پاورپوینت کامل نقد مکتبهای اصولی از دیدگاه شهید مصطفی خمینی ۴۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقد مکتبهای اصولی از دیدگاه شهید مصطفی خمینی ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد مکتبهای اصولی از دیدگاه شهید مصطفی خمینی ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد مکتبهای اصولی از دیدگاه شهید مصطفی خمینی ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

دانش با نقد شادابی می یابد

قلب دانش با خونِ نقد می تپد.

ساحلهای ناشناخته بحث با کشتی نقد گشوده می شود.

قانون آشکار شدن اندیشه های برتر درحکومت نقد سامان می پذیرد.

نقد پیری را از جان دانش می زداید و روحی شاداب به آن می بخشد.

لحظه های پرشکوه دانش در دستان نقد شکل می گیرند. گاهی آنچه را که همه پذیرفته اند از اوج به زیر می آورد و گاه سخن کم شمرده شده را چون ستاره برتارک علم می نشاند.

علم اصول نیز چون دیگر دانشه مدیون نقد است. شاید هیچ دانشی در حوزه معارف دینی مانند اصول تشنه نقد نیست. این علم از یک سوی عهده دار بیان شیوه استنباط است و از سوی دیگر عمده بحثهای آن تراوشهای اندیشه بشر است. با این حساب ذهن بشر باید کشتی شیوه استنباط را هدایت کند اگر از عهده وظیفه خویش برنیاید هیچ گاه ساحلهای احکام بد او نمایان نخواهد شد; از این روی باید نقد را به یاری ذهن اصولی فرستاد. سره گر باید هر آن اشتباهها را گوشزد کند تا کژی هر چند کوچک در شیوه استنباط به کژی بس بزرگ در کشف احکام نیانجامد. با این همه امروز نقادی و سره گری در دانش اصول به گونه بایسته انجام نمی گیرد. زمینه ه معیارها و چارچوبه های نقد اصولی هنوز به درستی روشن نشده است. اکنون که آماسیدن بحثه اصول را زمین گیر کرده است شایسته می نماد برای درمان بیماری بادکردگی بحثی مستقل درباره نقد اصولی بگشاییم.

شهید حاج آقا مصطفی خمینی درزمینه های نقدهای اصولی حرفهایی نو دارد. نقدهای او ما را با زمینه ها و معیارهای نقد (که دو بحث مهم هستند) آشنا می کند.

او را بحق باید قهرمان میدان نقد اصولی دانست.

نوشتار حاضر می کوشد تا دیدگاههای شهیدمصطفی خمینی را در (نقد اصولی) ارائه دهد باشد تا دست مایه ای برای ژرف نگری این بحث قرار گیرد.

جستارهای این نوشتار در سه مدار سامان می گیرد:

۱ . نقد همه.

۲ . نقد همه زمینه ها.

۳ . نقد همیشگی.

نقد همه

نقد گوهر ذهن بشراست. نقد مرز نمی شناسد. شهید مصطفی خمینی این جایگاه نقد را به درستی می شناخت; از این روی گاهی در برابر آرای استادان می ایستاد و گاه به سره گری دیدگاههای پدر می پرداخت اگر چه همه وجودش لبریز از فروتنی نسبت به مقام علمی او بود و وی را مجدّد عالم اسلام می شمرد۱ و صاحب نوآوریهای اصولی۲. و گاهی هم در برابر همه اصولیان یکه و تنها قرار می گیرد. سره گری که اندیشه زمان خود را به نقد می کشد به واقع حصارهای پیرامون خود را می شکند ولی تنها ذهنهای موشکاف و باریک بینند که از همگنان خود پیش می افتند و به کرانه های آن سویِ برداشتِ غالب دست می یابند و شهید مصطفی خمینی چنین بود. درنگاشته های او اصحاب بارها و بارها نقد شده اند.

نقد همه زمینه ها

آنچه میان اصولیان فراگیر است نقد آرای دیگران در پاره ای از مسائل اصولی چون: مشتق اجتماع امر و نهی براءت و… است شهید آقا مصطفی خمینی افزون بر این کار درزمینه های دیگری نیز به نقد دست می زند.

بی گمان اهمیت نقد در این زمینه ه گاهی از نقد آرای مطرح در مسائل اصولی بیش تر است.

اکنون به این زمینه ها اشاره می کنیم:

۱ . نقد شیوه بحث

اگر به درستی به مباحث اصولیان چون: نائینی آقا ضیاء کمپانی امام و… بنگریم هر یک را در بحث و استدلال دارای شیوه و مکتبی خاص می بینیم: گروهی به دقتهای عقلی بها می دهند گروهی نگاههای عرفی را معتبر می دانند وگروهی به روش بحث فلسفی در بحثهای اصولی روی می آورند و گروهی دیگر به این روش پایبندی نشان نمی دهند.

با توجه به این که شیوه استنباط که در دامن آن سرنوشت فقه رقم می خورد اثر پذیرفته از شیوه ای است که در بحثهای اصولی جریان می پذیرد به دست می آید که بررسی و نقد شیوه های بحث اصولی بایستگی تمام دارد مقوله ای که جای آن در بحثهای حوزوی خالی است یعنی از مکتبهای اصولی سخنی گفته نمی شود بر عناصرموجوددر هر مکتب اصولی نمی آید آنچه درحوزه ها و درسها و نشستهای علمی جریان دارد این است که درمثل آقاضیاء عراقی چنین گفت و میرزای نائینی چنان. امّا هیچ گاه کسی نیامده بگوید آقا ضیاء این شیوه را داشته و نائینی آن شیوه را و دیدگاههایی که دراصول دارند با یکدیگر متفاوت است به سبب این شیوه های گوناگون است. بی گمان نقد شیوه ها ومکتبهای اصولی مهم ترین قسمت در بحث از مکتبهای اصولی است.

شهید آقا مصطفی خمینی در بحثهای اصولی نسبت به این مسأله توجّه نشان داده است که اکنون به مواردی اشاره می کنیم:

الف. نقدِ تکیه بر باریک بینیهای عقلی در بحث: ایشان تکیه بر باریک بینیهای عقلی را در بحثهای اصولی نادرست می داند و می نویسد:

(لایعتنی بتدقیقات جمع من الافاضل.)۳

نباید به باریک بینیهای شماری از فاضلان در اصول اعتنا کرد.

و درجای دیگری به افرادی که شیوه تکیه بر باریک اندیشیهای عقلی برای فهم علوم و احکام شرعی را در پیش گرفته اند خرده می گیرد۴.

ایشان بر این باور است که باید بر دریافتهای خردمندان و فقیهان تکیه کرد.۵

ب. نقد استفاده از دریافتها و قاعده های علوم دیگر در بحث: شهید آقا مصطفی خمینی استفاده از مفاهیم و قواعد دانشهای دیگر را در اصول موضوعی خطرناک می داند و این استفاده را در صورتی که بدون شناخت دریافتها و قاعده ها و نیز بدون نگهداشت مرزها و قیده انجام بگیرد به حال بحثهای اصولی زیان آور می داند.

در نگاه ایشان باید با دانشی که می خواهیم از آن معنی و قاعده ای را بگیریم آشنایی ژرف داشته باشیم:

(ألأیصاء إلی اهل الفضل وعلماء الفنون بان لایدخلوا البیوت الا من بابها ولایترخّص الدخول فی کل فنّ الا لمن کان اهلاً له.)۶

به اهل فضل و دانشوران در دانشهای گوناگون سفارش می شود که به منزله جز از درهای آن وارد نشوید. درهر فنّی ورود در آن جز برای کسانی که اهل آن فن هستند روا نیست.

دیگر آن که در استفاده از دانشهای دیگر دربحث اصولی دقت کرده و هر چیزی را وام نگیریم. در این باره به دو مورد اشاره می کنیم:

۱ . استفاده از فلسفه: وی استفاده از قاعده های فلسفی را در اصول روا نمی داند; زیرا به باور او پیامدهای نادرستی این گونه استفاده دارد:

(ومجرّد ان قرع سمع الإنسان ان الامتناع بالاختیار لاینافی الاختیار لایجوز التمسّک به حتّی یلزم ما لزم فی کلمات المستدلّین بها فی الاصول.)۷

همین که به گوش انسان این قاعده فلسفی رسید که (الامتناع بالاختیارلاینافی الاختیار) روا نیست به آن در اصول تمسک بجوید تا درنتیجه این تمسّک پیامدهای نادرستی به بار آید. پیامدهایی که در سخنان اصولیان که به آن تمسّک کرده اند پیش آمده است.

در یکی از تنبیهات باب اجتماع امر و نهی مسأله (الاضطرار إلی ارتکاب المحرم الناشئ بسوء الاختیار) به این قاعده تمسّک کرده اند که امام خمینی در این زمینه می گوید: آنان میان این قاعده و قاعده دیگر: (انّ الاضطرار إلی فعل المحرّم او ترک الواجب اذا کان بسوء الاختیار لاینافی صحّه العقوبه عرفاً) درهم آمیخته اند.)۸

۲ . استفاده از لغت: شهید مصطفی خمینی برااس این دیدگاه بحث از مفاهیم لغوی را در اصول در همه موارد روا نمی داند بلکه برای آن مرزی ارایه می دهد و می نویسد:

(إن البحث عن المفاهیم اللغویه جائز إذا کان وارداً فی الکتاب والسنه امّا الخوض فیما لایکون فیهما فهو من اللّغو.)۹

بحث از مفاهیم لغوی در صورتی جایز است که این مفاهیم در کتاب و سنّت وارد شده باشند. در غیر این صورت فرو رفتن در بحثهای لغوی عملی لغو است.

وی با استناد به این نقطه نظر بر این باور است بحث

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.