پاورپوینت کامل آزاداندیشی و حوزه های علمی شیعه ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آزاداندیشی و حوزه های علمی شیعه ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آزاداندیشی و حوزه های علمی شیعه ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آزاداندیشی و حوزه های علمی شیعه ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۸۰

آزاد اندیشی برای این است که اندیشه به آزادی بینجامد. چون اندیشه, بویژه نوع آزاد آن, تحقق یافته نیست. این اندیشه برای به حقیقت پیوستن مرادها و مقصودهای خود ابتدا خود را از وابستگی رها می کند و به دنبال آن راه وارستگی را پیش می گیرد.

آزاد اندیشی در غرب, برابر است با قدرت زدایی, تهی شدن اندیشه از سنت و سرشت قدسی, اما در شرق, بویژه میان حوزه ها, آزاد اندیشی به منظور دستیابی به حق صورت می گیرد که در اساس امری است قدسی و ناسوتی. براین اساس, آزاد اندیشی دستاورد, نگاه از بالا, یا پایین, یا دور یا نزدیک, یا حاصل اندیشه های کوچک بازدارنده نیست, اندیشه هایی که می توانند همه زندگی را پر کنند و هرگز به انسان اجازه نمی دهند تا به آن چه توانایی تحصیل آن را داشته است, برسد.

آزاد اندیشی, ریشه در عینیت گرایی, واقع بینی و آزمون و خطا و تجربه دارد و بیان دستاوردهای آن به قالبهای نوین نیازمند است و از لوازم آن عدم تعهد به افکار و اندیشه های آبایی و بتهای قبیله و صنف است.

آزاداندیش, براساس باورهای از پیش پذیرفته شده نمی اندیشد, و منطق توجیهی را به کار نمی گیرد. دغدغه کشف حقیقت از خصلتهای روحی این فرد است.

به دست دادن تعریفی از آزاد اندیشی دشوار است و برابریابی برای آن سخت تر. ما اگر آزاد اندیشی را (وارستگی) از دلبستگیها بدانیم, آزاد اندیشی فراتر از جریان صنفی, فرقه ای, نژادی, منطقه ای, جنسیتی قرار خواهد داشت. به همین دلیل آزاد اندیشی در میان اصنافی مثل دانشگاهیان و حوزویان, خلاف هم شدن و ناسازگاری را در پی دارد. چون آزاد اندیشی, به گونه ای دوری از پای بندیهای گروهی, صنفی و رسته های اجتماعی و سازمانها و نهادهاست. آزاد اندیشی, بیش از آن که به مقوله اندیشه و اندیشیدن مربوط باشد, به نوع پیوندی که اندیشه با محیط انسانی و اجتماعی پیدا می کند, بستگی دارد. در این پیوند است که انسان اندیش ورز باید از اثرگذاری محیط و زمینه ها و فضای حاکم و دلبستگیهای فردی دوری کند. امری که بسیار کم به حقیقت می پیوندد. انسان از این حیث, میان خود و اندیشه اش حایل می شود. دلبستگیهای او همانند روزنه ای است که ناگزیر است از آن به پیرامون خود بنگرد. استقلال از این علقه ها برای بسیاری از صاحب نظران ناممکن است. تا جایی که شاعر بزرگی چون حافظ, چنین آدمی را صاحب همت و خود را غلام او می خواند.

دو وجه اثباتی و سلبی آزاد اندیشی

آزاد اندیشی رایج میان عالمان پیشگام را می توان از دو وجه اثباتی و سلبی بررسی کرد و جنبه های اثباتی آن را می توان در رویکردهای زیر خلاصه نمود:

۱. حق گرایی: رویکردی که عالمان عامل و اندیش مند را به فراتر از زمان و مکان و بوم و نژاد و جنسیت می برد.

به منظور حق گرایی اول باید اصل حق را شناخت, دوم فروع حق را شناخت, سوم قصد حق کرد, چهارم ضد حق را شناخت, پنجم حق را در قالب زیبا ارائه داد.

زیبایی به دلیل آن که حق است, آدمی را جذب می کند. زیرا به قول حکمای پیشین, زیبایی شکوه حقیقت است. از آن جا که زیبایی در نهایت با ذات نامتناهی در ارتباط است, با آن تجلی و فیضان حق که مراتب وجودی را تا مرتبه زمینی تشکیل می دهد, همراه است.۱

شیخ هادی نجم آبادی در یکی از رساله هایی که از او برجای مانده است می نویسد:

(تو کار بد را چون اهل جاهلیت زمان حضرت خاتم, اسم خوب بر رویش می گذاری, مرتکب می شوی و نسبت به حق می دهی, به جهت آن که هوای خود را در آن می بینی. والا بالفطره این قدر بی عقل نیستی که قبح آن را نفهمی. با این حالت چطور امید داریم که کسی قبول طریقه ما را بنماید. )۲

سیدجمال الدین اسدآبادی نیز در نامه خود به چهره بلند پایه مرجعیت شیعه حاج میرزا حسن شیرازی, معروف به میرزای شیرازی, به سال ۱۳۰۸ هجری, در تبیین ضرورت حق گرایی می نویسد:

(حق را باید گفت. تو رئیس فرقه شیعی هستی. تو مثل جان در تن همه مسلمانان دمیده ای. هیچ کس جز در پناه تو نمی تواند برای نجات ملت برخیزد و آنها نیز به غیر از تو به کسی اطمینان ندارند. اگر برای گرفتن حق قیام کنی, همه به پشتیبانی تو برخاسته, آن گاه افتخار و سربلندی نصیب شان خواهد شد, ولی اگر به جای خود بنشینی, مسلمانان همه متوقف شده و زیردست و زبون می شوند. ممکن است وقتی کار به این صورت بماند و مسلمانان رئیس خود را خاموش دیده و ببینند آنها را چون گله بدون شبان و حیوان بی سرپرست رها کرده, این خاموشی را برای خود عذری پندارند, بخصوص وقتی مشاهده کنند که رئیس مذهب در یک اقدامی که همه مسلمانان را واجب دانسته و خطر حتمی در پرهیزش می دانند, سستی می نماید. آیا چه کسی برای این کار سزاوارتر از مردی است که خدا در قرن چهاردهم از میان همه او را انتخاب کرده و برهان دین و حجت بر مردمان قرار داده. )۳

۲. تعقل: آزاد اندیشی برای پیوستن به عقل الهی و دستیابی به حکمت صورت می گیرد.

۳. کندوکاو و سرکشی به افقهای دور و فراتر از حوزه های محدود کننده.

۴. بهره گیری از تجربه های گذشته.

سیدجمال الدین اسدآبادی در یکی از یادداشتهای خود به مردم ایران می نویسد:

(شما تجربیات تاریخی بسیار اندوخته و حوادث و انقلابات زمانه را خیلی دیده اید! می بایست که از این همه تجربیات و مشاهده حوادث و انقلابات عبرت کامل گرفته باشید. آیا سزاوار است که یک ملت تاریخی پس از دیدن وقایع تلخ و اوضاع ناگوار گیتی و مشاهده قدرت دشمن, باز از اتفاق کلمه و اتحاد دوری گزیند, با این که می داند فقط اتحاد و اتفاق است که موجب شوکت و عظمت او می تواند باشد؟ حالا وقت برادری است, حالا زمان پیمان اتحاد بستن است…. )۴

۵ اصلاح گرایی و رویارویی با عرف ناروای حاکم بر جامعه.

۶. نقدپذیری.

۷. مسؤولیت پذیری.

۸. شفافیت و خلوص.

۹. ابتکار و نوآوری.

اما جنبه های سلبی آزاد اندیشی:

۱. پرهیز از مباحث کم فایده و یا بی فایده.

۲. جلوگیری از مسخ شدن ارزشهای متعالی و رواج انحطاط فکری.

۳. پرهیز از خودنمایی.

۴. پرهیز از بوم گرایی و غلطیدن در ورطه های قالبهای ذهنی چون نژادپرستی, فرقه گرایی, سیاست زدگی, تفکرات صنفی و طبقاتی.

۵ پرهیز از حضور در نظام سلطه.

۶. دوری از دنیا و دنیاداران.

۷. پرهیز از ارتزاق از راه دین.

۸. دوری از بیماریهای نفسانی مثل تنگ نظری, آشوبگری, کینه توزی, حسادت, شهوت رانی, دروغ و فریبکاری.

از آن جا که انسان زندانی مهرورزیهای منفی خویش, مانند: نخوت, تنگ نظری, غرور, دروغ گویی است. علما از این اوصاف به مثابه بازدارنده های به حقیقت پیوستن آزاد اندیشی دوری جسته اند. چون به خوبی دریافته اند که این خصلتها می توانند آنان را از عمل و برابر فطرت خود باز دارند و بذر جهل را در نهاد آنان بارور کنند. این افراد در نقطه مقابل کوشیده اند فضائل اخلاقی چون: صدق و صفا و فروتنی را در خود تقویت کنند.

۹. دوری از خلق: عالمان آزاد اندیش, برخلاف زندگی در میان مردم, یاری رسانی به آنان از آنان دوری می جویند; یعنی تلاش می ورزند در باتلاق روزمرّه گیها, معاشرتهای بازدارنده از اندیشه ورزی و مطالعه های دقیق و ژرف, گرفتار نیایند. با مردم باشند و از آسیبهای عوام زدگی و حشر و نشر با عوام, در امان بمانند. با مردم باشند و خویها و آداب و سنتهایی که فکر را از جولان و پرواز در آسمانِ اندیشه های بلند باز می دارند در آنان اثر نگذارد.

ملاصدرا در مقدمه اسفار می نویسد:

(از هم گفت وشنودی با مردمان سرباز زدم که از دوستی با ایشان مأیوس بودم. دشمنی روزگاران و کینه توزی ابناء زمان را آسان گرفتم و خود را از رد قبول شان آسوده ساختم. نسبت به احترام و سود و زیان شان بی تفاوت بودم و همه توجه خود را به سوی مسبب الاسباب معطوف کردم. )

و ادامه می دهد:

(مدت زمانی در این حالت انقطاع از خلق, و انزوا و گمنامی باقی ماندم تا سرانجام به سبب طول مجاهدت, نوری در درون جانم تابیدن گرفت و دلم از نور شهود روشنی یافت رازهای جهان را به لطف الهی دریافتم, رازهایی که از آنها بی خبر مانده بودم و رموزی که پیش از آن, بر من آشکار نگردیده بود. )۵

ملاصدرا در نامه ای از دوران خلوت و انزوای کهک چنین یاد می کند:

(در مقام توجه و تفرد می بودم و پای در دامن غنای از خلق و تعزز کشیده داشتم و در خلوت, تحصیل ملکات می کردم و از مشاهده مکروهات, از روی حزم و دوراندیشی هراسان و گریزان بودم.)۶

رابطه آزاد اندیشی و اخلاق حوزویان

درنگ در زوایای اثباتی و نفیی آزاد اندیشی به خوبی نشان می دهد که آزاد اندیشی با اخلاق و مباحث اخلاقی, پیوند بسیار نزدیکی دارد, تا جایی که شاید بتوان گفت بدون برخورداری از فضائل اخلاقی و کرامت انسانی نمی توان داعیه آزاد اندیشی داشت. چون آزاداندیشی بدون خصلتهای فاضله ای چون شجاعت نمی تواند معنی داشته باشد. در حقیقت فضائلی چون (شجاعت) بذر آزاد اندیشی را در نهان انسان می پاشد و آن را چون درخت تناوری بزرگ می کند و میوه های تلخ و شیرین آن را می چیند. شجاعت بودن, شجاعت دیدن, شجاعت اندیشیدن, شجاعت گفتن و شجاعت به کار بستن.

نقش شجاعت را, ویژگیهای اخلاقی دیگری چون (مناعت طبع) و (شکیبایی) کامل می کنند. چگونه می توان بدون مناعت طبع, یا بدون شکیبایی بر بلندای آزاد اندیشی دست یافت؟ اندیشیدن امر دشواری است, آن هم از نوع آزاد آن. اندیشه ها به آهستگی بالا نمی آیند, درست مانند حُباب که بر روی سطح می رسند. نداشتن شکیبایی فرصت باروری بسیاری از اندیشه های آزاد را از ما می گیرد.

درنگ یاد شده پرسش دیگری را در ذهن به بار می نشاند و آن این است که: آیا آزاد اندیشی, از ویژگیهای اخلاقی جامعه و یا صنفی, اثرپذیری دارد. اگر این پیوند درست باشد, آیا هیچ پیوندی میان ویژگیهای اخلاقی, رفتاری و خویهای چتر گسترانده بر حوزه های علمی شیعه و آزاد اندیشی رایج در آن وجود ندارد؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت: آزاد اندیشی با دانش اخلاق, مسائل اخلاقی و خویها و رفتارهای کهن حوزه و حوزویان گره خورده است. حوزه از دیرباز مَهدِ آموزه های اخلاقی بوده است. استوارترین متون اخلاقی به دست عالمان دینی نوشته شده است. در عمل نیز علمای پیشگام, در مقام اصلاحِ خویها و رفتار خود بوده اند و هرگز کسی از آنان, خود را موجودی تمام شده ندانسته است.

علما و روحانیت آزاد اندیش شیعه, هرگز پیوند خود را با توده های مردم نگسسته اند. بر حسب شرایط, در دوره ای بر جهاد و جنبش و در دوره ای بر زهد و پرهیزکاری و در دوره ای دیگر بر شریعت و قانون تأکید ورزیده اند. به همین دلیل زمانی رهبر شهروندانِ مطرود, و زمانی پیشگامِ مجاهدان محبوب و دوره ای پیشوای قانون گرایان مغبوض شده اند. این پدیده به خاطر محدودیت زمانه و عدم اقبال مردم به جامعیت دین بوده است, نه ناشی از محافظه کاری یا نگاه تک ساحَتی آنان.

آزاد اندیشی در هر حال میان عالمان دینی رواج داشته و این امر ناشی از نگاه جامع و چند بعدی و واقع گرایی می شده است. سید جمال الدین اسدآبادی و شهید مدرس, نمونه هایی از عالمان جامع و مردم خواه هستند. آنان, افزون بر این که به افقی گسترده تر از مرز و بوم و نژاد و وطن و خانواده و تبار, به دورنمای وسیع جهان اسلام می نگریستند, از نگاهی چند وجهی به انسان, تاریخ و جامعه برخوردار بودند و خواهان رستگاری توده های مردم بودند.

دامنه آزاد اندیشی در حوزه ها

در ارزیابی پیشینه های آزاد اندیشی در تاریخ حوزه ها و حوزویان, روشن می شود که آزاد اندیشی, رفته رفته و با گذر زمان در چند حوزه زیر تعین یافته است:

الف. آزاد اندیشی دینی: عالمان دینی, این مقوله را از راه دلیل به دست آورده و آن را خارج از قواعد عقلانی و حِکَمی تفسیر نکرده و نمی کنند و براساس آن به مدارای دینی با هم کیشان و با ناهمکیشان, پرداخته و می پردازند. این نوع آزاد اندیشی را می توان در سیره و رفتار و گفتار علمای پیشگام, مصلح و آزادیخواه حوزه های شیعه, به روشنی یافت.

در آزاد اندیشی دینی, اندیشه های انحرافی, پیرایه هایی که به دین بسته شده, روشهای انحرافی در پاسداشت آیین, بویژه در عزاداریها و مراسم عاشورا به بوته نقد گذارده می شود و آشنا کردن مردمان مسلمان با زندگی, با اوضاع جهانی, فرهنگها, سیاستها و… در سرلوحه کارها و برنامه ها قرار می گیرد. از این روی, جمود اندیشان, با این گروه از آزاداندیشان سخت ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.