پاورپوینت کامل دستورالعملی از; فقیه بلند مرتبه و عارف گرانمایه آقا محمد بیدآبادی ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دستورالعملی از; فقیه بلند مرتبه و عارف گرانمایه آقا محمد بیدآبادی ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دستورالعملی از; فقیه بلند مرتبه و عارف گرانمایه آقا محمد بیدآبادی ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دستورالعملی از; فقیه بلند مرتبه و عارف گرانمایه آقا محمد بیدآبادی ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
۶۸
حقیقت و ساختار دستورالعملهای اخلاقی ، که از بزرگان دین و عالمان
اذکار، در فرهنگ قرآن و عترت ( ع )، کلمات لفظی ، کتبی یا تکوینی اند،
دارای باطنی ژرف و بلند با ظاهری روان و دلربا. جمله های معبرسانی اند
برای عروج از بستراسفل به علم اعلی .
ذکر، مرز بین انسان و حیوان است ùاذکار، پلکان قرب اند و نردبان
صعود به لقاء معبود.
این است که در زبان قرآن
و بیان امامان[ ع] ، خد، ذاکراست کتاب او ذکراست پیامبران او
مذکراند و عالمان راستین دین ،اهل ذکر. ۱اذکار را قلبی است و
قالبی ، روحی است و کالبدی .
قالب اذکار (که گسترده آن اشکال عبادات ، ظواهر شریعت ،الفاظ اسماء
را در بر می گیرد.) براق سالک است در همه منازل عروج . در بینش عرفانی
شیعه ، جدایی سالک از ظواهر شریعت وانجام عبادات ، پرنگاه سقوط در
وادی ضلالت و دام شیطان است . چنان که ماندن دراین قالب ها و بسنده به
این ظواهر، قفس مرغ باغ ملکوت روح الهی او می گردد. عارفان شیعه ،
مراقبت برانجام همه واجبات و مستحبات و ترک تمام محرمات و مکروهات
ر، راه وصل به گوارای حقیقت دین می دانند. چه خوش فرمود، عارف
بلندمقام شیعی ، مرحوم ملاحسینقلی همدانی :
… لاطریق الی القرب الا بشرع شریف فی کلی و جزئی ! ۲
دراین راستااست که روح همه عبادات ، ذکر خدا و قرب اوست . قالب و
شکل آن عبادات را شریعت ، با هدایت عام الهی برای خلق تبیین کرده است
و روح و باطن آنها را شارع با هدایت خاصه خود، براهلش الهام نمود
و آنها را راهیان طریقت حب ربوبی گردانید، تا باالگو و مقتدا قرار
دادن انبیاء واولیاءالهی ، به سوی وادی حقیقت ، پرگشوده و دربارگاه
رحمت خاصه او آرامش یابند.
جان مایه سالک دراین معراج ، توسل به اسماء عینیه (چهارده معصوم )
و تمسک به اسماء ربوبی است .ابزار وسائل رسیدن به حقیقت این اسماء
و شهود آن حقایق ،اذکار می باشد.
انسان ، با حاکمیت این اسماء بر عرصه وجودش ، می تواند به حق تقرب
جوید. باید حقیقت این اسماء، در تار و پوداو جای گیرد و بر ظاهر و
باطنش ساری و جاری گردد.
براین اساس ،
هر مقام رااسمی است و هر ذکری را مقامی و شرایطی . نتایج و آثاری که
براین اذکار بار شده است (که دراین دستورالعمل برخی از آنها آمده
است .) تردید پذیر نیست ولی باید شرایط و آداب آنها مراعات گردد.
بی شک ،این کلمات ملکوتی ، پلکان عروج به لقاء معشوق اند که باید
سالک ، عزم رااستوار کند و بر آنها پای نهد و بارگاه جان را برای
فرود آن حقایق پاک سازد همراه این اذکار، هجرتی توانفرسا و جهادی
نفس کش هوس برانداز، لازم است تا سالک تجلی گاه انوار ربوبی گردد.
تثاقل علی الارض ، با حقیقت این اسماء و دستوره، سازگار نیست .اینها
دستور عمل اند، نه اذکار ذهن واوراد خیال . باید همت کرد و حقایق
این گوهرهای ناب ر، بر دل زد نه بر زبان و کاغذ. تا سرنسپاری و
اختیار وانگذاری ، سرت ندهند و مختار مطلقت نکنند .
این است که باید در هر ذکری ، بستر، زمان ، مکان ، تعداد، شرایط و
آداب آن ر، نیک شناخت و یاس داشت .
حقیقت هراسمی در شرایطی ویژه خود، با تکرار معین در جان ذاکر،
تجلی می کند.
عنصر زمان و عدد، که بستر تکرار و تلقین اذکاراست ، نقش بارز و
کارسازی در تقرب سالک و نور تجلیات الهی بر قلب او دارد.
دراین زمینه گفته اند:
[حدود و عدد مخصوص ، همانطوری که در جریانهای مادی ، مانند: معالجات
و تحولات شیمیایی و کشت و زراعت واختلاف حبوب و توالد و تناسل ، به
اختلاف انواع حیوانات لازم الرعایه است ، در جریانهای معنوی نیز چنین
می باشد.
هر حال و صفتی به اقتضای درجه ثبوت و رسوخ و حلول آن در مقام رفع
یا تثبیت آن ، مقدار معینی از زمان را لازم دارد و در هر عبادت و
مجاهدت و ذکری ، با در نظر گرفتن آثار مخصوص ،اندازه محدودی را باید
قید کرد] ۳ .
در سلوک و خودسازی ، برای جلب فیوضات وانوارالهی ، چنانچه در قرآن
و گفتار معصومین[ ع] و سیره اولیاء آمده است ، عدداربعین را جایگاه
ویژه و بلنداست .
محقق نفس گشته ، عارف بلند مرتبه ، جناب سید مهدی بحرالعلوم ، در
زمینه جایگاه عدد[ چهل] فرموده است :
خود به عیان دیده ام و به بیان دانسته ام که این مرحله
شریفه ،از مراحل عدد را خاصیتی خاص و تاثیری مخصوص است ، در ظهور
استعدادات و تتمیم ملکات ، در طی منازل و قطع مراحل …
تخمیر طینت آدم ابوالبشر( ع ) ، در چهل صباح اتمام پذیرفت: [ و خمرت
طینه آدم بیدی اربعین صباحا) و دراین عدد، عالمی از عوامل استعداد
را طی کرد. به روایتی ، چهل سال ، جسد آدم ، در میان مکه و مدینه
افتاده بود و باران رحمت الهیه براو می بارید، تا دراین عدد، قابل
تعلق روح قدسی شد. و مدت میقات موسی بن عمران( ع) ، دراربعین لیله
تمام شد و خداوند خداوند قوم او را بعدازاربعین سنه ،از تیه خلاص
کرد و خاتم الانبیاء، محمد( ص ) را بعداز چهل سال که به خدمت قیام
نمود، خلعت نبوت پوشانید. و زمان مسافرت عالم دنیا و غایت ظهور
استعداد و نهایت تکمیل دراین عالم ، در چهل است . چنانکه وارد شده
است که : عقل انسان در چهل سالگی ، به قدراستعداد هر کس ، کمال
می پذیرد.از بدو دخول او دراین عالم ، در نمواست تا سی سالگی و ده
سال بدون او دراین عالم واقف است و چون چهل سال تمام شد، سفر عالم
طبیعت تمام است] وابتدای سفر به عالم آخرت است . هر روز و هر سال
جزئی از آن ، بار سفر آخرت می بندد وازاین عالم رحلت می کند. قوت او،
سال به سال ، در کاهیدن است . و نور و بصر و سمع در نقصان است . قوای
مادی درانحطاط و بدن در ذبول است چه مدت سفر واقامت او دراین
عالم ، در چهل سالی ، تمام شد…ازاین جهت ، حدیث وارداست که : روی
هر که در چهل سالگی ، سفید نشد شیطان مسح می کند وجه او را می گوید:
[یابی وامی و جهالا یفلح ابدا] و می گوید[ :نام تو در صحیفه جند من
ثبت است] و بالجمله ، خاصیت اربعین در ظهور فعلیت و بروزاستعداد و
قوه و حصول ملکه ،امری است مصترح به در آیات واخبار و مجوب اهل
باطن … ۴
دستورالعملی که پیش دید شمااست ، در بردارنده اذکاری بسیار مقدس و
شریف است که سالک به مراقبت چهل روز، بر هریک از آنه، فرمان داده
شده است . آثار و مقاماتی بر آنها بار شده است که مویداحادیث
انبیاء واولیاءالهی ، علیهم السلام ، می باشد.
عالم عامل ، فقیه بلند مقام ، عارف راه شناس و رهرو لقاء یار، مرحوم
آقا محمد بیدآبادی[ ره] ،از عالمان جامع شریعت و طریقت بود. در علم
فقه ، مرتبه بلندی ازاجتهاد را جایز شد و در حوزه عمل ،الگو وامام
متقین بود. حکیمی ژرف نگر بود و عارفی بلنداندیشه .او راه و روش
سلوک رااز باطن قرآن وادعیه امامان ، علیهم السلام ، آموخت .
شریعت را براق معراج شهود می دانست . حب و ولایت چهارده معصوم ،
علیه السلام ، زاد راه او بود و مقام کردن در بیت ولایت آل بیت رسول
علیه السلام قله آرمان و مطلوب او. سخن در بیان آفاق وجودی وابعاد
نورانی زندگی او،این کوته مجال را نشاید. در پیش ، دستورالعملی از
آن بزرگمرد آوردیم و به پرتوی از زندگی اواشارتی کردیم .امید آن که
توفیق یار گردد، تا در فرصت دیگر (به برکت چاپ دستورالعملی که در
دست است ) زندگی پر بار و درس آموزاو را فرا دیداهل دل قرار دهیم .
ان شاءالله .
اما بعد، بدان !ای برادر عزیز، که راه به سوی قرب حق تعالی ، حل
شانه ، منحصراست به دو چیز: تخلیه و تحلیه ۵ .
تخلیه و تحلیه یعنی خالی کردن نفس ناطقه (که قلبش می گویند و روحش
می نامند.اختلاف اسماء، به علت اختلاف مسمیات است از راه حیثیات ،
چنانکه ، به تفصیل در کتب اهلش مسطوراست .)از آنچه او را مانع و
حائل شود. و باز دارداز توجه به خدا.
تحلیه مزین و محلی نمودن او، به آنچه سبب توجه و تقرب به حضرت حق
می شود.
پس هر گاه ، نفس موید حق ، در خود میل و رغبتی به سوی حق تعالی
دید،اول چیزی که براو واجب است : مراعات و تحصیل تخلیه است . مقدم
بر همه اسباب و مبادی آن ، توبه است از آنچه سابق بر آن بوده است .
از ملامت مردم باک نداشته باشد. ۶ مراقبت نفس داشته باشد. یک چشم
بر هم زدن ازاو، غافل نشود ۷ . سعی و کوشش نماید که ازاو معصیتی
سر نزد و هرگاه ،از روی غفلت و سهوازاو معصیتی سر بزند، همان ساعت
به توبه وانابه ۸ تدارک نماید.
به شرط آن که ،اول، شریعت مصطفوی مرتضوی را تحصیل کرده باشد
یعنی عالم شود به امر و نهی شارع که آن دو چیزاست :
اول : عالم به مسائلی که تعلق به افعال و جوارح دارد.
دوم : عالم به آنچه به دل تعلق دارد:ازاوصاف جمیله واخلاق رذیله .
علم اول ، یا به تقلیداست و یا به اجتهاد.این رااهل تحقیق ،[ علم
شریعت] می نامند. علم دوم را[ علم به طریقت] می گویند.
از تریب این دو مقدمه : (صغری و کبری ) نتیجه ای حاصل می شود که آن را
[حقیقت] می خوانند یعنی ، معرفت کامل ، حسب قابلیت واستعداداو، به
حقایق موجودات محصول است یا به نفس خودش .
هرگاه ، قلبا توبه کرد و مصر بر فعل توبه و تدارک مافات منه شد،
نشانه توفیق الهی واذن دخول به درگاه حضرت شاهی است .
پس در آن اوقات ، به جهت رفع وسوسه نفس و خطورات قلبیه ، که لازمه
طبع بشری است ، مکرر مداومت به این ذکر کند:
لاحول ولا قوه الا باالله العلی العظیم ۹
گمان حقیر، بلکه یقین ، که یک اربعین تمام نشده است ،از برای نفس
حالتی چند عارض می شود که ترقی تمام ، نسبت به حال سابق نفسش دست گیریش
خواهد گردید.
بعداز آن ، چند وقتی ، که اقلش یک اربعین باشد، به این ذکر مداومت
نماید:
لااله الاانت ، سبحانک انی کنت من الظالمین . ۱۰
هرگاه مراعات حال نفس ، بر آنچه مذکور شد ۱۱ ، مقارن به این ذکر
گردید، بی شبهه ، حالتی او را دست می دهد. به شرط آن که مقارن گرداند
این اوقات ر، به جوعی و سهری و ماکول و مشروبی که در ظاهر شبهه ناک
نباشد. چون اربعین ، به این ذکر یا مراقبه نفس ، براو گذاشت ، شروع
نماید به ذکر
لااله الا الله
با تذکر معنی آن . به این طریق که در گفتن[ لااله] به زبان ،از دل ،
خیال غیر را بیرون و محو سازد. در گفتن[ الاالله] توجه کلی ، قلبا
به جانب حق نماید. به این طریق یک اربعین به سر آورد، با آن شرایط
سابقه . دراین اربعین ، صفایی و نوری در دل او منکشف گردد که او را
در بعضی ازاوقات از خود بی خود نماید و بعدازاین اربعین ، شب و روز
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 