پاورپوینت کامل اصول نوشتار اخلاقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اصول نوشتار اخلاقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصول نوشتار اخلاقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اصول نوشتار اخلاقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۸۹
از سرمایه های
ارزشمند دینی و پایه های بنای رفیع فرهنگ اسلامی آثار گرانبهای اخلاقی
است ، که زائیده و تجلی فکر روشن و نبوغ درخشان نیاکان و گذشتگان
ماست . دانایان با فضیلتی که آثار مهمی از خود به یادگار گذاردند. و
در معارف و تعالیم دینی ، با گستردگی و عمق به بررسی و تحقیق ،
پیرامون اخلاق اسلامی ، پرداختند.
آثار گرانبارایشان ، همواره چونان ستارگان
فروزان ، در آسمان معارف اسلامی درخشیدند. و نسلهای مشتاق را در
عصرهای گوناگون ، به مقصود و مطلوب ، رهنمون گشتند.این گنجینه های
انسانی ، فرایند همت دانشورانی است که بخاطراهمیت دادن به ارزشهای
اخلاقی و باور به نقش شگفت انگیز آن در ساختن آدمی بخش عمده ای از
آثاراسلامی ر، بدین جهت اختصاص داده و کتابهای فراوان یا فصلهایی
در ضمن کتابهای دیگر، به رشته تحریر در آوردند.
ازاین روی ، بر هر محقق پاک اندیش و روشن دل واجب است ، که برای
آشنایی با تاریخ تربیت وانسان سازاسلام ، دراین آثار گرانبها و
ذخائر گرانسنگ غور و بررسی کند، تا بدین و سیله پیوندی ناگستنی بین
خود واین معارف ، در فکر و ضمیر خویش ، پدید آورد، و به درجه عظمت
مقام ، و نقش این آثار و صاحبانشان پی برده ، تا خود را نیز در پرتو
هدایت آنها قرار دهد.
بایداقرار کرد که که اگر چه کوششهای ثمربخش و کتابهای ارجمندی در
این زمینه ، نگارش یافته است .اما کارهای ناکرده و راههای طی نشده
بسیاراست ، که باید کارهای انجام نشده به مدد حوزه های علمی و
نیروهای روشن متعهدانجام گیرد، و راههای ناسپرده پیموده شود.
ما دراین نوشتار، برآنیم که پیرامون کتابها و نوشته های اخلاقی (در
حد توان ) به نقد و بررسی پرداخته و دورنمایی از آنچه که هست و هر
آنچه که باید باشد نشان دهیم . ۱
ناگزیر، برای معیار و محور یافتن بحث ، نخست به
شمارش برخی از ویژگیهای لازم برای یک نوشته و کتاب اخلاقی می پردازیم ،
و سپس به مدداین ویژگیه، به نقد و بررسی آن کتابها می نشینیم .
لازم به یادآوری است که برخی ازاین ویژگیه، برای هر نوشته و
کتاب مذهبی شایسته است و برخی از آنها صرفا بایسته کتابهای اخلاقی
است .اما شیوه ما دراین نوشتار شمارش هر ویژگی است که برای
نوشته اخلاقی ، ضروری به نظر می رسد.امید که خداوند متعال ،
راهنمایمان باشد، ما رااز لغزشها برهاند و خامه ما را سودمند و
راه گشا بگرداند.
ای دو جهان از قلمت یک رقم
بی رقمت لوح دو عالم عدم
در کف من مشعل توفیق نه
ره به نهانخانه تحقیق ده
۱شمع زبانم سخن افروزساز
شام من از صبح سخن روزساز ۲
روی هم رفته ، می توان ویژه گیهایی را که شایسته و بایسته یک نوشته
اخلاقی است ، به دو گونه تقسیم کرد:
الف : ویژگیهای صوری :
۱- شیوایی و رسایی :
نوشته ای که پیرامون ارزشهای اخلاقی به نگارش در می آید (چه فارسی یا
عربی ) باید بدرستی ، رساننده پیام خویش به خواننده باشد. و نیازمند
به بازخوانی و دوباره کاری نگردد.
زبان فصیح آن شیواتر و چیره زبان تراز آن باشد که در کارانتقال
افکارش به خواننده دچارابهام و نیازمند به تاویل و توجیه گردد.
به روشنی خود حقیقت (که تعالیم انسان سازاسلام است ) باید گویا
باشد، چرا که پردازنده حقیقت است . و در پی شیواترین گنجینه های
بشریت ، یعنی قرآن و سنت می رود که نیمی از رمز و راز جاودانگی ،
پایداری و نفوذ آنان در فصاحت و شیوایی شگفت آورشان نهفته است . زیرا:
!اندیشه گر بلند و زبان گر رسا بود
هر گفته ای بلند و گرانسنگ می شود
پس از یک اثراخلاقی ، باید با نثر بلیغ و رسا یعنی روشن و زیب،
با جمله های کوتاه و خوش آهنگ به صید دلها و سیراب گری تشنه ها
بپردازد. هر موضوعی را در نهایت تمامی و روشنی بیان کند، نه چیزی
زاید و نه کم . آن چنان رسا و گویا باشد، که هر خواننده ، هنگام
نظرافکندن در آن ،از کنه مفاهیم و مقاصد نویسنده با خبر شود. واز
طراوت و لطافت نوشت ، لذت برد. ۳
امیرالمومنین (ع) می فرمایند:
آیه البلاغه قلب عقول ولسان قائل ۴
نشان شیوایی و رسا بودن کلام ، دو چیزاست : دلی آکنده از خرد و
هوشیاری ، و زبانی رسا و توانا بر گفتار .
۲- سادگی و روانی :
توفیق و توانایی هر بحث و نوشته ای به دو چیز بستگی دارد:
۱ نویسنده ، مطلبی را که می نویسد، خو حس و لمس کند.
۲ به روشنی و سهولت ، خواننده را در جریان موضوع و پیام نوشته ،
قرار دهد. یک نوشته ممکن است که رسا باشد (مخصوصا برای اهل فن و
خواص )اما ساده ، روان و همه کس فهم نباشد.
ازاین روی نوشته اخلاقی که برای تربیت مردم ، به نگارش در می آید،
باید برای تمامی طبقات واصناف ، قابل استفاده باشد. و عموم آسانی که
می توانند مخاطب آن قرار گیرند، و بر حسب ذوق واستعداد فطری ، جویای
آموختن ارزشهای اخلاقی هستند، بتوانند مطالب را پیش خود بفهمند واز
پیام آن بهره برگیرند. چنانکه امیرالمومنین[ ع] می فرمایند:
احسن الکلام مازانه حسن النظام ه وفهمه الخاص والعام ۵
نیکوترین سخن آنست که ترکیب و چینش نیکو، آن را
آراسته کرده و خاص و عام ، آن را دریابند.
زیبایی خاصی که در سادگی و روان نویسی ، نهفته است بر هیچکس پوشیده
نیست . چرا که با بکار گرفتن کلمات و ترکیبات رایج و تمثیلهای ساده
و همه کس فهم ، می توان مسائل ه پیچیده و دقیق فکری واخلاقی ر، مفهوم
و مشهود کرد و نکات بسیار ظریف ، دقیق و حتی اصول مهم اخلاقی ر،
بصورت محسوس و روشن ، در پیش چشم خواننده مجسم نمود، به گونه ای که هر
کس بااندک تاملی به منظور نویسنده پی برد.امیرالمومنین (ع)
پیرامون سخن بیلغ و شیوا که آسان ادا می شود و ساده دریافت می گردد،
می فرمایند :
البلاغه ما سهل علی المنطق وخف علی الفطنه ۶ :
سخن روان و بلیغ آن است که در گفتار آسان و بر دریافت سبک آید
ازاین روی ، بایداز نثرهای فاضلانه خودنمایانه
و گرفتار قیود واصطلاحات زیاد پرهیز کرد. تا بتوان قدرت پرواز و
راه جستن به افقهای بلند و باز را گشود و مطالب را قابل فهم عموم
مردم گردانید.
بدیهی است ، کسی که برای مردم می نویسد، باید با زبانی که مردم
می فهمند و آن را می یابند، بنویسد. یعنی : با جمله های روان و نزدیک به
فهم که در گوش شنونده ، خوش آیند و به مقصود نویسنده وافی و رسا
باشد،از کلمات نامانوس ، دوراز ذهن و ناخوش آهنگ پرهیز کند واز
کلمات ناآشنای عربی ،الفاظ غریب فرنگی و لغات مهجور فارسی ( اگر
بفارسی نگارش می یابد) که معانی آنها جز به مدد فرهنگ معلوم نمی شود،
دوری جوید. و حتی از کلمات گران آهنگ که تلفظ آنها بر زبان دشوار
باشد پیراسته گردد
از بکارگیری کنایه ه، مجازها و تشبیه هایی که به فهم مقصود و مضمون کلام ضربه
می زند، و دوراز ذهن می باشد نیز پرهیز کند.
سخن سلیس و روان ، نباید گرفتار فضل فروشی و تفننهای ادبی گردد، که
این گونه بند و بیلها به درد حاکمان فاجار و صفویه و یا طبقات
مرفه ، ممتاز واشرافی می خورد، که همواره دنبال تجمل می روند.از هر
نوعش ، ولو کتاب و نوشته باشد. که کتاب را به سانت و رنگ می خرند و
خون نامه های فرهنگ ما را به تجمل و دکورسازی می برند.
پس باید،این گونه تکلفات ادبی واصطلاح بافی فضل فروشانه و کنای
(حتی از نوع جدید و روشنفکریش ) را بیکسو نهاد و مانند قلمهای
بی مسوولیت و صاحبان بی مسوولیت ترشان به دیار نیستی فرستاد.
و بااستمداداز زبان و تعبیرات رسای مردمی ، نثری ساده ، زنده گرم
و پرتوان ، پدید آورد، وانواع معانی وارزشهای انسان سازاسلامی را
بی پیرایه ، روشن و زیبا بیان نمود. ۷
۳- لطف بیان و حسن تعبیر:
آثار جاویداخلاقی ، آثاری است که معانی بلند را در بهترین و
مناسب ترین قالب بیان داشته و زیباترین گنجینه های تربیتی را برای
آدمی ، پدید آورده باشد. چرا که تعابیر برای معانی ، بسان زمین برا
بذراست .اگر معنایی شریف و عالی درالفاظی زیب، مناسب و دل انگیز
نیایند، مانند تخمی است که در شوره زاری بکارند یا نهالی که در آن
بنشانند. و یا همچون آب گوارا و زلالی است که در ظرفی کثیف و چرکین
ریخته شود.
لفظ درشت ، دشمن معنای نازک است
از باد سخت ، آب پرآژنگ می شود
چه بسا تعبیر ناهنجار و لفظ نامناسب ، موجب شود سخنی ازاوج
به حضیض آید و مبتذل گردد. و بجای آن که (بخاطر اهمیت معنا و بلندی
اندیشه و بمدد لطف تعبیر)، دست به دست گردیده و چراغ راه شود، به
دیار فراموشی سپرده می گردد. ۸
هر چه اندیشه و معنایی بلندتر و لطیف تر و دقیق باشد به زیبایی و
دقت بیشتری در بیان نیاز دارد. چرا که آدمی ،از شنیدن تعبیرات زیبا
دچار شگفتی و تحسین می شود و با لبخند آرامی که بر لبانش نقش می بندد،
و چهره اش را طراوت می بخشد، قلب خود را نیز به آهنگ پیام نوشته
می سپارد و بااین کلام خوش ، همراه گشته ، با اشتیاق و کشش درونی ،
نوشته را به پایان می برد. و درپایان حسرتها می خورد که چرا پایان
یافت ؟
واینک بایدانصاف
داد، که در عالم معنا و فرهنگ ، چه کلام و پیامی گرانسنگ تر و لطیف تر
از معارف و تعالیم تربیتی اسلامی است ، که زیبنده چنین قالب و
لباسهای دلپذیر باشد.
هنگامی که نوشته ای اخلاقی ،از چنین زیبایی و محتوی برخوردار شد،
برای هر زبان و فرهنگی که نوشته شود، تمام آن جامعه را فرا می گیرد.
و همچون گلستان سعدی ، که در جامعه فارسی زبان[ فارسی گیر] آن نوشته
نیز در محیط خود، فراگیر می شود، یعنی : جمله به جمله اش ، در یاد و
زبان مردم می ماند و تکیه گاه کلام ایشان می گردد.
۴- تنوع :
آدمی همواره دنبال تنوع و رنگارنگی است .از یک نواختی ، خسته و
ملول می شود.ازاین روی ، نثر یکنواخت نیز، مانند غذای مکرری است که
اشتها و شیفتگی را کور می کند.
نقش این کار هنرمندانه نثری (یعنی تنوع در کلام ، که اگر نیک انجام
گیرد ، هنگامی روشن تر می شود، که حساسیت و دشواری ه دریافت و فراگیری
مطالب اخلاقی ر، که با روح و ملکات آدمی سروکار دارد، پیش چشم و
ذهن قرار دهیم .
چرا که هرگاه یک تعبیر، ضرب المثل ، شعر، تشبیه ، حکایت ، آیه ، حدیث و
یا هر یک از صنایع لفظی و معنوی دیگر بجار و بموقع و هنرمندانه
بکار رود، و با حسن ترکیب ، نیکو بهم بافته گردد،اضافه بر پروراندن ه
فکراصلی و رسایی مطلب ، چاشنی و زیور لام گشته و نثر را شیرین و
نمکین و دلپذیر می کند.
خداوند سخن یعنی امیرالمومنین[ ع] را دراینجا کلامی است که پیش
روی می نهیم :
ان هذه القلوب تمل کما تمل الابدان ، فابتغووا لها طرائف الحکمه(۹)
دل نیز همانند کالبد، ملول گردد، پس برای زدودن ملالت
دل در پی حکمتهای طرفه و نو برآیید .
یعنی دله، در فکر واندیشه پیرامون یک موضوع ، که یک نواخت ، و
غیر ذوقی باشد، بستوه آمده و خسته می شوند.ازاین روی ، برای زدودن
خستگی دل ، حکمتها و دانشهای تازه و شگفت آور که به دل لذت و خوشی
می دهند، دست و پا کنید و به کمک ذوقیات و تعابیر سرحال آور و نشاط
برانگیز و مطابق کشش و خواسته خواننده بحث اخلاقی ر، زنده و گرم
گردانید.
بااین آب و رنگها
و تنوعهاست که خواننده با شادابی به پی گیری وادامه مطلب کشیده
می شود. و پیام نوشته برای وی دلپذیر می گردد.
در میان مسلکهایی که به القاء و طرح مطالب اخلاقی پرداخته اند،
عرفا و متصوفه را می بینیم که سخنانشان از حکمای اهل حدیث و دیگر
علم، بیشتر به میان مردم راه یافته ، با فرهنگ ایشان آمیخته گشته و
تکیه کلامشان ، گردیده است . زیراایشان با آمیختن مطالب خود، به
حکایات جذاب ، مطالب شگفت آور، نشان دادن معنا در حدیث دیگران ،
ضرب المثله، تشبیهات ، شعرها و نثرهای موزون و مسجع ، توانستند چنین
فراگیری را برای سخنان خود بدست آورند.
۵- پرهیزاز دراز گویی :
کم گوی و گزیده گوی چون در
تا زاندک توجهان شود پر
-یک دسته گل دماغ پرور
از خرمن صدگیاه برتر ۱۰
سزاواراست که یک نوشته اخلاقی ، مطلب خود را بی پیرایه بیاغازد،از
معنای اندک باالفاظ فراوان به پرهیزد. بدون پرسه و معطلی ، بدون طی
بیراهه و پریدن ازاین شاخ به آن شاخ ، بگونه ای مستقیم به وی هدف
بتازد. تا گرفتار ملالت و دلزدگی خواننده نگردد. نویسنده ، آنچه را که
در ضمیر دارد و قصد تفهیم آن را کرده است ، در عبارتی کوتاه والفاظ
اندک ، با فصاحت و بلاغت چنان بپروراند که تمام مقصود خود را آسان به
خواننده تفهیم کند.
از قیل و قال بیهوده ، جدال الفاظ و بافتن اصول نظری و عملی (که
ضرورت نداشته باشند) و خستگی و فرسودگی خواننده را به دنبال آورد،
پیراسته باشد. چرا که این گونه قیدها مانع تاثیرگذاری و
تاثیرپذیری می شود، و پیامدهای ناگواری را به دنبال خواهد داشت :
چو گفتار بیهوده بسیار گشت
سخن گوی در مردمی خوار گشت
امیرالمومنین (ع) پیرامون دراز سخن می فرماید:
المکثاریزل الحکیم و یمل الحلیم ، فلاتکثر فتضجر و تفرط فتهن . ۱۱
درازگویی حکیم و دانشمند را می لغزاند ( از
نغز و پرمغز گویی باز می دارد) و بردبار راافسرده می کند، پس درازگوی
و پرسخن مباش که دلگیر کنی و کوتاه مکن (مطلب را نامفهوم مگذار) که
خوار شوی ( و متهم به عجز و نادانی گردی) ۱۲
پس اگر بنا را براختصار گذاشتیم ، و هر نکته ای را بصورتی جاندار و
پرمغز (بگونه ای که تمهید و مقدمه اش اگر ضروری است – کوتاه باشد و
فقط در حد لزوم و آماده کردن ذهن انجام بیابد) بیان داشتیم ، و سپس
جان کلام را بصورتی گفتیم که نیازمند کلمه ای دیگ نشد و چیزی بر آن
افزوده نگردید، نوشته دلپذیر و خواننده دلشاد می گردد و دقت بایسته
را برخود لازم می دارد.
همانگونه که پرگویی و بیهوده رانی ، در سخن ناپسنداست ، در نوشته که
زحمت فزونتری را می طلبد، ناپسندیده تراست . و خلاف آن چیزی است که
می گویند[ سخن هر چه کوته بود خوشتراست] . پس :
۶سخن کم گوی نیکوگوی در کار
که از بسیار گفتن مرد شد خوار ۱۳
واز دیرباز گفته اند: [خیر الکلام ، ما قل و دعل ولاتمل] .
۶- زیبایی و تناسب در فرم و صفحه پردازی :
آنسان که سخن نیکو، صیاد دلهاست
خط و نگار زیبا نیز، نزهت
چشمهاست . هنگامی که نوشته ای از چاپ ، کاغذ، صحافی حروف چینی ،
فهرست بندی و نقش و نگار شایسته ، برخوردار شد، (نه عامل رغبت و
اشتیاق فزونتر خواننده خواهد بود.
چرا باید،ارزشمندترین ره آوردهای انسان سازاسلامی ، به گونه ای محنط
و غیرفنی عرضه شود. مگر ما پیرو آن امامی نیستیم که برای زیبایی و
دل انگیزی خط، بهترین و فنی ترین آموزش هنری را به دبیر خود، عبدالله
ابی رافع تعلیم می دهد و می فرماید:
الق دواتک ، واطل جلفه قلمک ، و فرق بین السطور، و قرمط بین
الحروف فان ذالک اجدر بصباحه الخط. ۱۴
در دواتت لیقه بگذار (تا مرکب شایسته نوشتن گردد)، زبانه قلم
دراز بتراش ، میان خطها را گشادگیر، و حرفها را نزدیک هم بنویس ، که
این گونه نوشتن ، خط را زیباتر و شاداب تر می کند.
میراثهای بسیار گرانقدر وارجمندی را می شناسیم ، که بخاطر بدی چاپ
و عرضه ناپسند، به دست فراموشی سپرده شده ، یا در گوشه مخازن
کتابخانه ها گرد گرفته و جای خود را در میان نسل نیازمند پیدا نکرده
است . ۱۵
شاهد نوشته های بی ارزش و گاهی ضدارزشی فراوان هستیم ، که بخاطر چاپ ،
فرم و عرضه مناسب ،نام و آوازه ای پیدا کرده و جای آثار گرانسنگ را
به ناروا گرفته است امروزه بر نویسندگان روشن و متعهداست ، که
ناشرین را وادار به چاپ و عرضه آبرومندانه کنند، و نگذارند آثارشان
مهجور گردد.
البته معنای این سخن آن نیست که نوشته های اخلاقی (یا هرگونه اثر
دیگر فرهنگی ) به گونه ای تجملی ،اشرافی و گران قیمت عرضه شود. چرا که
اگر ناشرین و دست اندرکاران عرضه ، توقع سودجویی را کم کنند واحساس
مسوولیت نمایند و سامانی نیز به وضع انتشارات داده شود،امکان نشر
و گسترش معارف اسلامی به صورتی آبرومندانه وارزان
پدید می آید.
ویژگیهای معنوی :
۱- راه بری و تاثیرگذاری :
اساس کار در راهنمایی تربیتی بر دو محور استوار است :
۱-شناخت دقیق و همه جانبه از درد و بازگو کردن بایسته آن .
۲ -دست یابی صحیح به درمان و نشان دادن کامل آن .
یک نوشته یا بحث اخلاقی و تربیتی که داعیه اصلاح
نفوس و تظهیر قلوب را دارد، کمترین انتظاری که از آن می رود، راه
گشایی و راهنمایی است . یعنی در هنگامه سرگردانی ه، تضادها و
نااستواری ضابطه ه، دستی گیرد. یعنی در هنگامه سرگردانی ه، تضادها
و نااستواری ضابطه ه، دستی گیرد. چراغی فرا راه گمشده ای در تیرگیها
بنهد واندرزی دلیری بخش بدهد. نه آن که دلهره بیافریند و بلاتکلیفان
را سرگشته تر سازد.اطمینانی به بخشد و پریشانیها را بزداید. بر
گرمی محبت و عشق واستواری ، کاشانه ای سازد، پیوندها رااستوارتر و
دلهای پژمرده را طراوت بخشد.
بدیهی است که چنین راه بری نیازمند کنکاش در تار پود نیازه،
سنت ه، دردها و مشخصات گناگون مردم آن عصراست . تا در توصیف مرضهای
روحی و درمانهای آن ، هیچ چیز رااز دید نکته بین پنهان ندارد. و آنچه
را دیدنی یا درک کردنی است ، با ترسیم نگارگیر خود، پیش چشم و ذهن
خواننده قرار دهد.
با قدرت توصیف ، با نظر دقیق و به مدد نثر گویا و پرتوان ، بدانسان
روحیات اشخاص واحوال ایشان را ترسیم کند، که اگر خواننده مصداق کلام
اوست ، خود را در فضای گفتار بیابد، با توجیه گری ، توان نجات یا
فریب خود را نداشته باشد.
تصویرگیری مطلب به گونه ای باید باشد که گویا نویسنده از زبان عموم
مردم ،از جمله خواننده سخن می گوید و وصف می کند. خواننده ، ندای کلام
را در درون خود، هم صدا با وجدان و روح خدایی خویش حس کند. به پندارد
که آن نیروی درونی به فصاحت زبان گشوده است . و با وی سخن می گوید.
این گونه است که نوشته ، می تواند، در روح خواننده تاثیر گذارد،
چندانکه موجب انقباض یاانبساط او گردد و خاطراو را برانگیزد. و تا
حالتی را که منظور و مقصود نویسنده هست :از غم و شادی ، مهر و کین ،
رحم و عطوفت ،انتقام و کینه جویی ، خشم و عتاب ، عفو واغماض ، سکون و
سکوت جهش و پویش و هر معنای دیگر، در خواننده پدید آورد. :
دستوراهل حال و صاحبدلان باشد. آدمی رااز عالم کدر و تیره مادی
و گل و آب بیرون برد، و در محیطی روشن و فرح انگیز وا دارد. شورانگیز
و داعیه ساز باشد، هر جان آشفته ، دل شوریده واندیشه مشتاق را به
کمند خود آرد. و بقول مولی امیرالمومنین (ع) :
انفع المواعظ ما ردع. ۱۶ :
سودمندترین پندها آنست که در مخاطب تاثیر گذارد، واو رااز کجی
باز دارد .
با یک سخن آتش عشق به درستکاری را در دل وی برافزود، و با سخن
دیگر آتش افروخته را دامن زند و شعله ور سازد.از گلستان ه جانفزای
تربیت ، گلبوته هایی بچیند که مشام جان ره نورد را معطر سازد. براساس
کلام مولی که می فرماید:
ورب قول انفذ من صول ۱۷ :
بسا گفتاری که از حمله و شمشیر نافذتراست .
دلهای سخت و سنگین (به مانند سندان ) هنگامی که به کمند وی در آمد،
مانند حریر نرم گشته و براه آیند و عواطف عالی انسانی در آنها
برانگیخته گردد. جذبه ای بیافریند، که هیچ تندباد حادثه و طوفان آز و
اندوه ، کاخ رفیع آن را در نیفکند.
پس یک نوشته
اخلاقی ، حتی برای نیکان که شوری در سر، و آتشی در دل دارند و جامعه
از عشق حق چاک کرده اند نیز، باید زمزمه گفتارش را لطیف ترین ترجمان
احساسات درونی خویش بیابند.
بدین نکته نیز بایداشاره کرد که تفاوت اساسی نوشته های تربیتی
اخلاقی ، با سایر نوشته ها و بحثهای دیگر، در همین تاثیرگذاری ، نهفته
است ، که در عین دلپذیری (مانند برخی از دستورالعملهایی که در همین
مجله آمده اند)، شلاق گونه است و نفس آدمی را می نوازد و قلب وی را
شکوفا می گرداند.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 