پاورپوینت کامل مصاحبه با حجهالاسلام والمسلمین شیخ محمد رضا نعمانی ۹۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مصاحبه با حجهالاسلام والمسلمین شیخ محمد رضا نعمانی ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با حجهالاسلام والمسلمین شیخ محمد رضا نعمانی ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با حجهالاسلام والمسلمین شیخ محمد رضا نعمانی ۹۱ اسلاید در PowerPoint :
حوزه: با تشکر از حضرت عالی که مصاحبه با مجلّه حوزه را پذیرفتید در آغاز شمّه ای اززندگی تحصیلی و علمی خود را بیان کنید و چه درسهایی را از محضر مبارک علاّمه شهید سید محمد باقر صدر رحمه اللّه علیه بهره برده اید.
* تحصیل حوزوی من در سال ۱۹۶۹م. برابر هـ.ق. درنجف اشرف در دوره مرجعیت مرحوم آیت اللّه العظمی سیّد محسن حکیم قدس سره آغاز شد. در آغاز مانند هر طلبه ای مقدمات و سطح را نزد استادان بزرگوار از جمله: حضرت شیخ محمد سعید نعمانی سید محمّد غروی شیخ هادی قرشی شهید سید مجید حکیم و… فرا گرفتم.
پس از به پایان بردن کفایه و مکاسب از علامه شهید سید محمد باقر صدر رحمه اللّه علیه اجازه خواستم در بحث خارج ایشان شرکت کنم.
ایشان به یکی از شاگردان برجسته خود گفت از من فقه و اصول را امتحان بگیرد.
آن آق برابر دستور شهید صدر از من امتحان گرفت و نتیجه را به ایشان اعلام کرد و آن شهید بزرگوار هم اجازه داد که در بحث خارج ایشان حضور بیابم و موفق شدم چهار سال از محضر مبارک ایشان بهره ببرم. علامه شهید بر آن بود که برنامه ای ویژه بریزد که طلبه ها را برای شرکت در درس خارج بیازماید و آنان که شایستگی شرکت را دارند شناسایی کند و با این تدبیر از کسانی که شایستگی شرکت در درس خارج را نداشتند جلو بگیرد.
حوزه: چگونه با شهید صدر آشنا شدید.
* از آغاز ورود به حوزه نجف اشرف با این انسان وال آشنا شدم بدین گونه: در اوان ورود به حوزه نجف من و گروهی از طلاب شهر نعمانیه به خاطر شور و شوق و اهتمامی که از ایشان برای بیداری دینی و آینده نگری جهت برپایی حکومت اسلامی سراغ داشتیم به محضر آن بزرگوار شرفیاب شدیم. از وی خواستیم که ما را راهنمایی کند و پند دهد.
آن بزرگوار درخواست مارا پذیرفت و از بایدها و نبایدها سخن گفت و افزود:
(از شما می خواهم افزون بر انجام بایدها و پرهیز از نبایده زودتر از یک سال به شهر خود نعمانیه برنگردید; زیرا از یک سو در این مدت بهره ای بسیار از فرهنگ فکری و فقهی اسلامی فرا خواهید گرفت که شما را در پاسخ به پرسشهایی که می شود توانا خواهد ساخت و از دیگر سوی ماندن شما در حوزه نجف به مدت یک سال نگاه اجتماعی مردم شهر را نسبت به شم دگرگون خواهد کرد و محبت و اعتماد ایشان را نسبت به شم استوار خواهد ساخت.)
در واقع این دستورالعمل برای ما بسیار سخت بود; زیرا به دوری از خانواده و دوستان هنوز عادت نکرده بودیم. با این حال برخی از م تصمیم گرفتیم دستور شهید صدر را اجرا کنیم و شکر خدا موفق شدیم یک سال تمام در نجف بمانیم.
وی از حال ما با خبر بود. پس از به پایان رسیدن یک سال پیام فرستاد که اکنون می توانید به شهر خود نعمانیه بروید و با خانواده و دوستان خود دیدار کنید و درباره آنچه باید کرد ما را رهنمون شد و تشویق کرد تا سربازانی برای اسلام و برای خدمت به مسلمانان باشیم.
این چنین پیوند من با شهید صدر برقرار شد و روز به روز قوت گرفت و استوار تا روز شهادت او.
حوزه: حضرت عالی تا واپسین روزها درکنار شهید صدر به سر برده اید آن بحران بزرگ و حالتهای روحی سیّد شهید را شرح کنید و این که برخورد وی با بعثیان چگونه بود.
* نمی توان آن گونه که باید و شاید این فاجعه عظیم را شرح کرد و درد و رنج آن عزیز را نمایاند بویژه در این گفت وگو نشاید که به همه زوایای آن فاجعه دردناک اشاره داشت. به گوشه هایی از آن قصه پرغصه درکتاب: (الشهید صدر سنوات المحنه وایام الحصار) پرداخته ام ولی اگر لازم باشد در این گفت وگو بگویم باید به اختصار بگویم:
حکومت تبهکار بعث دریافته بود که سیّد شهید دو ویژگی دارد:
نخست ایشان مرجعی است که آهنگ برانداختن حکومت بعث و بر پایی حکومت اسلامی در عراق را دارد.
دوم ایشان شخصیت برجسته ای است که می تواند ادامه دهنده حقیقی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی قدس سره باشد و می تواند مردم عراق را به آن حرکت بزرگ تاریخی پیوند دهد و به دفاع از آن برخیزد و به فداکاری در راه آن بپردازد و از نظر فکری پشتیبانش باشد. بر رژیم بعث محتوای ژرف پیامهای آن شهید بزرگوار که در تأیید انقلاب اسلامی به گونه آشکارا و بدون هیچ گونه ملاحظه و احتیاطی صادر می کرد پوشیده نبود.
اگر تاریخ عراق را باز بینی کنیم. درخواهیم یافت که شهید صدر تنها مرجعی است که آشکارا در کنار انقلاب اسلامی ایران و پیشوای آن امام خمینی قدس سره ایستاد. این امر رژیم بعث عراق را وا داشت که هرچه بیش تر در پی انتقام از آن سید بزرگوار باشد. یکی از شرطهای رژیم بعث برای دست برداشتن از آزار و اذیت وی و خانواده اش و به شهادت نرساندن وی این بود که ایشان از تأیید انقلاب اسلامی ایران و رهبر عزیز آن دست بردارد. این را می شود از لابه لای مذاکره ها و گفت وگوهای نمایندگان رژیم بعث با سیّد شهید دریافت. ولی آن انسان والا مقدار بر خلاف تمام گرفتاریهای جانکاه از پاسخ به این خواسته سرباز زد و هیچ گاه دست از تأیید حرکت امام خمینی قدس سره سرباز نزد. وی بر این باور بود که امام خمینی با انقلاب خود خواست و آرمان پیامبران بزرگ الهی را تحقق بخشید.
رژیم بعث برای واداشتن سیّد شهید به پذیرش شرطهای خود طرحها و برنامه های بسیاری را اجرا کرد از آن جمله:
۱ . قطع آب و برق و تلفن به مدت یک ماه.
۲ . جلوگیری از رسیدن مواد غذایی به مدت یک هفته.
۳ . جلوگیری از رساندن دارو از جمله قرصهای فشارخون که برای آن شهید عزیز و مادر گرامیش که نزدیک به هفتاد سال سن داشت بسیار بسیار ضروری بود.
به یاددارم آن صحنه های غم انگیزی را که سیّد شهید را در تنگنا قرار می داد و آن وقتی بود که می دید فشار خون مادرش بالا رفته و نزدیک است از هوش برود یا دختر بچه ای را می دید که از درد شکم رنج می برد یا از درد دندان فریاد می زد و… ولی آن سیّد مهربان نمی تواند کاری بکند.
۴ . رژیم بعث جنگ روانی شدیدی علیه شهید صدر به راه انداخت که گونه های گوناگون داشت: اتهام سیاسی تهدید اعدام تهدید به بی حرمتی به عرض و ناموس و…
بر سیّد شهید پوشیده نبود که رژیم بعث هیچ پروایی در اجرای تهدیدهای خود ندارد. او خوب می دانست که این رژیم تنها به سرکوب و کیفرهای دهشت انگیز باور دارد با این حال دست از موضع و تکلیف شرعی خود بر نمی داشت و تکلیف شرعی خود را در موضع گیری علیه رژیم خون آشام بعث و پشتیبانی از حرکت حماسی امام خمینی می دانست.
او می گفت:
(آیا عاقلانه است که مرجع دینی چون آقای خمینی حکومت اسلامی بر پا کند که از رؤیاهای ما بود اکنون به تأیید و پشتیبانی وی نپردازیم چون رژیم بعث بر ما غضب خواهد کرد.)
شهید صدر با شجاعتی که از تکلیف شرعی سرچشمه می گرفت پایداری بسیار کرد و این یک حرکت عاطفی و مصلحتی نبود و دلیل بر درستی این سخن پایداری ایستادگی و اصرار و تسلیم نشدن آن شهید عزیز بود تا این که به لقای پروردگار خود پیوست که این را خود برگزیده بود.
حوزه: از ویژگیهای اخلاقی و معنوی و راز و نیازهای علامه شهید اگر خاطره ای دارید برای ما و دیگر دوستاران آن عزیز بگویید.
* اخلاق او جبلّی بود. با تعارف که در ورای خود آنچه برابر با واقع نیست پنهان می کند ناآشنا بود. مردم را از ژرفای قلب خویش و زوایای جانش دوست می داشت.
آنچه برای خود دوست می داشت برای دیگران نیز دوست می داشت و آنچه برای خود نمی پسندید برای دیگران نیز نمی پسندید. دیگران را بر خود برتری می داد. در این باره شواهدی است که با یاد کرد آنها سخن به درازا می کشد.
امّا درباره راز و نیاز وی با خد آنچه مرا تکان داد ملزم کردن خویش بود به این که نماز را بر پا ندارد جز با خشوع و انقطاع تمام.
این چیزی است که جز اندکی از خداجویان و بندگان بدان نرسند; زیرا نماز راستین نمازی است که دل در آن بر آفریدگارش اقبال کند و به رغم دلمشغولیها و دشواریهایی که می خواست بر تمام زوایای پاک آن پاک سرشت چیره شود می کوشید که در هنگام نماز از همه چیز دوری جوید و (انقطاع الی اللّه) را حاصل کند.
حوزه: از زهد علامه شهید بگویید بویژه از آن نمونه هایی که حوزویان را به کارآید.
* زهد آن گونه که از سخنان ائمه هدی(ع) بر می آید آن است که خار و خس دنی بر انسان مالک نشود و زاهد راستین آن نیست که نداشته باشد بلکه آن است که مالک باشد بی آن که مملوک باشد.
با سیّد شهید زیستم در حالی که مالک چیزی که چشم گیر باشد نبود. آنچه که دیگر مراجع در اختیار داشتند او در اختیار داشت: از دارایی شخصی حقوق شرعی هدیه ها و دهشها و… ولی همیشه یک حالت داشت.
شهید صدر منزل شخصی نداشت با این که می توانست از دارایی شخصی خود خانه ای بخرد. این واقعیت با خط شریف آن عزیز در نامه ای که در بخش مدارک کتابی که درباره وی نگاشته ام آمده و ثبت شده است. در طول زندگی و در هنگام شهادت مستأجر بود نه مالک.
اتومبیل هم نداشت. با این که شخص نیکوکاری اتومبیل خود را به وی بخشید که در زمان خود گران قیمت بود و به آن نیاز بسیار داشت با این همه آن را فروخت و بهای آن را بین طلبه ها و نیازمندان پخش کرد.
در همه جنبه های زندگی چنین بود. زندگی خصوصی وی نیز بر همین روش بود. اهل و عیال و فرزندان خود را بر این رویه پرورش داده بود.
او در تمام کردار و رفتار هدفدار بود و قصد خدمت به دین حنیف و رسالت مقدس آن را داشت. بر این نظر بود که سطح زندگی مرجع نباید بیش از سطح زندگی تهی دستان باشد. او به سبب برخی از جنبه های منفی که از رفتار بعضی از کسان تراویده بود و مردم را تحریک می کرد و اعتماد آنان را به عالمان دین سست و لرزان می ساخت در پی چاره جویی کار آمد بود و یکی از راههایی را که پیش گرفته بود تا چاره این درد بشود همانا هم سطح کردن زندگی خود با زندگی تهی دستان و طلبه ها بود.
بسیار غمگسار مردم بود و این از درخشان ترین نقطه های زندگی اوست. غمگساری وی در سطحی نبود که تعارف اقتضا کرده باشد بلکه غمگساری راستین بود. گرفتاریهای مردم را در می یافت و از اوضاع و احوال آنان پرسش می کرد و با آنان همدردی می کرد و این امر سبب شد هر که وی را ببیند دوست بدارد و به گونه ای شگفت دلباخته او شود.
حوزه: کدام یک از ویژگیهای آن شهید عزیز اثری ژرف در دل و جان شما باقی گذارده است.
* مهم ترین ویژگی که مرا شیفته سیّد شهید کرد از خودگذشتگی و جان نثاری وی در راه هدف مقدس بود. درمثل آن گاه که مرجعیت آیت اللّه حکیم از سوی رژیم بعث عراق مورد تهاجم قرار گرفت با تمام توان در کنار آن بزرگوار ایستاد با این که بسیار احتمال داشت که این کار به شهادت او بینجامد.
ییا آن گاه که امام خمینی قدس سره با رهبری پربرکت خود پیروزی بزرگی برای اسلام در ایران به ارمغان آورد با خط شریف خود به شاگردانش در ایران نوشت:
(بر هر یک از شما و برهر فردی که بخت بلندش زیستن در پرتو این تجربه پیشاهنگ را نصیبش کرده واجب است تمام نیروی خود را و هرگونه توش و توانی که دارد در حمایت این حرکت مقدس به کار گیرد و از هیچ تلاشی دریغ نورزد و آنچه دارد در اختیار این تجربه قراردهد. پس نباید از داد و دهش باز ایستاد. این ساختمان برای اسلام برافراشته می شود و نباید در بذل و دهش حد و مرزی شناخت. رایت این امر با نیروی اسلام به اهتزاز در آمده نباید از کمک به آن اندکی غافل شد. باید بر محور مرجعیت آقای خمینی که در ایران امروز امیدهای اسلام را مجسم ساخته گردآمد و برای آن اخلاص ورزید و منافع آن را حمایت کرد و در وجود سترگ وی محو شد به آن اندازه ای که خود در هدف بزرگش محو گردیده است.)
این متن به معنای چشم پوشی از موجودیت مرجعی خود و محو شدن دررهبری امام خمینی است. این حرکت را ما طلاب علوم اهل بیت باید گرامی بداریم اهل بیتی که به از خودگذشتن فراخوانده اند و این عین از خودگذشتگی است.
بارها آن شهید مظلوم سخنی به این مضمون تکرار می کرد:
(اگر امام خمینی از من بخواهد برای خدمت به اسلام در یکی از روستاهای ایران سکنی گزینم هیچ تردیدی در پذیرش این خواسته به دل راه نخواهم داد.)
از حجه الاسلام والمسلمین سید عبدالهادی شاهرودی امام جمعه کنونی علی آباد کتول و یکی از طلاب مقرب وی شنیدم که گفت:
(در زمانی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شهید صدر به ما گفت: با من برخورد عاطفی و شخصی نکنید و نگذارید وابستگی تان به من حجابی در برابر واقع بینی شود بلکه بایسته است معیار مصلحت اسلام باشد. بنابراین هر مرجع دیگری بتواند به اسلام خدمت کند و هدفهای آن را محقق سازد باید در کنار آن ایستاد و از آن دفاع کرد و در آن محو گردید.)
او پای بند این رفتار و کردار بود زیرا می دید مرجعیت و مقامهای دینی دکان کاسبی نیست بلکه مسؤولیتی سنگین است و دیگر آن که هدف باید اسلام باشد نه چیز دیگر و ما جز سربازانی که باید وظیفه خود به بهترین وجه ادا کنیم چیز دیگری نیستیم.
آنچه مر افزون بر جنبه رفتاری و اخلاقی شیفته و دلباخته آن عزیز کرد بی توجهی به اندیشه بیت علمی و دینی بود; از این روی خود را به بهانه این که به یک بیت علمی و دینی نامدار نسب می برد برتر از دیگران نمی دید و چون این گونه بود برتری جویی نمی کرد بلکه فروتن و آسان گذار بود.
حوزه: از جایگاه علمی وی در بین علمای شیعه و اهل سنت بگویید.
* بی گمان آنچه سید شهید در میدانهای گونه گون علمی: فقه اصول اقتصاد فلسفه منطق… نوشت بیان گر جنبه هایی از ژرف اصالت و نوآوری و آفرینندگی است که شخصیت علمی سید شهید را برجسته می کند.
در این ج نمی خواهم ادعای بی جا کنم زیرا کتابهای وی در دسترس ماست و این گفته ها را تأیید می کند. م به عنوان طلبه به رهبران دینی و فکری خود که ابتکار به خرج می دهند و بر اعتلای سطح دانش حوزه به عنوان یک مجمع علمی ـ اسلامی ممتاز می افزایند به خود می بالیم. کتابهای سید شهید در عصرحاضر نقطه عطف بزرگی در ترقی و تکامل تشکیل می دهند و این را به گونه فشرده و مختصر حضرت آیت اللّه سید کاظم حائری در مقدمه کتاب اصولی خویش آورده است و به نوآوریهای آن شهید اشاره دارد.
امّا جایگاه علمی و تأثیر فکری وی در بین علمای شیعه و سنی باید گفت: بسیاری از اندیشه وران و علمای دینی را مجذوب خود کرده بود از جمله دکتر محمد شوقی خنجری استاد علم اقتصاد و مشاور ر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 