پاورپوینت کامل آزادی تفکر; قسمت ششم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آزادی تفکر; قسمت ششم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آزادی تفکر; قسمت ششم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آزادی تفکر; قسمت ششم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۷

در مقاله های پیشین از
آزادی تفکر سخن گفتیم وابعاد گوناگون آن را مورد بررسی قررا دادیم
و آخرین بخش آن آزادی تفکر رااز بعد موانع و آفات آوردیم .

اینک ، دراین نوشتار بخاطر
اهمیت موضوع برآنیم که خاتمه این مقال را در شناخت عوامل و زمینه های
رشد و خلاقیت فکر واندیشه قرار دهیم .این موضوع ، در جای خود در خور
بحث و تحقیقی مستقل است ، ولی چون در سلسله مقالات ما جانبی محسوب
می شود، به اختصار بدان خواهیم پرداخت واهم عواملی که باعث رشد و
خلاقیت اندیشه شده و در متون اسلامی نیز، به آنهااشارت رفته است
یادآور می شویم . بدون تردید،امتیازانسان بر سایر موجودات به نیروی
اندیشه اوست ، هراندازه که آدمی ازاندیشه قویتر برخوردار باشدارزش
او والاتر و بازدهی او بیشتر خواهد بود.

در پرتو رشد و تقویت این نیرو،انسانها طبیعت را رام خود ساخته و
به ایجاد تمدنهای بزرگ دست یازدیده اند، رشد و تکامل علوم ، پیشرفت
صنعت ، کشف رموز واسرار طبیعت و… همه و همه در سایه قدرت فکر و
خلاقیت اندیشه انسانهائی است که ازاین نیرو بخوبی استفاده کرده و به
تقویت و پرورش آن همت گماشته اند.

در بعد معنویات و سیرتکاملی انسان نیز،اندیشه قوی و نیرومنداز
ارزش والائی برخورداراست و نقش اساسی دارد.

امام صادق[ ع] این ارزشمندی را چنین بیان می کند:

مثل المشوره مع اهلها مثل التفکر فی خلق السموات والارض لانه کلما

قوی التفکر فیهما غاض فی بحر نورالمعرفه وازداد بهااعتبارا و
یقینا. ۱

مشورت با بااهلش همانند تفکر در آفرینش آسمانها و زمین است . که
هر چه انسان از تفکر قویتر برخوردار باشد در دریای نور معرفت و
شناخت فروتر رفته و بر یقین و معرفت اوافزوده تر می گردد.

امام صادق[ ع] در
این کلام ، به قوت توانمندی فکر واندیشه بعنوان یک ارزش توجه کرده و
از مشورت و تفکر در آسمانها و زمین بعنوان دو عامل برای تقویت فکر
یاد فرموده است .

بنابراین ، شناخت
عوامل و زمینه های رشد فکراز ضروری ترین و مهم ترین مسائلی است که در
جهت پرورش فکر باید مورد توجه قرار گیرد، بویژه در حوه های علمیه و
مجامع علمی و آموزشی ، که دست یابی به مدارج عالی علم و کمال بودن
داشتن تفکر فوی واندیشه های نیرومند ممکن نیست . قدرت و توانمندی
علمی و فرهنگی هر نظام و مکتب به خیل افراد صاحب فکر واندیشه است و
آنان که دست اندرکار پرورش و آموزش جامعه اند و مسوولیت تعلیم و
تعلم را بر عهده دارند، باید بدین مهم توجه کرده و همت خود را در
جستجو و بکارگیری راهها و عواملی معطوف دارند که بگونه ای در رشد
اندیشه ها تاثیر داشته و فکرها را پرورش می دهد.

بدین جهت که اساس خودآگاهی و هدایت و رشدانسانها به خرد و تفکر
بستگی دارد،اسلام به پرورش و تقویت نیروی عقلانی و شکوفائی
استعدادهای نهفته انسان اهمیت فراوان داده و باارزش دادن فوق العاده
به نیروی خرد و عقل ، مسائلی را که به رشد و تقویت آن کمک می کند
مورد تاکید قرار داده و بدان ارزش داده است ، که اینک پس از بیان
این مقدمه کوتاه ، به برخی از آنهااشاره می کنیم .

۱.ایجاد روحیه تحقیق

داشتن روحیه تحقیق و حس کنجکاوی ،از عواملی است که به رشد عقلی و
فکر واستعدادانسان کمک فراوان می کند. بدون تردید، تفاوت نیروی
فکر واندیشه انسانی که در برخورد با حوادث و پدیده ها بدنبال کشف
علل و پیامدها برآمده و در ذهن خودایجاد دهها سوال کرده و در مقام
پاسخگوئی و جواب آنها بر می آید، باانسانی که از برابر آن بی تفاوت
می گذارد و چندان اهمیتی نداده و یا به خوداجازه سوال و کندوکاو
نمی دهد بسیاراست
سعی و تلاش در گسترش روحیه تحقیق و
کنجکاوی درافراد جامعه و هدایت آن در مسیر صحیح ،افزون بر آن که
سبب رشد و تقویت نیروی خردانسانها می گردد، جامعه را در زمینه های
مختلف علمی ، فرهنگی و صنعتی رشد داده واز وابستگی فکری نجات می بخشد
و در نتیجه به استقلال همه جانبه آن کمک می کند.

دراین راستاایجاد مراکز تحقیق و سرمایه گذاری در آن واهتمام به
امر تحقیق ،از جمله اموری است که به ایجاد روحیه تحقیق درافراد
جامعه کمک کرده و رشدافکار جامعه و ترقی و کمال آن را بدنبال خواهد
داشت ،ازاینرو، سیاست استکبار جهانی در ممالک تحت سلطه همواره بر
این بوده است که آنان رااز تفکر و کنجکاوی و بکار گرفتن اندیشه ، در
راه گشودن گره های اساسی که با آنان در گیرند بازداشته و به مسائل
غیراصولی کشانیده و همراه باانحصار علمی و سعی در صادر نشدن علوم
کلیدی و پایه ای به جهان سوم و با تبلیغات مسحور کننده و دامهای مرئی
و نامرئی ، مغزهای اندیشه گر جهان سوم رابسوی خود کشانیده اند، که
متاسفانه تاکنون دراینکار موفق نیز بوده اند. به همین جهت ، بسیاری
ازاساتید و محققین آنان کسانی هستند که از دیار خارج بدانجا جذب
شده و نیروی اندیشه خویش را به ثمن بخس دراختیار آنان قرار
داده اند.اگر بخواهیم خود رااز تنگناهای وابستگی برهانیم ، باید به
رشدافکار واندیشه ، که کلیداساسی در راه رشد علوم است ،اهمیت داده
و دراین راستا راه رشد علوم است ،اهمیت داده و دراین راستا روحیه
تحقیق و کندوکاو را در مجامع علمی زنده کرده واز صرف امکانات دریغ
نورزیم . آنچه می تواند ما را دراین راه به موفقیت نزدیکتر کند،
ارزش دادن به فهم و درک ، در عین بدور ماندن از پیرایه های و راه های
سردرگم است . آنچه باید معیاراساسی درارزش گذاری قرار گیرد، فهم و
درک و وصول به حقائق و ریشه یابی قضایان است . متاسفانه غلبه فرهنگ
مدرک گرائی وانحصارارزش های اجتماعی در آن ، بسیاری از جوانان را
بسوی دریافت آن گسیل داشته و آنان رااز خلاقیت فکر وارزش دادن به
علم و فهم بدور داشته است .

شیوه درس های حوزه و دانشگاه باید بگونه ای باشد که افراد را به
تحرک و تعلم وادار کرده واز فهم تعبدی و صوری بدور دارد. متاسفانه
در شیوه های درسی ، بدو گونه بیان و تحقیق بر می خوریم که هر دو
می تواند فکر رااز رشد باز دارد، گاه درس رااستاد بگونه ای بیان
می کند که جائی برای تفحص و تحقیق برای طالب باقی نگذاشته و چون غذای
عدم احتیاج به مراجعه و تفحص عقلانی او به تنبلی و ضعف دچار می گردد.

از طرف دیگر،اساتیدی را می بینیم که آنچنان سخن را دشوار طرح کرده
و در بیان آن ازالفاظ مغلق و مشکل کمک می گیرند و بااشاره و کنایه
از کنار مطلب می گذرند و تنها سخن را در خورد قدرت فهم خود می بینند
و بس ، که در نهایت محصل آن دانش ، فهم آن را بر خود شبه محال تصور
کرده و به ایجاد روحیه یاس در وی منتهی می گردد.

این هر دو راه ، نوعی منانع در
مسیر تحقیق بشمار می رود و درست برخلاف آن مسوولیتی است که استاد در
جهت پرورش و رشدافکار دانش پژوهان بر عهده دارد.

دراسلام ، تحقیق وبکار گرفتن فکر واندیشه بسیار مورد تاکید قرار
گرفته است وارزش از آن کسانی شمرده شده است که در راه شناخت و
معرفت موجودات گام بردارند که این بدون تحقیق کامل و همه جانبه میسر
نیست . برهمین اساس واژه هائی مانند: حق ، معرفت ،اتقان در کارها و
… معیاراصلی دراصول و فروع اسلام قرار گرفته است . در آیات بسیاری
از قرآن کریم ازانسانها دعوت شده است ، که در آسمانها و زمین و
تاریخ گذشتگان[ آفاق] و[ انفس] بندیشند و راه خود رااز میان
تاریکیها به سوی نور باز کنند. بدون تردید، بازده و نتیجه چنین
دعوتی ایجاد روحیه تحقیق و کنجکاوی در راه کشف اسرار عالم هستی است ،
تا بدین طریق فکر خود رااز تارهئا محدودیت نجات داده و به رشد آن
بپردازند و در نهایت به حقائق حیات نائل گردند و روایات هم در جهت
توجه انسانها به تحقیق و حقیقت جویی و بدور ماندن از جمودگرائی و
ظاهربینی بسیاراست که به مناسبتهای مختلف در طی مقالات گذشته به
برخی از آنهااشاره کرده ایم . دراین جا به این سخن علی[ ع] دراین
باره اکتفا می نمائیم که فرموده است :

لاعلم کالتحقیق. ۱

هیچ عملی و کاری مانند تحقیق دارای ارزش نیست .

و در سخن دیگر می فرماید:

لاسنه افضل من التحقیق. ۲

هیچ سنت و روشی والاتراز سنت تحقیق نیست .

۲.استفاده از آراء و نظرات دیگران

از دیگر عوامل رشد فکر و خلاقیت ذهن ،استفاده از آراء وافکار و
نظریات دیگران و دوری جستن از خودمحوری واستبداد به رای واندیهش
خویش است . در هم آمیختن افکار و تضارب آراء، قدرت ذهن راافزایش
داده و آدمی را در عقول دیگران شریک می گرداند و در نتیجه از تجارب
دیگر بهره می برد. پیشرفتهای علمی و صنعتی بشر، مرهون چنین سنت و
روشی است .اسلام که همه ابعاد تکامل و ترقی بشر را مورد نظر دارد، به
این موضوع بیشتراز دیگران ارزش داده و بندگانی را که از چنین
روحیه ای برخوردارند بشارت داده است :

فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسن .

علی[ ع] در بیان خود، آن را وظیفه هر عاقل و صاحب فکر دانسته است :

حق علی العاقل یضیف الی رایه رای العقلاء و یضم الی علمه علوم

الحکماء ۴ .

سزاواراست انسان خردمند که رای خردمندان را بر رای خویش
بیفزاید و دانش و آگاهی خویش را با بدست آوردن دانش حکیمان افزون
سازد.

ائمه[ ع] براین رویه نیکو تاکید داشته و با بیانات گوناگون
پیروان خود را بر آن تحریص نموده وارزش آن را مورد توجه قرار
داده اند که از آن جمله است :

اضربوا بعضی الرای ببعض یتولد منه الصواب ۵ .

بعضی رای را به بعضی دیگر بزنید تا آنچه صواب است بدست آید.

از کنار هم قرار دادن آراء و نقد و بررسی کردن آنهاست که انسان به
واقعیت دست یافته و به حق می رسد.

امخضواالرای مخض السقاء ینتج سدیدالارا.

آراء و نظرات دیگران را همانند مایه ای که در مشک کرده و می زنند تا
زبده و شیره آن را بیرون آوردند، در عالم ذهن آراء در هم بزنید و
نقادی کنید تا ذهن فعال گشته و براثر آن به رشد وابتکار برسد و
نظرات منفی یا مثبت را بتواندازانبوه آراءاختیار کند.

واساسااهمیت اسلام به شور و مشورت بدان جهت است که افراداز تک
روی و خورایی اجتناب کنند و بااستفاده از آراء وافکار دیگران
فکر خود را تقویت کرده و بهتر به حق و ثواب دست یابند، همچنانکه در
روایات مشورت به این نکته توجه داده شده است :

علی[ ع] می فرماید:

من شاورالرجال شارکهم فی عقولهم. ۷

هر که با مردان مشورت کند در عقل آنان شریک شود.

و در بیانی دیگر می فرماید:

من شاورذوی الالباب دل علی الصواب ۸ .

هرکسی با خردمندان مشورت کند به آنچه صواب است راهنمائی شود.

در جهت مقابل خودرایی و خودمحوری ، علاوه بر محروم شدن از
اندیشه های دیگران ، کندی و مردن تدریجی نیروی اندیشه را سبب می گردد.

من ترک الاستماع من ذوی العقول مات عقله ۹

هرکه شنیدن از صاحبان عقل را ترک گوید، عقل او می میرد.

۳.استمرار آموزش

از جمله عواملی که به رشد خلاقیت فکر خرد می افزاید.استمرار آموزش
و تعلیم و تعلم است . با تداوم تدریس ، و زانو زدن در محضراساتید و
اندیشه گران صاحب فکرو مبتکر و خلاق ، ذهن انسان رشد یافته و
استعدادهای وی شکوفا می گردد.
اساسا پایه تفکر، علم است تفکر واندیشیدن بدون معلومات نشاید.
انسان ، وقتی به ابتکار و خلاقیت عقلانی و ذهنی می رسد که در آنچه
آموخته است خوب بنگرد و نکات کلیدی علوم را بدست آورده و موانع
انحراف و کجرویهای افکار را بشناسد و براساس آن ضرب افکار کرده و
با خلاقیت ذهنی که ازاین راه برای وی حاصل می شود واقع را بنمایاند.

طبیعی است رسیدن به
این مرحله ، با تلاش پی گیر دراندوختن مایه های علمی میسراست .

اسلام با تکیه براستمرار آموزش از گهواره تا گور وارزش دادن به
آن سعی کرده این مساله را در ذهن پیروان خود جای گزین کند که
آموختن را وقت مخصوص نیست و همواره باید به کسب دانش پرداخت و نباید
از شکوفائی فکر و رشداستعدادها غفلت ورزید.این جادی از آن همه
ارزشی است که اسلام به تعلیم و تعلم داده است .

شیوه دانشمندان و تربیت
یافتگان تعالیم اسلام نیز، چنین بوده که لحظه ای از کسب دانش باز
نایستاده و خود را فارغ التحصیل نمی دانسته اند.از شیخ علی بن عیس
لواجی ،این چنین نقل شده که گفت :

[ ابوریحان بیرونی
را در بستر مرگ دیدار کردم از من خواست تا مساله ای فقهی برایش شرح
دهم . با دلسوزی به گرفتاری وی پاسخ دادم :اکنون هنگام پرسیدن و طرح
این مساله است ؟ وی گفت :ای مرداین مضوع را بدانم و جهان را بدرود
گویم بهتراست یا ندانم و بمیرم]. ۱۰

این موضوع ، ما را به شکلی که متاسفانه در مجامع علمی و دانشگاهی
بیشتر به چشم می خورد متوجه می سازد،این که دانشجو با پایان یافتن
فلان دوره ، نام فارغ التحصیل برخود نهاده واز تلاش علمی و آموزشی ، خود
را متسغنی می داند، ضربه ای است به اندیشه و فکر و راکد ماندن و
عقب ماندگی از روند تند تکامل علمی جهان بشریت .

باید بااین مساله برخورد صحیح صورت گرفته وادامه تحصیل در هر
صطح و دوره ای برای هر فردی میسر باشد که به فرموده علی( ع): :

لن یحرزالعلم الا من یطیل درسه. ۱۱

به معلومات صحیح و درست نمی رسد کسی که مدت طولانی استاد ندیده و
دانش نیندوخته باشد.

و نیز فرموده است :

لافقه لمن لایدیم الدرس . ۱۲

فهم درست ندارد کسی مداومت برآموزش نداشته باشد.

۴. شناخت و پرورش استعدادها

از جمله اموری که در تقویت و رشد فکر تاثیر بسزای دارد، موضوع
شناخت استعدادها و هدایت و راهنمائی آنها در جهت استفاده از
توانائی هی خویش است .
بدون تردید همه انسانهااز توانائیها واستعداد یکسان برخوردار
نیستند. هرانسانی مطابق توانائیهای خود علاقه ای مخصوص بخود دارد که
اگر در همان محور به جریان افتد توانائیهای او شکوفا گشته و به
فعلیت و رشد می رسد.

بوعلی سین، ضرورت این موضوع رااین گونه بیان می کند.

[وظیفه معلم است که استعدادهای دانش آموز را بررسی کند و وی را به
بهترین رشته تحصیلی بکشاند]. ۱۳

اصولا بسیاری از کسانی که دارای نبوغ و
شهرت گشته اند، نه دراثراستعداد ذاتی و هوش فوق العاده که براثر
شناخت استعداد ذاتی و هوش فوق العاده که براثر شناخت استعداد خود و
استفاده صحیح از آن بوده است . نمونه ها و شواهد تاریخی گواه این مطلب
است :

خاری ، محدث معروف اهل سنت ، نخست
به حلقه درس فقه محمد بن حسن ، پیوست تا فقه بیاموزد، ولی پس از چندی
استاد دریافت که او بهتراست به تحصیل حدیث بپردازد و بخاری به
دنبال رهنموداستادش بحدیث روی آورد و در جهان اسلام جزء برجسته ترین
افراد در فن حدیث شد. ۱۴

و درباره داروین ، نقل می کنند که پدرش اول مرتبه او را به
سلک روحانیت والهیات فرستاد، لکن براثر علاقه نداشتن در آن رشته از
وی معجزه ای به ظهور نپیوست . سپس به رشته طب رفت و باز بی نتیجه باز
گردید. چون علاقه مند به علوم طبیعی بود به این رشته پا گذاشت و تحولی
در علوم طبیعی ایجاد کرد .۱۵

شاید یکی از عوامل شکوفا شدن استعداد در بسیاری از جوانان ما
نبودن روش صحیح درانتخاب رشته های علمی و حرفه های صنعتی است که
بسیاری در موقع انتخاب رشته توجه به نوع استعداد و کشش درونی خود
ندارند، بلکه عوامل خارجی مانند مادیات ، موقعیت اجتماعی و یا علاقه
پدر و مادر به رشته ای خاص ، موجب آن می شود که به رشته ای رو می آورند.
این حالی است که استعداد و خواست درونی او چیز دیگری را می طلبد.
نتیجه چنین شیوه هائی از بین رفتن نشاط فکری و تضعیف قوه اندیشه انسان
است .

بنابراین ، شناخت استعدادها و هدایت آن ، در جهت مخصوص بخود، نقش
موثری در رشد و تقویت نیروی اندیشه انسان دارد.

الناس معادن کمعادن الذهب والفضه.

انسانها همانند معادن طلا و نقره هستند، یعنی ، هر کدام استعدادی
خاص دارند که باید شناسائی واز آن استفاده گردد.

۵. آرامش و فراغت

از چیزهائی که به رشد فکری انسان کمک می کندایجاد فراغت و داشتن
مجال برای اندیشیدن است .انسان باید بهترین ساعات شبانه روز خود را
به عمل اندیشیدن و تفکراختصاص دهد، و سعی کند تا عمل اندیشیدن برای
او بصورت یک عادت در آید و جزء برنامه های روزمره زندگی وی باشد.

ایجاد فراغت برای اندیشیدن از شایسته ترین کارهائی است که هر
انسانی باید بدان اهمیت دهد.

علی[ ع] می فرماید :

مااحق الانسان ان تکون له ساعه لایشغله عنها

شاغل… ۱۶

چه بجاست که برای انسان ساعتی باشد که مشغول نکنداو را هیچ مشغول
کننده ای .

روایات بسیاری وجود دارد که به انسان توصیه می کند: هر روز ساعتی
را به تفکر درباره خود و جهان بپردازد:

رسول خدا می فرماید:

[علی العاقل ان یکون له ثلاثساعات ، ساعه یناجی فیها ربه عزوجل و ساعه یحاسب فیها نفسه و ساعه

۱۷یتفکر فیما صنع الله عزوجل الیه و ساعه یخلوفیها بحظ نفسه من الحلال].

عزلت و گوشه نشینی گر چه امری است نکوهیده و ناپسنداز نظراسلام ،
ولی برای اندیشیدن و تفکر مورد ستایش قرار گرفته است . علمای اخلاق
گفته اند که فراغت برای عبادت و مناجات خدا و تفکر دراسرار آفرینش
امری پسندیده است که درگیریهای اجتماعی واشتغالات سرگم کننده ،انسان
رااز تفکر باز می دارد. توجه به این مساله در محیطهای علمی و
آموزشی ضرورت بیشتری دارد. برای یک معلم و دانشجو، داشتن مجال و
فراغت برای اندیشیدن از ضروری ترین اموراست ، که متاسفانه کمتر مورد
توجه قرار می گیرد واکثر محیطهای علمی ما سعی شان براین است که
اوقات خالی را پر کنند.اینان ، فراغت را با بیکاری یکسان گرفته اند و
می خواهند محصل و دانشجو بی کار نباشد، لذا بر حجم دروس برنامه ها
می افزایند و برای دانش پژو، جال و فراغت برای اندیشیدن نمی دهند. در
چنین محیطهائی ، چه بساافرادی که بااستعداد و حافظه قوی وارد شده ،
پس از مدتی با حافظه ای تنبل و فکری خسته و معلوماتی انباشته صحنه را
ترک می کنند. در حالی که اگر محیطهای تحصیلی بشکل صحیح برنامه ریزی
شود و بخشی از زمان به اندیشیدن و تفکراختصاص داده شود و برای آن
فراغت لازم ایجاد شود، بازده چندین برابر خواهد بود و نشاط و شور
تحقیق به دانش پژوه خواهد بخشید

علی[ ع] می فرماید:

من اکثرالفکر فیما تعلم اتقن علمه و فهم مالم تکن یفهم . ۱۸

کسی که در آموخته های خود بسیار بیندیشد دانش
خود رااستوار ساخته و به فهم مطالبی که تابحال بدان نرسیده نائل
می گردد.

ازاین بیان و بیانات دیگر معصومین[ ع] روشن می گردد که نه تنها
داشتن مجال برای اندیشیدن موردارزش است ، که استمرار و مداومت تفکر
در معلومات نیز، مورد تاکید قرار گرفته و به فوائد و آثار آن توجه
داده شده است ، واصولااز مداومت در تفکراست که انسان به روشن بینی
و خلاقیت وابتکار نائل می آید و به مطالبی دست می یابد که تاکنون
برایش کشف نگشته است .

من طالت فکرته حسنت بصیرته ۱۹

هر که مداومت بر تفکر داشته باشد، بصیرت نیکو یابد.

۶. عوامل معنوی

مقصوداز عوامل معنوی آن مسائلی است که به انسان از آن جهت که
ارتباط با خدا و معنویات دارد، روشن بینی و رشد فکری می دهد. در آیات
و روایات برای چیزهائی مانند: تقوی ، زهد،اخلاص ، تلاوت قرآن و …
تاثیر بسیار در روشن بینی انسان و رشد عقلی و فکری او قائل شده است .
این امور، گر چه هر کدام تحلیل فلسفی و منطقی نیز، دارند، که ما در
سدد بیان و چگونگی ایجاد روشن ضمیری آن نیستیم ، ولی در هر صورت
عاملی است معنوی که از گرایش انسان به معنویات واخلاقیات و ملاکات و
ارزشهای انسانی برای او پیدا شده است .از جمله این امور که ماناگزیر
به اشارت از آن می گذریم بقرار ذیل است :

الف : تاثیر تقوی در رشد فکر

از لحاظ فرهنگ اسلامی ،این یک اصل مسلمی است که : تقوی و دوری از
گناه در بصیرت و روشن بینی و تقویت فکر و عقل انسان موثراست . آیاتی
از قرآن مبین این موضوع است ،از جمله :

ان تتقواالله یجعل لکم فرقانا ۲۰ .

اگر تقوای خداپیشه سازید خدا بشما فرقان می بخشد.

تقوای الهی فکرانسان را تقویت می کند به گونه ای که می تواند حق را
از باطل تشیخص دهد.

در روایاتی که از پیامبر[ص] وائمه[ ع] رسیده براین مطلب نیز
تاکید شده است ،از جمله :

من غرس اشجارالتقی جنی ثمارالهدی. ۲۱

آن کس که درختهای تقوی را بنشاند، میوه های
هدایت را خواهد چید.

امااز لحاظ منطق علمی و فلسفی که چه رابطه ای
بین تقوی و بین روشن بینی موجوداست ؟ چطور ممکن است تقوی که یک فضیلت
اخلاقی است و مربوط به طرز عمل انسان است در دستگاه عقل و فکر و قوه
قضاوت انسان تاثیر داشته باشد و منشا گردد که انسان به دریافت
حکمت نائل آید،

مرحوم شهیداستاد مطهری ، به طور مفصل تحلیل علمی و فلسفی مساله
را بیان کرده است ، که اجمال مطلب این است : حالات و قوای معنوی انسان
بحکم تضاد و تزاحمی که میان بعضی با بعضی دیگراست ، در یکدیگر
تاثیر می کنند و تقریبااثر یکدیگر را خنثی می نمایند، واز آن جمله
است دشمنی هوا و هوش با عقل و که م، در نوشتار سابق در بحث موانع
تفکر به تاثیر منفی هوا و هوس ، تعصب ، تکبر و غرور… در فکر و بینش
انسان اشاره کردیم .

بنابراین ، مقصوداز تاثیر تقوی در تقویت عقل و فکر وازدیاد
بصیرت و روشن بینی درانسان این است که تقوی ، دشمنان عقل را در فرد
مهار می کند و مانع تاثیر گرایش های غریزی و هوی هوسهای افراطی در
عقل می شود.

پس نوع تاثیر تقوی ،این است که جلو دشمن را می گیرد و راه درست
عقل واندیشه انسان را باز می کند و به وی آزادی می دهد

ب:شکرنعمت

از جمله عوامل معنوی رشد فکر واندیشه ،ارج گذاری به نیروی اندیشه
انسان است . قدردانی از نیروئی که خداوند به بشرارزانی داشته که اگر
انسان به آنچه از فکر واندیشه دارد عمل کند و آن را در جهت رضای
خداوند خالق اندیشه به کار گیرد واز ذکاوت و زیرکی و تعقل خود
استفاده صحیح بکند، بر بینش و درک انسان افزوده می شود و به ابتکار و
خلاقیت دست می یابد.این همان اصلی است که اسلام به آن ارشاد کرده و
در قرآن کریم بدان تصریح شده است .

لان شکرتم لازیدنکم . ۲۲

این اصلی است که در همه زمینه های جاری است .اگرانسان در جهت تفکر
صحیح ، شکر صاحب نعمت نیروی فکر را بجا آورد، خداوند نیز بر رشد آن
کمک خواهد کرد، که این ثمره شکراست ، چنانکه علی[ ع] فرموده است :

ثمره الشکر زیاده النعم. ۲۳

نتیجه شکر زیادی نعمتهااست .

ج :انس با قرآن

از جمله اموری که در رشد فکر موثر دانسته شده و در روایات به آن
اشارت رفته است ، تلاوت قرآن کریم وانس با آن است . در روایت آمده
است :

ان ابقی الناس عقولا قراءالقرآن. ۲۴

استوارترین مردم از حیث عقل و تلاوت کنندگان قرآنند.

قرآن کریم بیانی دارد در رابطه ضعف قوای انسان ، آن هنگامی که پا
به سنین پیری می گذارد:

و منکم من یردالی ارذل العمر لی لایعلم من بعد عل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.