پاورپوینت کامل نگاهی به آن سوی صحنه های هنر ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی به آن سوی صحنه های هنر ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به آن سوی صحنه های هنر ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به آن سوی صحنه های هنر ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

۳

سرمقاله

آنچه گفتیم نگاهی به موضوع هنر و کاستیهای آن در نظام حوزه های
دینی بود. در حالی که مبحث هنر به عنوان یک واقعیت اجتماعی
منظرهای دیگر و صحنه های قابل پرداخت دیگری نیز دارد که پرداختن به
برخی از آنه حتی در نگاه ضروری است .

اگر م نخست به بررسی نارساییهای هنری در رابطه با حوزه های
دینی پرداختیم بدان معنی نیست که فرایند هنر در جامعه گرفتار
مشکلات دیگری نیست .

و هنرمندان شاعران نویسندگان و کارگردانان و… گرفتار کاستیهای
فکری و بینشی و هدفی نمی باشند.

حقیقت این است که : آنان نیز مشکلات خاص خویش را دارند.

برای دستیابی به یک دیدگاه روشن تر و داوری دقیق تر نخست باید دو
جریان عمده فکری رااز یکدیگر تفکیک کرد.

۱. جریان انقلابی مکتبی و متعهد که هنر را در خدمت ارزشهای والای
انسانی والهی به کار می گیرد.

۲. جریان بی هویت و غیر مسوول که خود را به هیچ اصلی ازاصول
ارزشی مکتب واصول اخلاق و قضیلت پایبند نمی شمرد و متاثراز
لیبرالیسم فرهنگی غرب است .

پیام آوران هنر مسؤول

در میان هنرمندان معاصر آن طیف که قلم رااز سر تعهد و مسؤولیت
و هدفداری در دستهایشان می فرشند قبل از هنرمند بودن انسانی هستند
اخلاقی ارزش دوست آرمانی و مکتبی .

هنر را دریچه ای به سوی بهشت فضایل می شناسند. نه وسیله ای برای
بوالهوسی !این هنرمندان معمول نسل جدید و جوان و نو پا به شمار
می آیند.

نسلی که عمده رشد خود را در فضای دوران انقلاب و پس از آن داشته .
و سموم فرهنگ منحط دوران حاکمیت طاغوت در خونشان راه نیافته است .

این نسل معمول دوره های تخصصی خود را در مهد دموکراسی ! و شهرهای
آبادشده از خون و پوست جهان سوم ! نگذارنده اند.

دلباخته و عاشق برج و بازوهای پرزرق و برق بیگانگان نیستند.

سلولهای مغزشان به فضای آزادی های شرم آورانس پیدا نکرده است .

این نسل هنوز خود را گم نکرده و عزت و شرف را در تحسین بیگانگان
نمی دانند!

این نسل شعرهایش بوی شرف پیام بیداری داستانش حکایت رنج
محرومان رمانش بیان ستم بیدادگران و خلاصه نقاشی و فیلم و تاتر و
پیامش آهنگ خودی امیدواری پویایی ارزش گرایی ایمان و فضیلت
دارد.

تنگناهای هنر مسؤول

هنرمندان مسؤول جامعه کنونی ما و نیروهای بالنده و رو به رشد
این نسل بی شک در راستای ایفای رسالت انسان انقلابی – مکتبی خویش
به مشکلات ناهنجاریها و تنگناها مواجه هستند.از جمله آن تنگناه
مبین نبودن مبانی تئوریک هنر دینی است . رفع این مشکل به دست حوزه ها
واسلام شناسان و دستگاه فقهی است .

مشکل دیگراین طیف از هنرمندان دراختیار نداشتن امکانات مورد
نیاز برای خلق آثار هنری قوی تر و نیرومندتراست .از علل موثراین
امر می توان از وجود حفره های طبیعی موجود در دستگاه های تبلیغی یاد
کرد.این حفره ه که امکانات را می بلعند و ساز بیگانگی و ناآشنایی
سر می دهند عناصری هستند که دارای بنیادهای مکتبی نبوده اند ولی بر
اساس ملاکهای قانونی واجتناب ناپذیراداری به امکانات فرهنگی دست
یافته اند. به تعبیر دیگراین حرفه ه همان هنرمندان حرفه ای هستند
که هنر را برای هنر و تامین زندگی پیشه ساخته اند نه به انگیزه
نشرارزشها و تحکیم آنها در فرهنگ جامعه .این که می گوییم : به طور
طبیعی به امکانات دست یافته اند به خاطراین است که نظام اسلامی به
لحاظ ماهیت ارزشی خویش در مقام آن نیست که همه صحنه ها و میدانها را
فقط دراختیار کسانی قرار دهد که خویش را صددرصدانقلابی و مکتبی
می نمایانند و حق حیات رااز دیگرانی که به دلایل مختلف دارای بینش
مکتبی نیستند سلب کند! بلکه روش اسلام از دیرباز با همه طبقات و
طیف های فکری جامعه آزادمنشانه ترین روشها بوده است :

لااکراه فی الدین قدتبین الرشد من الغی

مبارزه عملی بااین عناصر زمانی ضرورت می یابد که آنان درصدد خیانت و
توطئه باشند. جز در آن مورد خفه کردن آنان نشانه بی منطقی ما خواهد
بود. آنان اگر یک مسلمان انقلابی مکتبی متعهد نیستند لااقل یک
شهروندایرانی هستند و می توانند براساس ملاکها و قوانین جامعه از
امکانات معمول مورد نیاز برخوردار شوند

گر چه آنان معمول به دلیل خصلتهای منفی اخلاقی و مبانی سست
فکری از هر فرصتی و هر راهی برای خدشه دار کردن نظام و زیر سوال
بردن ارزشهای اخلاقی و مکتبی استفاده می کنند و وجدان عمومی جامعه را
جریحه دار می سازند ولی راه مقابله بااین مواضع مقابله به مثل و
ریشه یابی اندیشه ها و تحلیل ها و خط مشیهای آنان و به نقد کشیدن ایشان
است آن هم به گونه ای موثر و بایسته و منطقی و جدال احسن .

هنرمندان متعهد و مکتبی در حقیقت دو کار را باید هم زمان انجام
دهند.

۱. خلق آثار عمیق و پرجاذبه و جدیدهنری .

۲. مقابله دقیق و ریشه ای با جریان خزنده تلاشهای غیرمکتبی از سوی
عناصر داخلی و خارجی .

والبته در صورتی که آثار هنری آنان از قدرت برتری برخوردار شود
عملا پیام و محتوا و سبک و بینش آنان هر دو هدف را تامین خواهد
کرد بدین جهت آنان به جای نقدهای مراءآمیز به کارگیری تعابیر شدید
در نقدافکار و آرمانهای سست باید بیشترین تلاش خویش را متوجه بالا
بردن کیفیت و کمیت آثار هنری دینی بنمایند تا عملا بوقهای استکباری
و زمزمه های شیطانی بی رنگ شود.

اگر هنر
مکتبی تا بدین پایه رشد یابد نه تنها جامعه را به سوی ارزشها
رهنمون خواهد ساخت که حتی بسیاری ازاندیشه های هنری و غیرمتعهد را
به تعهد باز خواهد گردانید.

برنامه ریزی های ما نباید فقط برای جذب توده ها باشد بلکه برای جذب
وارشاداین گونه نیروها نیز باید برنامه ریزی کرد و تلاش نمود به
آنان ایده و فکر و آگاهی مکتبی داد تا آهنگ خودی را بفهمند. واین
نیازمند یافتن زبان مشترک است .این دستور که :[ کلم الناس علی قدر
عقولهم] تنها در مورد طبقات با سواد و بی سواد نیست بلکه هر طیف
فرهنگی و علمی هم نیازمند زبانی مخصوص است .انتقال مفاهیم مذهبی به
یک فیلسوف نیازمند زبانی است که او با آن آشنا باشد چشاندن لذت یک
حقیقت معنوی و نمایاندن معرفت دینی به یک هنرمند یا جامعه شناس یا
روان شناس و… هر کدام زبان آشنای همان گروه را می طلبد.

یکی از مشکلات عمده نظام تبلیغی م چه در سطح دستگاه ها و نهادهای
اجرایی و چه در سطح حوزه های دینی آشنا نبودن به این زبانهاست .
(روشن است که منظوراز زبان عربی عربی وانگلیسی و ترکی و
فرانسوی … نیست منظوراز زبان مشترک فکری و منطقی و روشی است) .

بدین دلیل است که تاثیر تبلیغات فرهنگی م در یک طیف اجتماعی
بیشتراست تا در طیف های دیگر.

آفتهای هنر مسؤول

از تنگناها که بگذریم توجه به آفته ضروری ترین نکته ای است که
هنرمندان جوان بدان نیازمندند.

۱. کم محتوایی : داستان شعر رمان فیلم و تاتری که متورم باشد و
از مایه های اصیل هنری و محتوای غنی و پیامی متناسب با حجم آکنده
نباشد مایه سستی کار و عدم جاودانگی آن خواهد بود.

شرایط کاری و زمانی و عواملی که همواره هنرآفرینان را برای ارائه
کار جدید و عرضه سریعتر آنها به تعجیل وا می دارد در بسیاری از
موارد به محتوای آن ضرر می رساند.این بر هنرمنداست که به هیچ
داعیه و تحت هیچ شرایطی از محتوای ارزشی و غنای کار خویش نکاهد.

۲. سرگرمی : سرگرم ساختن جامعه به هنرهای
غیرمضر به منظور پر کردن ساعات فراغت مردم و گرایش نیافتنشان به
امور ناشایست و فسادانگیز در جای خود ضروری واجتناب ناپذیراست . و
کار نامقدسی نخواهد بود.

ولی هنر هنرمند هدفداراین است که : حتی از لحظه ای فراغت جامعه و
برنامه های سرگرم کننده آنان برای ابلاغ پیام خویش و تکامل بخشیدن
به مخاطب سود جوید. علاوه که هنرمند باید در آفرینشهای هنری خود
هدف اصلیش سرگرم کردن و سرخوش نگاهداشتن مخاطب و وقت کشی نباشد گر
چه مردم معمولی که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند به لحاظ طبیعت
خویش از سرگرمیهای سطحی بیشتر لذت می برند واز کارهای هنری تفریحی
بیشتراستقبال می کنند.

هنرمند نباید تابع هوسها باشد و یا بدانها دامن بزند بلکه باید
هوسها را به جهت صحیح رهبری نماید زیرا:

[ هنر به عنوان یک سرگمی به عنوان پرکردن اوقات فراغت … پست ترین
شغل را به مقدس ترین موجود واگذاشتن است]. ۱

۳.اسارت هنر در خطوط سیاسی : دراندیشه مکتبی که دین از سیاست
تفکیک ناپذیراست البته هنر هم نمی توانداز دین واز سیاست جدا
باشد واصول هنر بی تفاوت در برابر واقعیتهای سیاسی اجتماعی هنر
غیرمکتبی است . بنابراین اگر سیاسی شدن هنر را به عنوان یکی از
آفتها قلمداد می کنیم منظوراین است که هنر در صحنه جامعه نباید
به صورت ابزاری در جهت موضع گیریهای خطی گروه ها و جناح های سیاسی
درآید و در میدان این نبردهای پایان ناپذیراز رسالت و هدف اصلی
بازماند. هنر باید روح کلی سیاست اسلامی را دریابد و در بعد پیامهای
سیاسی اش همه جناحها و طیف ها را به سمت آن اصول دعوت نماید. با
زبان تیز رسا و لطیفش انحرافها را بنمایاند نه این که خودش تبدیل
به یک جناح سیاسی و خطی بشود و همتش کوبیدن رقیب باشد. (منظوراز
رقیب دشمنان واندیشه های لائیک نیست بلکه مراد کسانی هستند که در
اصول مشترکند و در سیاستهای روبنایی اختلاف نظر دارند.)

اگر هنرمندان با تکیه داشتن بر خطوط به نقد و تحلیل یکدیگر
بپردازند و به جای نقدادبی و هنری به نقد سیاسی (به معنای یادشده )
روی آورند حاصلی جزافت هنری سرخوردگی و یاس نخواهند داشت . و
این درگیری وافت هنری برای جامعه عایدی جز بی فرهنگی وانحراف و
دل سردی به همراه ندارد! واز چنین شرایطی است که هنر غیر مسوول
میدان بروز و ظهور می یابد چنانکه از صحنه های مباحثات تند فکری و
عقیدتی واز مشاجرات علمی و تجددگرایانه سکولاریسم واندیشه
ضدزدایی نیرو می گیرد و جای پا می جوید . ۲

۴- کنش پذیری از فرهنگهای بیگانه :استفاده از تجربیات دیگران و
دستاوردهای هنری آرای علمی و روشهای جدید در صورتی که منطبق
برارزشهای مکتبی واصول انسانی باشد نه تنها کاری منفی نیست که
عملی بایسته است .

کنش پذیری وانعطاف در برابر بیگانه بدان معناست که هنرمند به
خاطر جلب خاطر بیگانگان و بیرون کشیدن خودازانزوای فرهنگی سیاسی
آنان و خلاصه مقبول افتادن در نگاه مجامع هنری غرب به جای بالا بردن
سطح تکنیک و تلطیف پیامها و عمق بخشیدن به محتوای کارهنری خویش به
روشها و تعابیر و سوژه های مورد پسند ذائقه بیگانگان روی آورد.

هنر واقعی آن است که هنرمند بدون عقب نشینی از سنگرهای فکری و
آرمانی خود با قدرت و خلاقیت وابداعهای هنری خاص خویش منکرانش را
به پذیرش وا دارد.

هنرمندانقلابی و مکتبی امروز باید دراندیشه نفوذ بخشیدن به پیام اسلام در
قلب همه ملتهای جهان باشد و باید مفاهیم و معارف متعالی اسلامی را
از غربت قرون به درآورد ولی نه به قیمت دست برداشتن ازاصول و یا
حتی جزئی از آن .

هنرمند متعهد مکتبی باید دراوج تلاش برای تسخیر فرهنگهای منحط و
متحول ساختن آنه خود را بی نیازاز تشویقها و جوایز و مدالهای
کنفدراسیونهای بین المللی ! بداند و مطمئن باشد که هدف اصلی این
مجامع در نهایت تثبیت سلطه های استکبار بر قلب و روح ملتهاست و نه نوازش سری
که در آن شورآزادگی و عدالت و مبارزه بااستکبار باشد.

هنرمند متعهد نظام اسلامی باید به روشنی این نکته را دریافته باشد
که تا کهنه دوستان لیبرالیسم غربی و دلباختگان دیرین دموکراسی
اروپایی و مروجان جدی سکولاریسم و دشمنان خونی ارزشهای اسلامی وجود
داشته باشند مدالها و تشویقها و تمجیدهای مراکزادبی و فرهنگی آنان
و نیز دستگاههای سخن پراکنیشان نثار همانان خواهد شد. ۸

این که براین نکته اصرار می ورزیم بدان جهت است که خطر را کم
نمی بینیم .

۵. راه یافتن ابتذال به حریم پاک هنر:

شک نیست که آفرینش هنر نو پرجاذبه و پرطرفدار کاری است کارستان
و نیازمند مایه های علمی و ذوقی نیرومند.این توان درانسانها دارای
نوسان است و همگان در حد بالایی از آن نیستند. دو عامل می تواند
هنرمند را به سمت ابتذال سوق دهد:

۱. آلودگی روحی واخلاقی وانحراف نفسانی وی .

۲. ناتوانی های هنری تکنیکی فرد در خلق کارهای پرجاذبه . دراین جا
عامل دوم بیشتر مورد نظر ماست .

چه رابطه ای میان ابتذال و ناتوانی و ضعف هنرمند وجود دارد؟

چنانکه اشاره داشتیم هنر عبارت است از آفرینش پدیده ای زیبا و
دلفریب و پرجاذبه که دیگران را به اعجاب و تحسین وا می دارد و مجذوب
می نماید.

نوابغ و هنرمندان نیرومند بی آن که هنر دیگران را بدزدند خود به
خلقی جدید دست می زنند ولی آنان که در آفریدن چنین هنر مستقلی ضعیف
و ناتوانند با سرقت از کارهای هنری دیگران والگوبرداری

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.