پاورپوینت کامل اخلاق و آداب اهل علم ( ۶ ) ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اخلاق و آداب اهل علم ( ۶ ) ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اخلاق و آداب اهل علم ( ۶ ) ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اخلاق و آداب اهل علم ( ۶ ) ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint :
۶۴
زهد: زیستی شایسته
در سلسله مباح[ اخلاق اهل علم] نگاهی داریم به مساله [ زهد و
ساده زیستی] یا چگونگی نگرش انسان به دنیا و مقدار بهره مندی از آن .
ازاین گونه مطالب ، برداشتها و تفسیرهای
گوناگونی شده است و هر کسی به تناسب اندیشه و نگرش خوداز زاویه ای
بر آن نگریسته است .
پس ازانقلاب اسلامی و طرح بازسازی و لزوم بهبود وضع اقتصادی ،اهمیت
وابعاداین مباحث بیشتر شده است ازاین روی ، لازم است ، پیش از آن
که به صورت اخلاق فردی و موعظ الهی به آن بپردازیم ، جنبه های گوناگون
اجتماعی ، سیاسی و مفهوم دینی آن را بررسی کنیم و دامنه بحث را به
قدر توان ، گسترش دهیم .
برای روشن شدن هر یک از عناوین و برداشتی که از آنها داریم ،
نخستین بخش این نوشتار را در ضمن چند یادآوری مطرح می سازیم :
اهمیت بحث
شاید برخی براین باور باشند که موضوع[ زهد و ساده زیستی] یا
پرداختن به آفت تجملگرایی و رفاه زدگی ،از مسائل جزئی و غیرمبتلا به
جامعه ماست
لذا ضرورت ندارد که بدین گستردگی بررسی شود.
به نظر م، چنین نظری ، برخاسته از عواملی است بدین شرح :
۱. عدم توجه به این که امروزه
پدیده تجملگرایی ، رفاه زدگی و دیگر آفات مصرفی مانند:اسراف و
تبذیر، گریبانگیر طبقاتی از جامعه شده است و بسان موریانه ،از درون ،
جامعه را مورد تهدید جدی قرار داده است .این آفات در دائره زندگی
فردی و یا گروهی از مردم جامعه ما محدود نمی شود، بلکه دائره وسیعی
از جامعه را در بر می گیرد،از جمله : سمیناره، پوسترهای تبلیغاتی ،
ساختن مراکز آموزشی ، بدون بازدهی چشم گیر و قانع کننده برگزار می شوند
و یا پوسترهای رنگارنگ تبلیغاتی غیر لازم و معضلات عظیم اقتصادی مردم
ما را زمین گیر کرده است ، آفت نیست ؟ واز مسائل درجه اول جامعه ما
به شمار نمی آید و نباید به گونه ای جدی دراین جا و آن جا مطرح و بر
حل آن اندیشه شود؟امروز، زیاده روی و تجمل گرایی حتی در ساختمانهای
علمیه که در طول تاریخ خاطره بی آلایشی اما ثمردهی آنها همگان را به
تحسین وا می داشته راه یافته است . برخی ازاین ساختمانها چنان پر
هزینه و تجملی است که هرگزم باانگیزه تاسیس و نام آنها سازگاری
ندارد!
بله ، هزینه های زندگی ، عرضه کالاهای لوکس و… علاوه بر زبانهای
اقتصادی پیامدهای نگران کننده فرهنگی واخلاقی دارند. بر همه دست
اندرکاران تبلیغات ، برنامه ریزیها واداره کنندگان جامعه و خانواده ها
فرض است که دقیقا واز روی احساس مسؤولیت روی این مقوله بیندیشند
و برای حل آن ، برنامه ریزی کنند.
عدم دقت روی جوهر معارف دینی و غفلت از زاویه ای که اسلام به زندگی و. ۲
چگونگی نگرش انسان به دنی، می نگرد و ترسیمی که دین از زندگی و
فلسفه حیات انسانی دارد.
از نظراسلام ، تجملگرایی به تشریفات ، ه همراه با علاقه مندی به دنیا
و شیفتگی به رفاه است ، گذشته از مفاسد کمرشکن اقتصادی ، چیزی جز غرق
شدن در لجن زار زرق و برقهای دنیوی نیست .این شیفتگی در واقع غیراز
خودزیبایی ، خود فراموشی و بیگانگی از فلسفه زندگی نخواهد بود.
نعمتهای دنی، تنها نقش وسیله را دارند برای رسیدن به هدفهای انسانی
از دنیا باید بهره جست نه که در آن ایستاد و بر آن بسنده کرد. .
چگونگی دیدانسان نسبت به دنیا و
کیفیت بهره مندی وی از آن ، نه تنها مساله فرعی نیست ، بلکه اساس
شخصیت آدمی در پرتو همین نگرش سنجیده می شود. برای همین است که
تقریب، هیچ سوره ای از قرآن خالی از پند یا هشدار مستقیم ، و غیر
مستقیم نسبت به دنیا وارتباط انسان با آن نیست . همچنین در جای جای
نهج البلاغه و گفتار دیگر معصومان[ ع] از وابستگی و شیفتگی به دنیا
مذمت شده است .
مخاطب اصلی دراین نوشتاراهل علم هستند که امروزه به خاطر موقعیت
خاصی که دارند باید به این موضوع ، به گونه ای جدی توجه کنند. چه در
زندگی شخصی و چه در تبلیغ و راهنماییهایشان ، گرفتار کوچکترین مسامحه
و سهل انگاری دراین مقوله نشوند. زندگیهای پر هزینه ، عاملی است که
می تواند حیات واعتبار شکوهمند روحانیت شیعه را تهدید کند و سابقه
درخشان وافتخارآفرین آن را لکه دار سازد و در نتیجه باعث به خطر
افتادن انقلاب و باور دینی گردد.
مفهوم زهد
زهد در لغت به معنای[ کمی] است . زهید، یعنی چیز کم . هنگامی که
گفته می شود:[ فلانی مزهد]است ، یعنی مال و دارایی او کم است ۱ .
پیامبراکرم[ ص] فرمود:
افضل الناس ، مومن مزهد .
یعنی کم چیز، آنچه دراختیار دارد کم
است یا آن را کم و ناچیز می انگاردازاین روی رغبت و میلی به آن
ندارد. زاهد، به کسی می گویند که دنیا و جلوه های مادی در نظرش اندک و
ناچیزاست ۲ .
علت این که زهد را به بی رغبتی و ناخواهانی معنا کرده اند، آن است
که : زاهد به خاطراندک شمردن مال دنیا به آن بی میل است و دلیل این
بی میلی ، همان ناچیز شمردن داراییها و شوون دنیوی است . در قرآن مجید
نیز ( اگر چه لفظ زهد به کار نرفته است)[ زاهد] به معنای بی رغبتی و
ناخواهانی به کار رفته است :
… و کانوا فیه من الزاهدین .
برادران یوسف او را به بهای اندک : به چند درهم ،
فروختند زیرا هیچ رغبتی به او نداشتند.
البته هرگونه بی میلی را (در فرهنگ دینی ) زهد نمی نامند، چنانکه عدم
تمایل مریض به غذا یاانواع به میلهای طبیعی را نمی تواند زهد
نامید، بلکه زهد حالتی است اختیاری که با آگاهی و چگونگی نگرش انسان
به مظاهر مادی پدید می آید نگرشی که دنیا را وسیله دانسته و شیفته
آن نمی گردد.
در دید زاهد، داشتن و نداشتن ، یا بهره مند بودن و نبودن یکسان است .
از روی آوردن دنیا و لذتهای آن مغرور و شادمان نمی گردد، چنانکه از
پشت کردن و محروم گشتن از دنیا نیز دلگیر نمی شود.
علی (ع) در معنای زهد می فرماید:
الزهد کله بین کلمتین من القرآن ، قال الله سبحانه[ لکیلا تاسوا
همه زهد در دو کلمه از قرآن فراهم است . خدای
سبحان می فرماید :[بر آنچه ازدستتان رفته دریغ نخورید و بدانچه به
شما رسیده شادمان نباشید] و آن که بر گذشته دریغ نخورد و به آینده
شادمان نباشداز دو سوی زهد گرفته است .
این سخن نیز تاکید می کند که مراداز زهد همان بی رغبتی قلبی و دل
نبستن به جلوه های مادی دنیوی است .البته نه بی میلی قلبی فقط چرا که
تنها شیفته دنیا و مظاهر آن نبودن و به مادیات بی رغبت بودن ، تمام
معنای زهد نیست ، چنانکه برخی می اندیشند: زهد صرفا یک حالت درونی
است و کاری به مقدار و چگونگی بهره مندی از دنیا ندارد.این حالت
بی رغبتی به دنی، در عمل نیز باید نمود پیدا کند و در هزینه های
مصرفی و مقدار بهره مندی از آنها تایر بگذارد. زهد هنگامی تحقق
می یابد که هماهنگی کامل میان درون (بی میلی قلبی به دنیا) و برون
( عمل ) برقرار باشد.
استاد شهید مطهری (ره) می نویسد:
زهد حالتی است روحی و زاهداز
آن نظر که دلبستگیهای معنوی واخروی دارد، به مظاهر مادی زندگی
بی اعتناست .این بی اعتنایی و بی توجهی تنها در فکر واندیشه واحساس
قلبی نیست و در مرحله ضمیر پایان نمی یابد، زاهد در زندگی عملی خویش
سادگی و قناعت را پیشه خود می سازد واز تنعم ، تجمل و لذت گرایی
پرهیز می نماید ۴ .
پس ، مفهوم زهد صرفا عدم دلبستگی به دنیا نیست ، بلکه در دو مرحله
قلبی و عملی تحقق می یابد. مرحله قلبی آن عبارت است از: شیفته و
دلبسته دنیا نبودن و مرحله عملی آن عبارت است از: ساده زیستی ،
بی تکلفی و قناعت .این جاست که ارتباط زهد و ساده زیستی روشن می شود و
جهت همردیف بودنشان مشخص می گردد .
ازاین روی ، براساس تاثیری که اعمال و تمرینها درایجاد
احساسهای قلبی دارند، برخی از روایات[ تزهد]: (خود را به زهد و
ساده زیستی وادار ساختن ) را مقدمه دست یابی به زهد دانسته اند.
التزهد یودی الی الزهد ۵ .
ساده زیستی یا زندگی زاهدانه ، منتهی به حالت درونی زهد می گردد.
انسان نخست باید خود را عملا به ترک تجملات مرفهانه و هزینه های
اضافی وادارد تا رفته رفته بعد قلبی زهد در نفس او راسخ شود.
اول الزاهدالتزهد ۶ .
نخستین گام زهد، تزهداست .
لازمه دست یابی به
زهد کامل ساده زیستی است وادعای زهد، بدون ترک لذت جوییهایی دنیوی و
صرف هزینه های رفاه گرایانه ،ادعایی است باطل .
این جا لازم است که به معنای دنیا و برداشت مااز آن نیزاشاره ای
داشت باشیم .از آن جا که متعلق زهد، دنیاست ، ضروری است مفهوم آن نیز
روشن شود تا معلوم گردد که زهد، دعوت به ترک چه دنیائی است . شاید
گمان شود که مقصوداز نیایی که در باب زهد مطرح می شود، زندگی و مدت
عمر هرانسان است :از آغاز تولد تا پایان عمر.
شک نیست که این نوع از دنی، به طور مطلق ناپسند نیست و دعوت به
ناخواهانی از آن نمی شود، بلکه به هدر دادن فرصت چند ساله زندگی
ناپسنداست .اگر کسی بقای در دنیا را برای اطاعت از خداوند و
انگیزه های درست بخواهد، نه تنها ناپسند نخواهد بود که خود عین
آخرت جویی و حق خواهی است ، چنانکه انبیاء[ ع] واولیای الهی[ ع] برای
طول عمر و بقای در دنیا دعا می کردند.
یا
مراداز دنی، ماله، پوله، کالاها و کلیه امکاناتی باشد که به
عنوان ابزار معیشتی دراختیارانسان قرار گرفته است .
این نوع از دنیا
نیز، به طور کلی مذموم نیست و زهد، دعوت بر ترک این گونه از دنیا
نمی کند. بلکه مذموم آن است که این امکانات از راه حرام و مشتبه به
دست آید، یا در مصارف باطل به کار رود. توجهی به حقوق شرعی و کمک به
نیازمندان نگردد و در نتیجه باعث غفلت از یاد خداوند گردد.
یا مقصوداز دنی، کلیه بهره هایی است که انسان از دنیا می برد،
مانند: خوردنیه، نوشیدنیه، پوشیدنیه، لذتهای غریزی ، جنسی ،
مرکبه، مسکنها و ماننداینها.این جهت از دنیا نیز تا جایی که به
محدوده حرامه، مشتبهات ،اسراف ، تبذیر، خوشگذرانیها و دیگر آفات ،
وارد نشود، نه تنها مذموم نخواهد بود که اگر به طور شایسته انجام
بگیرد، لازم است . و دوری گزیدن از آن نهی شده است . نتیجه می گیریم که
معنی و مفهوم زهد عبارت است از ترک دنیا و بی رغبتی به هر چیزی که
باعث غفلت انسان از خداوند و فلسفه حیات گردد .
هر چه که باعث لغو و بیهودگی زندگی گردد و آدمی رااز ترقی و توجه
به خداوند باز دارد، دنیایی است که زهد با آن سازگار نیست ، چه مال
و منال باشد یا جاه و مقام ، چه از سنخ مادیات باشد و چه از سنخ
معنویات .
زهد،ایثاراست از سر مهر و سودرسانی به دیگران . زهد، ترک هر چیزی
است که دوست داشتن آن منافات با حب الهی دارد.
زهد، تمام آرزو و آمالها را متوجه رضا و قرب الهی کردن است .
در حدیث قدسی چنین می خوانیم :
…الزاهد یحب من یحب خالفه و یبغض من یبغض خالقه … ۷ .
زاهد دلبسته است به آنچه که خدا دوست دارد و دشمن است با آنچه که
خدااز آن خشمناک است .
زهد و تواناییهای اقتصادی
دعوت به زهد و ساده زیستی ، هرگز به معنای عقب ماندن از تواناییهای
مادی و محرومیت ازاستقلال اقتصادی نیست . در زهد، سخن از چگونگی
ارتباط روحی انسان به دنیا و بسنده کرده به زندگی ساده است ، نه ترک
هرگونه ارتباط. در زهد، هشدار به شیفته شدن است نه به کلی رها
ساختن ، چنانکه امام صادق[ ع] می فرماید:
لیس الزهد فی الدنیا باضاعه المال ولابتحریم الحلال ، بل الزهد فی
الدنیاان لا تکون بما فی یدیک اوثق بما فی یدالله عزوجل . ۸ .
زهد، به معنای نابود ساختن مال یا تحریم حلال نیست . بلکه مراداز
زهد آن است که :اطمینان به آنچه دراختیار داری بیشترازاعتمادت به آنچه دراختیار
خداونداست نباشد.
دراسلام به تولید، مبادله و به
جریان افتادن سالم چرخهای اقتصادی ، فوق العاده تاکید شده است و برای
این باب از زندگی اجتماعی ، قوانین و مقرراتی هم وضع کرده است .
ممکن است این پرسش مطرح شود که : دنیا در منابع دینی مذمت شده است
دهها آیه و روایت ، با تعبیرهای گوناگون ، در بی ارزشی دنیا سخن
گفته اند و ترک و دشمنی با دنیا را توصیه کرده اند.اکنون چگونه
می گویید که زهد به معنای ترک دنیا نیست و آن را با داشتن دنیا و به
دست آوردن آن در تضاد نمی دانید؟
در پاسخ باید بگوییم که آیات و روایاتی که به مساله دنیا
پرداخته اند، سه دسته اند:
۱. به طور روشن از دنیا مذمت می کند و مردم را به ترک آن فرا
می خوانند.
۲. مردم را به بهره مندی از دنیا ترغیب و تشویق می کنند.
۳. تضاد بین این دوسته را حل کرده و هر یک را تفسیر می کنند.
به سبب گستردگی و فراوانی این منابع ، مجال نقل نقل یکایک آنها
نیست . ناگزیر عناوین کلی هر یک از دو بخش را فهرست وار بیان می نماییم
و دسته سوم ر، که جمع بین دو دسته از روایات دیگراست ، به گونه ای
مشروح ، عنوان خواهیم کرد ۹ .
مدح و ترغیب به دنیا
کسب و تجارت و کوشش در راه معیشت پسندیده است و باید برای به
دست آوردن روزی وابزار زندگی تلاش کرد.
دنیا و نعمتهای آن[ خیر]است که خداوند به انسانها عنایت کرده
است .
دنیا و مواهب مادی[ فضل و رحمت خداوند]است .
دنیا نزد خداوند محبوب است و برای بندگانش آفریده است .
دنیا و نعمتهای آن جزء[ پاداش نیکوکاران و صالحان] است .
دنیا[ رحمت الهی] است .
محروم گشتن از دنیا و نعمتهای آن نمونه های از[ عذاب و کیفر]
خداوندی است .
مال دنیا باعث[ قوام امورانسانها]ست .
فقر و تنگدستی ناپسند و بایداز آن دوری جست و رها گشت .
تنبلی و کل بر مردم و تلاش کوشش در راه استقلال اقتصادی و
تواناییهای مالی بسیار پسندیده است .
مذمت دنیا
بهره ها و داراییهای دنیا باعث عذاب دنیا و آخرت ماست .
دنی، متاعی بی ثبات و ناپایدار و پست است .
دنی، سرای فریب و زیان است .
دنیا و آخرت با هم ناسازگارند و جمع آنها ممکن نیست .
دنی، بازیچه و بستر سرگرمیهاست .
دنی، باعث روی گردانی از آخرت و معنویات است .
دنی، کالایی ناچیزاست و بایداز آن دوری جست .
در پی دنی، باید کند و بی رغبت بود و حرص و شتاب به سوی آن
نداشت .
در معیشت بایداقتصاد و قناعت داشت و نسبت به دنیا زاهد و بی میل
بود.
روی آوری به دنیا مذموم است و ترک و نفرت از دنیا پسندیده است .
دنی، در برابر کمالات معنوی ارزشی ندارد.
گردآوری واندوختن مال ناپسنداست .
فقر و پارسائی مطلوب است .
پیامران واولیای الهی[ ع] نیز در زندگی خوداز دنیا پرهیز داشته
و هرگز روی به دنیا نداشته اند.
اینک آن بخش از آیات و روایات که مرز دینای مزموم و ممدوح را روشن
ساخته اند و جهت و فلسفه هر یک از دو دسته پیش را بیان کرده اند.
عناوین کلی آنها را با چند نمونه مطرح می کنیم :
دنیاپرستی : دراین دسته روایات دلبستگی به دنی، مورد نکوهش
قرار گرفته است نه خود دنیا:
کلا بل تحبون العاجله ، و تذرون الاخره . ۱۰
چنین نیست که شما می پندارید (و دلایل معاد و را مخفی می دانید)،
بلکه دنیای زودگذر را دوست دارید و آخرت را رها می کنید.
دلبستگی به دنی، باعث می شود که از آخرت و سرنوشت انسان در آن
سرای غافل شوند و به آثار و پیامدهای اعمال نیندیشند.این حب دنیا و
وابستگی به آن منشا تمامی خطاها و لغزشهااست . نه خود دنیا.
حب الدنیا راس کل خطیئه . ۱۱
شادمانی به زرق و برق دنیا: دراین دسته از روایات ، خوشحالی و
شادمانی برای زیباییهای دنیا مذمت شده است ، نه برخوردای ازامکانات
دنیوی .
… وفرحوا بالحیوه الدنیا و ماالحیوه الدنیا فی الاخره
آنان به زندگی دنیا شادمان گشتند، در حالی که زندگی دنیا در برابر
آخرت متاعی ناچیزاست . خداوند در آیات پیش ،اوصاف حق طلبان را بیان
فرموده است و دراین آیه اوصاف مفسدان دنیاپرست را بازگو می کند.
دنیا دوستان تبهکاری که به زرق و برقهای آن دل بستند و آخرت جاوید
را به دنیای اندک و گذرا سپردند. دنیایی که در برابر آخرت[ متاع] و
ناچیزاست
فلما نسوا ماذکروا به فتحنا علیهم ابواب کل شی حتی اذا فرحوا بما
آنگاه که اندرزها سودی
نبخشید – و آنچه به آنان یادآوری شده بود فراموش کردند – درهای همه
چیزاز نعمتهای دنیا را به روی آنان گشودیم ، تا خوشحال شوند و دل به
دنیا بستند. ناگهان آنها را گرفتیم و سخت مجازات کردیم ، دراین
هنگام همه مایوس شدند.
این ناز و نعمتها باید سبب سپاسگذاری و توجه به آفریننده نعمتها
می شداما به خاطر شیفتگی و دل باختگی اهل دنی، باعث هلاکت گشت .
هلاکتی که از نابود شدن و پایان یافتن این نعمتها پدید آمد.این
دلبستگی عامل چنین آفاتی بود.اگراهل دنیا زاهد به معنای درست کلمه
می بودند گرفتار چنین دشواریهایی نمی شدند.
دنیای غفلت آفرین : دنیای غفلت زا و سرگرم کننده در فرهنگ دینی
نکوش شده است نه مطلق دنیا:
یاایهاالذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لااولادکم عن ذکرالله و من
ای مومنان ،اموال و فرزندان ، شما رااز یاد خدا غافل
نکند. هر کس چنین کند زیانکاراست .
دراین بخش از آیات ، جهت دنیا و علاقه افراطی به اموال و فرزندان
(به عنوان دو سنبل عمده دارییهای دنیوی ) عامل نفاق معرفی شده است .
درست است که مال و فرزند، خود بخوداز مواهب الهی است اما تا آن جا
که مانع از توجه به خدا نشوند، بله وسیله سعادت و کمال باشند
وسیله باشند نه هدف .اگر تبدیل به هدف شدند عامل غفلت وانحراف
می گردند.
مال و فرزند به عنوان دو مصداق بیان شده اند و گرنه هر چیز که
باعث فراموشی و غرق شدن در هوسها گردد. مردوداست خواه مال و فرزند
باشد یا جاه و مقام .
امام باقر[ ع] می فرماید:
[دو گرگ درنده در یک گله که یکی از آغاز گله و دیگراز آخر آن
حمله برند، به اندازه مال پرستی و جاه طلبی به دین مومن ضرر
نمی رساند] ۱۵ .
گاهی دنی، چنان انسان را سرگرم می کند که ناآگاهان تمامی سرمایه
وجودیش را در راه لذتهای زودگذر و مرهوم مصرف می کند.این غفلت باعث
می شود که انسان به دست تهی دنیا را ترک گوید و در ردیف زیانکاران
قرار گیرد.
غفلت از آخرت : همچنین پایبندی به دنیا و فراموشی عالم پس از
مرگ ، ناپسنداست .
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 