پاورپوینت کامل ریشه های اندیشه های سیاسی انقلاب اسلامی در نهضت مشروطیت ۴۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ریشه های اندیشه های سیاسی انقلاب اسلامی در نهضت مشروطیت ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ریشه های اندیشه های سیاسی انقلاب اسلامی در نهضت مشروطیت ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ریشه های اندیشه های سیاسی انقلاب اسلامی در نهضت مشروطیت ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

۱۶۲

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با تشکر از ریاست محترم جلسه, من بلافاصله صحبت خودم را شروع می کنم و برای این که
به حاشیه نروم, سعی می کنم از روی متن قراءت کنم که از وقت, حداکثر استفاده را
بکنم. توضیحاتی هم اگر لازم باشد خیلی مختصر عرض خواهم کرد.

مشروطه خواهی, اولین تحول اجتماعی سیاسی در ایران, پس از سیزده قرن ورود اسلام به
ایران است. لذا در مشروطه دگرگون سازی نظام هزارساله استبداد را باید جست و جو کرد,
شعارهای: آزادی, عدالت قانون, نظم, و ترتیب بیرون آمدن از زیر سلطه خارجی, برای
اولین بار به آن شکل خاص در ایران مطرح شد. چرا چنین شد؟ عدم کارآمدی حاکمیت در
تنظیم امور کشور شکستهای پی در پی نظامی, احساس عقب ماندگی در بین مردم, خیانتها و
ظلمها و تعدّیها, در اختیار سلطه خارجی قرار گرفتن سران دولت از یک سو و شکستن ابهت
روس و انگلیس شکست ناپذیر, بعد از شکست آنها از ژاپن و آفریقای جنوبی و حقیر شدن
دستگاه سلطنتی بعد از تحریم تنباکو و شورش مردم تهران علیه گریبایدوف و رفت و
آمدهای غربیان و ایرانیان در کشورهای همدیگر از سوی دیگر, موجب پیدایش آگاهی همراه
با جرأت مردم شده بود و پشتیبانی و حمایت معنوی و فکری قاطبه علمای اسلام از این
آگاهی ( من کلمه علما را به کار می برم, با همان اصطلاحی که در اسناد و مدارک این
دوره آمده است) تحت نظر علما در آمدن اقدامات مردم, و به وجود آمدن یک اجماع همگانی
برای قیام علیه حاکمیت قاجار, متشکل از: علما, بازاریان, دولتیان, منورالفکران و
توده های مردم گردید و شرایط فکری و روحی و دینی و سیاسی و اجتماعی یک حرکت اجتماعی
آماده گشت. مطالبات و خواسته های مردم که در سده گذشته روی هم انباشته شده بود,
سرباز کرد و حرکت توده ای و اجتماعی پرتوانی به وجود آمد که شاه را به امضای دستور
مشروطیت وادار نمود. مردم در آن شرایط می دانستند که چه چیزی را نمی خواهند, ولی
نمی دانستند که به طور دقیق, چه چیزی را می خواهند و برای رسیدن به این همه خواسته
ها و مطالبات, تنها یک چیزی بود که ذهن آنها را, یعنی علما و مردم را اشغال کرده
بود و آن عدالتخانه بود که بعداً مجلس شورای ملی نام گرفت, چیزی که در نهضت مشروطه
به عنوان اندیشه سیاسی مطرح بود, تأسیس عدالتخانه اسلامی, یا مجلس شورای ملی بود که
بتواند حاکمیت قاجار را کنترل کند و قانون را به طور مساوی اجرا نماید, ولی توجهی
به مسائل سیاسی دیگر این اندیشه ندارد. از نظام سیاسی فقط قوه مقننه را در نظر دارد
و به سایر قوا, مخصوصاً مجریه توجهی ندارد و یا دیگر نهادهای سیاسی را اهمیت نمی
دهد و شاید فکر می کند که تنها با قانون و مجلس, بقیه ارکان و اجزاء سیاسی و
حاکمیت, به طور روان و ب

دون هیچ مشکلی کار خود را انجام خواهند داد. توجهی به این که پایداری یک نهضت, به
نهادهایی که آن را به کرسی بنشانند, بستگی دارد, نمی کند. ما در تاریخ مشروطه می
بینیم به جای این که مشروطیت به کرسی بنشیند, به حاشیه رانده شد و مجدداً استبداد
به کرسی نشست. علی رغم این که قاطبه علما و مردم طرفدار مشروطه بودند و در راه آن
مبارزه می کردند, استبداد توانست خود را باز تولید کند. این دفعه استبداد با
استبداد قبل از این نهضت این فرق را داشت که استبداد مدرن و نظامی, جانشین یک
استبداد سنتی شد.

نبود اندیشه سیاسی متناسب و فقدان نهادهای برخاسته از آن اندیشه, موجب شکست مشروطه
می شود. بدبینی و ناامیدی جای آن همه امیدها و انگیزه ها می نشیند که در اثر جان
فشانیهای زیاد به وجود آمده بود. اگر نهضت در اول ظهور خود از یک نظام منسجم و
سیستماتیک برخوردار نباشد, به آسانی توسط نیروهای فرصت طلب داخلی و قدرتهای
استعمارگر خارجی مصادره می شود و انحراف و شکست را به نهضت تحمیل می کند. ضعف
اندیشه سیاسی جامع در زمان مشروطه, موجب شد که منورالفکرها با دخالت خارجی مشروطه
را مصادره کنند. آنان از اندیشه سیاسی که جامع باشد برخوردار نبودند و تنها هاله ای
از افکار غربی, آن هم به صورت سطحی و قشری در اذهان خود داشتند و همین امر, باعث
گردید که جنبه های بومی و محلی نهضت نادیده گرفته شود و قدرتهای خارجی, به آسانی
نهضت را, با نفوذ بر عوامل فرصت طلب داخلی, به انحراف کشانند و نومیدی و یاس را در
جامعه پراکنده سازند. باید گفت که نهادهای سیاسی هر جامعه, از اندیشه سیاسی حاکم در
آن جامعه بر می خیزند. هر قدر اندیشه سیاسی سطحی باشد و ناظر به ابعاد گوناگون
سیاست در جامعه نباشد, هم نهضتها و هم خودِ اندیشه ها, حداقل کوتاه مدت و میان مدت
محکوم به شکست هستند. اندیشه سیاسی و در نتیجه فلسفه سیاسی, یک نظام سیاسی را می
سازند. فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی, جنبه بنیادی نسبت به سیاست راهبردی و عملیاتی
را داراست.

ساده اندیشی است که اگر فکر کنیم یک اندیشه و فلسفه سیاسی عمیق و همه جانبه می
تواند یکی نظام سیاسی جامع و کارآمد را تعریف کند. در جامعه ایران, که هزاران سال
بر اساس حاکمیت سلطنتی یک فرد اداره شده بود و تمام نهادها بر این اساس ساختار پیدا
کرده بودند, اندیشه سیاسی نوپای توده های مردم در ایران آن روز, بدون ارتباطات
گسترده و با سطح سواد بسیار پایین, کاملا تحت تأثیر سنت حاکمیت هزاران ساله سلطنت
قرار داشت و یک اندیشه ساده و بدون سابقه, نمی توانست یک تجربه طولانی که نظام
سیاسی جامعه ای را تشکیل می دهد, به مطالبات و خواسته های علما و مردم جامه عمل
بپوشاند. قابل تصور نیست که در یک نظام سلطنتی هزاران ساله, تنها با ایجاد مجلس و
با عدالتخانه تمام امور تمشیت یابند. مجلس جزئی از یک نظام کامل و جامع است. اجزای
یک نظام, باید باهم همخوانی و همگنی داشته باشند, تا کارکرد مؤلفه های آن به یک
نتیجه مطلوب منتهی شود. به علت این که چنین وضعی بعد از نهضت مشروطه به وجود نیامد
و مخصوصاً استقلال قوا نیز در ایران آن روز, اصلاً متصور نبود, در نتیجه به راحتی
قوه مجریه به تنهایی کل نهضت و ره آورد آن را که مجلس بود, در مخاطره قرارداد و
استبداد را مجدداً باز تولید نمود. استقرار مجدد استبداد و به وجود آمدن یأس و
ناامیدی در ارکان فکری و عملی نهضت مشروطه, بستر را برای نفوذ ایادی استعمار آماده
کرد, به طوری که بعد از تقریباً بیست سال, یک حکومت خودکامه و مستبد دیگری یعنی
پهلوی را به جای حکومت قاجاریه به کشور تحمیل کردند. در سالهای بعد, آن اندک ره
آورد نهضت مشروطه, که همانا مجلس باشد, به دست گرفتند و نمایندگان آن را بدون دخالت
مردم و س