت. او, از نخستین کسانی بود که پس از تاسیس دولت صفویان, به ایران هجرت کرد و در حوزه قزوین پرورش یافت و به اوج مقام علمی نائل گردید و به دربار دولت صفویه راه یافت و از طرف شاه طهماسب صفوی (جلوس ۹۳۰ ـ فوت ۹۸۴هـ.ق) منصب شیخ الاسلامی به وی واگذار شد و تا هنگام مرگ, این منصب را داشت. وی که در حوزه قزوین پرورش یافته بود و با مدارس فلسفی آشنایی داشت, مباحث عقلی اصولی فقه شیعی, بسیار در آثارش راه یافته است.

او, برای استوار ساختن مبانی فقهی کوششهای فراوان کرده و استدلالهای قوی و دلایل عقلی عمیق و دقیقی را مطرح کرده است. وی, با اخباریه مواشات می کرد. وی, دارای مکتب فقهی پیشرفته و تکامل یافته ای است و نوآوریهای بسیاری در سیستم حقوقی شیعی گنجاند. اکثر فقهای امامیه پس از وی, تا پایان دوره صفویه, تحت تاثیر سبک و شیوه فقهی ایشان بوده اند. آقای سید حسین مدرس طباطبائی در کتاب خود: مقدمه ای بر فقه شیعه, در مورد مکتب محقق کرکی می نویسد:

(محقق کرکی از شخصیتهای بزرگ فقه شیعه است که در سیر تکاملی آن نقشی مهم داشته و بخصوص در استوار ساختن مبانی فقه کوششهای اساسی نموده است.

فقه کرکی از دو نظر با فقه دوره های پیش تر فرق دارد: یکی آن که او با قدرت علمی خویش مبانی فقه را مستحکم ساخت. مشخصه عمده فقه او, استدلالات قوی در هر مبحث است. او, هم دلایل و براهین نظرات مخالف را به نحو عمیق و دقیق مطرح ساخته و هم نظر خود را در هر مورد, با استدلال محکم به کرسی نشانده است. در مکتبهای پیش تر, استدلالات فقهی چنین قوی نبوده و بخصوص, در مواردی که چند استدلال برای یک مطلب آورده می شد, استدلالات ضعیف و سطحی فراوان به چشم می خورد. این نکته, مخصوصاً در آثار برخی از فقهای مشهور, به خوبی جلب توجه می کند…۹).

وی آثار فقهی گرانقدری از خود باقی گذاشته که اکثر انها طبع گردیده که از جمله آنهاست: کتاب: (جامع المقاصد۱۰), این کتاب, شرحی است استدلالی بر قواعد علامه حلی (۶۴۸ ـ ۷۲۶هـ.ق.) روش مؤلف در این شرح, منحصر به فرد است.

مؤلف, در جمادی الاول سال ۹۳۵هـ.ق . از جلد ششم فراغت یافته است, امّا تا مبحث (تفویض البضع) از کتاب النکاح, فراتر نرفته و از این مبحث به بعد را فاضل هندی شرح کرده و آن را (کشف اللثام عن وجه قواعد الاحکام) نام گذارده است. بعضی از علما, بر جامع المقاصد حاشیه دارند, از جمله: شیخ لطف اللّه میسی عاملی (م: ۱۰۳۳هـ.ق.) صاحب مسجد معروف شیخ لطف اللّه در اصفهان. (جامع المقاصد) نخست در تهران, بدون تاریخ و شماره صفحه, طبع گردیده و سپس در همان شهر, به سال ۱۲۷۲هـ.ق. و سال ۱۲۷۸هـ.ق. به گونه سنگی رحلی, به طبع رسیده است.از وی, (الجعفریه) در طهارات و صلات, به سال ۱۳۱۴هـ.ق. و رساله (صیغ العقود والایقاعات) به سال ۱۳۱۵هـ.ق. و (قاطعه اللجاج فی حل الخراج), به سال ۱۳۱۳ هـ.ق. در تهران طبع گردیده اند.

(فوائد الشرایع) وی, حاشیه ای است بر کتاب شرایع الاسلام محقق حلی (م: ۶۷۶هـ.ق.) .

العقد الطهماسبی: اثر شیخ عزالدین الحسین (۹۱۸ ـ ۹۸۴هـ ق) فرزند عبدالصمد عاملی, پدر شیخ بهائی, از اکابر علمای عصر صفوی در قزوین و از طرق اجازات بود وی از شاگردان شهید ثانی (ش: ۹۶۶هـ.ق.) ودارای اجازه از وی به تاریخ ۹۴۱هـ .ق.بود.

او, از جمله علمای مهاجر عرب است که با تأسیس دولت صفویه, به ایران هجرت کرده و در قزوین سکنی گزیده و کتاب (العقد الطهماسبی) را به امر شاه طهماسب صفوی نگاشته است.۱۱

از آثار فقهی دیگر اوست: (المسائل التساعیه), (رساله المسح علی الرجلین) و… او, دارای مشرب اخباری بود, امّا در کتابهای فقهی خویش از مکتب محقق کرکی پیروی کرده است.

منهج السداد = شرح العلائی: اثر شیخ تاج الدین ابومحمد عبدالعالی کرکی (۹۲۶ ـ ۹۹۳هـ.ق.) فرزند محقق ثانی شیخ نورالدین علی بن الحسین بن علی بن محمدبن عبدالعالی کرکی قزوینی, از اعاظم علمای شیعه و ائمه فتوی و فقاهت در عصر صفوی و از طرق اجازات بود.

پدر وی, محقق ثانی, منصب شیخ الاسلام و المسلمین را تا هنگام وفات به عهده داشت. او, از حوزه درس پدرش بهره مند گشت و به مقام علمی و اجتهاد نائل گردید و در زادگاه خویش, قزوین, کرسی تدریس و فتوا و رهبری را به دست گرفت.

ایشان, از مکتب فقهی قزوین و نهج پدرش پیروی می کرده و آثار فقهی فراوانی از خود به جای گذارده است, از جمله: (منهج السداد) یا (شرح العلائی), که شرح بسیار متین و استواری است بر (الارشاد) علامه حلی (۶۴۸ ـ ۷۲۶هـ.ق.).

از این کتاب, نسخه ای با حواشی به خط مؤلف از مخطوطات کاتب این سطور, در کربلا موجود است و نیز چند نسخه را استاد ما شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعه معرفی می کند۱۲.

از دیگر تالیفات او: (اللمعه فی عدم عینیه الجمعه) است.

الحبل المتین فی احکام احکام الدین: اثر شیخ بهاء الدین محمد (۹۵۳ ـ ۱۰۳۰هـ.ق.) فرزند عزالدین حسین بن عبدالصمد عاملی قزوینی اصفهانی, معروف به شیخ بهائی از اعاظم متکلمان امامیه وشیخ الاسلام والمسلمین, جامع علوم و فنون اسلامی. ولادت شیخ بهائی را به اختلاف ذکر کرده اند: بعضی از نویسندگان عرب, از روی تعصب, ولادت او را در بعلبک جبل عامل یاد کرده اند۱۳ و جمعی ولادت او را در قزوین می دانند. سید محسن امین عاملی در اعیان الشیعه, هردو قول را یاد کرده است۱۴. شیخ بهائی در حوزه علمی قزوین و با تفکر ایرانی پرورش یافت. او, بر خلاف پدرش که یکی از علمای مهاجر عرب و اخباری مسلک بود, مشرب فلسفی و اصولی داشته است و این در نوشته های او انعکاس دارد. وی در آثار فقهی خویش, روش کاملاً مستقل و مخصوص به خود دارد. از آثار مشهور فقهی وی: (الحبل المتین فی احکام احکام الدین) است, به زبان عربی. مؤلف این کتاب را در چهار منهج ترتیب داده است:

۱ . عبادات

۲ . العقود

۳ . الایقاعات

۴ . احکام. چنانکه یاد کردیم, او, نهج و روش مستقل و مخصوص به خود داشت که. همان مکتب قزوین و فقه اجتهادی باشد. وی نخست احادیث و روایات صحیح را ذکر می کند و سپس روایات حسن و بعد موثق را و آن گاه به شرح و تبیین و جمع بین آنها می پردازد و احکامی را بر مبنای اجتهاد خویش, به اسلوب رسا و قوی و استدلال محکم, به گونه عمیق و دقیق, استنباط می کند. از دیگر تألیفات وی: (مشرق الشمس و اکسیر السعادتین) است. در این کتاب, آیات احکام قرآن کریم را گردآورده و به شرح و تفسیر پرداخته است۱۵.

شارع النجاه: اثر میر سید محمدباقر (م: ۱۰۴۱هـ.ق). فرزند شمس الدین محمدحسین استرآبادی قزوینی اصفهانی, معروف به داماد و میرداماد, متخلص به اشراق از ائمه حکما و فلاسفه شیعه.

در حدود سال ۹۵۶هـ.ق. در قزوین چشم به جهان گشود: او, در فقه از پیروان مکتب قزوین بوده و عمده فقه وی استدلالی است و با مشرب حکمی و اصولی, به اجتهاد در مسائل فقه می پردازد۱۶. از آثار فقهی وی: (شارع النجاه فی ابواب العبادات) است, به سبک اجتهادی و فتوایی. مقدمه را به اصول دین اختصاص می دهد و آن گاه, ده کتاب از ابواب فقه را به بحث می گذارد: از طهارت تا حج چون هدف, نمایاندن دوران شکوفایی فقه شیعی است, از مکتب فقه قزوین در عصر صفویان, به همین اندازه اکتفا می کنیم.

غلبه اخباریگری بر حوزه های علمی شیعه

گفتیم: مکتب اخباریه با آغاز عصر صفویان بر مراکز علمی و حوزه های شیعی چیره شد, بویژه پس از قیام شاه عباس اول صفوی درسال ۱۰۰۲هـ.ق. فلاسفه در تنگنا قرار گرفتند و ستمها بر آنان رفت و کم کم مدارس فلسفی قزوین ازهم پاشید و این ازهم فروپاشیدگی, روز به روز سرعت می گرفت, بویژه پس از آن که پایتخت, در سال ۱۰۰۶هـ.ق. از قزوین به اصفهان انتقال یافت که به طور محسوس, اخباریان بر تمامی مراکز علمی شیعه سیطره یافتند و باب اجتهاد, مسدود شد. از این روی, پس از مکتب فقهی قزوین, که مختصری از تاریخ آن را یاد کردیم, به نام هیچ فقیه اصولی مهمی یا کتاب فقهی مهم و مشهوری, از پیروان مکاتب فقهی قزوین و فقهای آن, مانند: محقق کرکی برخورد نمی کنیم به جز موارد بسیار محدود در گوشه و کنار که حوزه های کوچکی داشته اند و به تدریس می پرداخته اند. ولی مبارزه و درگیری میان اخباریان و اصولیان, که گاهی در می گرفته تا این که در حدود سال ۱۱۶۵هـ.ق. شیخ یوسف بحرانی, صاحب حدائق (م: ۱۱۸۴هـ.ق) از علمای مشهور اخباریه وارد قزوین شد.

او در بدو ورود, مورد استقبال گرم اخباریان قزوین قرار می گیرد و در قسمت غربی قزوین بین طرفداران و پیروان خود, منزل می گزیند.

پس از ورود او به قزوین, علمای خاندان آل طالقانی که رهبری مذهبی اصولیان را در دست داشتند, به دیدار صاحب حدائق رفتند و بدین ترتیب, زیارت و بازدید بین دو فرقه انجام گردید. در این ملاقاتها, مناظرات مباحثات وجدال علمی بین اخباریان و اصولیان انجام می شد به طوری که در آخرین ملاقاتها, ملامحمد ملائکه (م: ۱۲۰۰هـ.ق.) در منزل خود و در حضور جمع کثیری از علمای فریقین اخباری و اصولی, پس از یک مباحثه و مناظره طولانی با شیخ یوسف بحرانی, زعیم اخباریه, او را مجاب می کند.

شیخ یوسف بحرانی, که قبلاً از علمای تندرو اخباریه بود, پس از این مجالس از علمای میانه رو اخباریه شد که از اثار و رسائل و مؤلفات او که پس از این تاریخ تالیف کرده, پیداست.

این مباحثه و مناظره سر و صدای عظیمی در قزوین به راه انداخت و مورد بحث و جدال فضلا و خواص فریقین شد. طولی نکشید که این جدالها و مباحثات به مردم عوام دو طائفه سرایت کرد و تبدیل به جنگهای محلی در کوچه و خیابانهای شهر شد.

شیخ یوسف بحرانی, از این روی, به حال از اعمال اخباریان و طرفداران کوچه بازاری آنان, شدیداً ناراحت شده بود, از این روی, به حال اعتراض, قزوین را به قصد کربلا ترک می کند و در آن جا سکنی می گزیند. از سوی دیگر, دولت وقت, ملامحمد ملائکه را, که سر سلسله خاندان آل برغانی در قزوین و کربلا بود, به قریه برغان تبعید می کند که به این ترتیب, نزاعها در قزوین خاتمه می یابد۱۷.

قیام اصولیان و درگیری اخباریه و اصولیه

پس از سقوط دولت صفویان در سال ۱۱۳۵هـ.ق. و ازهم پاشیدگی حوزه عظیم علمی اصفهان, تفکر اخباریان, بر سایر مراکز علمی سایه افکنده بود و حاکمیت مطلق با آنان بود, بویژه در عتبات مقدسه عراق و قزوین که پس از اصفهان, مهم ترین حوزه های علمی شیعی را تشکیل می دادند.

در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری و پس از حوادث قزوین بگوومگوی شدیدی بین اخباریان و اصولیان در قزوین, به رهبری خاندان آل طالقانی (این سلسله, پس از تبعید شیخ ملامحمد ملائکه (م:۱۲۰۰هـ ق) به برغان, به آل برغانی شهرت یافتند, و از طرف دیگر قیام وحیدآقا باقر بهبهانی (م: ۱۲۰۵هـ.ق.) در کربلا, علیه اخباریان و زعیم آنان شیخ یوسف بحرانی, و وفات وی در سال ۱۱۸۴هـ .ق. طومار اخباریان در ایران, عراق و… درهم پیچیده شد و مکتب اصولی, دگر با, تفکر حاکم شد.

این پیروزی عظیم اصولیان در مراکز علمی و حوزه های شیعی, باب اجتهاد را گشود و جمود فکری که بر محافل علمی و حوزه های شیعی سایه افکنده بود, ازبین رفت.

شیخ حسین بحرانی (م: حدود ۱۲۴۰هـ.ق.) اخباری مسلک۱۸, پس از پیروزی اصولیان هنوز از مبارزات خود دست برنداشته بود, در ارجوزه خویش در ردّ اصولیان می نویسد:

ان کانت العصمه للخلافه

شرطاً فظنّ المجتهد خرافه

این حرکت, توسط وحید بهبهانی در عراق از یک سو, و خاندان آل طالقانی در ایران, از دیگرسو, انقلاب فکری عظیمی را در محافل فرهنگی و مجامع علمی و حوزه های شیعی و حتی بین مردمان عادی به وجود آورد که ثمرات طیبه آن تدوین مجموعه های بسیار نفیس و متین و متقن فقهی بود که به همّت, پی گیری و تلاش شاگردان مکتب وحید بهبهانی, به رشته تحریر درآمد و اینک در اختیار فقهای شیعه و مراکز علمی است.

عصر طلایی فقه شیعه

مطلع قرن سیزدهم هجری, از دوران طلایی فقه امامیه است.

در این عصر, شاگردان مکتب وحید بهبهانی و مکتب قزوین, فقه اجتهاری را استوار کردند و گستراندند.همچنین وحید بهبهانی توانست در حوزه خویش در کربلا کوکبه ای عظیم از استوانه های دین تربیت کند که مکتب فقهی او را پس از وی, تداوم دهند. از مشهورترین شاگردان وی که بر صحنه رهبری ظاهر گردیدند و فقه شیعی اجتهادی و سیستم حقوقی قوی را بنیان نهادند عبارتند از: سید مهدی بحرالعلوم (م: ۱۲۱۲هـ.ق.), سید میرزا مهدی شهرستانی (م: ۱۲۱۶هـ .ق.), محمدمهدی نراقی (م: ۱۲۰۹هـ.ق.), شهید سعید سید میرزا مهدی خراسانی (ش: ۱۲۱۷هـ.ق.), سید علی طباطبائی حائری, صاحب ریاض, (م:۱۲۳۱هـ.ق.), شیخ جعفر کبیر صاحب کشف الغطاء, (م: ۱۲۲۸هـ ق.), میرزا ابوالقاسم قمی, صاحب قوانین, (م: ۱۲۳۱هـ.ق.), سید محسن اعرجی, صاحب المحصول, (م: ۱۲۲۷هـ ق.), شیخ اسداللّه کاظمی, صاحب مقابس الانوار, (م: ۱۲۳۴هـ.ق.), سید جواد عاملی, صاحب مفتاح الکرامه, (م: ۱۲۲۶هـ ق), شهید ثالث, صاحب منهج الاجتهاد, (ش: ۱۲۶۳هـ.ق.), شیخ محمد صالح برغانی حائری, صاحب موسوعه البرغانی فی فقه الشیعه, (م: ۱۲۷۱هـ.ق.), سید محمدباقر حجهالاسلام اصفهانی, صاحب مطالع الانوار, (م: ۱۲۶۰هـ.ق.), شیخ ملااحمد نراقی (م: ۱۲۴۵هـ.ق.), صاحب مناهج الاحکام و…که سید محسن امین عاملی در اعیان الشیعه و استاد ما شیخ اقابزرگ تهرانی در طبقات اعلام الشیعه اکثر آنان را نام برده اند۱۹.

آخرین تحول اساسی در فقه شیعی در قرن سیزدهم هجری روی داده و این مکتب استوار, پا به عرصه هستی گذارد و عمده ترین دائره المعارف گونه فقهی, از اغاز قرن سیزدهم تا مطلع قرن چهاردهم هجری, نگاشته شد.

هنگامی که به تاریخ سیستم حقوقی جهان بنگریم از اغاز تاسیس دانشگاههای معروف, که بعضی از آنها قدمت بیش از هزار سال دارند, هرگز نتوانسته اند چنین گنجینه پربار و کم نظیر عرضه بدارند:

دانشگاه سالرن ایتالیا, که تاسیس, قرن نهم میلادی/ مطلع قرن دوم هجری, دانشگاه آکسفورد انگلستان, تأسیس قرن دوازدهم میلادی/ مقارن قرن پنج هجری, دانشگاه پاریس (سربن), تاسیس, سال ۱۱۵۰م/ ۵۴۵هـ.ق., دانشگاه هیدلبرک آلمان, تاسیس, سال ۱۳۸۵م, ۷۸۷هـ.ق., دانشگاه وینه اتریش, تأسیس, ۱۳۶۵م/ ۷۶۷هـ.ق. دانشگاه کلن آلمان, تاسیس, سال ۱۳۸۸م/۷۹۰هـ.ق. دانشگاه کمبریج انگلستان, تاسیس ۱۲۵۷م/ ۶۵۵هـ.ق. دانشگاه میشیکان آمریکا, تاسیس, سال ۱۸۱۷م/ ۱۲۳۳هـ.ق. دانشگاه مسکو, تاسیس, سال ۱۷۵۵م/ ۱۱۶۹هـ.ق. و… در طول تاریخ کهن خود, بهره ای که در دانش حقوق, به جهان عرضه داشته اند کمتر از یک قرن بهره رسانی مدرسه قزوین است. با این وجود, فارغ التحصیلان این دانشگاهها داعیه رهبری جهان را دارند و عملاً چند قرن است بر جهان حکومت می کنند. از این روی, جهان استکبار, شدیداً نگران حکومت حوزه در ایران اسلامی است.

سهم حوزه علمی قزوین در تدوین دائره المعارف فقهی

چنانکه گذشت, مکتب اخباریه, از آغاز صفویان بر حوزه های علمی شیعی حاکم مطلق بود و نظر به دشمنی سختی که آن مکتب با علم اصول فقه و اجتهاد داشت, سیستم حقوقی در حوزه های فقه شیعی به طور کلی متروک ماند. پس از برچیده شدن بساط اخباریان, فقه شیعه تجدید حیات یافت و در طول قرن سیزدهم هجری عرصه را به دست داشت و شکوفا شد. در این صد سال, بیش از چهل اثر دائره المعارف گونه فقهی, با استدلالهای متین و متقن از طهارات, دیات, نگاشته شده که حدود نصف این آثار را مکتب قزوین, تقدیم جهان علم کرده است. اینک در این فصل, که مهم ترین بخش این مقاله است, این آثار دائره المعارف گونه فقهی را دوره کامل ابواب فقه و سیستم حقوقی شیعی را دربردارند و حدود سی جلد باشند و هرجلدی حداقل به پانصد صفحه برسد, معرفی می کنیم. مبنای معرفی ما, تاریخ وفات مؤلفان خواهد بود:

۱ . فقه ملائکه: اثر شیخ ملامحمد ملائکه (م: ۱۲۰۰هـ.ق.) فرزند شیخ محمدتقی فرشته بن شیخ محمدجعفربن مولی شیخ محمدکاظم قزوینی برغانی, از ائمه فتوا وتقلید و اعاظم مجتهدین مبارز امامیه.

فقه و اصول را از حوزه درس پدرش (م: ۱۱۸۶هـ.ق.) و مدرس الطف سید نصراللّه حائری (ش: ۱۱۵۸هـ.ق.) و دیگران فراگرفت و حکمت و فلسفه را از حوزه درس شیخ اسماعیل خواجویی (م: ۱۱۷۳هـ.ق.) و دیگران. با تلاش و پی گیری و درک محضر بزرگان علم, به مقام اجتهاد رسید و سالها در کربلا و نجف, به تدریس پرداخت.سپس به موطن خودش, قزوین, بازگشت و به مسند مرجعیت و فتوا دست یافت۲۰. از وی, آثار گرانقدری باقی مانده, از جمله: (تحفه الابرار فی تفسیر القرآن۲۱), یک دوره فقه (بدون نام که به اسم فقه ملائکه مشهور است, در دوازده جلد, به زبان عربی, شامل دوره کامل فقه از طهارات تا دیات, به شیوه استدلالی و با بهره وری از روایات ائمه اطهار(ع) و اقوال علمای بزرگ.

فرزندش شیخ محمد صالح برغانی قزوینی, در کتاب خود: (موسوعه البرغانی فی فقه الشیعه) در کتاب (الصلوه), باب لباس المصلی۲۲ و دیگر ابواب و تالیفات خود, از این کتاب نقل می کند. این جانب, اکثر مجلدات آن را به خط مؤلف, نزد عالم فاضل شیخ محمد شهیدی, از احفاد مؤلف, در برغان, دیده ام, و همچنین بعضی از مجلدات آن, در کتابخانه کاتب این سطور, در کربلا موجود است.

۲ . معارج الاحکام فی شرح مسالک الافهام و شرایع الاسلام: اثر سید میرحسین یا میرحسینا قزوینی (م: ۱۲۰۸هـ.ق.) فرزند سید میر محمدابراهیم بن میرمحمد معصوم بن میرمحمد فصیح بن میر اولیاء حسینی قزوینی از فحول فقها و متکلمین امامیه وطرق اجازات.

وی در سال ۱۱۲۶ در قزوین, چشم به جهان گشود و فقه و اصول را از حوزه درس پدرش (۱۰۶۹ ـ ۱۱۴۹هـ.ق.) و برادرش سید میرمحمد قزوینی و مدرس الطف سید نصراللّه حائری (ش: ۱۱۵۸هـ.ق.) و شیخ حسین ماحوزی (م: ۱۱۸۱هـ.ق.) و مولی محمدقاسم سراب تنکابنی و شیخ محمدعلی جزینی کسب فیض کرد و به مقام عظیم عالی علمی و درجه اجتهاد نائل گردید. سالها در قزوین کرسی تدریس و فتوا و رهبری را به خود اختصاص داد. وی, از مشایخ اجازه سید مهدی بحرالعلوم است, به اجازه مورخه ۱۱۹۴هـ.ق۲۳. سید محسن امین عاملی, بیست وشش عنوان از نوشته های او را نام برده است۲۴.

کتابهای فقهی وی عبارتند از: غایه الاختیار, براهین السداد فی شرح الارشاد, کتاب التجاره (این کتاب را استاد ما شیخ آقا بزرگ تهرانی, در کتابخانه سید حسن صدر کاظمی, دیده است۲۵), مستقصی الاجتهاد فی شرح ذخیره المعاد والارشاد, ایضاح المحجه فی حل الظهر یوم الجمعه, رساله فی الاحفاد مع وجود الاجداد, رساله فی نکاح الکوافر, و… معارج الاحکام, در دوازده مجلد بزرگ شرحی است مزجی بر مسالک الافهام شهید ثانی (م: ۹۶۶هـ.ق.).

میر حسینا, مسالک الافهام را به عنوان متن درس خارج خود در قزوین قرار داده, سپس این مباحث را که گزارش دو کتاب است, گردآوری کرده و نام آن را (معارج الاحکام فی شرح مسالک الافهام و شرایع الاسلام), گذارده و سال فراغت از تالیف ۱۱۹۳هـ.ق. است. جلد اول, مدخل بسیار مفیدی دارد در باره رجال و درایه و اصول و اجازه خود او, و طرق روایت علمای امامیه. در فصل سوم, گزیده ای اخر کتاب جامع الرواهاردبیلی حائری و مشترکات کاظمی و طریحی گردآوری و از بخش پنجم, کتابها و منابع و مآخذی را که مورد اعتمادش بوده, بررسی کرده است و به طور مبسوط به شرح حال بسیاری از قدماء و متآخران, اعم از مشایخ خود و پدرش می پردازد, سپس از کتاب طهارت می اغازد و به کتاب دیات, مبحث را به پایان می برد. این دائره المعارف گونه فقهی از مهم ترین کتابهای فقهی امامیه مکتب قزوین است, به شیوه استدلالی و با بهره وری از روایات ائمه معصومین(ع). این کتاب, هنوز به طبع نرسیده است و دوره های متعددی اکنون در دسترس است. از مشهورترین نسخه های آن: یک دوره در کتابخانه آل حاج سید جوادی در قزوین, یک دوره, که بعضی از نسخه های آن به خط مؤلف است, نزد حفید مؤلف, سید مصطفی بن سید مهدی بن سید عبدالجواد بن المصنف میرحسینا (این دوره به آقای صدرالمعالی بن سید حسین آل حاج سید جوادی انتقال یافت) بعضی مجلدات آن, به خط مؤلف در کتابخانه کاتب این سطور در کربلا و بعضی مجلدات متفرقه آن در قزوین, یک دوره ناقص در کتابخانه حفید مؤلف, سید حسن دبیر حاج سید جوادی در تهران, یک دوره در کتابخانه سید حسین تنکابنی در قزوین وجود دارد.

قسمتی از کتابخانه سید حسین تنکابنی پس از انقلاب اسلامی به کتابخانه مدرسه امام الصادق(ع) قزوین منتقل گردید و هم اکنون کتاب (الوکاله) به شماره ۱۲, جلد دهم به شماره ۱۸۲, جلد دوازدهم به شماره ۱۹۷ و جلد اول با مقدمه رجالی آن به شماره ۱۹۴ در این کتابخانه نگاه داری می شود. جلد اول و نهم و دهم در یک جلد و یازدهم, به ترتیب به شماره ۹۹۷ ـ ۹۹۹ از کتابهای اهدایی مشکاه به دانشگاه تهران است و جلد یازدهم به خط مؤلف۲۶است. پنج نسخه در کتابـخانه آیهاللّه مرعشی قم۲۷ و بیش از پانزده نسخه را سید حسین مدرسی طباطبائی, در مقدمه ای بر فقه شیعه, معرفی می کند که در کتابخانه مختلف ایران و جود دارند۲۸.

۳ . دلائل الاحکام فی شرح شرایع الاسلام: اثر سید ابراهیم (م: ۱۲۶۲هـ.ق.) فرزند سید محمدباقر موسوی قزوینی حائری, معروف به صاحب ضوابط, از اعاظم علما و محققان شیعه و ائمه فتوا و تقلید در عصر خویش. وی, در سال ۱۲۱۴هـ.ق. در قزوین متولد شد و پس از تکمیل مقدمات و فنون ادب, سطوح عالی را نزد پدرش و سایر علمای قزوین کسب فیض کرد و علوم عقلانیه را از محضر آخوند ملاآقا حکمی بهره مند گشت, آنگاه به حوزه شهید ثالث و برادرش شیخ محمدصالح برغانی حائری, که از بزرگترین حوزه های علمی قزوین در آن روزگار بود, ملحق گردید و فقه و اصول را اخذ کرد و در حدود سال ۱۲۳۸هـ.ق. به معیت پدرش, راهی عتبات مقدسه عراق گردید و کربلا را مسکن خویش قرار داد و در آن حوزه, اصول را از محضر شریف العلمای مازندرانی (م:۱۲۴۶هـ.ق.) و فقه را از محضر سید محمد مجاهد (م: ۱۲۴۲هـ.ق.) فراگرفت و با استادش, سید محمد مجاهد در جنگ ایران و روس شرکت جست و پس از وفات سید مجاهد در قزوین, به سال ۱۲۴۲هـ.ق. مجدد به کربلا بازگشت و کرسی تدریس و فتوا و رهبری را در آن شهر مقدس به خود اختصاص داد و جمعی کثیری از فحول علمای شیعه, در محضر وی پرورش یافتند. در حوزه او, بیش از هزار طالب علم شرکت می جستند او, آثار فراوانی در عتبات مقدسه عراق, از خود باقی گذاشته است, از جمله: طلاکاری ایوان حضرت ابی الفضل العباس(ع) و بنای سور شهر سامراء و… وی, در سال وبا, در کربلا وفات یافت و در صحن حسینی, به خاک سپرده شد. وی, تالیفات گرانقدری از خود باقی گذاشته که از مشهورترین آنهاست: ضوابط الاصول در دو مجلد. نتائج الافکار در اصول مناسک حج, رساله در صلاه جمعه, رساله در قواعد فقهیه, شامل پانصد قاعده. بزرگترین کتاب فقهی او, دلائل الاحکام, شرح شرایع الاسلام, اثر شیخ ابوالقاسم نجم الدین جعفر حلی مشهور به محقق حلی (م: ۶۷۶هـ.ق.) است, در چند جلد بزرگ از طهارات تا دیات. مؤلف با مشرب معقولی واصولی خویش, به سبک استدلالی و با بهره وری از روایات ائمه معصومین(ع) و ذکر اقوال فقهای بزرگ و بررسی آنها بحث را سامان داده و بر اساس (قوله قوله) به شرح و تحقیق عمیق مسائل فقهی می پردازد. دو نسخه آن به خط مؤلف از مخطوطات کتابخانه کاتب این سطور در کربلای و چهار نسخه در کتابخانه آستان قدس رضوی۲۹ و بیش از بیست و پنج نسخه آن را سید حسین مدرس طباطبائی در مقدمه ای بر فقه شیعه معرفی می کند۳۰. ونیز جلد الرهن الی آخر صلح, به شماره ۷۰ ثبت دفتر کتابخانه مدرسه امام الصادق(ع) در قزوین است.

۴ . منهج الاجتهاد: اثر شیخ محمدتقی مشهور به شهید ثالث (ش: ۱۲۶۲هـ.ق.) فرزند شیخ ملامحمد ملائکه بن شیخ محمدتقی فرشته بن شیخ محمدجعفر بن شیخ محمد کاظم برغانی قزوینی, از اعاظم علمای شیعه و ارکان طائفه جعفریه و مشاهیر فقهای امامیه.

وی در سال ۱۱۷۲هـ.ق. در برغان به دنیا آمد و علوم عقلانیه را از محضر پدرش (م: ۱۲۰۰هـ.ق.) وآخوند ملااقا بیدآبادی (م: ۱۱۹۷هـ.ق.) فراگرفت و نیز از شاگردان طبقه اول آخوند ملاعلی نوری (م: ۱۲۴۶هـ.ق.) بوده وفقه و اصول را مدتی از حوزه درس وحید بهبهانی آقا محمدباقر (م: ۱۲۰۵هـ.ق.) فراگرفته و پس از وفات وی, به حوزه درس سید علی طباطبائی حائری, صاحب ریاض (م: ۱۲۳۱هـ.ق.) در کربلای مقدسه رفت و از محضر وی, بهره مند گشت و پس از آن, به نجف اشرف هجرت کرد و به حوزه شیخ جعفر کبیر صاحب کاشف الغطاء, ملحق گردید و مدتها کسب فیض کرد و به مقام علمی و درجه عظیم اجتهاد نایل گردید و نیز در کربلا و نجف اشرف و قزوین, به تدریس اشتغال داشت و در مسند فتوا, جای گرفته بود.

در عصری که وی می زیسته انقلاب صنعتی در اروپا رخ می دهد. شهید ثالث, علیه استعمارگران و انحرافات مذهبی و نغمه های شوم فرقه گرایان و مذهب سازان و بدعت گذاران به مقابله برخاست و در این راه, مصائب فراوانی را متحمل شد, تا این که در سحرگاه ۱۵ ذی القعده سال ۱۲۶۳هـ.ق. در محراب مسجد, هنگام نماز صبح به دست انسانی شقی و مأمور از سوی مثلث شوم: در بار ایران, شیخیه و بابیه, زخمی و بعد از دو روز, در تاریخ ۱۷ ذی القعده بر اثر جراحات وارده به شهادت رسید.

او, علاوه بر منهج الاجتهاد, که بزرگترین کت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.